۰
چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۴

شرق‌شناسی و ناخرسندی‌های آن

شرق‌شناسی و ناخرسندی‌های آن
جنگ پرهزینه، خون‌بار و فاجعه‌انگیز امریکا در ویتنام، شورش‌های دانشجویی در فرانسه و کشورهای اروپایی دیگر، نهضت‌های سیاه‌پوستان، انقلاب اسلامی ایران، جریان‌های آزادی‌خواه در امریکای لاتین، اعتراض‌های گستردۀ کشورهای افریقای شمالی علیه اروپائیان استعمارگر، نهضت‌های فمینیستی و بسیاری از رویدادهای اجتماعی دیگر، دهه‌های 1960 و 1970م، قرن گذشته را به دوره‌ای تحول‌ساز در تاریخ جهان و به دنبال آن، در نظریه‌‌های علوم انسانی تبدیل کرده است.

در این دهه‌ها، فضایی عمومی در بین تحصیل‌کردگان و روشنفکران کشورهای گوناگون به وجود آمد که سبب شد آنها در عرصۀ نظر به انتقاد از «امپریالیسم» امریکا و اروپا، که دامن همۀ کشورهای جهان را گرفته و وضعیتی بحرانی در آنها پدید آورده بود، دست زنند. «بحران»، «فروپاشی»، «هژمونی»، «دیگری»، «استعمار» و…، واژه‌های پرطنین آن روزگار بود که مهم‌ترین مناقشات نظری جهان را هدایت می‌کرد. اندیشمندان علوم انسانی و روشنفکران در غرب، برای نخستین‌ بار، در این دوران به شکلی گسترده، به «دیگری»‌هایی که طی تاریخ غرب برای خود برساخته بود، علاقه‌مند شدند.

بدین ترتیب مطالعات فرودستان و محرومان اوج گرفت و غرب درصدد برآمد آن علوم انسانی را فروتن کند که دستش تا مفرغ به خون جنایت‌هایی آغشته بود که نظام‌های سیاسی و سلطه‌گر غرب در سراسر جهان مرتکب شده بودند. آن علوم انسانی، که روزگاری از استعمار حمایت نظری می‌کرد، امروز در پی شکستن پیش‌فرض‌های پیشین خود برآمده بود. بدین ترتیب در آن دهه فضا فضایی معترض بود؛ «فضای در عین حال تهی و پرِ همۀ آن واژگان بدون زبان که به شخصی که گوش می‌سپارد امکان می‌دهد تا صدای خفه‌ای را بشنود که از فرود تاریخ برمی‌آید، تمجمج سرسختانۀ زبانی که به نظر می‌آید یکسر با خود سخن می‌گوید، بدون فاعلی سخنگو و بدون مخاطب، کز کرده در خود، و با تکۀ قلنبه‌ای در گلو، در هم می‌شکند پیش از آنکه هیچ‌گونه فرمولی به دست آورد و به سکوتی گرفتار می‌آید که هرگز از آن جدا نشده است.»

یکی از اندیشمندان مهم و تأثیرگذار متفکران این دوران، میشل فوکو است؛ فیلسوف و جامعه‌شناسی فرانسوی که تأملات درخشان او، کوبنده‌ترین و ریشه‌ای‌ترین انتقادات موجود به شیوۀ رایج اندیشۀ غربی بود. او در کتاب «تاریخ جنون» این موضوع را توضیح داد که چگونه علوم انسانی غربی از قرن‌های گذشته،
با ترویج نوع ویژه‌ای از اندیشیدن، اندیشه‌های دیگر را طرد کرده‌اند. آنها فقط نوع خاصی از انسان، یعنی مرد سفیدپوست اروپاییِ به دنبال سود اقتصادی، را نمونۀ کامل انسان دانستند و هر کس دیگری را با برچسب‌های گوناگون راندند. آنچه فوکو را به سوی مطالعۀ مجنونان، زندانیان، منحرفان جنسی و گروه‌های دیگر طردشدۀ از اجتماع می‌کشاند، یافتن راه‌هایی بود که «رژیم علوم انسانی» غرب، با تکیه بر آنها، رقیبان خود را به کنار رانده بود. فوکو و در کنار او بسیاری از سرآمدان علوم اجتماعی و انسانی آن دوره در جهان، نه تنها در پی سخن گفتن از خاموشان و مطرودان برآمدند، بلکه کوشیدند فضایی به وجود آورند که در آن خاموشان بتوانند به سود خود سخن بگویند.

در این زمان این بحث مطرح شد که اصولاً چگونه مطرودان و محرومان می‌توانند از خود سخن بگویند. در کتاب پرآوازه‌ی ادوارد سعید، اندیشمند عرب فلسطینی، یعنی «شرق‌شناسی» دربارۀ این موضوع، به راه‌حل‌هایی اشاره شد. سعید در شرق‌شناسی با به کار گرفتن روش تحلیل گفتمانی فوکو، تصویری را مطالعه کرد که غرب، از آغاز دوران سلطه و نفوذ جهانی خود، از شرق و کشورهای شرقی، به‌ویژه کشورهای اسلامی، برساخته است. او در این کتاب، با مطالعه‌ای نظام‌مند در ادبیات، نشان می‌دهد که غرب در تلاشی بسیار کوشیده است تصویری که خود می‌خواهد یا بدان نیازمند است، به شرق قالب کند.

شرق‌شناسی، شرقی را می‌سازد که هویتی منفعل و کودک‌وار دارد و می‌تواند عاشق شود، هدف تجاوز قرار گیرد، تعلیم ببیند، شکل بپذیرد و اداره و مصرف شود، از آن بالاتر، شرق از چشم غرب، «دارای لذات عجیب و غریب و گنه‌آلود جنسی است که همگی در لفافه‌ای از سنتی کهن، رازآلود و پر رمز و راز پیچیده شده‌اند». کافی است برای فهم این نکته، نگاهی بیندازید به تصویری که حتی امروز غرب در فیلم‌های هالیوودی‌اش از شرق نشان می‌دهد. حرمسرای خشایارشاه در فیلم «300» و تصویرهای گوناگونی که فیلمی مانند «اسکندر» از شرق ارائه می‌دهد، نشان‌دهندۀ این امر است که غرب هنوز می‌خواهد دربارۀ شرق این‌گونه بیندیشد.

شرق‌شناسی ادوارد سعید، حوزه‌ای از مطالعات را پدید می‌آورد که اکنون به نظریۀ پسااستعماری مشهور است. موضوع‌محوری این مطالعه‌ها، روابط بین شرق و غرب و تصویر بازسازی‌شده از شرق به دست غرب است که در تار و پود رشته‌های علوم انسانی پیچیده شده و اغلب به خود همان کشورها نیز به وسیلۀ تأسیس
دپارتمان‌های علوم انسانی در آن کشورها تحمیل گردیده است؛ چنان‌که استادان و اندیشمندان آن کشورها در موارد بسیار، به گونه‌ای تربیت و تعلیم داده شده‌اند که خودشان و مردمشان را طوری بشناسند که غرب به آنها القا کرده است.

ضیاءالدین سردار، یکی دیگر از استادان دانشگاه‌های غرب است که در ادامۀ راه ادوارد سعید، مطالعه‌هایی دربارۀ رابطۀ غرب و اسلام انجام داده است. ضیاءالدین سردار مطالعۀ خود را بر اسلام متمرکز کرد. او معتقد بود تصویر غرب از شرق، بیش از هر چیز ناشی از تصویری بود که غربی‌ها از «اسلام» داشتند؛ آن‌هم نه تصویری جامع از اسلام، بلکه تصویری که بر اثر همسایگی با عثمانی‌ها در ذهن اروپائیان جا افتاده بود. ضیاءالدین سردار نوشته است: «مرکز اصلی توجه غرب، اسلام بود. غرب نخستین‌بار در مواجهه‌اش با اسلام بود که تصویر خود از شرق را به مثابۀ محلی فهم‌ناشدنی، عجیب و غریب و شهوانی به وجود آورد. مکانی که گنجینۀ اسرار بوده و در آنجا صحنه‌های بی‌رحمانه و وحشیانه پدید می‌آید». سردار معتقد است که اساس شرق‌شناسی به دلیل خصومتی بود که بین اسلام و مسیحیت پدید آمد و در جنگ‌های صلیبی، از عرصۀ نظر به عمل درآمد. این جنگ‌ها، اگرچه سبب نوعی تماس بین اسلام و غرب گردید، طی آنها تصویری هیولاوار، ناواقعی، کافر و شهوتران از مسلمانان، پیامبر و دین‌شان در اروپاییان ارائه و نهادینه شد. تأثیرات فکری و عقیدتی این جنگ‌ها تا قرن‌ها بعد از پایان یافتن آنها ادامه یافت.

ضیاءالدین سردار از شخصی نام ‌برده به اسم یوحنای دمشقی که روایتش از اسلام و بلاد اسلامی تا سال‌های سال، سرمشق بی‌بدیل مسیحیان در تصویرسازی از شرق مسلمان بوده است.

پس از اکتشاف‌های حاصل از آغاز دورۀ رنسانس بود که شرق‌شناسی جدیدی پدید آمد که هنوز تأثیرهای آن باقی است. «نیروهای مرکب از رنسانس، اصلاح دینی و اکتشافات مقدماتی، موضعِ به کلی جدیدی در برابر غیر غرب به وجود آورد.» در این دوره پرسش‌های اساسی فراوانی دربارۀ این تمدن‌های جدید کشف‌شده برای ذهن غربی پدید آمد که برای پاسخ به این پرسش‌ها، سرزمین‌های شرقی، در حکم آزمایشگاهی انسانی و اجتماعی مطرح بودند. در این میان، امپراتوری عثمانی هم به تثبیت این تصویر جدید کمک کرد. عثمانی نماینده‌ای از شرق بود که از علوم و هنرهای آن بهره‌ای نداشت و وحشی و خونریز به شمار می‌آمد. «ارزیابی‌ها از حکومت عثمانی عینکی ساخت که از خلال آن، باید به همۀ مشرق‌زمین
نگریسته می‌شد.» طی سال‌های بسیار نظریۀ استبداد شرقی، نظریه‌ای مسلط در بیشتر متون شرق‌شناسانه بود و البته هنوز که هنوز است، در اندیشمندانی که تفکری کلاسیک‌تر دارند و غرب را به عنوان مقصدی مفروض می‌گیرند که شرق می‌خواهد و باید به آن برسد، از آن دفاع می‌شود. (بهترین نمونۀ ایرانی آن در حال حاضر، دکتر محمد علی همایون کاتوزیان، استاد ایرانی دانشگاه آکسفورد، است که اعتقاد دارد تاریخ ایران شوره‌زاری است که برای همیشه در آن نظریۀ استبداد ایرانی حکم ‌رانده است.)

نکتۀ اساسی درک این مطلب است که غرب، برای پاسخ گفتن به خلأها و مشکلات خود، کوشیده است تصویر آن خلأها را به صورتی افسانه‌ای در شرق بازبتاباند و در این راه، همواره خیالات غربی‌ها، بیشتر از حقیقت شرق، راهنمای ذهنی آنها بوده است. شرق‌شناسی بر اساس بن‌بست غرب در برابر شرق و به‌ویژه اسلام پدید می‌آید. واقعیت آن است که هیچ ‌حوزۀ تمدنی در جهان، به اندازۀ تمدن اسلامی در برابر غرب از خود مقاومت نشان نداده است. سرزمین‌های اسلامی نه تنها بیشترین مقاومت‌ها را در برابر حملۀ فکری و فرهنگی غرب کرده، بلکه مؤثرترین هجوم‌ها را نیز سامان داده‌اند. اسلام، بزرگ‌ترین مانع و بن‌بست غرب برای رسیدن به کمال مطلوب همیشگی‌اش، یعنی «جهانی‌شدن»، بوده است. راه‌حل غرب برای این بن‌بست، شرق‌شناسی بوده است.

به هر عنوان، گروهی از اندیشمندان، که همگی کمابیش از ادوارد سعید الهام گرفته بودند، حوزه‌ای مطالعاتی را پدید آوردند که علیه این گفتمان افسانه‌پرداز، تقلیل‌گرا و یکدست‌کنندۀ غرب دربارۀ شرق، شورید و سازوکارهای مخاطره‌آفرین آن را به خوبی نشان داد. اکنون نیز مطالعه‌های پسااستعماری از حوزه‌های مطالعاتی جدید و نیرومند در علوم اجتماعی دنیا به شمار می‌آید.

اما نوعی دیگر از شرق‌شناسی وجود دارد که سید حسین العطاس آن را «شرق‌شناسی وارونه» یا معکوس نامیده است. این فرایندی است که در آن، اندیشمندان کشورهای جهان سوم، در راه اعتراض به تجاوزهای غرب، در وادی تصویرسازی خیالین از حقیقت غرب می‌افتند. شرق‌شناسی معکوس، یکی از مشکلاتی است که امروز کشور ما نیز درگیر آن است؛ فرایندی که قابلیت دارد با تبدیل کردن غرب به ایدئولوژی، همۀ پرسش‌های جدی ما دربارۀ غرب و تمدن جدید مدرن را در نزد خود و با خیالات خود، پاسخ دهد؛ پاسخ‌‌نمایی که راه را بر هر پاسخ عمیق و راه‌گشایی خواهد بست.

محمد ملاعباسی
کد مطلب : ۳۷۳۴۲۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما