۰
چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۳۲

دلایل اصلی اقبال جنبش انصارالله نزد مردم یمن؟ /سناریوی هولناک دشمنان انقلاب

حق‌طلبی انقلابیون یمنی ارتش را هم با خود همراه کرد
دلایل اصلی اقبال جنبش انصارالله نزد مردم یمن؟ /سناریوی هولناک دشمنان انقلاب
برای کشور فقیر و عقب نگه داشته شده ای همچون یمن که طی یک قرن گذشته کمتر سالی را بدون بحران و جنگ سپری کرده ، 21 سپتامبر 2014 نقطه تحولی بود که توانست بار دیگر خواست مردم را بر برنامه های استعمارگران خارجی ومنطقه ای پیروز ساخته و قدرت بستر جامعه را نه تنها به رخ حاکمان این کشور بلکه رهبران مادام العمر تمامی کشورهای همسایه تا حوزه جنوبی خلیج فارس بکشد.

به اعتقاد کارشناسان یمنی واقعه سقوط صنعاء که روز 21 سپتامبر به وقوع پیوست تا سالیان متمادی نه تنها در ذهن آنها بلکه در یاد و خاطره مردم این کشور نیز باقی خواهد ماند ، واقعه ای که در آن یک گروه کوچک موفق شد در چارچوب اعلام خواسته های مردم و در سایه حق طلبی وارد پایتخت شده و نقشه سیاسی جدیدی را برای ساختار سیاسی آینده این کشور تحمیل کند.

در این نوشتار بیش از آنکه به دنبال پرداختن و ثبت حوادث و رخدادهای به وقوع پیوسته در دهه اخیر در یمن باشیم ، کنکاشی در علل به وجود آمدن آن و دلایل شکل گیری جریانی خواهیم داشت که دست آخر خود را مجبور به فتح صنعاء وبه کارگیری سلاح برای رساندن پیام مظلومیت اقشار عظیمی ازمردم این کشور دید، مظلومیتی که حتی نمایندگان سازمان ملل متحد نیز به آن اذعان کردند.

جنگ های چندگانه علیه حوثی ها در یمن / دلایل اصلی اقبال جنبش انصارالله در نزد مردم یمن ؟


سرکوب و استفاده از ابزار نظامی یکی از پیش پا افتاده ترین راهبردهای رژیم های خودکامه در برخورد بر جریان های آزادیخواه محسوب می شود. دیکتاتورهای حاکم بر کشورهای عربی ثابت کرده اند که از این ابزار می توانند به شکل لجام گسیخته ای استفاده کنند ، از سرکوب مردم عراق در دوره رژیم صدام حسین گرفته تا حملات نظامی سازمان یافته علیه حرکت مسالمت آمیز مردم بحرین همگی در این چارچوب قرار می گیرند در حالیکه یمن از دیر باز شاهد اجرایی شدن این سناریو بوده وهست.

به گفته تحلیلگران امور یمن ، هر گاه علی عبدالله صالح یا قدرت های منطقه ای نسبت به قدرت گرفتن مخالفان احساس خطر می کردند با ایجاد یک بحران ساختگی جنگی را علیه گروه حوثی ها سامان می دادند امری که تا پیش از سقوط صنعاء شش بار تکرار شده بود.

جنگ های یک دهه گذشته عبارتند از:

رویارویی اول : این جنگ در ژوئن 2004 آغاز شد ، در این جنگ اعلام شد که حسین بدر الدین الحوثی رهبر این گروه کشته شده است این د رحالی است که برخی از اعضای گروه وی را همچنان زنده می دانند و تاکید دارند وی در این جنگ کشته نشده است.

رویارویی دوم : در مارس سا ل2006 رخ داد ، این جنگ دو هفته ای را را بدر الدین الحوثی پدر حسین و عبدالملک فرماندهی کرد.

رویارویی سوم : این جنگ در نوامبر همان سال به وقوع پیوست که در آن اولین نشانه های رهبری و فرماندهی عبدالملک رهبر فعلی انصار الله پدیدار گردید.

رویارویی چهارم: در ژانویه 2007 به وقوع پیوست که دولت مرکزی مجبور شد در چارچوب توافق آتش بس گروه هایی که در استان صعده علیه انصار الله توطئه چینی می کردند را از آن خارج کرد.

رویارویی پنجم : این جنگ در مارس 2008 آغاز شد ، به اعتقاد کارشناسان این یکی از جنگ های سرنوشت ساز در رخدادهای این کشور محسوب می شود ، در این جنگ که نیروهای عربستان هم در آن حضور داشتند نه تنها صعده بلکه به مناطق دیگر یمن نیز کشیده شد ، در این جنگ برای اولین بار رویارویی ها به نزدیکی صنعاء هم رسید.

رویارویی ششم : این جنگ در اوت 2009 به وقوع پیوست ، یکی از ویژگی های این جنگ تحول ملموس در نوع رویکردهای رسانه ای و تبلیغاتی علیه این گروه بود و در شرایطی که ارتش عربستان مستقیما با مردم یمن درگیر شده بود ، رسانه های عربی مکررا ادعای حمایت تسلیحاتی ایران را از گروه حوثی تکرار می کردند.

این سناریو با ادعای توقیف کشتی ایرانی حامل سلاح به نقطه اوج خود رسید، ادعایی که دولت یمن هرگز موفق به اثبات آن نگردید.

رویارویی هفتم : گرچه بسیاری از تحلیلگران سقوط صنعاء را به عنوان هفتمین جنگ حوثی ها اعلام کرده ونظرات ونوشتارهای خود را در چارچوب آن بنا می نهند اما در واقع این جنگ در مارس 2014 با رویارویی معروف به جنگ عمران کلید خورد .

دولت عبد ربه منصور هادی در سایه تلاش برای دور زدن توافق شورای همکاری خلیج فارس که بر اصل حضور ومشارکت تمامی گروه های تاثیر گذار در صحنه یمن در ساختار سیاسی این کشور تاکید کرده بود ، تلاش نمود تا خواسته های جریان انصار الله را با فشار نظامی ساکت کند ، از اینرو لشکر 310 زرهی را که قوی ترین ساختار تسلیحاتی ونظامی کشور محسوب شده وهمواره در سرکوب مردم صعده واطراف آن مورد استفاده قرار می گرفت بار دیگر آماده تهاجم به آنها کرد ، اما مقاومت وپیش دستی این نیروها باعث شد تا این نیرو در استان عمران زمین گیر شده وبه صعده نرسد.

در این رویارویی فرمانده این لشکر سرگرد حمید القشیبی کشته و مقادیری از تسلیحات این لشکر نیز به غنیمت انصار الله در آمد ، غنایمی که در چارچوب توافق برکناری نخست وزیر مقرر شد به پادگان های ارتش بازگردانده شوند.

این تهاجم و واکنش انصار الله به آن باعث شد تا استحکامات مبارزین به 50 کیلومتری صنعاء برسد و معادلات قدرت نیز به تدریج به نفع انصار الله دستخوش تغییر شود.

به اعتراف قریب به اتفاق کارشناسان یکی از شاخصه های شش جنگ سابق آن است که انصار الله از هر جنگ قدرتمند تر ، منسجم تر وبا نفوذ تر در میان جامعه یمن و مسلط تر بر بخش های بیشتری از این کشور خارج شده اند.

با این وجود یک مسئله نیز قابل توجه است که در هر توافق آتش بس بذر جنگ بعدی پاشیده می شود تا تفسیر برخی از مندرجات آن یا عمل نکردن دولت به تعهداتش که در توافقنامه صلح به آن اشاره شده ویا نقض یکی از بنود موجبات آغاز جنگ جدید را فراهم کند.

مسئله ای که باعث می شود این پرسش در اذهان مطرح شود ، که آیا توافق فعلی نیز دوام کافی برای به بار نشستن خواسته های مردم یمن را پیدا خواهد کرد؟

گرچه گفته می شود گروه انصار الله هم اکنون بیش از هر زمان دیگری در صحنه سیاسی و نظامی یمن قدرتمند بوده و عزم خود را جزم کرده اند تا احقاق حقوق مندرج در توافقنامه شورای همکاری خلیج فارس در مورد این کشور پای عقب نگذارند اما نباید فراموش کرد که طرف های مقابل نیز از همه ابزارهای خود در راستای عقب راندن آنها سود برده و خواهند برد وحتی در این راستا تروریست های صادراتی خود به عراق وسوریه را هم برای متوازن کردن معادله قدرت با مردم به یمن فرا خوانده اند ، اقدامی که به شکل انفجارهای چند روز اخیر در مناطق مختلف این کشور نمود پیدا کرده است.

پیدا و پنهان قدرت وضعف انصار الله در یمن


طی چند روز اخیر تحلیل هایی مختلفی از دلایل سقوط پایتخت یمن ومحورهای ضعف دولت مرکزی که منجر به سقوط صنعاء گردید ، منتشر شده است ، گرچه بسیاری از آنها با حقایق چندان سنخیتی ندارند اما در چارچوب حفظ بی طرفی در تحلیل به این موارد نیز اشاره خواهیم کرد.

بر اساس ادعای طرفداران دولت ورسانه های عربستانی سردرگمی دولت در درگیری با طرف های مختلف از جدایی طلبان جنوب گرفته تا گروه القاعده ونیز رقابت های سرسختانه برای قبضه کردن قدرت ودور کردن بقیه رقبا باعث شد تا قدرت گرفتن هرچه بیشتر انصار الله توسط دولت مغفول باقی بماند.

همچنین به اعتقاد این دسته از تحلیلگران ناتوانی نیروی هوایی یمن به طور اخص وتمامی ارتش به طور اعم باعث گردید توانمندی انصار الله بر قدرت دولت چربش قابل توجهی پیدا کند.

در کنار آن عدم به حرکت در آمدن سلاح های سنگین ارتش برای مقابله با انصار الله که در جنگ های گذشته به وفور از آنها استفاده می شد نیز دلیل دیگری برای توجیه این شکست محسوب می گردد.

این در حالی است که نباید بازار آزاد خرید انواع واقسام سلاح در یمن را نیز نادیده گرفت تا در کنار چند دستگی به وجود آمده در جریان های اهل تسنن به پاشنه آشیلی برای ضعف ساختار دولت در مقابل پیشروی انصار الله به سوی پایتخت تبدیل شدند.

گرچه مخالفان انصار الله تلاش کردند تا این موارد را به عنوان اصلی ترین دلایل ضعف دولت عبد ربه منصور هادی وقدرت وموفقیت انصار الله در ورود به صنعاء اعلام کنند ولی با نگاهی از یک منظر دیگر به این موارد می توان دلایل واقعی این ضعف را به شکلی متوازن تر وبه شکلی دیگر خلاصه نمود.

دولتی که بعد از سرنگونی علی عبد الله صالح روی کار آمد حاصل حق طلبی و آزادی خواهی مردم این کشور بود واگر به جای تلاش برای قبضه کردن قدرت وقرار دادن آن در دست جریانی خاص تلاش نمی کرد وهمچنان دنباله روی از عربستان را در دستور کار خود قرار نمی داد مجبور نبود توان خود را برای سرکوب دیگر جریان های حاضر در صحنه سیاسی اینگونه فرسوده ببیند.

همچنین عدم حرکت و واکنش ارتش به اقدامات انصار الله نیز بیش از آنکه بیانگر ضعف این ساختار باشد بیانگر خواسته های حق طلبانه انصار الله در مشارکت سیاسی و پایان دادن به فشارهای اقتصادی و فساد در کشور است که ارتشیان این کشور را هم با خود همراه کرده وحتی رئیس جمهور کشور هم نتوانست پاسخی جز سکوت در برابر این خواسته ها داشته باشد.

چند دستگی حاکم بر گروه ها وجریان های مخالف انصار الله نیز بیش از انکه مربوط به این گروه باشد ، حاصل اقدامات وبرنامه های دولت مرکزی ، عربستان و سازمان های اطلاعاتی همچون آمریکاست که تلاش نمود با ایجاد تفرقه بین گروه های اهل تسنن در یمن از این کشور به عنوان مرکزی برای تولید ، تامین وآموزش تروریست تکفیری سلفی وصدور آنها به بقیه کشورهای جهان استفاده کند ، همچنین کوبیدن بیش از حد بر طبل مذهب گرایی باعث شد تا شمار قابل توجهی از مردم یمن که اکثرا هم از مذاهب اهل تسنن به شمار می روند اقدام به پیروی و یا هواداری از انصار الله نمایند.

در رابطه با بازار آزاد خرید وفروش سلاح و دسترسی تمامی مردم یمن به سلاح از سبک وشخصی گرفته تا سلاح های سنگین وضد هوایی هم کارشناسان بر این باورند این محیط برای تمامی گروه های فعال در یمن و تمامی مردم کوچه وبازار به شکل یکسانی است وهمه طرف ها قادر به تامین سلاح برای خود می باشند از اینرو صرف فراهم بودن سلاح دلیلی برای قوت و قدرت انصار الله محسوب نمی گردد.
کد مطلب : ۴۱۵۶۷۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما