امام خامنهای در دیدار اخیر خود با بانوان، مطالبِ فوق العاده راهبردی، مبنایی و مهمی را پیرامون جایگاه و حقوق زن از نظر اسلام و غرب بیان نمودند که امیدواریم فعالانِ عرصهی بانوان و نخبگانِ اهل اندیشه و قلم، با توجه و تکیه بر این مطالب مهم و راهبردی، از موضعِ دفاعی بیرون آمده و عَلَم مطالبهی حقوق زنان از غرب را به دست گرفته و دفاعِ تمام عیار خود از حقوق زن و زنانگی را از این تمدن زن ستیز و انسان ستیز مطالبه کنند.
سالهاست تمدنِ رو به انحطاط غرب که بر روی مدارِ ظلم و خون میلیونها انسانِ بی گناه و مظلوم بنا شده است، ادعاهای واهی و سراسر دروغی را پیرامون مسئله زن در اسلام و به تبع ایران مطرح میکند و اسلام را به زعم خود متهم به عدم رعایت حقوق زنان مینماید!! این ادعای مضحک و سراسر دروغ در حالی مطرح میشود که زن در تفکر غربِ مدرن، صرفاً در جایگاهِ یک کالای جنسی و بلکه در صفِ موجودی در خدمتِ لذت مردان است.
با توجه به همین مطلب، امام خامنهای در دیدار اخیر خود با بانوان، مطالبِ فوق العاده راهبردی، مبنایی و مهمی را پیرامون جایگاه و حقوق زن از نظر اسلام و غرب بیان نمودند که امیدواریم فعالانِ عرصهی بانوان و نخبگانِ اهل اندیشه و قلم، با توجه و تکیه بر این مطالب مهم و راهبردی، از موضعِ دفاعی بیرون آمده و عَلَم مطالبهی حقوق زنان از غرب را به دست گرفته و دفاعِ تمام عیار خود از حقوق زن و زنانگی را از این تمدن زن ستیز و انسان ستیز مطالبه کنند. به جرات میتوان گفت فصل الخطاب بیانات امام در سخنرانی استراتژیک اخیر این جمله باشد که فرمودند:
((من این را به شما دختران دانشور ایران که اینجا حضور دارید و همهی کسانی که این صحبتها را میشنوند بگویم که در مسئلهی زن، موضع ما در قبال مدّعیان ریاکار غربی، موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست.))
تفصیل این فرمایشِ به غایت حکیمانه، بسیار مفصل است؛ لکن، مجمل بیان این است که مبانیِ غربِ مدرنِ به ظاهر متمدن، اما در حقیقت متوحش، توسطِ مردانِ به ظاهر اندیشمندِ در حقیقت شهوترانی بنا شده است که انسان و جهان را تماماً ماده و مادی میپندارند و زندگی انسانی را نیز بر مبنای سه اصلِ اساسیِ قدرت، سرمایه و لذت بنا نمودهاند. در ایدئولوژیِ منحوس و متزلزل لیبرالیزم، تمام تلاشِ انسانِ مدرنِ غربی این است که بتواند در این تثلیثِ منحوس کسب سرمایه کند، سپس با سرمایه به قدرت دست یافته و در نهایت بتواند با این سرمایه و قدرت به کامجویی و لذت بپردازد. زن اما در این هندسه شوم، صرفاً در جایگاه یک کالای جنسی در خدمت مرد است. به این معنا که این تفکرِ مرد سالار، با مردود دانستنِ تمامِ احساسات و عواطف و لطایفِ زن، صرفاً او را موجودی در جهت بهرهبرداری جنسی دانسته که باید هر روز با رنگ و لعابی تازه و مُدی جدید خود را بیاراید، تا باب میل مردان شده و ایشان از او لذت بیشتری را ببرند. جریانِ فمنیسم که به ظاهر در راستای حقوق پایمال شدهی زنان در دنیای حقوق کُشِ غربِ مدرن بنا گردید، دقیقا با ادعای مقابله با همین تفکرِ غربی به میدان آمد؛ اما باز هم در پشتِ پردهی این جریانِ به ظاهر طرفدارِ حقوقِ زن، مردانِ شهوتپرستی قرار داشتند که با تئوریزه کردنِ مبانیِ شهوتمحورانهی خود در راستای طردِ تفاوتهای ذاتیِ و الهی و مکملِ میان زنان و مردان، به دنبالِ عریان کردنِ هر چه بیشتر و بهرهجویی هر چه تمامتر از زن بودند.
نوینسنده: کارگروه پژوهشی رهجویان