۰
شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۵
خانه بیداری اسلامی

موج دوم بیداری، اقتصاد مقاومتی سد راه نفوذ استعمار

موج دوم بیداری، اقتصاد مقاومتی سد راه نفوذ استعمار
همانگونه که قبلا اشاره شد، در جهان اسلام می توان 4 موج بیداری متصور شد. در این مطلب به صورت اجمالی سعی خواهیم داشت به تبیین موج دوم بیداری اسلامی بپردازیم.

موج دوم بیداری اسلامی در ایران، به دلیل نقش پر رنگ و موثر علمای و مراجع طراز اول، به «نهضت فتوا» شناخته و در واقع راهبرد سیاسی مسلمانان در مواجه با هجمه و تهدیدات دشمنان به شمار می آید. این موج با نهضت مردم تهران و فتوای مرحوم آیت الله میرزا مسیح تهرانی و قتل گریبایدوف، سفیر متکبر روسیه، آغاز و در ادامه این موج با صدور حکم تاریخی میرزای شیرازی مبنی بر منع مصرف توتون و تنباکو به نقطه اوج خود رسید. از دیگر بخش های موج دوم می توان به نهضت مشروطه و مراجع ثلاث نجف اشرف، نهضت مشروطه مشروعه به رهبری شهید حاج شیخ فضل الله نوری، نهضت خود باوری ملی در تحریم مصرف کالاهای اروپایی به رهبری آیت الله آقانجفی اصفهانی و برادر ایشان حاج آقانورالله اصفهانی به محوریت شهر اصفهان و نهضت اندیشه سیاسی دینی و نظام سازی اسلامی با رهبری مرحوم میرزا نائینی و آیت الله حاج آقانورالله نجفی اصفهانی اشاره نمود. شکل گیری «اقتصاد مقاومتی و نهضت تحریم» در کشورهای اسلامی، شاخصه ویژه این موج است. در این مطلب به 4 جریان مهم از این موج بر اساس کتاب «بیداری اسلامی» نوشته مصطفی مرتضوی اشاره ای گذرا می کنیم.

اسم مبارکی که تاریخ را تکان داد؛ نهضت تحریم تنباکو


قرن نوزدهم میلادی عرصه تاخت و تاز قدرت های استعماری روس و انگلیس و آغاز دست اندازی بیشتر علیه عزت و هویت دینی و ملی ایرانیان است. فتوای تاریخی آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی، سرآغاز اولین واکنش طبیعی ملت به این صورت مسئله است.

نخستین شعله اعتراض ها، توسط سید علی اکبر فال اسیری، از علمای برجسته در شیراز، به پا خواست و در ادامه حکم تحریم در اصفهان توسط شاگرد میرزای شیرازی، آیت الله العظمی شیخ محمد تقی نجفی اصفهانی معروف به آقانجفی صادر شد. سید‌جمال‌الدین اسد‌آبادی نیز که از دور شاهد ماجرا بود به مخالفت علنی با امتیاز پرداخت.

با گسترش دامنه اعتراض ها در تهران به رهبری آیت الله شیخ فضل الله نوری و آیت الله میرزا حسن آشتیانی و در تبریز به رهبری آیت الله میرزا جوادآقا تبریزی نهضت ابعاد وسیعتری گرفت و در نهایت آیت الله میرزای شیرازی حکم «الیوم استعمال تنباکو و توتون، بای نحو کان، در حکم محاربه باامام زمان صلوات اللّه و سلامه علیه است» را صادر کرد.

بـلافـاصـلـه پـس از صـدور حکم، ماموران حکومت وظیفه یافتند به هر نحو ازانتشار این حکم و آگاهی مردم نسبت به صدور آن ممانعت کنند اما کار به جایی رسید که یهود و نـصـاری نـیز به متابعت از اسلام، دخانیه را در ظاهر ترک نمودند. این چنین بود که با بصیرت علما و هوشیاری مردم یکی از مقاطع حساس تاریخ ایران به نیکویی رقم خورد. رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت کار میرزای شیرازی می فرمایند: میرزای شیرازی در جریان تحریم تنباکو اولین سیلی را به استعمارگران انگلیسی زد.

با حکم تحریم تنباکو، مرجعیت شیعه از عراق و شهر مقدس سامراء، نهضت بیداری اسلامی را وارد مرحله جدیدی نمود.

بیداری حتی برای مردگان؛ نهضت خودباوری ملی


یکی از پیامدهای جنبش تنباکو، تقویت اندیشه مبارزه جهت قطع وابستگی و سلطه غیرمسلمان بر مسلمین در میان علما بود. این تفکر در اصفهان به عنوان نخستین شهری که حکم تحریم در آن صادر شد؛ مشهود تر است.

آیت‌الله نجفی اصفهانی، زعیم حوزه علمیه اصفهان، به همراه برادرش آیت الله حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی با تأسیس شرکت اقتصادى «اسلامیه» مبارزه جدى علیه سلطه اقتصادى انگلیس را پى گرفتند. آنها در صدد بر آمدند که این تحریم را به سایر کالاهای خارجی سرایت دهند. برای تحقق بخشیدن به این اندیشه، به همراهی 12نفر از علمای طراز اول اصفهان، دست به اقدام بسیار بدیعی در جهت نفی سلطه اقتصادی اجانب و تلاش برای سازندگی و خودکفایی زدند و طی اعلامیه ای موارد زیر را متعهد شدند:

یک. خودداری از مهر کردن قباله و احکام نوشته شده روی کاغذ غیر ایرانی

دو. امتناع از نماز گزاردن بر میتی که کفنش پارچه ای غیر از پارچه ایرانی باشد.

سه. استفاده از لباس های دوخته شده با پارچه های ایرانی و تشویق پیروان خود به این کار

چهار. عدم حضور در مهمانی های مجلل و پر زرق و برق و اهتمام به برگزاری هر چه ساده تر مجالس

پنج. دوری از تریاکی و هشدار نسبت به اهل وافور.

تحریم کالاهای خارجی در حقیقت سیاست مهم بیداری اسلامی برای سد کردن نفوذ استعمار در ممالک اسلامی بود که ضربات سهمگینی به دنیای سلطه وارد نمود.

مشروطه آری، انگلستان نه !نهضت مشروطیت و مراجع ثلاث نجف

آیات عظام آخوند خراسانی به همراه شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی، سه مرجع امضا کننده مشروطه بودند که به آیات ثلاث نجف و مراجع ثلاث مشروطه خواه مشهور شده اند. اینان چنانکه از تلگراف هایشان هویداست، تا پایان زندگانی به مشروطه وفادار ماندند.

در جریان استبداد صغیر، تلاش های آیات ثلاث نجف برای حفظ نهضت و مبارزه با استبداد و استعمار مشهود است؛ چنانچه به دنبال به توپ بسته شدن مجلس، حکم دوتن از مراجع بزرگ نجف یعنی آیت الله خراسانی وآیت الله مازندرانی علیه استبداد صغیر، مشروطه خواهان را به جنبش درآورد. علمای ثلاث نجف در نهضت هماره مراقب عناصر نالایق بوده و نسبت به نفوذ آن‌ها در ارکان نهضت هشدار می‌دادند. در این رابطه در نامه‌ای چنین می‌نویسند که:

«...حفظ بیضه اسلام و صیانت وطن اسلامی، همان تکلیفی را که در هدم اساس استبداد ملعون سابق مقتضی بود، در هدم این اداره استبدادیه مرکبه از مواد فاسده مملکت و دشمنان دین هم به طریق اولی مقتضی است و عشاق آزادی پاریس قبل از آن که تکلیف الله عزاسمه درباره آن ها طور دیگر اقتضا کند، به سمت معشوق خود رهسپار و خود و ملتی را آسوده و این مملکت ویران را به غمخوارانش واگذارند».

هرچند مشروطیت نماد موج دوم بیداری اسلامی بود و تأثیرات عمیقی در عثمانی و برخی بلاد عربی گذاشت، اما نفوذ عوامل بیگانه و بخصوص سفارتخانه دول غربی نشان داد که بیداری اسلامی همواره از سوی استعمارگران مورد دستبرد و طمع قرار دارد.

رساله هایی برای گذار از «سلب» به «ایجاب»؛ نهضت اندیشه سیاسی و نظام سازی اسلامی

با وقوع نهضت مشروطه، علما به دفاع از آن پرداختند و آیت الله علامه میرزای نائینی و آیت الله حاج آقانورالله دست به نگارش متونی در زمینه اندیشه سیاسی شیعه زدند. تنبیه الامه و تنزیه المله در کنار کتاب مقیم و مسافر را می‌توان جزء آثار دینی در این زمینه دانست. همچنین آیت الله سید عبدالحسین لاری رساله ای در موضوع حکومت دینی نگارش نمود. بعد از آن نیز آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء در کتاب محاوره با سفرای آمریکا و انگلیس از سیاست اسلامی در همه زمینه ها سخن گفت. همچنین آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری نیز در دفاع از مشروعیت مشروطه رساله مهمی تألیف نمود حتی در رساله میثاقیه به دفاع از نظام سیاسی شیعه پرداخت.

این روند و تفکر سیاسی در ادامه مسیر خود به دوران انقلاب اسلامی می رسد. حضرت امام خمینی با تالیف کتاب کشف الاسرار این گفتمان را تایید می کنند و در ادامه وقتی ایشان خلا قدرت و بحران مشروعیت را در حکومت احساس کردند، با مطرح کردن نظریه ولایت فقیه، نام خود را در ردیف گفتمان و اندیشه های انقلابی قرار می دهند. در واقع نظریه ولایت فقیه برای برطرف کردن بحران مشروعیت و خلاء قدرتی بود که پس از مرجعیت امام، خصوصا در قیام 15 خرداد1342 و به دنبال آن لایحه کاپیتولاسیون و حادثه تبعید ایشان (به سبب اعتراض بر ضد این لایحه در سال 1343) به وضوح لمس می شد.

در مطالب آینده به معرفی موج های سوم و چهارم بیداری اسلامی خواهیم پرداخت.
کد مطلب : ۴۱۴۰۹۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما