به گزارش
اسلام تایمز، بشار اسد پنجشنبه ۳۰ شهریور پس از ۱۹ سال وارد چین شد و با حضور در شهر «هانگژو» در حاشیه بازیهای آسیایی با «شی جین پینگ» دیدار کرد؛ سفر و دیداری که آغاز مرحلهای مهم و به تأکید طرفین «سرنوشتساز» در روابط 2 کشور قلمداد میشود. این سفر در شرایطی انجام شد که سوریه وضعیت باثباتتری از لحاظ سیاسی و امنیتی در داخل دارد و در حال بازیابی جایگاه منطقهای خود است.
دمشق اردیبهشت گذشته پس از ۱۲ سال به اتحادیه عرب بازگشت و اکنون تلاش دارد با تقویت رابطه خود با پکن، وضعیت اقتصادی و سیاسی و سرزمینی خود را بهبود ببخشد.
همزمان رقابتهای ژئوپلیتیک میان چین و آمریکا نیز تشدید شده و به نظر میرسد چین، سوریه را عرصه دیگری برای رقابت با آمریکا میداند.
در دیدار میان بشار اسد و شی جین پینگ، طرفین سند «توافق شراکت راهبردی» میان 2 کشور را امضا کردند. به گفته تلویزیون رسمی سوریه، 2 رئیسجمهور همچنین 3 سند همکاری امضا کردند؛ سند اول شامل همکاری اقتصادی میان 2 کشور، سند دوم یادداشتتفاهم در حوزه تبادل تجربیات و همکاری برای توسعه اقتصادی و سند سوم، یادداشتتفاهم درباره همکاری در چارچوب پروژه «ابتکار کمربند و جاده» است. بنابراین ماهیت سفر بیش از هر چیز «اقتصادی» است و به نظر میرسد 2 کشور دلایل خوبی برای همکاری اقتصادی و توسعه روابط دارند؛ همکاریای که میوههای سیاسی و امنیتی قابل توجهی برای سوریه و چین به همراه دارد و به نوشته روزنامه لوموند فرانسه، سفر اسد به چین یک «موفقیت دیپلماتیک» برای سوریه به شمار میرود.
اما درباره رویکرد چین در قبال سوریه باید گفت پکن هر چند در تمام طول بحران سوریه، حمایت سیاسی خود از دمشق را دریغ نکرد و از 4 اکتبر ۲۰۱۱ تا ۱۰ جولای ۲۰۲۰ در مجموع ۹ بار به همراه روسیه قطعنامههای شورای امنیت علیه سوریه را وتو کرد اما هرگز مانند جمهوری اسلامی ایران و روسیه خود را درگیر سوریه نکرد و حمایت نظامی، امنیتی یا اقتصادی ویژهای به عمل نیاورد. نکته اینکه سفر وزیر خارجه چین در سال ۲۰۲۱ به دمشق نیز پس از آن انجام شد که دولت سوریه اثبات کرد ماندنی است و تمام طرحها و نقشهها برای براندازی شکست خورده است.
پیش از آن دولت بشار اسد بارها درخواست کمک برای بازسازی سوریه را داشت اما چینیها تمایل زیادی برای مشارکت نداشتند ولی آن سفر نشان داد چین از ثبات امنیتی و تا حدودی سیاسی در سوریه اطمینان حاصل کرده و به دنبال این است از این ثبات استفاده کند و نفوذ اقتصادی خود را گسترش دهد.
سیاست خارجی چین نیز بر اصل اقتصاد استوار است و این نکته در قبال سوریه نیز صدق میکند به طوری که پکن در شرایط فعلی به دنبال نقد کردن حمایتهای سیاسی خود از سوریه است و اگرچه ایران و روسیه به صورت همهجانبه از سوریه حمایت کردند اما چین با توجه به ظرفیتهای اقتصادی بالایی که دارد، در حوزه اقتصادی قویتر میتواند وارد شود. « ابتکار کمربند و جاده» یا همان «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» راهبرد اصلی دولتمردان پکن برای توسعه قلمداد میشود و شامل توسعه زیرساختها و سرمایهگذاری در ۱۵۲ کشور و سازمان بینالمللی در آسیا، خاورمیانه، اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین میشود که آن را به بزرگترین پروژه تاریخ بشر تبدیل کرده است.
یک مسیر اصلی از این پروژه از سوریه عبور کرده و به دریای مدیترانه میرسد. این پروژه در سوریه، به معنای سرریز حجم قابل توجهی از سرمایه و فرصت شغلی است، چیزی که سوریه جنگزده به آن نیاز فوری و شدید دارد. دمشق ژانویه سال گذشته به این کریدور پیوست؛ دولتی که بخش عظیمی از منابع درآمدیاش یعنی گردشگری، صادرات غلات و مرکبات و نفت را از دست داده و چشم امید به کریدوری بسته که قرار است با خود روند بازسازی را تسریع ببخشد. از سوی دیگر، کریدور در شرایط کنونی بینالمللی چیزی فراتر از جاده یا ریل یا خطوط دریایی است و معنا و مفهوم نفوذ ژئوپلیتیک به خود گرفته، به همین دلیل است که آمریکا در نشست اخیر «جی۲۰» در هند، از کریدور هند به اروپا رونمایی کرد تا به زعم خود کریدور راه ابریشم چین را تحتالشعاع قرار دهد.
چین نشان داده است تا حد ممکن خود را از تنشهای سیاسی و امنیتی دور نگه میدارد و تمرکز خود را بر نفوذ اقتصادی و کسب سود اقتصادی قرار داده است، اصول این کار نیز پرهیز از تنشزایی و تلاش برای آرام کردن تنشهاست اما رفتار آمریکا بخوبی نشان میدهد واشنگتن تلاش دارد همچون یک سنت سیاسی، تقابل و تنش را به پکن تحمیل کند؛ چه در بحران تایوان که تلاش میکند مقامات تایپه را همچون کییف به ابزار دست خود تبدیل کند و چه طرحهای اقتصادی که صراحتا برای تقابل با چین مطرح شده است.
در سوریه نیز شرایط به همین قرار است، کریدور کمربند و جاده در سوریه، از اتوبان «ام-۴» خواهد گذشت؛ اتوبانی که از مرز عراق در استان الحسکه آغاز شده و به لاذقیه ختم میشود اما در بخش الحسکه، رقه و شمال حلب، دولت سوریه کنترل کمتری بر این بزرگراه دارد و بویژه در استان الحسکه، این گشتیهای آمریکا هستند که مدام در آن رفت و آمد میکنند، هرچند برخی مواقع خودروهای ارتش روسیه و سوریه نیز به طور مشترک اقدام به گشتزنی در این بزرگراه میکنند، بنابراین آمریکا میتواند مانعی اساسی در مسیر کریدور کمربند و جاده در بخش سوریه باشد.
از سوی دیگر تلاشهای چین برای افزایش نفوذ خود در غرب آسیا، بسیار مرتبط با سیاست آمریکاست به طوری که با کمرنگ شدن حضور آمریکا، چین آماده است جای این کشور را در هر سطحی بگیرد. کاهش حضور نیروهای آمریکا در غرب آسیا فرصت بسیار خوبی برای چین است که در این منطقه نفوذ خود را افزایش دهد. کشورهای عربی از امارات گرفته تا عربستان سعودی و مصر و عراق نیز پذیرای سرمایهگذاریهای هنگفت چینیها شدهاند تا با تنوعبخشی به اقتصاد خود، از میزان وابستگی به غرب بکاهند. آمریکاییها هم به این مساله واقفند اما راهبرد آنها این است که چین را در شرق مهار کنند. نکته دیگر اینکه چین در حالی قصد ورود به سوریه برای فعالیتهای اقتصادی را دارد که تحریمهای آمریکا درباره سوریه موسوم به «سزار» همچنان پابرجاست، بدین معنا که هر شرکتی که بخواهد با دولت سوریه همکاری اقتصادی داشته باشد، از سوی واشنگتن جریمه خواهد شد اما چین با ورود به عرصه اقتصادی سوریه مسیر بیاعتنایی و متقابلا تضعیف آمریکا را در پیش گرفته است. اندیشکده الما در اسرائیل هم در گزارشی نوشت: چین قصد دارد با همکاریای که با دولت سوریه دارد، تحریمهای این کشور را شبیه ایران دور بزند و با اتحاد سهجانبه بین ایران، سوریه و چین این تحریمها دور زده شود. شی جینپینگ، رئیسجمهور چین روز جمعه در گفتوگویی بیسابقه با رئیسجمهور سوریه از کشورهای غربی خواست تحریمها علیه سوریه را لغو کنند و پیشنهاد کمک چین در بازسازی کشور جنگزده سوریه را مطرح کرد.