راهپيماييهاي خياباني، اعتراضات و نافرمانيهاي مدني بر عليه حكومت يمن كه از سالها قبل آغاز شده بود مشخصاً از 24 دي ماه 1389 وارد مرحله جديدي شد.
اوج گيري اعتراضات همانگونه كه انتظار ميرفت با برخوردهاي خونين و خشونت آميز حاكميت با مردم معترض روبرو گرديد كه صدها نفر در جريان آن كشته و مجروح گرديدند.
اعتراضات مردم يمن ريشه در شرايط سياسي - اجتماعي اين كشور دارد كه با الگو گرفتن از قيام مردم تونس و مصر وارد مرحله حساس و تاثيرگذاري شد. مردم از همان ابتدا شعار بركناري "علي عبدالله صالح" ديكتاتور اين كشور را سر دادند. دولت علي عبدالله صالح با استفاده از تمامي ابزارهاي ممكن به دنبال تثبيت وضعيت خود در يمن برآمد و با بهرهگيري از حمايت برخي كشورهاي خارجي به سركوب مردم پرداخت. سياستهاي سركوبگرانه مورد حمايت آمريكا و عربستان قرار داشت. آمريكا و عربستان به دلايل مختلف از انقلاب يمن بيش
از ساير انقلابها ناخشنود هستند و اين مسئله به وضوح در رفتارهاي يكسال گذشته اين دو كشور مشهود بوده است. مخالفتهاي آمريكا و عربستان با خيزش مردمي در يمن هر چند انگيزههاي متفاوت دارد ولي نقطه مشترك منافع اين دو كشور، تلاش براي حفظ ساختار رژيم ديكتاتوري به هر نحو ممكن بوده است. براي آمريكاييها، رژيم علي عبدالله صالح يك امتياز و نعمت بزرگ بود چرا كه، نه تنها سياستهاي ديكتاتور يمن با منافع منطقهاي آمريكا همسو بود، بلكه رژيم علي عبدالله صالح به نمايندگي از آمريكا جريانهاي ضدآمريكايي در يمن را سركوب ميكرد و در مقابل، علي عبدالله صالح هم از امتياز حمايتهاي آمريكا از بقاي رژيمش برخوردار بود.
ورود موج انقلاب به يمن و قيام مردم اين كشور عليه ديكتاتور صنعا، اتحاد استراتژيك آمريكا را بر سر دو راهي بسيار دشواري قرار داد. آمريكاييها كه از ابتداي شروع قيامهاي مردمي
منطقه تلاش كردند با سوار شدن بر موج، خود را حامي انقلابيون و معترضين نشان دهند در مورد يمن به سردرگمي و بيچارگي گرفتار شدند. آنها از يكسو نميتوانستند همچون ديگر كشورها از جمله مصر، تونس و ليبي، خود را طرفدار مردم انقلابي يمن نشان دهند و از طرف ديگر نميخواستند با ادامه حمايتهاي علني و صريح از علي عبدالله صالح، وجهه ساختگي حمايت از انقلابهاي منطقه را تخريب كنند. علت اساسي اين مشكل، ترس آمريكا از آينده يمن و احتمال قدرت گرفتن گروههاي ضد آمريكايي در يمن بود.
عربستان، نگرانيهاي عميقتري از انقلاب يمن داشته و دارد. آل سعود از وقوع انقلاب در پشت مرزهاي خود، بحرين در شمال و يمن در جنوب به شدت خوابشان آشفته شده است. اين وحشت تا به آن حد بوده است كه رياض مستقيماً ارتش خود را براي سركوب اعتراضات مردمي بحرين به آن كشور فرستاد. نگراني آل سعود از تحولات يمن نيز كمتر از بحرين نبوده است.
سرايت انقلاب به داخل عربستان، قدرت گرفتن شيعيان يمني و بسياري عوامل ديگر باعث شده است تا نگرانيهاي آل سعود، عميقتر و جديتر شود. آمريكا و عربستان از آنجا كه عليرغم حمايتهاي همهجانبه از سركوب انقلاب يمن عاجز ماندند، نقشه موسوم به "طرح شوراي همكاري خليج فارس" را تهيه كردند تا بلكه بتوانند ساختار كلي رژيم يمن را حفظ نمايند. طرح مذكور شامل انتقال قدرت به معاون ديكتاتور يمن و برگزاري انتخابات با شركت احزاب يمني بود. هر چند علي عبدالله صالح تمايلي به پذيرش اين طرح و تحويل قدرت نداشت ولي با فشار عربستان و آمريكا سرانجام آنرا در رياض، در حضور سران عربستان امضا كرد. ميزباني آل سعود براي امضاي اين طرح نيز تلاش آشكاري بود كه شاه عربستان با هدف حفظ ساختار قدرت در صنعا و در امان نگهداشتن خود از عوارض انقلاب يمن بعمل آورد.
با خروج ديكتاتور يمن از اين كشور و فرار وي به آمريكا، در واقع
مرحله نخست اين طرح به اجرا درآمد و ماه گذشته نيز انتخابات نمايشي رياست جمهوري برگزار شد كه طي آن "منصور هادي" كه تنها نامزد اين انتخابات بود، پيروز اعلام شد!
با اينحال آنچه موجب ادامه نگرانيهاي آمريكا و عربستان است، اين است كه زمينه ادامه انقلاب و اعتراضات همچنان وجود دارد. مشكل اين است كه اگر چه طراحان طرح شوراي همكاري خليج فارس توانستند سران گروههاي سياسي مخالف را در پذيرش طرح مذكور كسب كنند ولي نبض اصلي انقلاب يمن در دست مردم عادي و به ويژه جواناني است كه هيچگونه وابستگي به احزاب سياسي ندارند و همچنان بر خواستههاي گذشته خود كه تغيير بنيادين رژيم و محاكمه سران جنايتكار يمن ميباشد اصرار دارند.
اين گروههاي مردمي آنچنان قدرت دارند كه به راحتي ميتوانند مردم يمن را به خيابانها بكشانند و اين همان چيزي است كه تمامي معادلات و محاسبات آمريكا و عربستان را به خطر انداخته است.