۰
سه شنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۵۶

مروری بر فاز جدید انقلاب یمن

مروری بر فاز جدید انقلاب یمن
خواسته‏ های مردم یمن

یمن، سرزمین متراکمی که به اندازه تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس جمعیت دارد، این روزها از یکسو در تب و تاب حرکتی آزادیخواهانه و حق‏ طلبانه می‏ سوزد و از سوی دیگر آبستن حوادثی است که بر اثر مقاومت دولت و تهدید برخی کشورهای همسایه در حال وقوع است، سرزمینی که یکی از افتخارات مردمانش اینست که خود را تنها ملتی‏ می‏ دانند که بدون جنگ و خونریزی و با رسیدن فرستاده ویژه پیامبر اکرم(ص) حضرت علی بن ابیطالب(ع) به اسلام گرویده و مشرف به این دین الهی شدند. اما همین سرزمین با این ویژگی که 45درصد از جمعیت 23میلیونی آن‏ را شیعیان زیدیه، اسماعیلیه و دوازده امامی تشکیل داده و بقیه نیز از سنی‏ های شافعی مذهب محب اهل بیت(ع) و به‏ لحاظ برخورداری از معادن ارزشمند و آب و هوای معتدل از طبیعتی سبز و خرم بهره‏ مند بودند و به همین دلایل آن‏ را «یمن خوشبخت» نامیده‏ اند، امروز آبستن حوادثی است که کوچکترین اشتباه دولت این کشور و عدم تمکین در برابر خواسته‏ های مردم می‏ تواند آن‏ را به بشکه‏ ای از باروت تبدیل کرده و حوادث غیرقابل پیش‏ بینی را در آن رقم بزند.

شاید اکنون «عبدربه منصورهادی» رئیس‏ جمهور یمن که پس از قیام دو سال پیش مردم این کشور در جریان بیداری‏ اسلامی توانست با حمایت‏ های عربستان از معاونت «علی عبدالله صالح»، خود را به کرسی ریاست جمهوری ‏ رسانده و استبداد سنتی را در قالبی جدید بر این کشور مسلط کند، با اندکی درایت بتواند به خواسته‏ های مردمی که از درخواست‏ های قبلی خود مبنی بر «اسقاط نظام» کوتاه آمده و با پائین گرفتن لوله‏ های سلاح به «اسقاط فساد» و برگزاری تظاهرات آرام روی آورده‏ اند، پاسخگو باشد و کشور را از بحرانی که در آن فرورفته، خارج کند.

این بار زیدی‏ های حوثی ساکن استان شمالی «صعده» که سالها از دو سو تحت فشار حکومت استبدادی یمن و تحریکات هماهنگ رژیم سعودی در فقر و استضعاف شدید به‏ سر برده و از کوچکترین حقوق اولیه محروم بودند، برای ‏ خروج از این وضعیت غیرقابل دوام، مرحله جدیدی از مبارزات خود را در قالب دعوت «عبدالمالک حوثی» رهبر گروه «انصارالله» برای برگزاری تظاهرات مسالمت‏ آمیز مردمی از سراسر کشور به‏ سوی صنعا آغاز کرده و روز جمعه هفته گذشته با تجمع در این شهر، نمازی میلیونی را با ترکیب «زیدی شافعی» به امامت یک روحانی شافعی ‏ اهل سنت برگزار کردند که عملا کمر دولت را شکست و وزن سنگین زیدی‏ ها را در صحنه سیاسی علاوه بر صحنه‏ های ‏ نظامی به رخ دولت مرکزی کشید و توانست توطئه دولت را در به حاشیه راندن حوثی‏ های این کشور خنثی ‏ کرده و قدرت واقعی آنان را در بسیج سیاسی مردم یمن و به صحنه آوردن آنان به اثبات برساند.

حوثی‏ ها در این حرکت جدید برای رسیدن به مطالبات به حق خود که طبعاً خواسته تمام مردم یمن نیز هست از تاکتیک‏ های مسالمت‏ جویانه و اتحاد با سایر اقوام و مذاهب استفاده کرده و توانسته‏ اند اکثریت یمنی‏ ها، اعم از زیدی و شافعی را با خود همراه کرده و در این‏ راه به موفقیت بزرگی دست یابند. آن‏ ها سه خواسته را مطرح کرده‏ اند که با استقبال شدید مردم یمن مواجه شده و باعث پیوستن سایر اقشار مردم و ایجاد اکثریتی قوی در مقابل دولت مرکزی گردیده است.

این سه خواسته اساسی و ملی این‏ ها هستند:

1. اجرایی‏ شدن نتایج گفتگوهای ملی که از دو سال پیش آغاز شده و تصمیمات مهمی هم شامل تعدیل حکومت و برگزاری انتخابات آزاد گرفته شده ولی دولت برای اجرای آن اهتمامی به خرج نمی‏ دهد.

2. حکومت باید تعدیل شود و مقدمه آن برکناری نخست‏ وزیر و کنار رفتن حزب اقلیت «اصلاح» از قدرت است. این حزب که از بقایای رژیم علی عبدالله صالح بوده و حمایت احزاب سوسیالیست، بعث و بخش‏ هایی از ارتش را با خود دارد، قدرت را در این کشور قبضه کرده و اهالی شمال و جنوب را از مشارکت در قدرت سیاسی محروم نموده است.

3. تعدیل قیمت فرآورده‏ های نفتی به‏ ویژه گازوئیل که با افزایش 300درصدی آن، ضربه سنگینی به کشاورزان و روستائیان وارد کرده است.

بیان این سه خواسته توسط گروه انصارالله و حمایت آن از سوی دیگر گروههای مردمی و تعیین ضرب‏ الاجل برای ‏ اجرای آن توسط حکومت باعث شده شکل و شمایل مبارزات مردمی در یمن که تاکنون به‏ صورت قومی، منطقه‏ ای، مذهبی و عمدتاً شبه‏ نظامی بود، این‏ بار به‏ گونه مبارزه‏ ای کاملا مسالمت‏ آمیز و در قالب مطالبات دمکراتیک و در پوشش اجماع مردمی دنبال شود و این شیوه که مردم از سراسر یمن و 11 استان این کشور راهی صنعا شده و بدون توسل به سلاح و بدون تخریب ادارات دولتی بر تحقق خواسته‏ های مشروع سه‏ گانه ارائه‏ شده از سوی حوثی‏ ها تأکید کنند، عملاً دولت یمن را با بن‏ بست مواجه کرده است.

اگر رئیس‏ جمهور یمن، شعار «الشعب یرید اسقاط الفساد» را که این روزها مردم یمن سر می‏ دهند نشنود و در صدد برآوردن خواسته‏ های مردم بر نیاید، قطعاً به‏ زودی ناچار خواهد شد گوش‏ های خود را برای شنیدن شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» آماده نماید.

جریانات دخیل در یمن


با تظاهرات عظیم دیروز در صنعا که نمادی کامل از همگرایی زیدی‏ ها و شافعی‏ های یمن حول محور اهداف مشترک بود، یمن از بعد سیاسی وارد فاز جدیدی خواهد شد و ادامه شرایط قبلی عملاً امکان‏ پذیر نیست. برگزاری نماز جمعه چند صد هزار نفره در پایتخت یمن به امامت یک روحانی شافعی و در حالی که زیدهای صنعا و سایر شهرهای شمالی ‏ یمن به وی اقتدا کرده بودند، هرگونه شائبه درباره طایفه‏ ای یا مذهبی‏ بودن جنبش اصلاح‏ گرایانه علیه دولت مرکزی را از بین برد. درباره این تظاهرات بزرگ و روندی که ایجاد خواهد کرد، به نکاتی اشاره می‏ شود:

1- در تحولات و تحرکات اخیر، سه جریان اصلی قابل توجه می‏ باشد؛ جریان انصارالله یمن و ظرفیت بزرگ اجتماعی‏ که در استانهای صعده، صنعا، ذمار، عمران، جوف و الحدیده از آن حمایت می‏ نمایند. این جریان در استانهای زیدی‏ نشین تحت رهبری عبدالمالک حوثی قرار داشته و در استانهای سنی‏ نشین، شخصیت‏ های برجسته سنی، هدایت معترضین را به‏ عهده دارند. این جمعیت از روز دوشنبه و به‏ دنبال خودداری دولت از تن‏ دادن به خواسته‏ هایشان به میدان آمدند و تظاهرات و نماز میلیونی خود را به اجرا گذاشته و با آن وزن خود را به حریف نشان دادند.

جریان دوم جریان اصلاح یمن است که حدود 50 درصد از پست‏ های دولت شامل نخست‏ وزیر، وزیر کشور و وزیر دفاع را به همراه 50 درصد مجلس در اختیار دارند و با احزاب سوسیالیست، ناصری، حزب حق و حزب بعث در ائتلاف می‏ باشند و علاوه بر آن از حمایت بخش‏ هایی از ارتش تحت فرماندهی علی محسن الاحمر و بقایای رژیم علی‏ عبدالله صالح هم برخوردار می‏ باشند. این جریان سه روز پیش در مقابل تظاهرات پرشمار معارضان در یکی از مراکز اصلی خود- شهر تعز- راهپیمایی بزرگی به راه انداخت ولی روز بعد در آنجا نیز معارضه با برگزاری‏ تظاهراتی بزرگ‏ تر نشان داد که در تمام استان‏ های این کشور از محبوبیت فراگیری برخوردار است.

جریان سوم، جریان متعلق به منصورهادی، رئیس جمهور یمن می‏ باشد که از حمایت جنوبی‏ ها برخوردار بوده و بر حدود نیمی از مجلس و دولت این کشور تسلط دارد و در عین حال بخش‏ هایی از ارتش را نیز فرماندهی می‏ کند. جریان منصورهادی اگرچه از سوی نیروهای انصارالله (حوثی‏ ها) احساس تهدید می‏ کند ولی در شرایط کنونی با جریان حزب اصلاح- جریان شبه‏ اخوانی وابسته به عربستان- و خاندان الاحمر مشکل بیشتری دارد و به نظر می‏ آید که از شرایط کنونی چندان ناراضی هم نیست و آن‏ را فرصتی برای خلاص‏ شدن از جریان الاحمر به‏ حساب می‏ آورد.

2- جریان معارضه یمنی با محوریت «انصارالله» با صراحت و طی بیانیه و نیز در گفتگو با هیأت‏ های اعزامی از سوی عبدربه اعلام کرده است که به‏ هیچ‏ وجه قصد سرنگونی ریاست جمهوری یا تصرف صنعا را ندارد بلکه هدف از اعتراضات و توسعه آن‏ را حل و فصل سه خواسته خود اعلام کرده است.

انصارالله به رهبری عبدالمالک الحوثی با برگزاری تظاهرات آرام و ممانعت از حمل سلاح و نیز ممانعت از حمله به ادارات دولتی و بانکها و تنزل خواسته‏ ها از «اسقاط نظام» به «اسقاط دولت» سعی کرده است اکثریت یمنی‏ ها اعم از زیدی‏ ها و شافعی‏ ها را با خود همراه کند و در این‏ راه موفقیت بزرگی را به‏ دست آورده است. به‏ گونه‏ ای‏ که آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان به‏ شدت از تحولات روز جمعه صنعا نگران شده و بیانیه‏ هایی را صادر کرده‏ اند. نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور یمن- جمال ‏ بن عمر- در تماس با مقامات دولتی و حوثی‏ ها از «وخامت اوضاع» ابراز نگرانی کرده است. از آنجا که انصارالله تاکنون به‏ عنوان یک گروه «شبه‏ نظامی» و محدود در منطقه شمال شناخته می‏ شد و عربستان تلاش می‏ کرد تا آن‏ را گروهی شیعی و تحت حمایت ایران نشان دهد، تظاهرات میلیونی و ترکیب زیدی شافعی نمازگزاران و اقتدای زیدی‏ ها به امام جمعه شافعی، فرصت تازه‏ ای را به انصارالله می‏ دهد تا از حاشیه به متن بیاید و وزنه اصلی‏ تغییرات یمن را به‏ دست بگیرد. وقتی تظاهرات میلیونی از دوشنبه تا جمعه در صنعا و 11 مرکز استان دیگر یمن برگزار شد همه اذعان کردند که حوثی‏ ها توان اسقاط فوری نظام در صنعا را دارند و اگر به این‏ کار اقدام نمی‏ کنند به‏ خاطر بعضی از ملاحظات سیاسی است.

3- مبارزه با فساد حکومتی در حوزه اقتصاد و سیاست به محور اصلی تغییر در یمن منجر شده است. از حدود دو سال پیش معارضه یمنی رفتار و عملکرد وزارتخانه‏ های یمن را زیر نظر گرفته و به‏ طور مستند تخلفات انجام‏ گرفته و سوء استفاده‏ های مالی را به مردم گزارش کرده‏ اند. اقدام اخیر دولت برای گران‏ کردن پیدر‏ پی فرآورده‏ های نفتی و به‏ خصوص گازوئیل که در زندگی مردم فقیر یمن نقش اساسی دارد، جرقه اعتراضات اخیر را زد. در یمن بیش از 80 درصد مردم در روستاها زندگی کرده و دست‏ کم 90 درصد مردم یمن از طریق کشاورزی زندگی بسیار فقیرانه خود را می‏ گذرانند. رسیدن قیمت گازوئیل به 200 دلار در هر بشکه عملاً کشاورزی یمن را نابود می‏ کند این در حالی است که همه گزارش‏ ها بیان‏ کننده آن است که جناح نخست‏ وزیر یمن و خاندان الاحمر عملاً نفت منطقه جنوبی «حضر موت» - مهم‏ ترین میدان نفتی یمن- را در اختیار عربستان قرار داده و سعودی‏ ها به مدد حمایت علی محسن الاحمر این منطقه را عملاً از حاکمیت و صنعا جدا کرده‏ اند.

اعتراض علیه فساد دولت مرکزی مسلماً به حد کنونی ‏ محدود نمی‏ ماند مخصوصاً از این‏ رو که تجربه می‏ گوید دولت در برابر اعتراضات مقاومت می‏ کند و عملاً تغییرات مسالمت‏ آمیز و محدود را به بن‏ بست می‏ کشاند. دولت تلاش می‏ کند تا عملاً اعتراضات از سطح اعتراض به تصمیمات اقتصادی دولت به اعتراض به اصل حاکمیت منتقل کند و از طریق آن حساسیت‏ های منطقه‏ ای و بین‏ المللی ‏ را علیه معارضه یمنی به میدان بیاورد از این‏ رو اگرچه در پرقدرت‏ بودن جنبش تغییر در یمن هیچ ‏ تردیدی ‏ نیست اما در عین حال در چشم‏ انداز این حرکت دشواری‏ هایی دیده می‏ شود و نتیجه به میزان زیادی بستگی ‏ به بازی جناح معارضه از یک‏ طرف و جناح جنوب به رهبری عبدربه از طرف دیگر دارد.

4- تحرکات منطقه‏ ای و بین‏ المللی که حول محور تحولات یمن مشاهده گردید از حساسیت شرایط یمن حکایت می‏ کند. پیش از این سفیر آمریکا در یمن در پیامی که به عبدالمالک حوثی رهبر جریان انصارالله داد، نوشته بود که سرنوشتی شبیه بشار اسد در انتظار اوست و از این طریق تلاش کرده بود که شکل‏ گیری یک جبهه جهانی- منطقه‏ ای علیه انصار را یادآور شود. در عین حال بیانیه غربی‏ ها به رهبری آمریکا که در آن از توسعه دامنه بحران ابراز نگرانی شده و خواستار «گفت‏ و‏ گوی نتیجه‏ بخش» بین معارضه و دولت شده بود، از محدودیت‏ های فراوانی که غرب برای اثرگذاری بر تحولات یمن با آن مواجه می‏ باشد، حکایت می‏ کند. بیانیه شورای‏ همکاری خلیج فارس و تحرک تازه آنان و تهدیدآمیز معرفی‏ کردن شرایط یمن و جابجایی محدود نیروی‏ هوایی عربستان که در مرزهای با یمن انجام داد از نگرانی عمیق اعراب متحد غرب خبر می‏ دهد. در عین حال وعده عربستان برای تأمین بنزین و گازوئیل یمن و صحبت‏ کردن از کمک اقتصادی به دولت نشان می‏ دهد که عربستان به ناکارآیی ‏ روش‏ های پیشین و طرح قبلی خود که به «مبادره - ابتکار- خلیجی» مشهور شده، واقف است. اما با توجه به سه خواسته ذکرشده که به مسایل اقتصادی محدود نمی‏ گردد، بعید است دست و دل بازی دیرهنگام ملک‏ عبدالله بتواند این خیزش میلیونی را متوقف گرداند.

5- اگر سه خواسته‏ ای که به آن اشاره شد، محقق گردند، این یک پیروزی بزرگ برای انصارالله می‏ باشد چراکه تن‏ دادن حکومت به بازگرداندن قیمت‏ های گازوئیل و تعدیل دولت صنعا موقعیت این جنبش را در کل یمن از جمله در بین اهل سنت که بیش از نیمی از جمعیت یمن را شامل می‏ شوند و در میان روستائیان که لااقل 80 درصد جمعیت 25 میلیونی یمن را به خویش اختصاص داده‏ اند، مستحکم کرده و در انتخابات آینده مجلس که پس از اصلاح قانون اساسی- احیاناً در سال 2015- برگزار خواهد شد به یک موقعیت بلامعارض تبدیل کرده و جابجایی سیاسی به طریق مسالمت‏ آمیز را تسهیل می‏ گرداند. از این‏ رو باید گفت محدود نگه‏ داشتن دامنه اعتراضات به دولت و جریان وابسته اصلاح ضمن آن‏ که از هزینه‏ های مبارزه می‏ کاهد و مانع وقوع جنگ داخلی در یمن می‏ شود، سرعت و قطعیت نتیجه را هم زیاد می‏ کند و از این‏ رو بسیار هوشمندانه می‏ باشد. حوثی‏ ها هم‏ اینک در عمل نزدیک به 70 درصد صنعا به همراه دست‏ کم 4 استان شمالی را در اختیار دارند و هیچ نیرویی قابل مقایسه با آنان نیست و از این‏ رو یمنی‏ ها که دنبال راه‏ حل برای برون‏ رفت از وضع فعلی هستند در عمل «انصارالله» را به‏ عنوان گزینه ارائه می‏ نمایند. کما این‏ که حدود یک ماه پیش وقتی در استان «اب» که استان اصلی حزب ‏ اصلاح می‏ باشد، درباره این‏ که بهترین جریان که می‏ تواند یمن را از بحران کنونی نجات دهد، کیست، بیش از 90 درصد گفتند هیچ راه‏ حلی به‏ جز «انصارالله» وجود ندارد.

البته تجربه سه سال اخیر در مصر، تونس، لیبی و یمن به‏ خوبی بیانگر آن است که باید از امنیتی‏ شدن جنبش‏ ها و رویکردهای انحصارگرایانه خودداری شود چراکه امنیتی‏ شدن و انحصارگرایی به دشمن امکان رخنه داده و هزینه انقلاب‏ ها را بسیار زیاد می‏ کند و حتی می‏ تواند آن‏ ها را با ناکامی مواجه گرداند و از اینجا می‏ توان راز مخالفت جدی امام خمینی- رضوان‏ الله تعالی علیه- در استفاده از سلاح برای پیروزی انقلاب اسلامی را دریافت. این تجربه می‏ تواند انقلاب‏ ها را از انحراف نجات دهد.

6- بعضی از خبرها و نشانه‏ ها بیانگر آن است که با بالا گرفتن دامنه اعتراضات علیه دولت تحت‏ الحمایه آمریکا و عربستان در یمن، این دو کشور مذاکراتی را با شاخه یمنی القاعده، موسوم به «انصار الشریعه» برای به خشونت کشیدن تظاهرات و اعتراضات مسالمت‏ آمیز انجام داده‏ اند و آنان در نظر دارند با بالا بردن هزینه‏ ها، مردم فقیر یمن را از اطراف نیروهای انقلاب دور گردانند. اگر این اتفاق بیفتد حوثی‏ ها ناچارند متقابلاً به سلاح روی آورند و این اگرچه با دشواری‏ هایی همراه است ولی توطئه مشترک عربستان و آمریکا را خنثی می‏ کند.

ایران و فرصت‏ های انقلاب یمن‏


وقوع انقلاب در یمن فرصت‏ های جدیدی را پیش روی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای‏ گشایش اعتبار سیاسی در این کشور باز کرده است. پتانسیل‏ ها و فرصت‏ های زیادی در لوای این انقلاب برای بهبود روابط دو کشور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در یمن، ایجاد شده است. ما این فرصت‏ ها را در سه بخش کلی به شرح ذیل تقسیم‏ بندی کرده‏ ایم:

بُعد داخلی:
از مهم‏ ترین فرصت‏ هایی که جامعه‏ ی داخلی یمن برای منافع ملی ایران دارد می‏ توان به حضور شیعیان زیدی در این کشور اشاره کرد. این گروه مذهبی که تقریباً حدود 40 تا 42 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‏ دهند، اقلیت بزرگی در یمن به‏ حساب می‏ آیند. با وقوع انقلاب در یمن و سرنگونی صالح، هرچند نظام سیاسی این کشور حفظ شده است، اما می‏ توان امیدوار بود که این گروه مذهبی از این به بعد در معادلات سیاسی یمن نادیده انگاشته نخواهند شد و می‏ توان گفت از آنجا که این گروه نیز همانند دیگر گروه‏ های یمنی در مبارزه علیه رژیم صالح شرکت داشته‏ اند، بنابراین دیگر نادیده‏ انگاشتن این گروه در معادلات سیاسی یمن امکان‏ پذیر نیست. حضور زیدی‏ ها در ساختار سیاسی می‏ تواند دیدگاه سیاست خارجی یمن را نسبت به جمهوری اسلامی ایران ملایم‏ تر سازد.
بُعد منطقه‏ ای: از بُعد منطقه‏ ای می‏ توان به محدود‏ شدن نقش عربستان سعودی و تنفر مردم از سیاست‏ های محافظه‏ کارانه و جانب‏ دارانه‏ ی آل‏ سعود از غرب اشاره کرد. هرچند در حال حاضر رئیس‏ جمهور فعلی‏ یمن خط‏ مشی مشابه حکومت عبدالله صالح را در پیش گرفته و مورد حمایت عربستان است، اما با موانعی که عربستان در راه انقلاب یمن ایجاد کرد، مردم یمن این خاطره را از یاد نخواهند برد و در آینده این مسأله می‏ تواند به سود ایران و به ضرر عربستان تمام شود؛ چراکه ایران، بر خلاف عربستان، از همان ابتدا از انقلابیون حمایت می‏ کرد. ایران می‏ تواند با تدبیر مناسب و یک سیاست خارجی پویا، از این سرمایه‏ ی اجتماعی ایجادشده به بهترین شکل استفاده نماید

بُعد بین‏ المللی:
در حال حاضر، ایالات متحده توانسته است تا حدودی مدیریت تحولات منطقه را به‏ دست بگیرد و شواهد نشان از موفقیت نسبی این کشور در هدایت این تحولات دارد؛ اما باید گفت که در بلندمدت، مردم منطقه که اکثریت مطلقشان مسلمان هستند، در حکومت‏ هایی دمکراتیک اجازه نخواهند داد کشورشان تحت سیطره‏ ی ایالات متحده باشد و سعی خواهند کرد بر طبق اصول و منافع خود رفتار نمایند. یمن نیز مسلماً از این امر مستثنا نیست. بنابراین شکل‏ گیری یک حکومت دمکراتیک که خواسته‏ ی اصلی انقلابیون است بسیار به سود ایران خواهد بود؛ چراکه دو کشور منافع مشترک زیادی دارند که کسب آن‏ ها در گرو همکاری با یکدیگر است.
کد مطلب : ۴۰۹۹۷۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما