۰
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۲

داعش و رژیم صهیونیستی تعامل یا تقابل

داعش و رژیم صهیونیستی تعامل یا تقابل
چکیده
اقدامات و عملکرد داعش یا دولت اسلامی عراق و شام طی یک هفته اخیر (از سه‌شنبه 20/3/93) کشور عراق را با بحرانی جدی مواجه ساخته است. سیطره سریع آنان بر شهر موصل و سپس تلاش برای دست‌اندازی بر دیگر شهرهای عراق واکنش‌های سریع و گسترده‌ مردم، مراجع و دولت عراق را به دنبال داشته است. ایران و سوریه نیز به عنوان دو کشور هم مرز عراق و عضو محور مقاومت تحت تأثیر این بحران هستند. طبیعتاً مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی نیز به عنوان مسئله‌ای خاورمیانه‌ای تحت‌الشعاع اخبار و تحولاتِ اقدامات داعش در عراق قرار دارند. به بیان دیگر آیا این احتمال وجود دارد که رژیم صهیونیستی در بسترسازی برای بحران کنونی عراق و اقدامات داعش دخالتی داشته است یا خیر؟ برای توضیح این مسائل به سؤالات زیر پاسخ می‌دهیم:

سؤالات:
1- داعش برای نفوذ در عراق از چه ظرفیت‌هایی بهره برد؟
2- پیامدهای منطقه‌ای (خاورمیانه‌ای) اقدامات کنونی داعش چه می‌باشد؟
3- هزینه‌ها و فرصت‌های اقدامات اخیر داعش برای قضیه فلسطین- اسراییل چه خواهد بود؟


الف- ظرفیت‌های داعش در عراق

با توجه به اهمیت موضوع فعالیت‌های اخیر داعش در عراق و تأثیرات آن بر معادلات خاورمیانه ایدئولوژی و اقدامات داعش باید گفت اولین ظرفیت مربوط بستر مناسب میدانی آنها یعنی استانهای سنی‌نشین که باید کردها را از آنها تفکیک کرد زیرا واقعیت کردها مبتنی بر یک هویت قومیتی است نه مذهبی، هستند. استانهای سنی نشین عراق یعنی النبار، صلاح‌الدین و نینوا که عرب‌های سنی عراق که از نظر جمعیتی 17 و 18 یعنی 6 میلیون و 200 هزار تن جمعیت کل عراق را شامل می‌شوند. از نظر وسعت ارضی 46 درصد خاک عراق یعنی در حدود 200 هزار کیلومتر مربع، را تشکیل می­دهند و از نظر اتصالات خارجی، بیشترین ارتباطات یعنی با اردن، عربستان، سوریه، ترکیه و حتی کویت را دارند. بنابراین ابعاد استراتژیک خاصی را دارند.

این استانها در طول 800 یا 900 سال گذشته همواره بر عراق حاکم بوده است و قدرت مرکزی در عراق توسط شخصیت‌ها و جریانات این منطقه بوده است. پایگاه اصلی حکومت صدام حسین و بعثی‌ها نیز در همین منطقه به ویژه صلاح الدین بوده است و می‌توان گفت کانون قدرت آنها در همین استان قرار داشت. وقتی آمریکایی‌ها رژیم صدام حسین را ساقط کردند جریان مسلحانه‌ای که در ابتدا رویاروی آمریکا قرار گرفتند، از همین مناطق بودند. و آمریکا بیشترین درگیری را با سنی‌های این مناطق داشت که برای به دست گرفتن دوباره عراق به شدت با آمریکا درگیر شدند. ارتش صدام حسین هم عمدتا از همین منطقه بودند و فرماندهان ارتش عراق از موصل و نواحی اطراف بودند. شخصیت‌های اصلی حزب بعث هم از همین منطقه برخاسته بودند. بعد از اشغال عراق از سوی آمریکا، عناصر باقیمانده بعثی ارتش توانسته بودند خود را یک بار دیگر به صورت مخفیانه سازماندهی کنند.

دستگاه امنیتی عراق نیز که آمریکا منحل نکرده بود، همچنان دست نخورده بود و تا خروج نیروهای
آمریکا از عراق در حکومت نوری مالکی سنگ‌اندازی می‌کردند. بعد از خروج آمریکا آنها از خلاء به وجود آمده بهره بردند و حمله به شیعیان را افزایش دادند. از این رو خمیرمایه اصلی جریانی که امروز به نام داعش شناخته می‌شود، باقیمانده بعثی‌ها در این مناطق هستند که توجیهات دینی را به دروغ، ایدئولوزی خود معرفی می‌کنند. این دروغ را نیز ابتدا صدام حسین با اسلام نمایی که به راه انداخت و به دلیل فرصت‌طلبی‌های خاص شعار ا...اکبر را جایگزین ستاره های پرچم عراق کرد، کلید خورده بود. این در حالی است که افعال و اقدامات جریان داعش با هیچکدام از مذاهب اسلامی سنی منطبق نیست. اندیشمندان و صاحب نظران، اندیشه‌های سلفی را به ابن تیمیه نسبت می‌دهند، اما این گروه هیچ سنخیتی با افکار ابن تیمیه نیز ندارد.

در هیچکدام از منابع فقهی مذاهب اهل سنت، اقدامات داعش قابل قبول نیست به عنوان نمونه هیچکدام از مذاهب قتل یک مسلمان را جایز نمی‌دانند در حالیکه اقدامات این جنایتکاران غیرقابل قبول است. این اقدامات تنها با ایدئولوژی حزب بعث قابل مقایسه است زیرا حزب بعث در اقدامی مشابه اقدامات داعش، شهر کردنشین حلبچه را با حمله شیمیایی با خاک یکسان کرد و جمعیت آن را قتل عام کرد. البته باید گفت رگه هایی از ریشه این جریان را باید در ایدئولوژی القاعده نیز ملاحظه کرد. اما داعش حتی با القاعده اصلی نیز قابل تطبیق نیست. القاعده اصلی دارای دو اصل بنیادی است که در اصل اول این گروه هدف اقدامات و حملات باید به سمت آمریکایی‌ها باشد و در اصل دوم القاعده نیز اعلام شده که اقدامات القاعده نباید هیچ‌گونه درگیری را در جهان اسلام به وجود آورد ولی وقتی داعش که به دروغ خود را سنی معرفی می‌کنند، سنی‌های عراقی را از بین می‌برد این اقدام آنها نشان می‌دهد که اعمال این گروه حتی با اعمال القاعده نیز همخوانی ندارد. این در حالی است که ایمن الظواهری، رهبر کنونی القاعده، حتی کشتن شیعیان را حرام اعلام کرده است.

در نتیجه سه ریشه قوی برای این جریان، اول بعثی‌ها هستند که 40 سال در عراق حکومت کردند و اکنون به دنبال حکومت دوباره هستند. دوم سازمانهای اطلاعاتی که نشانه‌های بسیاری وجود دارد که اقدامات این جریان بدون همکاری سازمانهای جاسوسی و ضدجاسوسی مدرن قابل اجرا نیست. آموزش، تکنولوژی و حمایت و حفاظت از این تکنولوژی فقط با این دستگاههای مدرن قابل توجیه است. ضلع دوم نیز مربوط به ناراضیان سنی هستند که دمشق و بغداد را از آن خود می‌دانند و به دنبال حکومت800 - 900 ساله خود هستند. از این رو گروه داعش با نمادهایی مانند عمامه و عباهای سیاه که خلافت بنی عباس را متجلی می‌کند و با اسامی دروغینی مانند ابوبکر البغدادی، تلاش می‌کنند دستگاه خلافت بغداد را به ذهن متبادر کنند. از این رو با این ترفندها و با روش و ایدئولوژی بعثی‌ها و نیروهای باقیمانده از آنها توانستند به این استانها وارد شوند.

بنابراین کف خواسته‌های آنان تغییر
و تعدیل حکومت عراق است که برای این هدف از ظرفیت‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بهره گرفتند. در واقع داعش پیوند سه جریان است که با اهداف خاص در نقاط خاصی به هم می‌رسند و کف خواسته آنان تعدیل و تضعیف حکومت شیعه در بغداد پس از حدود 800 سال محرومیت آنان در عراق است. بنابراین سه ظرفیت درباره نیروهای داعش وجود دارد که ظرفیت اول آنان که ظرفیت داخلی است و سران و احزاب این سه استان به نوعی با این گروه همنوایی دارد. ظرفیت دوم ظرفیت منطقه‌ای نیروهای داعش است که از طرف ترکیه، عربستان و اردن حمایت می‌شود و ظرفیت سوم این گروه هم ظرفیت‌های بین‌المللی است.

ب- پیامدهای منطقه‌ای اقدامات داعش

برای پاسخ به پیامدهای منطقه‌ای داعش به عنوان دومین سوال باید اول این مسئله تبیین شود که آیا داعش در عراق پیروز می‌شود یا خیر؟ زیرا در صورت پیروزی مجموعه ای از پیامدها و در صورت شکست مجموعه دیگری از پیامدها را ایجاد می‌کند.
به دلایل مختلف جریان داعش به دلایل زیر در عراق نمی تواند به پیروزی برسد. اولین دلیل آن است که این جریان یک جریان حداکثر 18 درصدی یعنی تقریبا 20 درصدی در مقابل جریان 60 درصدی مخالفان از جمله شیعیان است. دومین دلیل به حضور قوی جمهوری اسلامی ایران در عراق بازمی‌گردد. عراق عمق استراتژیک ایران به شمار می‌آید و از طرف دیگر دولت فعلی را مشروع و برخاسته از رای مردم می‌داند و اگر دولت فعلی با فرمول و برنامه این جریان سقوط کند، به مثابه یک تهدید امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران است. در نتیجه جمهوری اسلامی که اجازه سقوط حکومت در سوریه را نداد مطمئنا اجازه نخواهد داد حکومت برحق در عراق ساقط شود. البته شایان ذکر است که برای این هدف جمهوری اسلامی نیازی به انتقال و گسیل نیرو به عراق ندارد.

در اربعین سال گذشته نزدیک به 20 میلیون عراقی در عزای حسینی شرکت کردند، از این رو یک درصد از این 20 میلیون اگر آموزش ببینند، بزرگترین ارتش دنیا را ایجاد خواهد کرد و این اقدام اکنون کلید خورده است. به عبارتی اکنون 80 درصد از ارتش عراق را چریک‌های ورزیده و آموزش دیده تشکیل می‌دهد. در نتیجه، سقوط حکومت فعلی با توجه به همسایه قدرتمندی مانند ایران و همچنین تعداد کثیر گروههای مذهبی و چریک‌های ورزیده مخالف در عراق محال است. این در حالی است که اگر بخواهیم اغراق نیز بکنیم نیروهای داعش در حدود 30 هزار تن هستند که منطقه وسیعی را اشغال کرده اند. یکی دیگر از دلایل عدم موفقیت داعش شکست تجربه آنها است. در مسئله سوریه آنها شریک مخالفان دیگر بودند در حالیکه این امر در عراق بسیار متفاوت‌تر از سوریه است. حتی آمریکا به ظاهر فعالیتهای داعش را محکوم کردند. همچنین مخالفت عمده کشورهای عربی با این جریان یکی دیگر از موانع پیروزی داعش است و در مقابل برخی کشورها مانند عربستان و اردن وترکیه، بسیاری از کشورهای عربی داعش را محکوم کرده‌اند.

در واقع این تجربه در سوریه که داعش جغرافیای وسیع تری را در اختیار
داشت، محکوم به شکست شد در حالیکه این جریان در عراق نه جغرافیای قابل ملاحظه نه بستر مناسبی برای فعالیت دارد. از سوی دیگر تلفاتی که داعش مسبب آن است بیش از همه جا در همان استانهای سنی‌نشین با تمایلات بعثی و تکفیری روی داده و می‌دهد و از سوی بسیاری از محافل منطقه‌ای و بین‌المللی نیز محکوم شده است. بنابراین هیچ دلیلی برای پیروزی داعش در عراق وجود ندارد. همچنین جریان داعش با تمام ظرفیت‌های داشته خود هم نمی‌تواند در عراق به پیروزی برسد چون این جریان در برابر جریان شیعه که دستکم 60 درصد است هیچ‌گاه قدرتی نخواهد داشت.

در مورد پیامدهای منطقه‌ای در صورت فرض پیروزی داعش باید گفت اختلاف و شکاف میان کشورهای عربی و اتحادیه عرب مهمترین پیامد اقدامات داعش است. در این میان اختلافات به وجود آمده در اتحادیه عرب خصوصا اختلافات عربستان و مصر خیلی جالب است زیرا این دو کشور پس از روی کار آمدن ژنرال السیسی با هم متحد شده بودند ولی هم اکنون با هم اختلافات عمیق پیدا کرده اند و برخلاف دولت عربستان، دولت جدید مصر هم با شدت تمام خواستار کنترل و مقابله با داعشی‌ها شده‌اند. مطمئنا ما ناظر صف آرایی تبلیغاتی، رسانه‌ای و حتی در سطحی عمیقتر مخالفان و مدافعان داعش در منطقه خواهیم بود. بنابراین مصر و ترکیه از یک سو و عربستان و مصر از سوی دیگر با هم دچار شکاف شده‌اند. اتصال ترکیه و عربستان نیز بسیار موقتی است در نتیجه ایران در این میان کشوری خواهد بود که موقعیت آن در منطقه مستحکم تر خواهد شد. البته در سطح بین‌المللی نیز داعش پیامدهای خاص خود را به همراه داشته است که مهمترین آن مربوط به تناقض در سیاست‌ها و دستپاچگی آمریکا از اوضاع کنونی است.

داعش آمریکا را با مشکل جدی مواجه کرده است. اگر آمریکا قصد ورود به عراق برای پایان بخشیدن به مخمصه عراق را داشته باشد، باید در مقابل عربستان، ترکیه، اردن و... کشورهایی که مخفیانه از داعش حمایت می‌کنند، قرار بگیرد و اگر نخواهد وارد بحران عراق شود با حکومت نوری مالکی وارد تنش های جدی در حیطه اقتصادی و نیز سایر توافقات امنیتی خواهد شد و در مقابل سستی روابط آمریکا و عراق، روابط میان ایران و عراق رشد خواهد کرد.

همچنین در این صورت روند واگرایانه‌ای که آمریکا با عربستان و سایر کشورها پیدا می‌کند ناخواسته همگرایی ایران و آمریکا در منطقه را به دنبال خواهد داشت، مسئله‌ای که کشورهایی مانند عربستان از آن واهمه دارند. در نتیجه در 15 یا 20 سال گذشته هیچ رویدادی به اندازه تحولات اخیر آمریکا را دچار تناقض اختلال رفتاری نکرده است.

خود آمریکاییها هم اکنون علامت‌های بسیاری را برای حل و فصل این مخمصه به جمهوری اسلامی داده‌اند. داعشی‌ها می‌دانند که درصورت تهدید شدن دولت عراق، جمهوری اسلامی ایران سکوت نمی‌کند چرا که تهدیدات امنیتی این جریان برای تهران مخاطراتی را به وجود می‌آورد تهران با حمایت خود از دمشق اجازه نداد که سوریه سقوط کند
و حالا هم اجازه نخواهد داد که حاکمیت فعلی عراق تضعیف شود و البته نیازی هم به درگیری‌های نظامی در عراق نیست چون مردم عراق توانایی دفع فتنه داعش را دارند و این ظرفیت در داخل عراق وجود دارد. جریان داعش فقط می‌تواند در جغرافیای سنی 6 میلیون و 200 هزار نفری خود با وسعت 46 درصدی حرکت داشته باشد و نمی‌تواند در سرزمین شیعیان حضور پیدا کند و البته تلفات حضور داعشی‌ها را هم سنی‌مذهبی‌ها باید تحمل کنند.

ج- هزینه‌ها و فرصت‌های این بحران برای رژیم صهیونیستی

در مورد هزینه‌ها و فرصت‌های داعش بر قضیه فلسطین و اسراییل باید بگویم مشخص است که تحولات کنونی فایده آنی و موقتی را برای رژیم صهیونیستی دربرداشته است. جنگ در عراق فایده‌کوتاه مدت برای رژیم صهیونیستی دارد که در این جنگ تعداد زیادی از مسلمانان در جنگ درون‌مذهبی از بین خواهند رفت و همچنین درگیری فعلی میان جریان اصلی مبارزه با آمریکا و جریانی که ادعای مبارزه با آمریکا را دارد، است. اما در منافع بلند مدت و چشم‌انداز آن خطرات زیادی برای اسراییل دارد چرا که چشم‌انداز این جنگ بسیار مشخص است، نفرت از داعش و تروریسم در منطقه به شدت افزایش یافته است و در مقابل موجب غلبه و موفقیت‌های بیشتر جریان مقاومت در منطقه با محوریت ایران و حزب‌الله می‌شود. این در حالی است که اسراییل برای ایران هراسی و شیعه هراسی برنامه‌های بسیاری را دنبال کرده بود. بنابراین امروز به جای ایران‌هراسی و شیعه‌هراسی، داعش‌هراسی و تروریست‌هراسی در دنیا مطرح شده است و جریان مقاومت با محوریت ایران، در بازه زمانی کوتاه می‌تواند با غلبه بر این مشکلات با قدرت بیشتر در مبارزه ضد صهیونیستی ایفای نقش کند.

شکست تروریسم از مقاومت سبب اقتدار مقاومت ضد صهیونیستی در منطقه می‌شود. در شکست قطعی تروریست‌ها تردیدی وجود ندارد. در حال حاضر که طرفین هزینه می‌دهند و تلفاتی که در جهان اسلام روی داده و جنگ میان مسلمانان، برای رژیم صهیونیستی یک فرصت است اما قطعا هزینه‌هایی که رژیم صهیونیستی از این مسئله متقبل می‌شود، بسیار فراتر از فرصت‌های آن است. زیرا پس از شکست این جریان، اولین جریان در منطقه، جریان ضدصهیونیستی است که می‌تواند نیروهای بسیاری را برای این هدف تجمیع کند. این مسئله را خود رژیم صهیونیستی اذعان داشته است. در هفته اخیر تئوریسین‌های صهیونیست در کنفرانس هرتزلیا به صراحت اعلام کردند که ما در منطقه دشمنی به جز ایران و حزب‌الله نداریم و آنها در حال حاضر قدرتمندترین دشمنان ما هستند. در نتیجه پیروزی جریان مقاومت، فضای رژیم صهیونیستی محدودتر می‌شود و با این شرایط قطعا اسراییل بازنده نهایی این میدان خواهد بود، به ویژه آنکه ایران هم اکنون چهره‌ای فعال و پیروز در منطقه است و موفقیت‌هایی که در مذاکرات در مورد غنی‌سازی نصیب ایران خواهد شد، این مسئله را برای صهیونیست‌ها آشکارتر از قبل خواهد کرد.
کد مطلب : ۴۰۱۰۲۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما