به گزارش
اسلام تایمز: بار دیگر شاهد تشدید اعتراضات خیابانی علیه کابینه نتانیاهو و اصلاحات قضایی وی هستیم. فراتر از آن، نظرسنجی شبکه ۱۲ رژیمصهیونیستی نشان میدهد در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام، مخالفان نتانیاهو در مجموع میتوانند ۶۳ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را در مقابل ۵۳ کرسی ائتلاف کنونی به دست بیاورند. به عبارتی گویاتر، اگر کابینه نتانیاهو سقوط کند یا تحت فشارهای جاری تن به برگزاری انتخابات زودهنگام چندباره دهد، قطعاً رقبای نخست وزیر کنونی رژیم اشغالگر قدس در انتخابات پیروزخواهند شد. تحت تأثیر همین موضوع، افرادی مانند بنی گانتز و یائیر لاپید نهایت تلاش خود را در راستای وادارسازی نتانیاهو به انحلال کنست و برگزاری انتخابات زودهنگام به کار بستهاند.
فارغ از منازعات تمام عیاری که بین دو طیف محافظهکار و لیبرال در اراضی اشغالی و با هدف تسخیر کنست و کابینه شکل گرفته است، نباید از یک موضوع مهم و اساسی غافل شد؛ شکست روایتسازی صهیونیستها از جنگ اخیر غزه!
در جریان ترور فرماندهان جهاد اسلامی توسط رژیمصهیونیستی و شهادت مظلومانه تعدادی ازساکنان غزه و رفح، نتانیاهو مدعی پیروزی بر جریان مقاومت فلسطین شد. برخی رسانههای رژیمصهیونیستی نیز با سانسور یا کوچک نمایی موشکباران تلآویو و ناتوانی گنبد آهنین در رهگیری بسیاری از موشکهای جهاد اسلامی، تلاش کردند تصویر کاذب ارائه شده از سوی نتانیاهو را تکمیل کنند. هدف نتانیاهو از این اقدام، کاملاً مشخص بود: خلق یک بحران منطقه ای، القای پیروزی رژیمصهیونیستی در نبرد با جهاد اسلامی و در نهایت، بهره برداری از این موضوع در حوزه داخلی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس.
اما نظرسنجی اخیر نشان میدهد حتی ساکنان اراضی اشغالی نیز روایتسازی نتانیاهو وهمراهانش را در خصوص جنگ اخیر نپذیرفتهاند. افشای واقعیات و پشت پردههای جنگ اخیر از جمله اصرار و التماس تلآویو به کشورهایی مانند مصر جهت برقراری آتشبس فوری با جریانهای مقاومت، روایت دقیقی را از نبرد اخیر خلق کرده که با روایتسازی نتانیاهو و همراهانش مانند اسموتریچ و بن گویر زمین تا آسمان متفاوت است! اکنون ساکنان اراضی اشغالی خود را بیش از هر زمان دیگری در برابر حماس، جهاد اسلامی، حزب الله لبنان و گروههای مقاومت در منطقه مستأصل میدانند و اتفاقاً نبرد اخیر شاهد مثالی بر همین استیصال محسوب میشود. در چنین معادلهای، دوگانه گانتز- نتانیاهو اساساً اهمیتی برای ساکنان اراضی اشغالی ندارد!
آنچه مسلم است اینکه استیصال داخلی، منطقهای و بینالمللی صهیونیستها امروز بیش از هر زمان دیگری نمادها و مصادیق خود را یافته است. تلآویو اکنون به کانون بحران تبدیل شده و در هم شکستن کابینه نتانیاهو و جایگزینی ائتلاف چپگرا نیز از شدت این حجم از منازعه و بحران نخواهد کاست. جنس بحرانهای جاری در اراضی اشغالی، زیربنایی و بنیادین بوده و نمیتوان به روایت سازیهای مقطعی و کاذب یا گردش ظاهری جریانهای قدرت در تلآویو آنها را کتمان کرد. نظرسنجی اخیر در اراضی اشغالی، پیام گویایی برای مقامات رژیمصهیونیستی اعم از محافظهکار یا لیبرال دارد؛ اینکه روایتگری آنها نسبت به مسائل جاری در داخل و خارج از اراضی اشغالی دیگر مورد پذیرش ساکنان این سرزمین غصب شده نیز نیست! در چنین معادلهای تکلیف افکار عمومی دیگر نقاط منطقه و دنیا مشخص است! بیدلیل نیست که طی سالهای اخیر حتی برخی دولتمردان اروپایی (که همواره از حامیان جنایات رژیم اشغالگر قدس در طول سالهای گذشته و اخیر بودهاند) از ترس تشدید موج صهیونیسمستیزی در کشورهایشان ناچار به محکومسازی برخی سیاستهای توسعهطلبانه صهیونیستها از جمله شهرکسازیها در کرانه باختری یا اخراج فلسطینیان از منطقه شیخ جراح و قدس شدهاند.
دکتر حنیف غفاری