۰
شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۳۹

آیا توافق نامه عبد الله عبد الله و اشرف غنی میتواند ثبات سیاسی افغانستان را تامین کند؟

آیا توافق نامه عبد الله عبد الله و اشرف غنی میتواند ثبات سیاسی افغانستان را تامین کند؟
یک شنبه این هفته توافقنامه تشکیل دولت وحدت ملی بین عبدالله عبدالله و اشرف‌غنی احمدزی دو کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان امضا شد و در همان روز کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان نتایج نهایی انتخابات این کشور را اعلام و «اشرف‌غنی احمد‌زی» را به عنوان رئیس‌جمهور جدید این کشور معرفی کرد. طبق توافقنامه جدید، اشرف غنی، رئیس‌جمهور جدید افغانستان خواهد بود و عبدالله عبدالله، به عنوان مدیر اجرایی این کشور که پست جدیدی است که ایجاد شده فعالیت خواهد کرد. البته قرار است پُست اصلی عبدالله صدراعظمی افغانستان باشد که ایجاد آن منوط به برگزاری جلسه لویه جرگه و تغییر قانون اساسی است. بنابراین دولت جدید افغانستان هنوز راه پر پیچ و خمی را برای تثبیت شدن پیش رو دارد.

آیا توافقات عبدالله و اشرف غنی می تواند وضعیت سیاسی جدید را به ثبات برساند؟ جایگاه عبدالله در دولت جدید کابل چگونه است و دولت جدید افغانستان چه نگاهی به همسایگان خواهد داشت؟

آقای پیرمحمد ملازهی در گفتگو با خبرنگار گروه بین الملل بصیرت به این سوالات پاسخ می دهند:

چه دلایلی باعث نهایی شدن ریاست جمهوری اشرف غنی شد و موضوع نهایی شدن توافق بین اشرف غنی با عبدالله عبدالله چگونه شکل گرفت؟


حقیقت این است که از ابتدا تقریبا روشن بود که آقای اشرف غنی احمدزی به عنوان رئیس جمهور تعیین خواهد شد حالا چه در دور دوم رأی بیاورد و چه نیاورد. برای این که بن بستی که در اعلام نتایج انتخابات پیش آمد در حقیقت با قومیت پشتون در افغانستان ارتباط داشت و آن ها این آمادگی را نداشتند که قدرت را از طریق مسالمت آمیز به عبدالله عبدالله واگذار کنند که به رغم این که تبار پدری خود از پشتون و قندهار بود، اما به هر حال در کنار احمدشاه مسعود بوده و جز نیروهای جهادی وابسته به شمال می باشد و بیشتر به تبار مادری خود که تاجیک است مشهور می باشد.

بنابراین مجموعه شرایط در داخل افغانستان این آمادگی را نداشت که عبدالله عبدالله به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود به همین دلیل به نظر می رسد که تقریبا رای های مردم را نادیده گرفتند و تن به یک مصالحه دادند. بر اساس این مصالحه یک نوع تقسیم قدرت بین دو تا برنده انتخابات انجام شد و در واقع فردی را بازنده اعلام نکردند، بلکه فرد اول را به عنوان رئیس جمهور و فرد دوم را به عنوان رئیس اجرایی انتخاب کردند این یک توافقی بود که با فشار جان کری وزیر امورخارجه آمریکا به آن دست پیدا کردند و بر اساس همین فرمول بود که دیروز دو تا تیم، تیم عبدالله عبدالله و تیم اشرف غنی احمدزی بر سر تقسیم قدرت به تفاهم رسیدند و کمیسیون انتخابات نتایج را به گونه ای اعلام کرد که فقط نفر اول و دوم در آن قرار داشتند و این که چه کسی چه میزان رأی آورده اصلا مطرح نشد و وعده هایی دادند که در آینده بعید است اتفاق بیافتد.

در حقیقت می شود گفت که یک توافقی ورای رای مردم صورت گرفت و دلیل این بود که نگرانی وجود داشت از این که ممکن است دولت موازی شکل بگیرد و اگر دولت موازی شکل می گرفت طبیعتا از طریق مسالمت آمیزی مسئله حل نمی شد و ناچار دست به سلاح می بردند که برای صلح و ثبات افغانستان بسیار خطرناک بود و دلیلی که همه کشورهای منطقه و جهان هم از این توافق استقبال کردند بی ارتباط با همین واقعیت نیست. در حقیقت دلیل اصلی که اشرف غنی احمدزی به عنوان رئیس جمهور اعلام شد، فشاری بود که پشتون ها آوردند و حاضر نبودند که قدرت را به غیر از پشتون ها واگذار کنند.

نقش و جایگاه عبدالله عبدالله با توجه به پست جدیدش، در دولت و آینده افغانستان چگونه خواهد بود؟

حقیقت این که پست اجرایی که الان مطرح شده این در قانون اساسی جایگاهی ندارد یعنی پیش بینی نشده که یک پستی تحت عنوان رئیس اجرایی باشد. این فرمولی است که جان کری پیش گذاشت برای این که مشکل را در این مقطع حل کند و بن بست انتخاباتی را در این مقطع پایان دهند، ولی یکی دو تا نکته در همین مفاد توافق نامه - عبدالله و احمد غنی- است، این که طی دو سال آینده یک لوئی جرگه قانون اساسی تشکیل شود و قانون اساسی اصلاح شده و نظام ریاستی کنونی تبدیل بشود به نظام پارلمانی و پست نخست وزیری احیا شود و از این جهت عبدالله عبدالله به عنوان رئیس اجرایی مقامی در حد نخست وزیر است تا زمانی که قانون اساسی اصلاح و پست نخست وزیری احیا شود، ولی از آنجایی که حکم رئیس اجرایی را رئیس جمهور می دهد و پاسخگو به رئیس جمهور است، به نظر می رسد که یک سری مشکلاتی در عملیاتی و اجرایی کردن این پست دو طرف داشته باشند.

به نظرم اختلافشان همچنان بر سر نحوه تعیین وزرا، والیان و پست های اصلی قضایی و دولتی هنوز زیاد است. با این حال تصمیمی که گرفته شد در واقع یک تصمیم مصلحت گرانه و خارج از صندوق های رای می باشد و در همین راستا باید ببینیم که آیا دو طرف از خودشان آنقدر انعطاف نشان می دهند که به خواسته های یکدیگر برسند و حداقلی از انتظارات عبدالله عبدالله و حداقلی از خواسته های اشرف غنی عملیاتی شود. در این باره خیلی خوشبینی وجود ندارد، ولی به هرحال دو طرف پذیرفتند که مقامات دولتی، قضائی و ادرای و نیز تعیین والیان را 50 ـ 50 با هم تقسیم کنند و پیش بینی شده در متن قراردادی که امضا کردند بلافاصله رئیس جمهور دستور تشکیل کمیسیون انتخابات را بدهد که قانون انتخابات را اصلاح کند و همین کمیسیون مفاد قانون اساسی را که قرار است تغییر کنند را بررسی کند و تغییرات لازم را بدهد که بعد پیشنهاد می کند به لوئی جرگه قانون اساسی که در آنجا تصویب شود.

در هرحال سازمان ملل و آمریکایی ها تضمین کرده اند که این مفاد توافق نامه را طرفین اجرا کنند و چون اهرم هایی در اختیار آنها است که می تواند بر دولت افغانستان اعمال فشار کنند از جمله این که بخشی از منابع مالی دولت افغانستان را الان آمریکایی و ناتو پرداخت می کنند، بنابراین اهرم هایی در اختیار دارند که دولت جدید کابل را مجبور کنند که به توافقات پایبند باشند.

مواجهه دولت جدید افغانستان را با گروه طالبان چگونه است؟


فکر می کنم یکی از دلایلی که سبب شد عبدالله را به رئیس جمهوری نپذیرند با این که رای بالایی داشت، این بود که عبدالله از ظرفیت کافی برای مذاکره و مصالحه با طالبان برخوردار نبود، ولی اشرف غنی با توجه به اینکه خودش از پشتون های افغانستان است این موضوع یک مقداری کمک می کند به این که طالبان با دولت اشرف غنی وارد مذاکره شوند، یعنی تا حدودی طرح ژنرال پترائوس و طرحی که انگلیسی ها و آمریکایی ها مطرح کردند برای واگذاری جغرافیا به طالبان یعنی مناطق پشتون نشین را در اختیار طالبان بگذارند و آنها دولت محلی خودشان را تشکیل دهند بعد هم یک تعدادی از وزراتخانه ها را در دولت کابل به آنها بدهند تا آنها دست از جنگ بردارند و تبدیل شوند به یک گروه سیاسی و حزبی و یا تشکیلاتی که بدون تکیه به اسلحه بتوانند حرفشان را پیش ببرند.

اگر این اتفاق بیافتد به نظر می رسد که یک راهی برای مصالحه طالبان و دولت آقای اشرف غنی احمدزی باز شده است، ولی باید توجه داشته باشیم که مسئله ساده نیست، یعنی طالبان اولا الان یکپارچه نیستند و گروه های متفاوتی داخل آن است و ثانیا باید دید سیاست پاکستان در چه مسیری قرار می گیرد. آیا پاکستانی ها به اشرف غنی کمک می کنند که مشکل طالبان را حل کند و با آنها وارد مصالحه شود. همه اینها مسائلی است که به هرحال هنوز پیش بینی آن واقعا سخت است ولی ریاست جمهوری اشرف غنی نسبت به آقای عبدالله قابلیت بیشتری دارد که با طالبان وارد مصالحه شود.

میزان تعامل و نوع نگرش اشرف غنی به همسایگان افغانستان چگونه است؟


اشرف غنی از نظر شخصیتی تحصیل کرده غرب است به لحاظ ذهنی آن دموکراسی لیبرال غربی را قبول دارد و اقتصاد لیبرالیستی را برای توسعه افغانستان راه حل می داند و بسیار انسان اقتصاددانی است و تجربه زیادی در صندوق بین المللی پول و بانک جهانی دارد و یک شخصیتی که در سطح بین الملل شناخته شده است، منتهی در سطح روابط منطقه از آنجا که سیاست راهبردی ایران حمایت از دولت مرکزی افغانستان است، به نظر نمی آید که اشرف غنی احمدزی بخواهد مناسبات با ایران را نادیده بگیرد و به رابطه با ایران نیاز دارد با توجه به بحث هایی که برای ارتباط افغانستان به آب های آزاد چابهار و مسائلی که در توسعه مناسباتی دوجانبه ایران و افغانستان وجود دارد این موضوع را اجتناب پذیر می کند، اما در ارتباط با پاکستان شاید بشود گفت که رئیس جمهور جدید افغانستان نگاه مثبت تری به پاکستان خواهد داشت با توجه به این که اگر بخواهد مشکلات کابل را با طالبان حل کند نیاز به همکاری با پاکستان خواهدداشت.
مرجع : بصیرت
کد مطلب : ۴۱۱۸۸۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما