تکمیل پازل اشغالگری؛ دولت فلسطین در کرانه باختری تشکیل نخواهد شد

او همچنین در عین حال افزوده است که موضوع عدم تشکیل دولت فلسطینی در کرانه باختری را با مقامات رسمی دولت ترامپ در میان گذاشته و مقامات آمریکایی نیز از این موضوع باخبر هستند و می‌دانند که تشکیل دولت عربی فلسطین در کرانه باختری راه حل مسئله فلسطین نیست.

به گفته این عضو کابینه نتانیاهو، «تشکیل دولت فلسطینی در کرانه باختری به معنای خودکشی اسرائیل است و تل آویو دستور این خودکشی را نخواهد داد.»
 
گام‌های علنی صهیونیست‌ها برای حذف فلسطین
اظهارات وزیر کابینه نتانیاهو در مورد عدم تشکیل فلسطین در کرانه باختری بصورت علنی به معنای حذف کامل هویت و نام فلسطین از سرزمین فلسطین است.

در واقع ادعاهای این وزیر صهیونیستی در مورد جلوگیری از تشکیل دولت فلسطین در حالی مطرح می شود که براساس قطعنامه ۱۹۶۷ سازمان ملل، کرانه باختری به عنوان «سرزمین دولت آتی فلسطین» معرفی شده و حتی از نگاه‌ مجامع بین‌المللی و بسیاری از کشورها از جمله اعضای اتحادیه اروپا، شهرک‌سازی و اقدامات رژیم صهیونیستی در این منطقه با عنوان «اشغال گری» شناخته می‌شود.

اما این تنها اظهارنظر وزیر علوم کابینه نتانیاهو نیست که مالکیت فلسطینی‌ها را در کرانه باختری نقض کرده و بر عدم تشکیل دولت فلسطینی حتی در کرانه باختری تاکید دارد.

دو روز قبل از اظهارات این وزیر راستگرای کابینه نتانیاهو، یکی از کمیته‌های پارلمان رژیم صهیونیستی از تلاش اعضای این مجلس برای قانونی کردن طرحی خبر داد که براساس آن صهیونیستها می‌توانند بصورت شخصی و با حق برخورداری از مالکیت خصوصی اقدام به خرید زمین در کرانه باختری رود اردن کنند.  گفته شده که هدف این کمیته از ارائه این طرح، قانونی کردن مالکیت شخصی یهودیان ساکن در دو منطقه کرانه باختری رود اردن است.

در واقع تصویب این طرح به عنوان یک قانون در کنست می‌تواند قانون تصویب شده قبلی در سال ۱۹۵۳ را که مالکیت زمین‌های کرانه باختری را تنها در انحصار شهروندان عرب و اردنی قرار می‌دهد، باطل کرده و بعد از این یهودیان نیز در مناطقی از کرانه باختری بصورت شخصی اقدام به خرید زمین کنند.

تا کنون براساس اصلاحی که در سال ۱۹۷۰ در قانون ۱۹۵۳ انجام شد، خرید زمین توسط یهودیان در کرانه باختری رود اردن تنها از طریق شرکت‌های مسکن و بصورت تعاونی امکان پذیر بود و شهرک‌سازی‌های غیرقانونی نیز از سوی صهیونیست‌ها بواسطه شرکت‌های تعاونی انجام می‌گرفت و لذا تا به امروز امکان خرید زمین شخصی در کرانه باختری برای یهودیان وجود نداشته است، اما حال در صورت تصویب قانون جدید در کنست نه تنها صهیونیستها بلکه همه شهروندان خارجی(غیر عرب) می‌توانند در  کرانه باختری رود اردن اقدام به خرید زمین کنند.

تصویب این قانون نیز در عمل به معنای خط بطلان کامل بر مالکیت فلسطینی‌ها در کرانه باختری است و انتظار می‌رود که با وجود تصویب این قانون روند اشغالگری در کرانه باختری که پیشتر از طریق شهرک‌سازی صورت می‌گرفت، بعد از این با ساخت منازل شخصی توسط صهیونیست‌ها شتاب بیشتری گیرد.
 
وضعیت حقوقی کرانه باختری از نگاه غرب
با وجود آن که افکار عمومی جهان اسلام و جوامع اسلامی بطور کلی تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 را غیرمشروع دانسته و خواستار بازگشت کامل سرزمین‌های اشغالی فلسطین به دامن جهان اسلام می‌‍باشند، اما سازمان ملل تعریف دیگری از اشغال‌گری رژیم صهیونیستی ارائه کرده و تنها پیشروی و غصب خاک فلسطین را پس از سال 1967 در قالب اشغال‌گری تعریف می‌کند و خواستار عقب نشینی صهیونیست‌ها به قبل از مرزهای 1967 می‌باشد. همین تعریف را کشورهای غربی و اروپایی نیز مور تائید قرار داده و تنها شهرک‌سازی‌ها و پیشروی‌های صورت گرفته بعد از مرزهای 1967 را غیرقانونی می‌دانند.

براین اساس و با توجه به تعریف سازمان ملل و کشورهای غربی، محدوده کرانه باختری و قدس شرقی در کنار نوار غزه به عنوان مناطق فلسطینی معرفی شده و با توجه به وعده سازمان ملل و کشورهای اروپایی و آمریکا در سال 1967 قرار بود دولت فلسطینی در کرانه باختری و همراه با نوار غزه تشکیل شود. 

با این حال با وجود تاکید سازمان ملل اما روند ادامه اشغالگری و شهرک‌سازی رژیم صهیونیستی طی این سال‌ها در کرانه باختری و همراه با سکوت حمایت آمیز کشورهای غربی و آمریکا تداوم داشته و امروزه روند ادامه اشغال کرانه باختری رود اردن که قرار بود با ادعای سازمان ملل و غرب به عنوان بخشی از کشور آتی فلسطین باشد، در عمل به دیگر مناطق اشغالی رژیم صهیونیستی ملحق شده است.

حتی براساس معاهده سازش اسلو در سال ۱۹۹۵ که میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی امضا شد، طرفین توافق کردند که کرانه باختری رود اردن به سه منطقه A، B و C تقسیم شود. منطقه A  که ۱۸ درصد مساحت کرانه باختری را شامل می‌شد با شهرها و جمعیت فلسطینی در کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین باقی می‌ماند. منطقه B به عنوان منطقه تحت کنترل مشترک اسرائیل و نیروهای غیرمسلح تشکیلات خودگردان فلسطین معرفی شد و منطقه C به عنوان بیشترین مساحت کرانه باختری تحت کنترل کامل اداری و سیاسی صهیونیست‌ها قرار می‌گرفت.

از طرف دیگر براساس  معاهده اسلو قرار بود مناطقی که در کرانه باختری تحت کنترل رژیم صهیونیستی قرار گرفته‌اند طی روندی ۵ ساله یعنی تا سال 2000 به تشکیلات خودگردان فلسطین واگذار شوند و در حال حاضر با گذشت دو دهه از آن معاهده، نه تنها هیچکدام از مناطق تحت کنترل صهیونیست‌ها به تشکیلات خودگردان واگذار نشد، بلکه رژیم صهیونیستی اقدام به شهرک سازی‌های جدید در مناطق تحت کنترل و حتی مناطق مشترک با تشکیلات خودگردان فلسطین نموده و در حال حاضر نیز گام‌های عملی را برای الحاق کامل کرانه باختری به دیگر مناطق اشغالی برداشته است.

این موضوع به روشنی این ادعا را ثابت می‌کند، که رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه نه تنها بدنبال صلح نبوده، بلکه فراتر از آن هیچگاه واقعیت وجود فلسطین را نخواهد پذیرفت. واقعیتی که برخی گروه‌های سازش طی چند دهه گذشته از طریق برخی مذاکرات به اصطلاح صلح و با خوش بینی کاذبی بدنبال فهماندن آن به صهیونیست‌ها بودند و امروز بی نتیجه بودن و عقیم ماندن آن مذاکرات به روشنی ثابت می‌شود.
 
تکمیل پازل معامله قرن ترامپ
در عین حال آن چه در ارتباط با اظهار نظر مقام صهیونیستی در ارتباط با عدم تشکیل دولت فلسطین در کرانه باختری و از سوی دیگر تلاش کمیته پارلمانی اسرائیل برای قانونی کردن خرید و فروش املاک شخصی در کرانه باختری قابل توجه است، همزمانی این تحولات با فضاسازی رسانه‌ای برای طرح ترامپ، در مورد فلسطین موسوم به معامله قرن است.

جزئیات زیادی از طرح ترامپ معروف به معامله قرن که پس از انتقال جنجالی سفارت آمریکا به بیت المقدس شرقی دنبال شد، ارائه نشده، اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان قرار است در طرح ترامپ شهرک‌سازی‌های صورت گرفته در کرانه باختری به رسمیت شناخته شود و قدس نیز برای همیشه از فلسطین جدا شود.

از سوی دیگر طرح معامله قرن در میان صهیونیست‌ها و حتی راست‌گراترین یهودیان مناطق اشغالی طرفداران زیادی دارد و به نظر می‌رسد زمزمه‌های اشغال کامل کرانه باختری که حال از منابع داخلی اسرائیل اعلام می‌شود، بخشی از پروژه مطلوب ترامپ و متحدان صهیونیستی او برای اشغال کامل فلسطین است.

بر این اساس در حال حاضر و پس از 70 سال از اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی، نه تنها وعده غرب برای تشکیل دولت فلسطینی عملی نشده است، بلکه سرزمین اسلامی فلسطین با حمایت مستقیم و علنی واشنگتن در خطر حذف از نقشه جغرافیا قرار گرفته است. حذفی که البته تنها در صورت اجرا شدن طرح معامله قرن ترامپ عملی خواهد بود، اما با توجه به مخالفت‌های قاطع همه گروه‌های فلسطینی با طرح ترامپ و از سوی دیگر موج مخالفت‌های گسترده افکارعمومی جهانی بعید به نظر می‌رسد که دولت جنجالی کاخ سفید موفق به اجرای و عملی کردن آن شود.