در تقويمها روز 23 مرداد ماه به عنوان "روز مقاومت اسلامي" نامگذاري و ثبت شده است، عنواني كه ساليان سال است در تقويم جاي گرفته و شايد در سالهاي گذشته به آن كمتر توجه شده بود. اما گويي امسال اين روز و مناسبت آن تفاوتي فاحش با سالهاي گذشته دارد، البته مقاومت اسلامي همواره در زندگي حيات سياسي مسلمين نقش اساسي داشته است اما امسال جنايات رژيم غاصب و كودككش صهيونيستي اين روز را مهمتر جلوه ميدهد؛ جناياتي كه هر انساني را آزردهخاطر ميكند؛ كشتار بيرحمانه زنان، كودكان، نوجوانان و بمباران بيرحمانه منطقهاي كه در محاصره قرار گرفته، همه و همه تنها گوشهاي از كارنامه ننگين اسرائيل غاصب در جنگ اخير اين رژيم با مردم مقاوم فلسطين و غزه ميباشد.
قريب به 70 سال از ايجاد غده سرطاني اسرائيل در منطقه ميگذرد و طي اين مدت همواره خوي تجاوزگرانه و وحشيگري صهيونيستها باعث شده است آنان به كرانه باختري وغزه حمله كرده و زنان و كودكان بيدفاع اين منطقه را بيرحمانه به شهادت برسانند در طول اين مدت نيز ملت فلسطين مقاوم در برابر دشمن صهيونيستي ايستادگي كردهاند و نتيجه اين مقاومت اين روزها مشهودتر از قبل مشاهده ميشود.
نتيجهاي كه در پاي ميز مذاكرات آتشبس دائم در مصر ديده شد، اينكه براي نخستين بار مذاكرات مقاومت اسلامي فلسطين دست بالا را دارد و مقاومت نه تنها شروط و خواستههاي نامشروع اسرائيل غاصب را نميپذيرد بلكه براي آتشبس نيز شرط ميگذارد!
و در طرف ديگر اين معادله كه ملت فلسطين قرار گرفته است ميبينيم كه مردم فلسطين نيز عليرغم اينكه در طول مدت تجاوز رژيم غاصب صهيونيستي به باريكه غزه با مشكلات و سختيهاي فراوان روبهرو شدهاند كه يكي از آنها ويراني خانه و تاسيسات زيربنايي و نبود امكانات پزشكي براي مداواي مجروحان است، از مقاومت اسلامي حمايت ميكنند و تا زمان تحقق شروط مقاومت آتشبس را نميپذيرند.
بررسي شروط مقاومت براي پذيرش صلح و آتشبس دائم نيز خود شاهدي بر مظلوميت مردم فلسطين ميباشد؛ شروطي كه از جمله آنها رفع محاصره غزه و فعاليت مجدد بنادر اين باريكه ميباشد و در طرف مقابل نيز بررسي شروط رژيم صهيونيستي نيز بيانگر ظلم بيحد اين رژيم بر عليه مردم فلسطين ميباشد، شروطي كه مهمترين آن خلع سلاح محدوده غزه ميباشد.
امسال، "نبرد رمضان" يا "جنگ 2014" توانمندي روزافزون و در حال پيشرفتِ مقاومت در مقابل استيصال صهيونيستها را به نمايش گذارده است. راهبرد اقتدار افزايي جريان مقاومت نهتنها كارآمد بوده؛ بلكه تنها راه جلوگيري از ظلم و ستم صهيونيستها بر ملت فلسطين در شرايط كنوني، تداوم همين راهبرد است.
ملت و مقاومت اسلامي فلسطين را ميتوان "مظلوم مقتدر" دانست، به نحوي كه هرچند رژيم صهيونيستي در مواجهه با آن از هيچ جنايتي فروگذار نميكند، اما فلسطينيان با الگوگيري از انقلاب اسلامي، توانستهاند از رهگذر مقاومت اسلامي به اقتداري دست يابند كه تا حدودي از منافع و حقوق خود دفاع كنند. جنگ اخير غزه نيز از جلوههاي همين مظلوميت همراه با اقتدار است. هرچند تهاجم رژيم صهيونيستي به باريكه غزه به پايان نرسيده است، اما با نيمنگاهي به تحولات اين نبرد، ميتوان ابعادي از اقتدار و يا به عبارتي دستاوردهاي مقاومت اسلامي فلسطين در اين جنگ را بررسي نمود. در اين مقاله به طور اجمالي برخي از موفقيتهاي مقاومت در اين نبرد مورد اشاره قرار ميگيرد:
1- سلاح و عمليات غافلگيركننده
جنگ اخير غزه، دستاوردهاي غيرمنتظره مقاومت در نبرد نظامي را به نمايش گذارد. مقاومت اسلامي در اين جنگ براي اولين بار توانست در يك عمليات آبي-خاكي به پشت جبهه دشمن نفوذ كند و صهيونيستها را غافلگير نمايد. همچنين به اذعان كارشناسان نظامي-استراتژيك، نوع بهكارگيري سلاحهاي جديد و راهبردي، حجم آتش و برد آتش مقاومت در اين نبرد بيسابقه بوده است.
2- اسارت نظامي صهيونيست
در جنگ اخير غزه، براي اولين بار مقاومت، موفق به اسارت يك نظامي صهيونيستي در حين نبرد شد. تا پيش از اين عمدتاً عمليات اسارت در حين كمين نيروهاي مقاومت رخ ميداد و اسيرگيري در ميانه نبرد بيسابقه است. لازم به ذكر است اسيرگيري از صهيونيستها، در منازعه فلسطين كاملاً راهبردي است، چراكه اين مسئله تا كنون يكي از ابزارهاي موفق فشار مقاومت براي آزادي اسراي فلسطيني و امتيازگيري از رژيم صهيونيستي بوده است. در همين راستا است كه "موشه يعلون" وزير جنگ اين رژيم صراحتاً به نظاميان صهيونيست در خصوص اسارت به دست مقاومت هشدار ميدهد.
3- پهپاد
در اين جنگ، براي اولين بار مقاومت موفق به استفاده از پهپاد گرديد. اين موضوع، علاوه بر آنكه بر اشراف اطلاعاتي مقاومت در حين نبرد ميافزايد، از جنبههاي عمليات رواني نيز كاملاً موثر است. پرواز پرندههاي بدون سرنشيني كه هم كاربرد جمع آوري اطلاعاتي داشته و هم قابليت استفاده به عنوان بمب متحرك را دارد، خصوصاً زماني كه رادارهاي پيشرفته رژيم صهيونيستي امكان آشكارسازي و شناسايي آن را ندارد، صهيونيستها را به شدت غافلگير كرده و البته در حيرت و ترس فرو برده است.
4- ارتقاء توان موشكي
در اين جنگ، ابعاد جديدي از توانمندي مقاومت در بهره گيري از سلاح راهبردي مقاومت يعني موشكها، مشاهده گرديد. اسرائيليها اميدوار بودند با طولانيتر شدن جنگ ذخيره موشكهاي مقاومت نيز به پايان برسد. با اين حال نه تنها شليك روزانه موشكها به داخل سرزمينهاي اشغالي پايان نپذيرفته است، بلكه به اذعان تلويزيون رژيم صهيونيستي: "حماس همچنان قادر به شليك هزاران موشك به مواضع اسرائيل است". همچنين برد موشكهاي مقاومت در اين مرحله افزايش چشمگيري داشته، به گونهاي كه مناطق شمالي فلسطين اشغالي همچون حيفا نيز در تيررس موشكهاي مقاومت قرار گرفت. علاوه بر برد، دقت موشكها نيز افزايش داشته است. براي اولين بار تأسيسات هستهاي رژيم اشغالگر قدس، همچون "ديمونا" و "ناحال سوريك"، هدف موشكهاي مقاومت واقع شد. موشكهاي مقاومت براي اولين بار موجبات تعطيلي فرودگاه بينالمللي بنگورين تلآويو را فراهم آورد كه روزنامه صهيونيستي يديعوتآحارنوت صراحتاً لغو پروازها را "پيروزي راهبردي مقاومت" دانست. اين موشكها حتي آسايش سركردگان اين رژيم را نيز بر هم زد؛ به گونهاي كه كنفرانس خبري نخستوزير اين رژيم از واهمه موشكها نيمه كاره رها شد. در همين راستا، شبكه دوم تلويزيون رژيم صهيونيستي، اذعان نمود از آغاز جنگ تاكنون 90 درصد از ساكنان شهركهاي همجوار با نوار غزه آن را ترك كرده و كارخانههاي موجود در محدوده 40 كيلومتري نوار غزه كار خود را متوقف كردهاند. در اين نبرد همچنين ناكارآمدي سامانه گنبدآهنين نيز بيش از پيش نمايان شد. به گونهاي كه به اذعان خبرگزاري صهيونيستي "تزپيت" تا روز 21 جولاي، از 2040 راكت مقاومت اين سامانه تنها 396 راكت را رهگيري نمود. اين بدان معناست كه بازدهي اين سامانه حداكثر 20 درصد است.
5- تلفات انساني صهيونيستها
آمار قابل ملاحظه تلفات صهيونيستها نيز از مسائل تأثيرگذار بر روند اين جنگ است. بر خلاف تصور پيشين صهيونيستها، آمار كشتههاي و زخميهاي اين رژيم فراتر از حد انتظار بود؛ از اينرو مسئولان اين رژيم براي سانسور اخبار مربوط به تلفات، تلاش حداكثري ميكنند. آنان بهخوبي ميدانند كه با توجه به وضعيت عمومي رواني و اجتماعي ساكنان سرزمينهاي اشغالي، افشاي آمار صحيح، آثار تخريبي جبرانناپذيري بر جامعه صهيونيستي خواهد گذارد. به گونهاي كه يك روزنامهنگار صهيونيست اعتراف ميكند: "اگر تعداد واقعي كشتههاي اسرائيل را اعلام كنيم در اسرائيل انقلاب ميشود." نابرابري تلفات در حوزه راهبردي نيز قابل تأمل است. در اين نبرد يك فرمانده نظامي صهيونيست- غسان عليان فرمانده تيپ گولاني- به هلاكت رسيد، اما صهيونيستها، عليرغم آنكه به كشتار بيرحمانه كودكان و زنان روي آوردهاند، تا كنون موفق به حتي زخمي كردن يك فرمانده مقاومت نشدهاند.
6- نفوذ اطلاعاتي
هرچند بهانه اصلي اين تهاجم، شناسايي و نابودي توان موشكي مقاومت بود؛ اما تاكنون ناتواني صهيونيستها در برآورد اوليه از توان موشكي مقاومت به گونهاي بوده است كه رسانههاي صهيونيستي رسماً بر ناتواني موساد در يافتن سكوهاي موشكي مقاومت تاكيد كردند. تحليلگر روزنامه "هاآرتص" ضمن اشاره به اينكه رژيم صهيونيستي با توجه به كمي اطلاعات قادر نيست ضربهاي اساسي به مقاومت بزند، گفت: "اين رژيم برگ برندهاي در مقابل حماس در دست ندارد." از جنبه توانمنديهاي جنگ الكترونيك نيز دست برتر مقاومت چشمگير است. تسلط هكرهاي مقاومت بر شبكههاي تلويزيوني صهيونيستها به گونهاي بود كه مقاومت آگهيهاي خود را از طريق شبكهي2 اين رژيم پخش ميكرد و جهاد اسلامي نيز موفق به شنود مكالمات مخابرات اسرائيل گرديد.
7- قدرت پدافندي مقاومت
مقاومت اسلامي از جنبه پدافندي نيز در سطح توانمندي بالايي در اين نبرد حاضر شد؛ به گونهاي كه در زمينه پدافند هوايي با سرنگوني جنگنده اف16 اسرائيلي و نيز چند بار سرنگوني پهپادهاي جاسوسي اسرائيل، صهيونيستها را شگفتزده و غافلگير كرد. در همين راستا روزنامه صهيونيستي هاآرتص اذعان داشت: "مقاومت با پايداري در مقابل نيروي هوايي اسرائيل پيروزي روشني به دست آورده است. اسرائيل در حال تكرار شكست امريكا در ويتنام است." در حوزه دفاع زميني نيز، بايد گفت صهيونيستها، اميد زيادي براي تهاجم زميني به غزه داشتند كه با ايستادگي مقاومت، قادر به پيشروي چنداني نشدند. اين چنين بود كه پس از عدم موفقيت در تهاجم زميني جان كري وزير خارجه آمريكا تصريح نمود: "عمليات اسرائيل تبديل به افتضاح شده است."
8- چالشهاي دروني رژيم صهيونيستي
جنگ رمضان علاوه بر ابعاد نظامي در حوزههاي ديگر نيز رهاوردهاي قابل توجهي براي مقاومت داشته و دارد كه برخي از موفقيتها در آينده واضحتر خواهد شد. براي اولين بار در طي تهاجم به غزه، در درون سرزمينهاي اشغالي تظاهرات ضد جنگ رخ داد و اين به وضوح تأثير اين جنگ را بر تشديد شكافهاي دروني رژيم اشغالگر قدس نشان ميدهد. اين تهاجم با آنكه دستاورد چنداني براي غاصبان قدس نداشته اما به شدت به هزينههاي آنان افزوده است. به اذعان روزنامه هاآرتص، منابع حكومتي اسرائيل هزينه عمليات نظامي در نوار غزه را فقط تا پايان روز چهاردهم، 2 ميليارد شيكل (معادل حدود 585,564,178 دلار) برآورد كردند. طبيعي است هر روز كه جنگ ادامه يابد هزينهها نيز همچنان افزايش خواهد يافت. دورون كوهن، مدير كل سابق وزارت دارايي اين رژيم هزينه جنگ را بين 8 تا 10 ميليارد شيكل (3/2 تا 9/2 ميليارد دلار) يعني 75/0 تا 1 درصد توليد ناخالص داخلي اين رژيم برآورد ميكند. به اذعان سران اين رژيم در اثر اين جنگ، گردشگري در فلسطين اشغالي كه از مهمترين منابع تأمين درآمد پايههاي اقتصادي اين رژيم است، با زياني كه در حدود 500 ميليون دلار برآورد ميگردد، آسيب جدي ديده است كه يقيناً آثار اين مسئله در بلندمدت بيشتر مشاهده خواهد شد.
9- ديپلماسي عمومي مقاومت
از ديگر دستاوردهاي مقاومت در اين جنگ، ديپلماسي عمومي موفق در حوزه بينالمللي بود. به گونهاي كه عليرغم آنكه سران دولتهاي غربي، به اقتضاي منافعشان سكوت كرده و يا به حمايت از جنايات صهيونيستها پرداختند، اما عموم ملتهاي آزاده به حمايت از مردم مظلوم فلسطين و مقاومت روي آوردند و برپايي تظاهرات گسترده در جايجاي جهان، نشان از تأثيرگذاري ديپلماسي عمومي مقاومت داشته است.
10- نزديكي جريانهاي مقاومت
يكي از چالشهاي جدي نيروهاي مقاومت در سالهاي اخير، اختلافاتي بود كه پس از تحولات منطقه بر روابط ميان گروههاي مقاومت سايه انداخته بود و صهيونيستها اميدوار بودند از اين اختلافات حداكثر بهرهگيري را نمايند. از دستاوردهاي جنگ رمضان نزديكي بيش از پيش گروههاي مقاومت اسلامي فلسطين و نيز نزديكي اين گروهها به جريانهاي ديگر محور مقاومت همچون مقاومت اسلامي لبنان است.
"نبرد رمضان" يا "جنگ 2014" بار ديگر توانمندي روز به روز در حال پيشرفتِ مقاومت و در مقابل استيصال روزافزون صهيونيستها را به نمايش گذارده است. بيشك آنچه در اين سطور مورد اشاره قرار گرفت، تنها بخشي از دستاوردهاي كارآمد مقاومت اسلامي بود. اما ناگفته پيداست همه اينها نشانگر اين است كه راهبرد اقتدار افزايي جريان مقاومت نه تنها كارآمد بوده؛ بلكه تنها راه جلوگيري از ظلم و ستم صهيونيستها بر ملت فلسطين در شرايط كنوني، تداوم همين راهبرد است.
اين چنين است كه رهبر معظم انقلاب اسلامي به اين راهبرد تأكيد ميورزند: "اين رژيم وحشي و گرگصفت كه سياستش اين است كه با مشت آهنين، با بيرحمي و سنگدلي با مردم رفتار بكند و آدمكشي و كودككشي و حمله به مناطق و ويرانگري اصلاً برايش مهم نيست و انكار هم نميكند، علاجش جز از بين رفتن و نابود شدن نيست؛ كه اگر انشاءالله آن روز فرارسيد و نابود شد، كه چه بهتر؛ [اما] تا وقتي كه اين رژيم جعلي سرِپا است و نابود نشده است، علاج چيست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه در مقابل اين رژيم است؛ در مقابله با رژيم صهيونيستي، بايد از سوي فلسطينيها دست قدرت نشان داده بشود. كسي گمان نكند كه اگر چنانچه موشكهاي غزه نبود، رژيم صهيونيستي كوتاه ميآمد؛ نخير. حالا شما نگاه كنيد ببينيد در كرانه باختري چه ميكنند! در كرانه باختري كه موشكي وجود ندارد، سلاحي وجود ندارد، تفنگي وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببينيد آنجا رژيم صهيونيستي دارد چهكار ميكند: هرچه از دستش بر بيايد، خانههاي مردم را خراب ميكند، باغهاي مردم را خراب ميكند، زندگي مردم را نابود ميكند، آنها را به خواري و ذلت ميكشاند، تحقير ميكند؛ اگر لازم شد آب را رويشان ميبندد، برق را رويشان ميبندد؛ كسي مثل ياسر عرفات را كه اينهمه با صهيونيستها همراهي كرد، نتوانستند تحمل كنند، محاصرهاش كردند، تحقيرش كردند، مسمومش كردند، نابودش كردند. اينجور نيست كه اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهيونيستها نشان ندهيم، آنها به كسي رحم كنند، ملاحظه كسي را بكنند، حق كسي را رعايت كنند، ابداً؛ تنها علاجي كه تا قبل از نابودي اين رژيم وجود دارد عبارت است از اينكه فلسطينيها بتوانند قدرتمندانه برخورد كنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد كردند، احتمال اينكه طرف مقابل - كه همين رژيم گرگصفتِ خشن است - كوتاه بيايد، وجود دارد؛ كما اينكه الآن دارند با همه توان دنبال آتشبس ميگردند؛ يعني بيچاره شدند.
آدمكشي ميكند، كودككشي ميكند، قساوت بيرون از حد و اندازه معقول بشري نشان ميدهد، اما در عين حال عاجز هم هست؛ يعني در يك محذور، در يك گرفتاري سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتشبس است؛ لذا بنده عقيدهام اين است، اين اعتقاد ما است كه كرانه باختري هم مثل غزه بايد مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. كسانيكه علاقهمند به سرنوشت فلسطينند، اگر ميتوانند كاري بكنند، كار اين است؛ در آنجا هم بايد مردم را مسلح كنند. تنها چيزي كه ممكن است از محنت فلسطينيها بكاهد، عبارت است از همين كه دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمايي بكنند؛ والا با برخورد رام و مطيع و سازشكارانه، هيچ كاري به نفع فلسطينيها انجام نخواهد گرفت و از خشونت اين موجود خشن و خبيث و گرگصفت چيزي كاسته نخواهد شد."(1)
پاورقي:
1- با استفاده از مقاله آقاي محمدجواد اخوان در پايگاه تحليلي برهان