تحولات اوکراین با خارج شدن «ویکتور یانکویچ» از کشور و حضور نیروهای نظامی روسیه در منطقه خودمختار «کریمه» وارد مرحلهای جدید شد که گویا فضای جنگ سرد دوباره ایجاد شده است. در این خصوص و به منظور بررسی و دقیقتر آنچه در این کشور گذشته و در محیط آسیای میانه و قفقاز و نیز فضای بینالمللی در جریان است میزگردی با عنوان«بررسی تحولات اوکراین و تأثیر آن بر منطقه آسیای مرکزی و قفقاز» ترتیب دادیم که در آن از نظر کارشناسان این حوزه از جمله «بهرام امیراحمدیان»، «جهانگیر کرمی» و «علی آدمی» بهره گرفته شده است. در این بخش، اظهارات علی آدمی از نظر خوانندگان میگذرد.
***
فارس: ارزیابی شما از ناآرامیها در اوکراین چیست؟
آدمی: ریشههای این ناآرامی را میتوان در سه سطح بینالمللی، منطقهای و داخلی مورد تحلیل قرار داد که پیچیدگی این بحران را میافزاید. در سطح بینالمللی روسها متوجه افول هژمونی آمریکا و تضعیف آن در قرن 21 شدند و استفاده حداکثری را در پایان بخشیدن منازعات به نفع خود انجام میدهند. روسیه نه قادر به ایفای نقش لازم منطقهای در حوزههای امنیتی و اقتصادی است و نه میتواند نسبت به آنچه که در نزدیکی مرزهای خود میگذرد، بیتفاوت باشد. ضمن آنکه روسیه به این مناطق در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز و اروپای شرقی به عنوان عمق استراتژیک خود نگاه میکند.
به لحاظ منطقهای، روسیه باید در درازمدت و به صورت راهبردی تکلیف خود را به لحاظ هویتی و اقتصادی با این مناطق روشن کند و به لحاظ داخلی منازعه هویتی، منازعه کارکردی و منازعه سیاسی و رقابتی داخل کشور در حال جریان بین شرق و غرب اوکراین میباشد.
فارس: دخالت کشورهای غربی در این تحولات به چه میزان تأثیرگذار بود؟
آدمی: دخالت کشورهای غربی را باید در دو حوزه آمریکا و اروپا تفکیک کرد.
آمریکاییها توان و ظرفیت ساختن بازی برد-برد را از این ماجرا دارند و در صورت موفقیت روسیه یا اتحادیه اروپا آلترناتیوهای
موجود برای تأمین اهداف خود در جهت فشار به روسیه و اتحادیه اروپا را خواهند داشت. پس این روسیه و اتحادیه اروپا هستند که در صورت عدم راهبری صحیح این جریان بازی برد-باخت را تجربه کنند یا حتی باخت-باخت و متضرر اصلی صحنه بازی جنگ اوکراین باشند.
از یک طرف با وارد کردن روسیه به این بحران اولاً پس از بحران فروپاشی شوروی ،بحران هویت در روسیه امروز و کشورهای اقماری جدا شده را مجدداً مطرح و نگرانی روسها را دوباره بر انگیزند. دوم آنکه از دخالت روسیه در مناطق دیگر جهان به خصوص خاورمیانه و سوریه بکاهند؛ سوم اینکه بتوانند اوضاع اوکراین را به سمت رویارویی با اروپا از طرف روسیه سوق دهند؛ و چهارم آنکه خطر بروز چنین حوادثی را برای اوضاع داخلی روسیه منتفی ندانند و پیوسته این خطر داخلی را با تبلیغات وسیع گوشزد کنند.
از طرف دیگر بزرگنمایی خطر تهاجم روسها به اروپا و چشم طمع به منافع آنها در اروپای شرقی را به رخ اروپا کشانده و نامطمئن بودن روسها در تأمین منافع به ویژه انرژی را مهم جلوه دهند و اروپای منهای آمریکا در معادلات جهانی در قرن 21 را در برابر روسها کماکان ضعیف و شکننده به تصویر بکشند و بر وابستگی بیش از پیش اروپا به آمریکا با آنکه اروپا حتی به اتحادیه مهم تبدیل شده، به آنها اثبات کنند.
آمریکاییها توسط افکار اروپا در حال تسویهحساب با روسیه هستند و اروپاییها هم به خاطر نیازی که به آمریکا در بخشهای مختلف به ویژه راهبردی دارند و بخشی نیز آگاهانه و به خاطر تعریف منافع خود در چارچوب منافع آمریکاییها اسیر این بازی شدند. بازی که شروع کننده آنها اروپاییها بودند تمام کننده آن به احتمال زیاد روسها خواهند بود و برنده اصلی آن آمریکاییها هستند و چین، ترکیه و بقیه بازیگران منطقهای هم منتظر نتیجه بازی و سپس اعلام نظر قاطع جهت تشکل بلوکبندیها و اتحادیههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی متناسب با برندگان این بازی میباشند. فارس: اوضاع کریمه را چطور ارزیابی میکنید
و سرنوشت این منطقه چگونه خواهد بود؟
آدمی: روسیه به دنبال بالا بردن هزینههای این منازعه برای غرب است و نه لزوماً سیطره بر آن. به عبارتی روسیه به دنبال به هم زدن بازی سیاسی و ایجاد ترک در قواعد رقابت و منافع سیاسی است و به همین علت بحث کریمه را فعال ساخته است. فارغ از اینکه چند اقلیت روستبار در آنجا زندگی میکنند و یا اینکه تاتارها به چه نسبت و به چه سمتی گرایش دارند. هویت جامعهشناختی و ژئوپلتیکی کریمه و مسائلی از این دست به روسیه این توان را داده تا بتواند بازی رقابت با غرب را به پیش ببرد. آنچه مهم است، آنکه روسیه با آگاهی از ناتوانی خود در بازی سازی سیاسی و اقتصادی خواستار به هم زدن بازیسازی غرب است و به همین علت سرنوشت کریمه را به سرنوشت کل اوکراین گره زده است.
بخشهای شرقی و جنوبی اوکراین، روسیه کنونی را یک قدرت بزرگ و مطمئن در بحثهای امنیتی و سیاسی و به دنبال آن قابل کارآمدتر و قابل اعتمادتر از غربی میدانند که تاکتیکی به اوکراین نظر دارند. برای بسیاری از مردم کریمه و همچنین جنوب و شرق اوکراین فرصتی تاریخی پیش آمده تا بتوانند بار دیگر در هویتسازی (دولت-ملت سازی) خود تجدید نظر کنند.
شکافهای اجتماعی و طبقاتی فراوان نیز کاتالیزوری شده تا دودستگی یا دوپارگی بر سر انتخاب غرب و روسیه پدید آید و این در واقع بازی جدید و نوآورانه روسها در مقابل غرب به ویژه آمریکاییهاست که بازنده اصلی را میتواند اتحادیه اروپا سازد. اروپاییها تصور نمیکردند که روسها فعالانه موضعگیری کنند و همچنین اینکه قانون بحران به یکباره متوجه اروپاییها شود و مهمتر از همه آنکه آمریکاییها برای جلوگیری از تقابل و رویارویی امنیتی و نظامی با روسها قدری ملایمتر اظهار نظر کنند.
روسیه پوتین با سلاحی که آمریکاییها همیشه از آن استفاده میکنند مانند حقوق بشر، مسئولیت بینالمللی، همهپرسی و انتخابات آزاد وارد کارزار اوکراین شد و خواست مردم کریمه
در تمایل به روسیه و غرب را به همهپرسی گذاشت.
روسیه امروز بازیگری است که توان نظمسازی به ویژه در حوزه اقتصادی را ندارد، ولی توان آن را دارد که بازیسازی دیگران را که به ضرر منافع آن کشور خواهد بود بر هم بزند و اجازه دخالت ندهد.
فارس: تحولات اوکراین بر آسیای مرکزی و قفقاز چه تأثیری خواهد گذاشت؟
آدمی: تحولات اوکراین و برآیند بازی نیروهای بزرگ چون روسیه این تأثیر را میتواند داشته باشد که اطمینانی به کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز برای آینده آنها در جهت تأمین منافع و جلوگیری از دخالت هر گونه قدرت خارجی بدهد و اینکه تا چه حد روسیه توان نظمسازی و موازنه منطقهای را داراست. اینکه تا چه اندازه آستانه تحمل برای ورود قدرتهای غربی و دخالت آنها در امور داخلی این کشورها را دارد؟ و مهمتر آنکه تجزیه اوکراین بحثهای ناسیونالیستی و حمایت روسیه از این کشورها چقدر جدی است؟
پوتین نگاه راهبردی به منطقه حوزه نفوذ خود در دهههای اخیر دارد و اجازه پیشروی نیروها و بازیگران غربی را نخواهد داد.
روسها در موارد بسیاری از دخالت آمریکاییها در مناطق مختلف سکوت کردند، اما امروزه رویکرد روسیه با ریاست جمهوری پوتین تهاجم در برابر تهاجم، استفاده از تبلیغات و مفهومسازی غرب در مقابل خود آنها، تعریف حوزههای حیاتی و راهبردی خود و فشار به اروپا به عنوان موازنهگری در برابر آمریکا میباشد.
همچنین گسترش ناتو به سمت شرق و مرزهای حیاتی روسیه، سپر دفاعی موشکی آمریکا برای مهار روسیه، دخالت در امور، دخالت در امور داخلی کشورهای استقلال یافته آسیای مرکزی و قفقاز و اروپای شرقی از دیگر مواردی است که روسیه دیگر سکوت نخواهد کرد.
روسیه اوکراین را نه اولین کشور از سناریوی جدید آمریکاییها برای سیطره توسط آمریکاییها و نه آخرین کشور میداند. معادله پیچیده شروع شده در اوکراین البته با پوشش شکافها و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دست برتر و ظرفیتهای بالاتر را به روسیه برای
حل و فصل بحران میدهد. اشراف اطلاعاتی، در همتنیدگی هویتی، وابستگی سیاسی و اقتصادی فراوان که بین اوکراین و روسیه وجود دارد و نیز تشابه ژئوپولوتیکی، دخالت آشکار و حتی نظامی روسها را توجیهپذیر میکند.
در پایان ذکر چند نکته در این منازعه مهم است؛ اول آنکه ما شاهد یکی از موارد نادری هستیم که روسیه نقش فعال و بازیگری هدفمند و روشمند برای حل و فصل منازعات منطقهای را ایفا میکند.
دومین نکته آنکه این بحران نه از طرف روسها و نه از طرف غرب در درازمدت به اتمام خواهد رسید. منظور آنکه بحران اوکراین توسط اوکراینیها و تشکیل دولت وحدت ملی و با وجود عناصر ملیگرای اوکراین حل خواهد شد نه غربگرایان و نه شرقگرایان.
نکته سوم آنکه در واقع اوکراین بر خلاف بسیاری از تحلیلها رقابت بین روسیه و آمریکاست و نه اروپا. روسیه به صورت راهبردی بازدارندگی از اقدامات و مداخلات آمریکاییها را در دستور کار خود و به ویژه حوزه مرزها و منافع حیاتی خود قرار دادند.
نکته چهارم آنکه بحران اوکراین بر خلاف بسیاری از تحلیلها درونزا نیست بلکه برونزا است. بر خلاف آنچه که در گرجستان اتفاق افتاد. این بدان معنا نیست که وضعیت داخلی در اوکراین وضعیت مناسبی است بلکه برعکس درون نیز آماده اشتعال و هر گونه واکنش تند و افراطی است و زمینهها و بسترهای اجتماعی و سیاسی داخلی برای افزایش بحران فراهم است، اما نباید از نظر دور داشت که آنچه امروز در صحنه اوکراین شاهد هستیم یک گروکشی و وزنکشی مجدد قدرتهای بزرگ در قرن 21 برای به دست آوردن تخمین لازم از قدرت و منافع خود در دنیا میباشند و روسیه نقش خود را فعال و جدی در معادلات منطقهای و جهانی تعریف کرده است. با این تحلیل ما شاهد نخواهیم بود که روسها به راحتی از کریمه و مناطق شرقی و جنوبی اوکراین عقبنشینی کنند بلکه اوکراین را یک کل یکپارچه میبینند که منافع آنها با منافع این کلیت تعریف خواهد شد.