در برجام 2، اروپاییها شرطِ تلاش برای جلب رضایت واشنگتن مبنی بر اجازهی ادامه همکاری محدود تجاری میان ایران و اتحادیه اروپا را «اعمال محدودیت بر دستاوردهای دفاعی و منطقهای ایران» عنوان میکنند؛ یعنی تحقق آنچه روحانی و ظریف، «تامین منافع ایران طبق برجام» مینامند، منوط به اجرای تعهدات جدیدی از سوی تهران است؛ یعنی همان «مذاکره مجدد بر سر برجام» یا «اضافه شدن بندهایی جدید به برجام.»
با اعلام رسمی رئیسجمهور ایالات متحده مبنی بر خروج این کشور از توافق هستهای، حسن روحانی و مسئولان وزارت امور خارجه دولت، از ادامه همکاریها با کشورهای اروپایی ذیل برجام سخن گفتند و مدعی مهلت چند هفتهای به اتحادیه اروپا برای توافق بر سر چگونگی ادامه اجرای توافق هستهای شدند.
کشورهای سهگانه اروپایی (فرانسه، انگلیس، آلمان) به همراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم از «کار کردن» و ادامه برجام بدون آمریکا سخن گفتند. این سخنان در حالی مطرح شد که هم طرف اروپایی و هم طرف ایرانی به خوبی میداند اساسا از منظر حقوق بینالملل، زمانی که یک قرارداد میان چند طرف امضا شده و هر کدام از طرفین متعهد به اجرای موارد مشخص شدهاند، خروج و یا عدم ادامه تعهد یکی از طرفها موجب ابطال کامل آن توافق میشود.
پس چرا اروپاییها – به عنوان شرکای اصلی ایالات متحده آمریکا – همچنان حداقل در ظاهر و در سخنرانیها، از لزوم ادامه برجام سخن میگویند؟
پاسخ به این سوال را باید در توافق پشت پردهی بروکسل و واشنگتن جستجو کرد؛ جایی که در ماههای اخیر، سه مقام ارشد تروئیکای اروپایی – یعنی صدراعظم آلمان، نخست وزیر انگلستان و رئیسجمهور فرانسه – را به کاخ سفید کشاند.
بر طبق اطلاعات و اخباری که رسانههای غربی از این گفتگوها منتشر کردهاند، تلاش مقامات اروپایی در این مدت، ایجاد یک راه برای تامین منافع غرب به صورتی که با مخالفت تهران نیز روبرو نشود، بوده است. بعد از سخنرانی پاییز سال گذشته دونالد ترامپ و بیان چهار شرط به منظور باقی ماندن این کشور در برجام، کشورهای اروپایی طرحی را تهیه کردند که بر طبق آن و به منظور تامین نظر طرفین قرارداد هستهای، ایران و آمریکا باید از دو موضع خود کوتاه بیایند: ایران «برنامه موشکی دفاعی» و «فعالیتهای مستشاری خود در منطقه» را محدود کند و آمریکا از «وضع تحریم جدید» و «خروج از برجام» خودداری کند.
این طرح اروپاییها اگرچه مورد تایید رئیسجمهور آمریکا قرار گرفت اما او برای عمل به وعدهای که در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 2016 به مردم آمریکا داده بود، ضمن پذیرش این طرح، تاکید کرد که خروج کشورش از توافق هستهای را اعلام میکند اما در عین حال، یک بازه زمانی مشخص را نیز به کشورهای اروپایی مهلت میدهد تا این طرح را با ایران مطرح و آن را اجرایی کنند؛ اقدامی که بنا بر گفته ترامپ، همان توافق جدیدی است که آمریکا میخواهد با ایران امضا کند.
با این اقدام و در حقیقت، دولت آمریکا هم به وعده خود مبنی بر خروج از توافق عمل کرده و هم زمینه را برای ایجاد یک توافق جدید از سوی کشورهای اروپایی به منظور ایجاد محدودیتهای شدید بر دستاوردهای دفاعی و منطقهای ایران فراهم کرده است؛ یعنی مذاکراتی که حسن روحانی در سخنرانی معروف خود وعده داد و تیم مذاکره کننده دولت دوازدهم از چند روز پیش و با سفر محمدجواد ظریف و هیات همراه به پکن، مسکو و بروکسل آن را آغاز کرده، همان «برجام 2» است که دونالد ترامپ خواستار طراحی و اجرایی شدن آن است.
در برجام 2، اروپاییها شرطِ تلاش برای جلب رضایت واشنگتن مبنی بر اجازهی ادامه همکاری محدود تجاری میان ایران و اتحادیه اروپا را «اعمال محدودیت بر دستاوردهای دفاعی و منطقهای ایران» عنوان میکنند. در واقع تحقق آنچه روحانی و ظریف، «تامین منافع ایران طبق برجام» مینامند، منوط به اجرای تعهدات جدیدی از سوی تهران است؛ یعنی همان «مذاکره مجدد بر سر برجام» یا «اضافه شدن بندهایی جدید به برجام.»
البته این وضعیت به صورت طولانی مدت نمیتواند ادامه داشته باشد. بر طبق فکت شیت کاخ سفید که بلافاصله پس از سخنرانی خروج از برجامِ ترامپ منتشر شد، اروپا فقط شش ماه برای رسیدن به یک توافق جدید با ایران و عملیاتی کردن طرحی که آنگلا مرکل، امانوئل مکرون و ترزا مِی وعده آن را به دونالد ترامپ داده بودند، فرصت دارد. اصرار بروکسل برای آغاز هر چه زودتر مذاکرات با طرف ایرانی نیز به همین دلیل صورت گرفته است.