۰
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۲۲

سیمای نوگرایی دینی در ترکیه

سیمای نوگرایی دینی در ترکیه
پیشینه نواندیشی دینی در ترکیه به یک معنا ریشه در زمان حضور و فعالیت سید جمال‌الدین اسدآبادی در آن سرزمین دارد و از سوی دیگر به‌صورت روشن‌تر و شدیدتر به دو دهه پایانی قرن 20 و به‌خصوص دهه 80 برمی‌گردد. در فاصله زمانی یاد شده روانه نواندیشی و تجددگرایی دینی در ترکیه هرچند به‌طور کامل نابود نگردیده و بی‌فروغ نمی‌شود ولیکن به دلایل اجتماعی و بیشتر سیاسی کم‌فروغ و کم درآیش می‌شوند. اسلام در ترکیه با صورت‌ها و سیرت‌های متنوع نمود داشته و قابلیت دسته‌بندی را دارد.

 در یک دسته‌بندی دو سیمای از اسلام بیشتر بازتاب دارد؛ یکی اسلام سیاسی که نجم‌الدین اربکان پیشگام نمایندگی از آن می‌باشد و دیگر اسلام اجتماعی که فتح‌الله گولن در رأس آن است.
در طبقه‌بندی دیگر ناظر سه نوع اسلام هستیم:1) اسلام کمالیستی. 2) اسلام سنی. 3) اسلام علوی شیعی.

همین‌طور می‌توان اسلام را به دو صورت طریقتی و اسلام شریعتی نیز تقسیم نمود؛ یعنی این دو گونه اسلام در روانه زندگی تجربه می‌شود.
 در دو دهه اخیر سه جریان فکری در ارتباط با تعامل اسلام باسیاست شکل گرفته است:
جریانی که باور دارد دین-اسلام و سیاست باهم آمیخته است و ارتباط و دادوستد میان آن دو استوار می‌باشد.

جریانی که از فعالیت اجتماعی اما غیرسیاسی اسلام حمایت می‌نمایند. منتهی با دوبینش متفاوت؛ برخی شرایط و اوضاع کنونی را مساعد حضور دین در عرصه سیاست نمی‌بیند نه اینکه آن را همسو با خصوصیات و کارویژه اسلام بدانند. پاره دیگر باور دارد که دین چنان مقتضیات ذاتی دارد.

جریان که به تلفیق یا التقاط دین و ملی‌گرایی معتقدند که از آنها به جریان ملی‌گرایی مذهبی یاد می‌شود.
در طبقه‌بندی دیگر شاهد دو کلان جریان می‌باشیم. یک- سنت‌گرایی اسلامی. دو- تجددگرایی اسلامی. هرچند بنیادگرایی اسلام نیز نمودی دارد ولیکن نه در حد آن دو جریان دیگر.

مؤلفه‌های فکری نوگرایی دینی

جریان نوگرایی دینی که در دهه 1980 به‌طور شفاف و جدی وارد میدان شدند برساخته مؤلفه‌های فکری و اعتقادی زیر هستند:

یک- بازسازی جامعه دینی و اسلامی بر بنیاد آموزه‌های اصیل اسلام ممکن و عملی می‌باشد.
دو-اسلام و جامعه اسلامی با دانش و تکنولوژی نوین ونیز روش‌های تولید مبتنی بر آنها همساز بوده و فراتر از آن اسلام تکنولوژی و علم را بالنده و شکوفا می‌سازد.
سه- نوسازی و مدرن شدن جامعه از پائین به بالا انجام می‌گیرد که در این صورت دین و ارزش‌های الهی به حاشیه نرفته بلکه در متن جامعه وزندگی حضور یابیده و با ایجاد انگیزه فعالیت و تلاش نقش مهمی در نوسازی و پیشرفت جامعه ایفاء می‌کند.

چهار- دین اسلام عامل تعیین‌کننده و سازنده هویت است. ازاین‌رو از عناصر اجتماعی و ملی به شمار می‌رود.
پنج- پایبندی اجتماعی به شریعت اسلامی از طریق انجام شعائر و واجبات مثل اشتراک در نماز جمعه و جماعت، مراعات پوشش و عفاف اسلامی، پرداخت زکات و واجبات مالی و...
شش- نوسازی و بازسازی نظام آموزشی و علمی.

هفت- توجه و حمایت از حقوق انسان.
هشت- باور نداشتن و دوری نمودن از خشونت و نظامی‌گری. در چارچوب نظام دموکراتیک و با روش و منطق گفت‌وگو باید برنامه‌ها اجرا و اهداف دستیاب و محقق گردد.
نه- ارزش و واقعیت درهم‌تنیده‌اند و تفکیک میان آن دو نادرست بوده و پیامدهای تخریبی بر جان وجهان آدمی به همراه دارد.1

شخصیت‌های تأثیرگذار نواندیش و نوگرا دینی ترکیه عبارت‌اند از: بدیع‌الزمان سعید نورسی، علی بولاچ، فتح‌الله گولن (فعلاً مقیم در پنسیلوانیا آمریکا)، جمال‌الدین کاپلان (ایشان بین بنیادگرایی و نوگرایی در نوسان بوده است)، عبدالرحمن ویلیپاک، احمد کمال ابوالمجد، عصمت اوزال، سزایی قراقوچ، صبری سیاری پژوهشگر موسسه تحقیقاتی راند آمریکا و مدیر مرکز مطالعات ترکیه در واشنگتن، دکتر احسان ثریا سرما استاد دانشکده الهیات ماکاریا، احمد تاش گیتران، صلاح‌الدین اوزگوندوز، نشات چغتای رئیس سابق دانشکده الهیات دانشگاه آنکارا و استاد تاریخ اسلام درهمان دانشگاه، محمد بایراکدار عضو هیئت‌علمی دانشگاه آنکارا و... می‌باشند.

 بدیع‌الزمان سعید نورسی (1877 م-1960 م) رهبری نواندیش و نوگرا جریان طریقت نورسیه و نیز پیروان نوگرا و معاصر ایشان مثل فتح‌الله گولن به این باور هستند که:
1- دگر شدن جامعه در گرو فعالیت‌های آموزشی و علمی است و تجارت و آموزش پرورش‌دهنده انسان جدید می‌باشد و اسلام هردو را (تجارت و آموزش) تقویت و حمایت می‌کند.

 2- ازاین‌رو اسلام و قرآن با علم جدید سازگار بلکه فراگیری آن را لازم می‌داند و این ارتباط و تعامل ظاهری و سطحی نبوده بلکه درونی و تکمیلی می‌باشد. از سوی دیگر علم جدید، عقل بشری و معرفت دینی نقدپذیر بوده و نیازمند به بازاندیشی مستمر می‌باشند.

 3- ایمان تنها حالت درونی، انفعالی و پذیرندگی نیست بلکه قدرت و توانایی می‌باشد؛ بنابراین مؤمن واقعی کسی است که رازها و خصوصیات جهان هستی و عالم طبیعت را کشف نموده و به تسخیر درآورده و در جهت خیر و سعادت بشریت از آن استفاده به عمل آورد. نه اینکه در گوشه‌ای بنشیند و اذکار تلفظ نماید.

 4- طریقت بدون شریعت و عقلانیت ارزشی ندارد، زیرا شریعت محور طریقت است و عقلانیت ستون آن. سعید نورسی طریقت کشفی خویش را بر چهار مفهوم و پایه قرآنی: عجز، فقر، شفقت و تفکر استوار می‌سازد. ازاین‌رو انجام نماز و روزه و دیگر واجبات الهی را با حضور قلب تنها در معیت تفکر نجات‌بخش و سازنده می‌داند. وبر بنیاد همان مبنا و دلیل طریقت بدون شریعت، تقدم ولایت بر نبوت ویکی دانستن الهام را با وحی الهی از آفات تصوف معرفی می‌کند.

 5- عدالت و آزادی از مؤلفه‌های کلیدی نظام معرفتی و اعتقادی نورسی می‌باشد و آن دو را جهت دستیابی به وحدت و انسجام جهان اسلام لازم می‌داند.
 6- تقریب و وحدت اسلامی اصل است و راهکار تحقق آن خودباوری، پایبندی به اصول اخلاقی و توانمندسازی دین بر محور تلاش‌های عقلانی می‌باشد.
 7- بازسازی و احیاء تمدن اسلامی به‌تناسب زمان وجهان.

 8- اسلام و سیاست سازگار بوده و حکومت اسلامی امر میسور و معقول می‌باشد و اصطلاح جمهوریت با مفهوم مشورت که در قرآن آمده است منطبق می‌باشد. گرچه فتح‌الله گولن باور دارد که بیشتر احکام و قوانین اسلام مربوط به شخصیت فردی انسان است و بخشی محدود آن در ارتباط مستقیم با مسائل حکومت و مدیریت می‌باشد و تعداد بیشتر و متنوع‌تر به‌طور غیرمستقیم با مسائل حکومتی مرتبط می‌باشد. آن‌هم با اسلام و سیاست سازگار بوده و بهترین روش نیز دموکراسی می‌باشد.

 9- تفسیر و فهم اسلام و قرآن تغییر و تحول‌پذیر می‌باشد و عوامل گوناگونی در آن دخالت و تأثیر دارد ولی این برابر با تغییر ذات دین نیست.
10- تلاش و فعالیت از یک‌سوی و مدارا و تساهل از سوی دیگر از خصوصیات ذاتی اسلام است و مدینه النبی شاهد ماندگار بر این مدعی است.

11-ارزش و واقعیت با هم درآمیخته‌اند و باید نیز چنان باشند و تفکیک و فاصله‌گذاری میان آن دو آسیب‌های فراوان ازجمله مسئولیت گریزی را در پی دارد. ازاین‌روی علم جدید باید باارزش‌های پیوند و پیوستگی داشته و بیابد. در غیر آن با علم مادی بی‌روح مواجه خواهیم بود که هیچ‌گونه مسئولیتی در برابر اخلاق، انسانیت و طبیعت نداشته و بی‌رحمانه بر آنها مسلط گردیده و در خدمت می‌گیرد.2

احمد کمال ابوالمجد و علی بولاچ نواندیش مشهور ترکیه به این باور دارند و چنین می‌اندیشند که:
اسلام‌گرایی را تنها باور و یا ایمان قلبی نداشته بلکه آن را روشی از مدرنیزه‌سازی جامعه می‌دانند. طبعاً این روش تغییرات و تحولاتی را پدیدار می‌سازد که تکثرگرایی، حقمندی، شهروندی، دفاع از حقوق اساسی انسان از اوصاف آن به شمار می‌رود.

دیانت و سیاست دو مقوله متضاد نیستند بلکه همپوشان می‌باشند. همچنین بین حاکمیت و رضایت خداوند با حاکمیت و رضایت مردم در ساماندهی اجتماعی و سیاسی جامعه تعارضی وجود ندارد و انسان‌ها به‌مثابه خلیفه خداوند در زمین با روش مردم‌سالارانه می‌توانند در جهت رضایت الله گام بردارند و به مدیریت جامعه بپردازند.

دموکراسی چنان روش و ارزش‌های سالم آن با اسلام سازگار بوده و از قرآن کریم مؤیدها و دلایلی برای آن نیز می‌توان استنباط نمود.

فهم از اسلام و قرآن متعدد و متغیر می‌باشد. ازاین‌رو شریعت توسعه‌پذیر و تحول برداراست و این مستلزم واگذاری و تغییر اصول دین نیست بلکه سازوکار رسیدن به جامعه مطلوب می‌باشد. 3
 به علل و دلایل سیاسی، اجتماعی، فقهی، جغرافیایی و موقعیت تمدنی، زمینه رشد و بالندگی جریان نواندیشی و نوگرایی دینی در ترکیه بیشتر می‌باشد. از سوی دیگر نوگرایی دینی در ترکیه برساخته و برگرفته از عقلانیت دینی- اجتهادی و عقلانیت انتقادی- تاریخی هردو می‌باشد.

سید حسین همایون مصباح


منابع
صبری سیاری، جریانات اسلامی در ترکیه، ترجمه، حامد صادقی، تهران-انتشارات حوزه هنری،1376.
نورسی، سعید، پدر ترکیه اسلامی و مصلح بزرگ جهان اسلام. سایت:hamsharionline.ir/news-159728,aspx
و نیز رک:ارس. بولنت وکاها، عمر، «جنبش اسلام لیبرالی در ترکیه: اندیشه‌های فتح‌الله گولن»، ترجمه اسدالله اطهری، فصلنامه مطالعات خاورمیانه شماره 82-4،59، سال 1382. نیز رک: «پدر نسل طلایی/جنبش آموزشی فتح‌الله گولن در ترکیه» مندرج در هفته‌نامه شهروند امروز ص 55، یکشنبه 7 مرداد 1386.
زارع، محمدرضا، علل رشد اسلام‌گرایی در ترکیه، برگرفته از سایت:www.hawzahnet.
 پژوهشکده امام رضا علیه السلام- جامعه المصطفی مشهد
انتهای متن/
کد مطلب : ۷۳۱۹۸۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما