{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_42_BLOCK} {ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_43_BLOCK}
{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_38_BLOCK}
{TICKER_BLOCK}
{HEAD_MENU_BLOCK}
_today_event: شهادت مالكوم ايكس (حاج ملك الشباز) رهبر سياه پوستان آمريكا

۲ دسامبر

مالكوم ايكس در نوزدهم ماه مه ۱۹۲۵ در شهر اماهاي ايالت نبراسكا متولد شد. نام واقعي اش مالكوم ليتل،و فرزند لوئيس نورتون خانه دار و ارل ليتل كشيش و واعظ مذهبي بود. پدر مالكوم از فعالان اجتماعي بود كه جان خود را بر سر تلاش هايش براي احقاق حقوق سياهان گذاشت. هنگامي كه مالكوم به عنوان فرزند چهارم خانواده اي ده نفره وارد هفتمين سال زندگي خود شده بود، جسد مثله شدۀ ارل، پدرش در ميان گاري هاي حمل زباله پيدا شد. هر چند هيچ گاه عامل يا عوامل قتل او شناسايي نشد، اما مرگ ارل ليتل را به اعضاي گروه نژادپرست لژيون سياه نسبت مي دهند كه در آن زمان هنوز فعال بود. مدتي پس از مرگ ارل، لوئيس مادر مالكوم دچار روان پريشي و ناهنجاري هاي عميق روحي شد تا آنجاكه عاقبت از آسايشگاه رواني سر در آورد. كودكان او بين نوانخانه ها و خانه هاي حمايتي مختلف توزيع شدند و از هم جدا شدند. مي گويند مالكوم در مدرسه، دانش آموزي كوشا و موفق بود و دورۀ اول تحصيلات دبيرستاني را، با موفقيت و در زمرۀ بهترين دانش آموز به پايان برد. او آرزوي تحصيل در رشتۀ حقوق و وكيل شدن را در سر مي پرورانيد اما زماني كه يكي از معلمان- كه اتفاقاً روابط خوبي هم با مالكوم داشت- به او گفت اين آرزو براي يك سياه زنگي چندان واقع گرايانه نيست، به ناگاه چشمۀ اميد مالكوم خشكيد. او آن چنان نااميد شد كه درس و مدرسه را رها كرد و راهي بوستون در ايالت ماساچوست شد و به كارهاي متفاوتي مشغول شد كه در هيچ يك دوام نياورد. در سال ۱۹۴۰ ، زماني كه مالكوم پانزده سال بيشتر نداشت، راهي هارلم در نيويورك شد. هارلم، تاريك خانۀ اشباح دهۀ ۱۹۴۰ ميلادي ايالات متحده بود. ديري نپاييد كه مالكوم جوان، دست اندركار جرايم و بزه هاي مختلف شد و به ۱۶ سالگي نرسيده بود كه رئيس گروهي شده بود كه در جرايم مختلفی از توزيع موادمخدر و باجگيري از كسبه و روسپي ها گرفته تا ترتيب دادن انواع و اقسام قمارها دست داشتند. طي دورۀ چهار ساله ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ يعني حد فاصل ۱۶ تا ۲۱ سالگي مالكوم، دوره اي پرالتهاب براي او بود. در مورد اين دوره، نقل قول هاي متفاوتي وجود دارد. مي گويند او حلقۀ مركزي محفلي بوده كه در برگزاري مراسم ويژۀ قمار رولت روسي شركت داشته است. گروهي که اکثرآنان ازثروتمندان علاقه مند به قمار بودند، در نقطه اي دور از چشم پليس جمع مي شدند. شخصي در ميان جمع حاضر مي شد و یک گلوله كه داخل هفت تير قرار مي داد. حاضران بر سر اينكه او پس از چرخاندن تيردان رولور،و قرار دادن آن روي شقيقه و شليك كردن كشته خواهد شد يا نه شرط مي بستند. شرطي بر سر مرگ و زندگي، شرطي شش به يك براي ادامۀ حيات يك سياه پوست بزهكار بي ارزش. مالكوم هسته و مركز اين شرط بندي بود. او بود كه بريده از دنيا و با دستاري بر چشمان در ميان جمع حاضر مي شد تا با به خطر انداختن جان خود، حاضران را سرگرم كند. عاقبت مالكوم و مالكوم شورتي جارويس، دوست صميمي اش در سال ۱۹۴۶ به بوستون بازگشتند. در آنجا بود به اتهام دست داشتن در سرقت بازداشت شد و به زندان محكوم شدند. مالکوم از دورۀ هفت سالۀ حبس خود، براي تكميل تحصيلاتش به نحو احسن استفاده كرد. در این دوره برادرش، رجينالد به طور مرتب در زندان به ديدارش مي آمد و با او در مورد آشنايي اش با گروهي تحت عنوان ملت اسلام سخن مي گفت. مالكوم به نوشته ها و تعاليم «عالي جاه محمد» رهبر ملت اسلام كه مبتني بر اصول و احكام اسلامي بود علاقه مند شد. زماني كه دورۀ محكوميت مالكوم با برخورداري از عفو در سال ۱۹۵۲ به پايان رسيد، او يكي از پيروان پروپا قرص عالي جاه محمد و تعاليم اسلامي بود و براي پشت سر گذاشتن گذشته، پسوند ايكس را براي خود انتخاب كرد. عالي جاه محمد، بزهكار ديروز به عنوان سخنگوي ملت اسلام و مسئول احداث مساجد جديد در شهرهايي چون ديترويت، ميشيگان و هارلم نيويورك، برگزيد. مالكوم در روزنامه ها يادداشت چاپ مي كرد. در مصاحبه هاي راديو، تلويزيوني شركت مي جست و ضمن تلاش براي اشاعۀ اسلام درصدد احقاق حقوق سياه پوستان بود. تلاش هاي مالكوم را عامل اصلي افزايش اعضاي ملت اسلام از پانصد نفر در سال ۱۹۵۲ به سي هزار نفر در سال ۱۹۶۳ مي دانند. محبوبيت مالكوم ايكس، توجه رهبران واشنگتن را به خود جلب كرد و گسترش فعاليت هاي ملت اسلام موجب شد اف بي آي شرايط رسوخ عوامل نفوذي خود به درون اين گروه را فراهم آورد. تقريباً در تمامي دفاتر اين گروه ميكروفون مخفي كارگذاري می شد تا تماس هاي تلفني اعضاي ملت اسلام استراق سمع شود. در اوج مبارزات اجتماعي دهۀ ۶۰ ميلادي آمريكا، افشاي يك مسئله پنهاني، ضربه اي سخت به اعتقادات و باورهاي مالكوم ايكس وارد آورد. او دريافت عالي جاه محمد، رهبر ملت اسلام به طور همزمان با شش تن از زنان عضو اين گروه رابطه برقرار كرده كه برخي از اين رابطه ها به باردار شدن زنان مذكور منجر شده است. مالكوم از زمان مشرف شدن به اسلام، براساس آموزه هاي اسلامي، در جهت سلامت اخلاقي خود تلاش كرده بود و تا زمان ازدواج با بتي شاباز در سال ۱۹۵۸ كاملاً به اصل سلامت اخلاقي پايبند بود. عدول عالي جاه محمد از آنچه خود مبلغ آن بود، كاخ آرزوهاي مالكوم را ويران كرد. انتقادات پياپي مالكوم از جان اف كندي، رئيس جمهور وقت ايالات متحده پس از ترور كندي براي او دردسرساز شد و نهايتاً مالكوم در ماه مارس ۱۹۶۴ از عضويت در ملت اسلام كناره گرفت و گروه« مسجد اسلامي» را بنيان نهاد. همان سال بود كه به مكه شتافت تا حج به جاي آورد. عزيمت به خانۀ خدا، تحولي عميق در او به وجود آورد. پس از بازگشت، او علاوه بر جامعۀ سياه پوستان، تبليغ اسلام در بين سفيدپوستان را در دستور كار خود قرار داد و از زاويه اي جديد به مسئلۀ اجماع و پيوستگي نژادها نگريست. روابط مالكوم با ملت اسلام رو به تيرگي گذاشته بود. چند مورد تلاش براي ترور او با ناكامي مواجه شد، تلاش هايي كه بعدها اف بي آي سعي كرد آن را به ملت اسلام نسبت دهد. در۱۴ فوريه ۱۹۶۵ بمبي در منزل محل اقامت مالكوم، بتي و چهار دخترشان منفجر شد كه به هيچ يك از آنان آسيبي وارد نیاورد. تنها هفت روز بعد، در ۲۱ فوريه ۱۹۶۵ هنگامي كه او در يكي از سالن هاي اجتماعات منهتن نيويورك سخنراني می کرد سه مرد مسلح، او را از فاصلۀ كم هدف ۱۵ گلوله قرار دادند و مالكوم ۳۹ ساله بلافاصله كشته شد. عاملان ترور مالكوم، تالماج هاير، نورمن باتلر و تامس جانسن بودند كه هر سه از سوي وزارت دادگستري ايالات متحده به عنوان اعضاي ملت اسلام معرفي شدند و به علت ارتكاب قتل از نوع اول، درماه مارس ۱۹۶۶ محكوم به اعدام شدند. مالكوم ايكس كشته شد، اما افسانۀ زندگي او به رغم گذشت حدود نيم قرن هنوز در خاطره ها مانده است.

{TOP_DOCS_MAIN_BLOCK}
پیشنهاد ما
{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_14_BLOCK}