به راستي مسئول اصلي تشديد بحرانهاي امنيتي و داخلي در ليبي کيست؟ چرا اين بحرانها همچنان ادامه دارد؟ آيا اتحاديه عرب و اتحاديه کشورهاي اسلامي در اين خصوص نبايد نقش فعال تري ايفا کرده و مانع از ادامه توطئه هاي غرب در شمال آفريقا شوند؟ کميسيون امور داخلي پارلمان ليبي در گزارشي اعلام کرد، در جريان خشونتهاي سال 2013، 643 تن در اين کشور کشته شدند.کميسيون امور داخلي پارلمان ليبي در اين گزارش آورده است، در سال 2013 ميزان جرم و جنايت رشد قابل توجهي در مقايسه با سال 2012 داشته است.بر اساس اين گزارش، با وجود 250 هزار پليس در اين کشور، موثر نبودن عملکرد پليس سبب شده است جرم و جنايت به منبع درآمدي تبديل شود.
بهرغم افزايش بيثباتي در شهرها و مناطق مختلف اين کشور، براي هر 30 شهروند ليبي تنها يک پليس در نظر گرفته شده است. در اين گزارش آمده است اين افزايش جرم به سبب عدم رعايت قانون و مصونيت از مجازات است.بر اساس اين گزارش، در ليبي ميليونها سلاح در اختيار افراد بويژه در دستان شبهنظاميان است و نميتوان
آنها را کنترل کرد. تنها 29/6 درصد از 170 هزار شورشي سابق که عليه نيروهاي معمر قذافي، ديکتاتور سابق ليبي ميجنگيدند در نيروهاي پليس ادغام شدهاند و شمار بيشتر آنها که شبهنظامي هستند از تحويل سلاح، پيوستن به ارتش يا پليس ملي ممانعت ميکنند.
هم اکنون شاهد حضور دولتي پايدار در ليبي نيستيم و اختلافات ميان دو قوه مقننه و مجريه نيز در اين کشور به نقطه اوج خود رسيده است. حزب اسلامگراي عدالت و سازندگي ليبي، دومين حزب قدرتمند در پارلمان اين کشور در بيانيهاي اعلام کرده است که دولت ليبي در تحقق مهمترين اهداف خود و حل و فصل مشکلات در جنوب کشور و ديگر شهرها شکست خورده و همه اينها باعث شده ما مطمئن شويم که دولت نميتواند کشور را به ساحل آرامش برساند. بنا به اين دلايل حزب عدالت و سازندگي پنج وزير خود را از کابينه علي زيدان، نخست وزير ليبي خارج ميکند.حزب عدالت و سازندگي ليبي تصريح کرده است که عبدالباري العروسي، وزير نفت ليبي از جمله وزراي مستعفي است.استعفاي وزراي حزب عدالت و سازندگي
باعث عميقتر شدن بحران در کنگره ملي ليبي ميشود که هيچ پيشرفتي را براي تشکيل دولت دموکرات در اين کشور به دست نياورده است.
ايالات متحده آمريكا، ناتو و رژيم صهيونيستي سعي دارند به هر نحو ممكن در ليبي تاثيرگذار باشند.انقلابيون ليبي بايد با اتحاد با يكديگر مانع از اين تجزيه طلبي و تاثير گذاري منفي شوند.آنچه مسلم است اينكه غرب نمي تواند ادعاي نجات ملت ليبي را داشته باشد .هنوز سكوت وقيحانه كشورهايي مانند ايتاليا و انگليس در روزهاي كشتار ملت ليبي به دست قذافي از اذهان بيرون نرفته است.بدون شك غرب و رژيم صهيونيستي از آنارشيسم شكل گرفته در ليبي حمايت مي كنند . اين حمايت در راستاي تسلط بر منابع نفتي ليبي و حضوري مستمر(هر چند به صورت غير مستقيم )در اين كشور بحران زده صورت مي گيرد.استراتژي غرب در ليبي «حفظ حالت بحران »با هدف تسلط بر منابع ليبي است.در اين خصوص حتي ممكن است سناريوي تجزيه ليبي (به سبك و سياقي كه در سودان نيز صورت گرفت)مدنظر تل آويو،لندن و واشنگتن قرار گيرد. عليرضا صادقي