۰
پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۱

تحلیلی بر چرائی بازی آمریکا با برگ داعش

تحلیلی بر چرائی بازی آمریکا با برگ داعش
1- به گواه اتفاقات سی و چهارسال اخیر رخ داده در خاورمیانه و جهان اسلام از جمله در ایران،عراق، افغانستان ،پاکستان ،هندوستان ،ترکیه، لبنان، سوریه،شاخ افریقا و... ، آمریکا دولتی تروریستی است که استفاده ابزاری از هر گروه ریز و درشت تروریستی بنیان سیاست های عملیاتی او را شکل می دهد. اسناد منتشره به وضوح نشان می دهد که دولت آمریکا بعنوان محور شرارت نقش راهبردی در تاسیس، تجهیز و تسلیح عمده گروههای فرقه ای فعال در خاورمیانه و آفریقا دارد.

2- بطور مشخص بازبینی شرائط شکل گیری و استمرار فعالیت گروه تروریستی داعش و انتشار خاطرات مسئولان وقت دولت آمریکا از جمله کلینتون عمیقا موید این نکته راهبردی است که داعش مولود سیاست های عملیاتی دولتمردان آمریکا است.علاوه بر آن رهگیری حامیان مالی ، تسلیحاتی و آموزشی گروهک تروریستی داعش بوضوح نشان میدهد هم پیمانان اصلی آمریکا در منطقه از جمله قطر،عربستان سعودی ،کویت ،اردن، ترکیه و رژیم صهیونیستی مستقیما مسئولیت آموزش و تسلیح و پشیبانی جامع مالی از گروهک داعش را بر عهده دارند .طبیعتا چنینی حمایت گسترده بدون اجازه سیستم اطلاعاتی آمریکا مطلقا ممکن نمی باشد.هم چنین ملاحظه روند غیر معمول حضور اتباع آمریکائی – اروپائی در میان تروریست های داعش ، وباز خوانی روابط قبلی رهبران اصلی داعش با ماموران آمریکا ئی ولو بواسطه بازداشت قبلی آنها توسط نظامیان آمریکائی مستقر در عراق و رها سازی مجدد آنها ،تحلیل علل مشارکت اساسی افسران بعثی مرتبط با سازمان سیا در هدایت عملیاتی گروهک تروریستی داعش از دیگر دلایل اثباتی وجود یک رابطه ناگسستنی میان دولت آمریکا با گروهک تروریستی داعش است.

3- در رابطه دلائل مقابله محدود و مقطعی دولت آمریکا با گروهک تروریستی داعش با وجود وابستگی عینی آن به دولت آمریکا موارد ذیل قابل ذکر است:

الف - قطع یقین فریب افکار عمومی و فراهم کردن زمینه بازگشت نظامی مجدد آمریکا به صحنه سیاست عراق و ناکامی گروهک تروریستی داعش در عینیت بخشیدن به وعده فتح بغداد موجب شد تا دولت آمریکا به بهانه حمایت و مراقبت از اقلیت های دینی ایزدی و مسیحی ساکن شمال عراق و با اتخاذ یک رویکرد تنبیهی عملیات هوائی محدودی را بر علیه گروهک تروریستی داعش به اجرا بگذارد. از سوی دیگر برخی از تئوریسین های آمریکائی با ملاحظه روند پیروزی های در حال گسترش ارتش و مردم عراق در مقابله با داعش در پی آن برآمدند تا در قالب یک عملیات ساختگی و محدود پیروزی های ملت عراق را به نفع آمریکا مصادره و پیروزی حاصله را به نام خود ثبت نمایند.شکستن حرمت ملت عراق ، نقض حاکمیت ملی کشور عراق و استیلا مطلق بر سرنوشت سیاسی – اقتصادی مردم عراق برگ دیگری از علل عملیات ساختگی آمریکا بر علیه گروه خودپرداخته داعش را شکل می دهد.استفاده ابزاری از گروهک در حال متلاشی داعش برای مدیریت صحنه سیاسی –نظامی منطقه و دخالت علنی در امور داخلی عراق از ضروریات حال حاضر بوده است.پاسخ به سئوال راهبردی اتخاذ مواضع کاملا متفاوت و متناقض دولت آمریکا نسبت به گروهک تروریستی داعش در سوریه و عراق گویای زوایای پنهانی از استراتژی تروریست پروری دولت آمریکا است.

ب) دریک نگاه عام و کلی تر ساختارعاریتی دولت دویست ساله آمریکا ازهمان ابتدای تاسیس به شکل معناداری پیوستگی ماهیتی با استعمارسیاسی ،استثمار اقتصادی و چپاول منابع معدنی ، نفتی و ارزی ملل محروم داشته است . در واقع پس از پایان جنگ سرد و بروز تغییرات اجتناب ناپذیر در جغرافیای سیاسی جهان رویکرد آمریکا به برده داری نوین اجتماعی ، بهره کشی فراگیر از ملل محروم ، تشدید تبعیضات و گسترش مفهومی نابرابری های جهانی ، استفاده ابزاری از گروههای وابسته تروریستی و ایجاد درگیری های تصنعی فرسایشی داخلی در اقصی نقاط جهان برای کنترل ندای عدالت طلبی ملل مستضعف به استراتژِی های بلند مدت هیئت حاکمه آمریکا جانی دوباره بخشید.اگرچه پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی عملاموانع جدی در مقابل منش استعماری آمریکا قرارداد.

پ) به سهولت قابل فهم است دولت سهامی آمریکا از منظر اجتماعی - نژادی مدل کاملا موزائیکی داشته و از لحاظ سیاسی – فدرالی از شکننده بودن ساختار حاکمیت و وجود یک شکاف ترمیم ناپذیر تاریخی در بنیان وحدت ملی رنج مضاعف می برد. در این بین ملاحظه مجموع مطالبات تجزیه طلبانه تاریخی نسل جدید و مهاجرین در ایالات جدائی طلب آمریکا خطری جدی برای اجتماع آمریکا محسوب می شود. قطع یقین دشمن تراشی کاذب و بزرگ نمائی توان تخریبی دشمن تخیلی در نتیجه بخش بودن فضاسازی های روانی دولت آمریکا در بخش داخلی و همراه سازی ملت آمریکا با سیاست های تهاجمی آمریکا نسبت به ملل محروم نقش مهمی دارد.

ت) قطع یقین در چنین فضای سیاسی متورمی نظریه سازان و مدیران پشت صحنه دولت آمریکائی ناگزیر هستند برای حفظ وضع موجود و دستیابی به اهداف استعماری از دل حوادث تروریستی دشمنان فرضی برای ملت ناهمگون آمریکا تراشیده و برنامه های از پیش طراحی شده قابل تاملی را به شکل کنترل شده به مرحله اجرا بگذارند. در واقع انسجام بخشی و جهت دهی به فعالیت های گروههای تروریستی از قبیل القاعده ، بوکوحرام، النصره ، داعش و... مصادیق عینی این نوع برنامه های کنترل شده تروریستی بشمار می رود.

ث) از سوی دیگر برون سپاری مشکلات داخلی آمریکا ، رفع و رجوع معظل نامشروعیتی رژیم صهیونیستی در سطح بین المللی، به فراموشی سپرده شدن سلسله جنایات دامنه دارضد انسانی صهیونیست ها در سرزمین اشغالی فلسطین ، مقابله با گسترش اسلام ناب محمدی (ص) ، ترویج عینی اسلام هراسی ، کمک در جهت افزایش میزان مقبولیت آمریکا در سطح جهانی ، توجیه بین المللی نظامی گری آمریکا و فراهم کردن زمینه حضور مستمر و بی هزینه آمریکا در منطقه سوق الجیشی خاورمیانه، موجه جلوه دادن ابعاد مختلف تسلط آمریکا بر منابع انرژی درحوزه خلیج فارس، تبلیغ ایران هراسی و محدود سازی روند رو به تزاید صادرات مفاهیم اصیل انقلاب اسلامی، قائل شدن نقش منجی برای دولت آمریکا و معنا بخشی به فلسفه حیات مادی بخش دیگری از علل حمایتی دولت شرور آمریکا از گروههای تروریستی منتسب به فرقه های ساختگی مذهبی را شکل می دهد. به هر صورت ضرورت های ایجابی مذکور سبب شده است تا اسلام ستیزی و نهادینه کردن مبانی فرهنگی –اقتصادی صهیونیسم بین المللی در جوامع اسلامی به شکل جدی در دستور کار استراتژیست های آمریکائی-صهیونیستی قرار بگیرد که بی شک این اهداف جز در سایه اقدامات گروههای تروریستی فرقه گرا و مدعیان دروغین اسلامیت میسر نمی باشد . علاوه بر آن تفرقه افکنی در جهان اسلام ، مخدوش کردن اعتبار جهانی مبانی نظری دین اسلام و ارائه چهره ای خشن و تروریستی از اسلام ناب محمدی(ص) بخشی از برنامه های استراتژیک دولت آمریکا را شکل می دهد. هم خوانی ذاتی دولتمردان آمریکائی با مبانی نظری صهیونیسم بین الملی به شکل جدی ارکان این استراتژی سیاه و غیر انسانی را ثبات مادی-معنوی می بخشد.

4) در خاتمه گفتنی است باتوجه به موارد ذکرشده واسناد منتشره واضح است که دولت آمریکا نقش راهبردی در تاسیس، تجهیز و تسلیح عمده گروههای فرقه ای فعال در خاورمیانه و آفریقا دارد.بازبینی شرائط شکل گیری و استمرار فعالیت گروه تروریستی داعش و انتشار خاطرات مسئولان وقت دولت آمریکا از جمله کلینتون عمیقا موید این نکته راهبردی است که داعش مولود سیاست های عملیاتی دولتمردان آمریکا است.علاوه بر آن رهگیری حامیان مالی و تسلیحاتی گروهک تروریستی داعش بوضوح نشان میدهد هم پیمانان اصلی آمریکا در منطقه از جمله قطر،عربستان سعودی ،کویت ،ترکیه و رژیم صهیونیستی مستقیما مسئولیت آموزش و تسلیح و پشیبانی جامع مالی از گروهک داعش را بر عهده دارند .هم چنین ملاحظه روند غیر معمول حضور اتباع آمریکائی – اروپائی در میان تروریست های داعش ، و باز خوانی روابط قبلی رهبران اصلی داعش با ماموران آمریکائی ولو بواسطه بازداشت قبلی آنها توسط نظامیان آمریکائی مستقر در عراق و رها سازی مجدد آنها ،تحلیل علل مشارکت اساسی افسران بعثی مرتبط با سازمان سیا در هدایت عملیاتی گروهک تروریستی داعش از دیگر دلایل اثباتی وجود یک رابطه ناگسستنی میان دولت آمریکا با گروهک تروریستی داعش است.

دکتر احمد اسفندیاری
کد مطلب : ۴۰۴۷۰۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما