۰
چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۵

عربستان در سودای مشارکت آمریکا در جنگ یمن

عربستان در سودای مشارکت آمریکا در جنگ یمن
از ششم فروردین ماه سال 1394 که ملک سلمان با رویای شکست انقلابیون یمنی به رهبری انصارالله و بازگرداندن منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و دست نشانده خود به قدرت، دستور تجاوز نظامی به یمن از زمین و هوا را صادر کرد هیچگاه فکر نمی کرد که بعد از گذشت دو سال نتواند کمترین توفیقی بدست آورده و صحنه این کشور به تدریج به باتلاقی برای آنها تبدیل شود.

مقامات عربستان و متحدان آنها که از همان ابتدای جنگ از ناکارآمدی خود در عرصه نبردهای زمینی خبر داشتند، برآن بودند تا با بهره گیری از جنگنده بمب افکن های اهدایی آمریکا و انگلیس و خلبان های اجاره ای شان با بمباران شبانه روزی زیر ساخت های حیاتی یمن، تصویر موفقی از جنگ تحمیلی خود علیه این کشور ارائه کنند. و این درحالی بود که در همین فاصله زمانی نیز، آمریکا، انگلیس و فرانسه براساس معاملات جدید تسلیحاتی، همچنان جنگنده بمب افکن های جدیدتری را در اختیار ارتش سعودی می گذارند. بمب افکنده های پیشرفته ای که به تصور مقامات سعودی، می توانست موفقیت و پیروزی آنان را در این جنگ تضمین کند. در واقع در طی دو سال گذشته، همه امید سعودی ها براین بوده است که با استمرار حملات هوایی ( بهره برداری از برتری هوایی به عنوان تنها اهرمی که در حال حاضر در اختیار دارند ) بتوانند مردم یمن، احزاب و گروه های مردمی این کشور را به تسلیم وادارند و معادلات را که به سرعت در حال تبدیل شدن به روندی به نفع مردم یمن بودند را به نفع خود تغییر دهند،اما برخلاف این تصور، ورود موشک های میان برد و دور برد یمنی به عرصه نبرد و اثبات کارآمدی آن ها در هدف قرار دادن پایگاه های نظامی و تاسیسات اقتصادی واقع در عمق خاک عربستان، به زودی شرایط را به نفع ارتش و کمیته های انقلابی یمن تغییر داد. موضوعی که سبب شد تا مقامات سعودی در دفعات مختلف، از جمله در جریان سفر محمد بن سلمان به آمریکا و همینطور سفر جیمز متیس وزیر دفاع ترامپ به ریاض بصورت آشکارا از این کشور بخواهند تا خود راساً وارد صحنه جنگ یمن شده و مانع از ادامه شکست های عربستان شوند. ورودی که می تواند بهانه آن سرکوب القاعده، و با هدف تغییر معادلات نظامی به ضرر نیروهای انقلابی صورت گیرد. در همین حال، مقامات ریاض حتی تلاش هایی را نیز برای وارد کردن اسلام آباد به جنگ یمن در دستور کار خود قرار داده اند. درخواست هایی که می تواند نشان از آشفتگی هایی داشته باشد که در مراکز تصمیم گیری و فرماندهی نظامی و سیاسی عربستان بوجود آمده و رژیم ریاض را، مرحله به مرحله، از دسترسی به اهدافش درجنگ علیه یمن دورتر می نماید. در واقع می توان گفت که عربستان از آغاز جنگ در یمن نه تنها به در انجام حملات هوایی متعدد خود هیچ نتیجه ای حاصل نکرده است، بلکه شکست های آنها در سایر حوزه های جنگ یمن اعم از 1. شکست نیروی زمینی عربستان در مرزهای یمن 2- شکست نظامی در جنگ های نیابتی مزدوران سعودی در داخل یمن 3- شکست سیاسی در برپایی دولتی دست نشانده به ویژه بعد اعلام تشکیل دولت در یمن ( از جانب انصارالله وکنگره های مردمی ) 4- شکست در ترغیب مجامع بین المللی به سکوت و اهمال ورزی درقبال جنایات سعودی نیز به خوبی نمایان شده است، شکست هایی که سبب شده اند تا نگاه مقامات این کشور به دریافت کمک از قدرت هایی همچون آمریکا برای خروج از باتلاق یمن دوخته شود.

در مجموع می توان گفت که تجهیزات و تجربیات میدانی و عملیاتی نیزوهای مقاومت یمنی به رهبری انصارالله در کنار برخورداری از انبوه موشک های بالستیک و نیز امکان توسعه این صنعت که می‌تواند تاثیر عمده‌ای بر معادلات جنگ و همچنین امنیت عربستان سعودی داشته باشد؛ باعث شده تا اقدامات تهاجمی عربستان و متحدان آن در دو سال گذشته نتواند مقاومت مردمی یمن را در فرآیند تضعیف و تسلیم قرار دهد. در چنین شرایطی به نظر می رسد که سعودی به این نتیجه رسیده باشند که یمن دیگر راه حل نظامی ندارد و از همین رو یا باید به سمت تقویت راهکار سیاسی و گفت‌وگو حرکت کرده و با کوتاه آمدن از پیش شرط های نامعقول، در زمین حل و فصل معادله یمن گام بردارند، یا آنکه درصدد وارد کردن سایر قدرت های منطقه ای و بین المللی که قدرت تغییر معادلات جنگ در یمن دارند را در پیش گیرند. در این میان به دلیل تجریه ریاض از شکست های پی در پی مذاکرات قبلی و عدم پذیرش خواسته های نامشروع سعودی ها توسط انقلابیون یمنی، مقامات این کشور را مجاب کرده است تا راه جلب حمایت های متحدان قدرتمند خود از جمله آمریکا را برای مشارکت در جنگ یمن را در پیش گیرند که البته تا کنون در تحقق آن ناموفق بوده اند.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۶۳۱۰۰۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما