۰
جمعه ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۴

فاجعه ای زیست محیطی برای بشر

فاجعه ای زیست محیطی برای بشر
تحقیقی که به تازگی انجام شده، نشان می دهد که به احتمال زیاد ما در آستانه  یک رویداد آب و هوایی نابود کننده تمدن قرار داریم و باید کاری برای آن انجام دهیم.

بیشتر آمریکاییان حداقل به طورمبهم با قحطی سیب زمینی سال 1845 در ایرلند آشنایند، ولی عده کمی از آنها اصولا چیز زیادی درباره قحطی بسیار گسترده تر جهانی در سال 1816 می دانند. اما اروپاییان می توانند  همه چیز را درباره «سال بی تابستان» به شما بگویند، چرا که در میان اخبار مربوط به تغییرات جهانی آب و هوایی، گه گاه ارجاعاتی به آن اتفاق صورت می گیرد. این قحطی یکی از عمیق ترین هراس های بسیاری از اروپاییان است.

اینکه چرا یک قحطی مربوط به 200 سال پیش، اروپاییان امروزی را به وحشت می اندازد دلیل روشنی دارد؛ اینکه تغییرات آب و هوایی می تواند یک قحطی شبیه به آن را بازگرداند، با این تفاوت که  این بار به جای یک سال،  می تواند سال های بیشتری دوام بیاورد. چنین اتفاقی اروپا و بخش هایی از آمریکایی شمالی  را وارد دوره ای طولانی از قحطی، بیماری، کاسته شدن از شمار جمعیت، ناآرامی های مدنی و جنگ خواهد کرد. درست مثل کاری که تغییرات آب و هوایی در دهه های گذشته با خاورمیانه کرده است.

اما ابتدا برای فهم سال بی تابستان و اینکه چگونه چنین چیزی می تواند ما را نسبت به این خطر جدید آگاه کند، باید نقبی به گذشته زد.

درسال 1815 کوه تامبورا در  جزایر هلند شرقی فوران کرد و در نتیجه مقادیر زیادی خاکستر وارد جو خارجی زمین شد و با پوشیده شدن لایه ای از خاکستر در گرداگرد زمین، زمین – برای سال بعد از آن- بین 7/0 تا 3/1 درجه فارنهایت سردتر شد.

چنین کاهش دمایی برای سوق دادن اروپا به سمت بدترین قحطی کل قرون نوزدهم و بیستم کفایت می کرد. آنطور که در ویکی پدیا (و صدها منبع دیگر) آمده: «سرمای هوا و باران های سنگین  به  از دست رفتن محصولات کشاورزی در بریتانیا و ایرلند انجامید. خانواده ها در ولز مسافت هایی طولانی را برای گدایی غذا این طرف و آن طرف می رفتند.  به دنبال کمبود برداشت ازمزارع گندم، جو دو سر و سیب زمینی، قحطی در شمال و جنوب غرب ایرلند فراگیر شد. در آلمان بحران شدیدتر بود و قیمت مواد غذایی به شدت افزایش پیدا کرد. به دلیل مشکلات ناشناخته مردم در مقابل بازارهای غله و نانوایی ها تظاهرات می کردند و بعدتر در بسیاری از شهرهای اروپا دست به شورش، آتش سوزی و تاراج زدند. این بدترین قحطی در اروپای قرن نوزدهم به شمار می رفت.»

و این اتفاقات فقط در نتیجه یک سال کاهش دما به میزان کمتر از یک درجه سیلیسیوس رخ داده بود. تصور کنید که اگر موج سرما هیچگاه به آخرنرسد و چندین ده های متوالی ادامه یابد و میزان سرما بسیاربیشتر از تنها یک درجه سانتی گراد باشد چه خواهد شد. در این صورت اروپا  قحطی گسترده و گسیختی سیاسی گسترده ای را تجربه خواهد کرد.

اینکه تغییرات آب و هوایی می تواند تمدن ها را به کلی دچار فروپاشی کند یک تصور فرضی صرف نیست. اکنون دانشمندان (از جمله دانشمندان علوم سیاسی) می دانند که ظرف 30 سال گذشته گرمایش زمین  باعث گسترش بیایان  ها درجنوب سوریه و دیگربخش های خاورمیانه شده و موجب جا به جا شدن بیشتر از یک میلیون خانواده کشاورز در نتیجه تبدیل شدن مزارعشان به گرد و غبار شده و از عوامل کشمکش هایی از مصرتا لیبی و تا تونس بوده است.

با تنها چند سال تداوم آب و هوای نامناسب برای کشاروزی، اروپا شکل بدتری از برخی کشورهای خاورمیانه  پیدا خواهد کرد. هرج و مرج، مرگ و میر، قحطی و بیماری ها بر این قاره حکمروایی خواهند کرد و همزمان فشار تقاضا برای مواد غذایی، بحران هایی را در سطح جهان پدید خواهد آورد.

اما چگونه گرمایش جهانی می تواند موجب سردشدن بخش های شرقی آمریکای شمالی و سراسراروپا شود؟ درونمایه اصلی (گرچه به شدت اغراق شده) فیلم علمی تخیلی «روز بعد از فردا» محصول سال 2004 مبتنی بر همین سناریو بود.

یک جریان اقیانوسی که در اعماق آب حرکت می کند و گاه با عنوان «کمربند انتقال دهنده بزرگ » از آن یاد می شود (و نام علمی آن گردش وارونه جنوب اطلسی است) آب گرم اقیانوس آرام جنوبی را به دماغه جنوبی آفریقا می آورد و سپس به سمت ساحل شرقی  آمریکای جنوبی و شمالی ( که به آن گلف استریم می گوییم) و بعد تا غرب اروپا می برد.

این رود آبی- که حجم آن از تمام رودهای روی خشکی جهان بیشتر است- درهر دقیقه میلیون ها تن آب گرم را تا جنوب گرینلند و غرب بریتانیا می برد که در آنجا بخش عمده ای از حرارت این آب به سمت اتمسفر می رود و به سمت شرق می وزد و اروپا را گرم می کند. سپس این آب اکنون  سرد که شورترین آب دردنیاست ( چرا که رطوبت خود را نیز به همراه حرارتش از دست می دهد) به سمت بستر اقیانوس فرو می نشیند و از اعماق اقیانوس سفرش را دوباره به سمت اقیانوس آرام جنوبی از سر می گیرد که چند سال طول می کشد.

از آنجا که این سیستم با از دست دادن گرمای خود در شمال اقیانوس اطلس در نتیجه  کاهش ناگهانی دما و افزایش شوری آن به حرکت در می آید، سیسم رانشگر آن  تروموهالین (دما- شوری) نامیده می شود .

  لندن و آمستردام با کلگری و ادمونتون در یک عرض جغرافیایی قرار دارند، اما دلیل اروپایی بودن آب و هوایی دو شهر اول، وجود جریان اقیانوس اطلس است که با گرما و شوری آب به حرکت در می آید.

بریتانیا، آلمان، هلند، لهستان و تمام اروپای شمالی و اسکاندیناوی با حدفاصل مرکز کانادا تا آلاسکا در یک عرض جغرافیایی قرار دارند، اما تنها چیزی که آنها را به اندازه کافی گرم نگه می دارد تا مزارع غلات پرمحصول در آنها به عمل بیاید (برخلاف آلاسکا) این است که گرمای  کمربند انتقال دهنده بزرگ در آنها توزیع می شود.

عامل اصلی که کمربند انتقال دهنده بزرگ را در حرکت نگه می دارد، شور شدن ناگهانی و بسیارزیاد آب در شمال اقیانوس اطلس و در زمانی است  که این جریان اقیانوسی گرما و بخار آب خود را از آزاد می کند (نمک برجای می ماند). چون آب به شدت شور بسیار غلیظ تر و سنگین تر از آب معمولی دریاست،  تا ژرفای بخش های عمیق تر اقیانوس فرو می رود و بقیه جریان اقیانوسی را به دنبال خود می کشد و کمک می کند که کمربند انتقال دهنده بزرگ به حرکت خود ادامه دهد.

از آنجا که چیزی باید آب تازه را به این منطقه تزریق کند، رقیق شدن شوری آب کمربند انتقال دهنده بزرگ در این مکان، از غلظت آن کم می کند و در نتیجه مانع از به پایین کشیده شدن کمربند انتقال دهنده می شود و این اتفاق راه انتقال دما را از منبع اصلی گرمای اروپا  سد می کند.

این سناریویی است که بیشتر دانشمندان آب و هوایی- تا امسال- وقوع آن را حتی تا قرن بعد آن را احتمالی بعید می دانستند. اما به دلیل ذوب شدن یخچال های عظیم، هم در جنوبگان و هم در سواحل گرینلند و اروپای غربی، این اتفاق هم اکنون شروع به رخ دادن کرده است.

تحقیق جدیدی که توسط دانشگاه کالج لندن و موسسه اقیانوس شناسی وودز هول انجام شده، نشان داده که اختلال ها در کمربند انتقال دهنده بزرگ حدودا مقارن با انقلاب صنعتی آغاز شده؛ یعنی زمانی که ما – برای نخستین بار در میلیون ها سال تاریخ زمین- شروع به انتشار میلیاردها تن دی اکسید کربن ناشی از سوخت های فسیلی به جو زمین کردیم. وضعیت کمربند انتقال دهنده بزرگ از آن زمان وخیم تر شده و سرعت فروپاشی آن هم اکنون موجب هشدار ناظران در سطح جهانی شده است.

دانشمندان نگرانند که ممکن است ما حتی به نقطه عطفی نزدیک باشیم که در نتیجه آن، این رود آب گرم و شور به سرعت و بدون هشدار قبلی بتواند تغییر کند یا فروبپاشد؛ تغییری که برگرداندن یا تنظیم دوباره آن احتمالا هزاران سال  زمان خواهد برد.

همچون کسی که پس از سال های طولانی استعمال دخانیات متوجه می شود که کم کم همراه با سرفه هایش خون بالا می آورد، مدت ها از زمانی گذشته است که ما باید کاری اساسی و در سطح جهانی برای درمان اعتیادمان به سوخت های فسیلی انجام دهیم. اما با توجه به اینکه سیاستمداران جمهوریخواه درسطح کشور، تحت حمایت ثروت سرسام آور برادران کاچ که از محل سوخت های فسیلی به دست آورده اند، همچنان حتی علم پایه تغییرات آب و هوایی را انکار می کنند، اوضاع می تواند روز به روز وخیم تر از قبل شود.
با توجه به خطرات موجودی که بقای بخش بزرگی از جهان غرب و «تمدنی» را که می شناسیم تهدید می کند، همگی ما باید پا پیش بگذاریم و به فعالان سیاسی تبدیل شویم.

تذکری به جمهوریخواهان و اهداکنندگان کمک های مالی به جناح محافظه کار: کار به جایی رسیده است که دیگر این فرزندان و نوادگان شما نیستند که زندگی شان در آینده ای دور، یعنی زمانی که فکر می کنید شما دیگر مرده اید نابود می شود. اگر این اتفاق به همان زودی رخ دهد که به نظر می رسد احتمالش وجود دارد، این نابودی شامل شما و دوستانتان نیز خواهد شد.

نویسنده: تام هارتمن (Thom Hartmann)  نویسنده، برنامه گزار رادیویی و روزنامه نگار
منبع: yon.ir/NM4k7
انتهای پیام. 
کد مطلب : ۷۲۸۷۶۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما