۰
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۰

دلایل مخالفت آمریکا و آل سعود با انقلاب دوم یمن

دلایل مخالفت آمریکا و آل سعود با انقلاب دوم یمن
انقلاب دوم یمن در هفته های اخیر وارد فاز بسیار سرنوشت سازی شده است. همزمان با این، تروریست های مورد حمایت برخی از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای سعی دارند با تشدید فعالیت های خود این انقلاب را از مسیر خود منحرف سازند. در این میان گروه انصار الشریعه وابسته به القاعده در یمن، که به اذعان بسیاری مورد حمایت آمریکا و آل سعود است، سعی دارد با ایجاد فضای رعب و وحشت باعث شکاف در بین انقلابیون شود، اما الحوثی‌ها اعلام کرده‌اند تا پایان کار در صنعا پایتخت یمن باقی می‌مانند.

انصار الشریعه در تازه ترین جنایت خود، هفته گذشته ده ها انقلابی یمنی را به خاک و خون کشید. در حالی که الحوثی‌ها پس از فراخوان «عبدالملک الحوثی» رهبر انصارالله خود را برای برگزاری تظاهرات در اعتراض به انتصاب نخست‌وزیر جدید یمن آماده می‌کردند وقوع یک انفجار تروریستی در بین تظاهرکنندگان دست‌کم 47 شهید و 75 زخمی برجا گذاشت.

عبدربه منصورهادی، رئیس‌جمهور یمن روز سه‌شنبه «احمد عوض بن‌مبارک» رئیس دفتر خود را به‌عنوان نخست وزیر جدید یمن معرفی کرد. این انتصاب با مخالفت جنبش انصارالله مواجه شد. «بن مبارک» به دنبال مخالفت‌های انقلابیون بامداد پنجشنبه از سمت خود استعفا داد. درست پس از این استعفا، انفجار تروریستی صنعا رخ داد! و همین امر باعث شد که انقلابیون این انفجار را انتقام عربستان و آمریکا از خود برای جبران ناکامی در تحمیل دولت دست نشانده در یمن تفسیر کنند.

تحلیل رویداد


یمن با توجه به موقعیت استراتژیک آن همواره در کانون تحولات بوده است. بخش جنوبی یمن در شمال غربی و شمال شرقی «باب المندب» قرار گرفته و این تنگه بین دریای سرخ و اقیانوس هند واقع شده و نزدیکترین آب راه بین شرق و غرب می باشد. یمن با تسلط بر باب المندب قادر به کنترل دریای سرخ بوده و حتی می تواندآنجارا با دارا بودن جزیره مهم و استراتژیکی «بریم» ببندد. یمن دارای جزایر زیادی با ویژگی های سوق الجیشی در دریای سرخ است که تعداد آنها به 380 جزیره می رسد و بیشتر آنها در جنوب دریای سرخ و در طول سواحل این کشور قرار دارند و از آنها می تواند در مقاصد نظامی و کنترل عبور و مرور کشتی ها استفاده نماید. موقعیت ژئوپولتیکی این کشور باعث شده تا این کشور همیشه در کانون توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای قرار بگیرد.

قیام اخیر مردم یمن که به رهبری شیعیان الحوثی منجر به امضای توافقنامه صلح با دولت صنعا شد از سوی بسیاری از ناظران منطقه ای به انقلاب دوم یمن مشهور شده است. پیروزی شیعیان در این منطقه استراتژیک قطعا بدون واکنش نمی تواند باشد. در این میان دو کشور عربستان و آمریکا از پیروزی انقلابیون یمنی بیشترین احساس خطر را داشته اند.

به همین دلیل مقامات جنبش انصارالله، انفجار هفته گذشته صنعا را انتقام امریکا و عربستان از انقلابیون می دانند. چرا که تظاهرات انقلابیون باعث شد بن مبارک گزینه نخست وزیری مورد حمایت آن ها مجبور به استعفا شود. واکنش این دو کشور به چند دلیل بوده است:

اول اینکه در صورت پیروزی انقلابیون و تکمیل انقلاب دوم یمن این کشور از حالت دست نشاندگی خارج شده و عربستان و آمریکا مانند قبل قادر به دخالت در آن نخواهند بود. چرا که از سال 1962 که حکومت امامهای زیدی با کودتایی پایان یافت، تاکنون این کشور در سیاست داخلی و خارجی خود استقلال نداشته و همواره به عنوان دنباله رو سیاست های دیگران عمل می کرده است.

دومین دلیل مربوط به تهدیدات پیروزی انقلاب شیعیان یمن برای عربستان است. عربستان کشوری است که به دلیل وجود جمعیت بیش از 4 میلیونی شیعه که حتی برخی منابع این آمار را 7 میلیون نیز ذکر کرده اند، همواره از قدرت گرفتن شیعیان در منطقه احساس ترس کرده است. نمونه واضح این امر در بحرین بود که به دنبال قیام مردم این کشور، عربستان نیروهای سپر جزیره را وارد بحرین کرد تا جلوی پیروزی انقلاب شیعیان را بگیرد. در مورد یمن نیز وضع بدین منوال است. زمانی که الحوثی ها پرچم قیام اخیر را به دست گرفتند دیگر قبایل و گروه ها به دنبال آن ها در صنعا تحصن کردند و این امر نشان داد شیعیان از نفوذ قابل توجهی در یمن برخوردارند. از این رو عربستان سعی دارد که با دخالت در یمن مانع پیروزی انقلابیون شود.

دلیل سوم به وضعیت استراتژیک یمن برمی گردد. آمریکا در مورد تنگه ها و آبراه های مهم دنیا همواره حساسیت زیادی نشان داده است. به همین دلیل سعی دارد با دخالت در یمن مانع تسلط انقلابیون بر تنگه مهم باب المندب شوند. لذا دخالت اخیر آن ها در یمن از این جهت قابل تفسیر است.

در پایان می توان بر این امر تاکید کرد که تلاش های عربستان و آمریکا برای انتخاب بن مبارک به عنوان نخست وزیر جدید نشان دهنده هراس این دو کشور از به قدرت رسیدن دولتی مستقل در یمن است. چرا که سیاست عربستان در دهه های اخیر این بوده که از یک دولت تضعیف شده در یمن حمایت کند. چرا که یمن در طول تاریخ همواره به عنوان قدرتی در برابر عربستانی ها بوده است. از سوی دیگر آمریکا نیز در راستای استراتژی ها بلند مدت خود سعی دارد حافظ وضع موجود باشد و با بازیگرانی که در صدد تغییر وضع موجود باشند برخورد کند. الحوثی ها نیز نشان داده اند که همانگونه که در زمان علی عبدالله صالح، دیکتاتور سابق یمن، شش بار با ارتش این کشور جنگیده اند همچنان به دنبال قطع نفوذ و مداخله خارجی ها در یمن هستند.

یوسف شفیعی
مرجع : بصیرت
کد مطلب : ۴۱۴۵۳۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما