یکی از اصولیترین اهداف انقلاب اسلامی ایران در سطح بینالمللی را باید «دفاع از حقوق مسلمانان» دانست. این مطلبی است که انقلابیون ایران از همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردهاند.
بر اساس تفکرات اولیه انقلاب اسلامی، جهان به دو قطب «دارالاسلام» و «دارالکفر» تقسیم میشود و ایران به منزله امالقری یا مرکز دارالاسلام است چرا که تنها کشوری در دنیای امروز است که توانسته حکومت اسلامی تاسیس کند و شریعت اسلامی را مبنای حاکمیت قرار دهد.
بنابراین، حکومت اسلامی تاسیس شده در ایران بهعنوان مرکزیت جهان اسلام، ملزم بهحمایت از نهضتهاییست که اسلامگرایان در هر نقطه از جهان به راه میاندازند و هدف از آنها خلاصی مسلمین از حکام جائر و تاسیس حکومت بر مبنای تعالیم اسلامی است.
این نوع نگاه انقلابی، مبتنی بر تفکر «وحدت جهان اسلام» است. در نگاه انقلابیون ایرانی، مسلمین به عنوان «امت واحده» شناخته میشدند و اختلافاتی نظیر اختلاف بین شیعه و سنی، عرب و عجم و ... در آن جایی نداشت.
با این وصف، حمایت از نهضتهای اسلامخواهانه در دستور کار انقلابیون ایرانی قرار گرفت و حتی انقلاب ایران منجر به شکلگیری نهضتهای اسلامخواهانه و آزادیخواهانه در دیگر نقاط خاورمیانه نیز شد.
با این حال، نهضتهای اسلامی در خاورمیانه نیز دارای تفاوتهایی با هم هستند. بنابراین همه یکدست و همگون نیستند و حتی برخی از آنها که ادعای اسلامخواهی دارند، در تقابل با انقلاب اسلامی ایران قرار میگیرند که جنبشهای سلفی عموما از این دست هستند.
در این یادداشت، نهضتهای اسلامی منطقه را به سه دسته تقسیم کرده و نسبت انقلاب اسلامی ایران را با هر یک مورد بررسی قرار میدهیم. دسته اول شامل جنبش اخوانالمسلمین است، دسته دوم شامل نهضتهای مقاومتی فلسطین و لبنان و دسته سوم شامل جریانات سلفی.
* اخوانالمسلمین
جریان اخوانالمسلمین که یکی از ریشهدارترین جریانات سیاسی اسلامگرا در جهان عرب است، در سال 1928 در مصر و توسط «حسن البنا» بنیان نهاده شده است.
تا قبل از آغاز موج بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه، این جریان که به بسیاری از کشورهای عربی نیز تسری یافته است، اپوزیسیون نظامهای پانعرب حاکم بر این کشورها محسوب میشد.
اخوانیها در بدو تاسیس خود بیشتر بر مبارزه مسلحانه تاکید داشتند اما به مرور به یک جریان سیاسی تبدیل شدند که مبارزات سیاسی را در دستور کار خود قرار داده و سعی داشتند با روشهای مسالمتآمیز به اهداف خود دست یابند.
بین انقلاب اسلامی ایران و جمهوری اسلامی به عنوان نظام سیاسی برآمده از این انقلاب و جنبش اخوانالمسلمین، هم نقاط اشتراکی وجود دارد و هم نقاط افتراق.
یکی از مهمترین اشتراکات بین جمهوری اسلامی ایران و اخوانالمسلمین وجود دشمنان مشترک است. رژیم صهیونیستی، پانعربیسم و ارتجاع عرب را باید سه دشمن مشترک انقلابیون ایران و اخوانیها دانست.
از دیگر اشتراکات دو طرف این انگاره است که جهان اسلام باید به ریشههای اصلی خود رجعت کند و با تکیه بر آموزههای اصیل اسلامی، جهل را از خود زدوده و به پیشرفت مادی و معنوی دست یابد.
اخوانالمسلمین نیز در ابتدا با توجه به ضدیت انقلاب ایران با اسرائیل و قطع روابط ایران و اسرائیل پس از انقلاب اسلامی ایران، به حمایت از این انقلاب پرداخت اما بعدها موضوعاتی بهوجود آمد که منجر به فراز و نشیبهایی در دیدگاههای اخوان نسب به ایران شد.
یکی از مهمترین این مسائل روابط دوستانه ایران و دولت سوریه بود که بین این دولت و اخوانالمسلمین سابقه کدورتهای طولانیمدت و حتی درگیری وجود دارد.
اخوانالمسلمین همچنین در دیدگاههای خود بعضا بیش از آنکه به فکر جهان اسلام باشد، به برخی مسائل اختلافی نظر دارد و از وضعیت اهل سنت در ایران ابراز نگرانی میکند در حالی که جمهوری اسلامی ایران برای مسلمین هویت واحد قائل است و سعی میکند دیدگاههای فرقهای را نفی کند.
با این حال، پس از موج بیداری اسلامی، جمهوری اسلامی ایران از اخوانالمسلمین در مصر حمایت کرده است و رئیسجمهور اخوانی این کشور نیز مورد حمایت معنوی ایران بوده است اما اختلافات بر سر بحران دو ساله اخیر سوریه، همچنان بر جای خود باقی است.
* مقاومت لبنان و فلسطین
یکی دیگر از جلوههای مهم نهضتهای اسلامی در جهان، مقاومت مردمی و اسلامی لبنان و فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست است. بیتردید میتوان گفت که این مقاومت بیش از هرچیز از انقلاب اسلامی ملت ایران نشات گرفته و جمهوری اسلامی ایران نیز هرگز حمایت خود را از این جریانات پنهان نکرده است.
حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی در فلسطین، اصلیترین نمادهای مقاومت در برابر اسرائیل محسوب میشوند.
بروز این مقاومت بهواقع ناشی از هویت جدیدی بود که انقلاب اسلامی ایران در خاورمیانه بهوجود آورد. هویتی که ناشی از تفکرات صدر اسلام است و بالاخص از قیام حضرت امام حسین (ع) علیه بنیامیه ناشی میشود.
یکی از نکات جالب در حمایت ایران از مقاومت فلسطین این است که فلسطینیها شیعه نیستند بلکه از اهل سنتاند و ایران با حمایت از مقاومت فلسطین نشان داده که در حمایت از نهضتهای اسلامی، فرقی میان شیعیان و اهل سنت قائل نیست.
* جریانات سلفی
یکی از جریاناتی که مدعیست برآمده از اسلام است، جریان سلفی است که طی سالهای اخیر تعداد جریانات مزبور نیز رو به توسعه بوده است.
هرچند گروههای متعدد سلفی در سطح منطقه و جهان در حال فعالیت هستند اما این گروهها بیشتر با نام «القاعده» مشهور شدهاند. این جریان مدعی است که در ماجرای مشکوک حمله به برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در یازدهم سپتامبر نقش داشته است.
ریشه تفکرات این گروهها، به تعالیم «ابن تیمیه» بازمیگردد. ابن تیمیه برای سلفیها به واقع نقطه انفکاک از سایر مسلمین است. تفکرات ابن تیمیه باعث شده است تا سلفیها بسیاری از فرق اسلامی حتی از بین اهل سنت را تکفیر کنند. از این روست که به نام تکفیری شناخته میشوند.
سلفیها بهطور کلی به سه دسته تقسیم میشوند. «سلفیهای سنتی» در دستگاه حکومت آلسعود جا داشته و بیشتر در وزارت امر به معروف و نهی از منکر، هیات «کبار العلما» و مراکز مذهبی این رژیم مشاهده میشوند. این دسته از سلفیها در واقع فرزندان «محمد بن عبدالوهاب» هستند که بنیانگذار وهابیت است و به خاندان «آل شیخ» مشهورند.
«سلفیهای علمگرا» بیشتر به مطالعه متون دینی و ارائه تفاسیر خاص از آنها مشغولاند. اینگونه سلفیها در محافل علمی اهل سنت در حاشیه خلیج فارس به چشم میخورند.
سومین دسته که معروفترین دسته هستند، «سلفیهای جهادی» هستند که اصولا بر اساس تعالیم ابن تیمیه، به کشتار کسانی اشتغال دارند که کافر یا مشرک میپندارند. اعضای بدنه این گروهها عموما از اقشار محروم کشورهای عربی، افغانستان و پاکستان هستند که با انواع سختیها در زندگی خود مواجه بوده و از کسب آگاهیهای لازم عاجز بودهاند و به راحتی جذب تفکرات سلفی و سخنرانیهای جالب آنها میشوند.
اسامه بن لادن که چندی پیش به دست نیروهای آمریکایی در پاکستان کشته شد در کنار شخصیتهایی چون ایمن الظواهری، به نماد این جریانات تبدیل شده است.
بدیهی است که دیدگاه سلفیها نمیتواند با دیدگاه انقلاب اسلامی ایران سازگار تلقی شود. سلفیها نهتنها بر افکار تفرقهآمیز تاکید میکنند که مورد تایید اندیشههای انقلاب اسلامی نیست، بلکه دست به کشتار انسانهای بیگناه میزنند که هیچ عقل سلیمی نمیتواند آن را تایید کند.
فجایعی که سلفیها با بمبگذاران انتحاری خود که با وعده دروغین حوریهای بهشتی به استخدام درمیآیند در کشورهایی چون پاکستان، عراق، سوریه و افغانستان آفریدهاند، قابل تایید نیست.
گروههای سلفی بعضا برای تحریک اعضای خود به انجام اقدامات متهورانه از ابزارهای نامشروع نظیر مشروبات الکلی هم بهره میبرند و در عین حال خود را مسلمان میخوانند.
بنابراین، انقلاب اسلامی ایران نهتنها با سلفیها که به دروغ ادعای اسلامگرایی میکنند همراهی نمیکند، بلکه در تقابل با آنها قرار میگیرد.
* جمعبندی
انقلاب اسلامی ایران در چارچوب حمایت از منافع مسلمین، همواره حامی نهضتهای اسلامی بوده و هست که نماد عینی آن حمایت از مقابله ملتهای لبنان و فلسطین با اشغالگری رژیم صهیونیستی است.
البته این بدان معنا نیست که هر گروهی که ادعای اسلامگرایی کند، مورد حمایت اندیشههای برآمده از انقلاب ملت ایران قرار میگیرد. گروههایی نظیر سلفیها که به نام اسلام دست به جنایت زده و به تفرقه بین مسلمانان دامن میزنند، مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران نیستند.
در نگاه جمهوری اسلامی ایران به نهضتهای اسلامی، تفکر وحدت جهان اسلام مطرح است و بنابراین، تفاوتی بین شیعه و سنی و عرب و عجم در حمایت از نهضتهای اسلامی آزادیبخش وجود ندارد.