۰
دوشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۴۴

دستگاه امنیت «داخلی» آمریکا چگونه با مردم خود برخورد می کند

دستگاه امنیت «داخلی» آمریکا چگونه با مردم خود برخورد می کند
اداره امنیت داخلی آمریکا (DHS) که پس از حملات «تروریستی» 11 سپتامبرتوسط باند نومحافظه کاران جورج دبلیو. بوش برای« محافظت» از «سرزمین» آمریکا و حفظ جان و مال شهروندان آمریکایی تاسیس شد، بار دیگر نشان داد علی رغم دروغهایی که در ده سال گذشته شنیده و از آنها به ستوه آمده ایم، ابداًٌ برای محافظت از شهروندان آمریکا تاسیس نشده است.

این اداره برای محافظت از فرهنگ فساد واشنگتن و جنایتکارانی که در خدمت آن هستند ایجاد شده است: خشونتی که بر علیه شهروندان حاضر در جنبش اشغال وال استریت (OWS) اعمال می شود تنها توسط این اداره و به نفع اربابان فاسد آن طراحی و سازماندهی می شود:
وحشیگری بی سابقه پلیس که در خلال چند هفته گذشته برعلیه اعتراضات مسالمت آمیز معترضین جنبش اشغال وال استریت در شهرهای مختلف این کشور شاهد بودیم، همگی توسط اداره امینت داخلی آمریکا طراحی و سازماندهی شده اند.

به صورت یک پیرزن 84 ساله اسپری فلفل پاشیده شد، یک افسر بازنشسته پلیس دستگیر شد، آنقدر به صورت دانشجویان دانشگاه دیویس اسپری های فلفل نظامی پاشیده شد که انگار آب روی آنها پاشیده شده بود:

مردم با باتون مورد ضرب و شتم قرار گرفته و روی زمین کشانده شدند، سر سربازان قدیمی با قوطی های گاز اشک آور مورد هدف قرار گرفت.
همه این کارها توسط اداره امنیت داخلی طراحی و سازماندهی شدند. تاکنون خشونت مورد حمایت این اداره برعلیه اعتراضات مسالمت آمیز تنها یک قربانی داشته است : این قربانی فرزند یک زن حامله بود که نیروی پلیس به صورت او اسپری فلفل پاشید و او را مورد ضرب و شتم قرارداد؛ این نیروها از مالیاتی که طبقه کارگر آمریکا می پردازد حقوق می گیرند.

واژه «امنیت داخلی» یک واژه صهیونیستی به نظر می رسد، زیرا واقعاً همین طور است. همانطور که ماکس بلومنتال خاطر نشان کرده است آمریکا از اسرائیلی شدن امنیت داخلی خود لطمه دیده است:
طبق گزارش مجله پلیس « عوامل اجرای قانون به منظور مقابله با معترضین جنبش اشغال در شمال کالیفرنیا در برنامه دفاع شهری برای افزایش همکاری گروهی موثر شرکت می کنند».
دولت فدرال با عوامل محلی اجرای قانون همکاری نزدیک دارد.

یامام ،واحد پلیس مرزی اسرائیل، که ادعا می کند در عملیات «ضد تروریستی» تخصص دارد، به خاطر ترورهای غیر قانونی رهبران مبارز فلسطین بسیار معروف است و پیشینه ای طولانی از سرکوب و سوء استفاده در نوار غزه و کرانه غربی دارد که به طور غیر قانونی تحت اشغال اسرائیل است.
اسرائیلی شدن امنیت داخلی آمریکا در تمام سطوح اعمال قانون و حوزه هایی که باید افشا شوند روی داده است.
تبانی و همکاری پلیس آمریکا و رژیم صهیونیستی تنها ظاهر قضیه است.

فرهنگ فساد واشنگتن از حملات یازده سپتامبر که سازمان سیا و موصاد در تمام آنها دست داشته اند، به طور کامل سود برده است. بخشی از مباحث و گقتگوهای کشور آمریکا در سطح ملی باید این واقعیت باشد که اسرائیل از همان آغاز شکل گیری از حقوق بشر سوء استفاده کرده است و آمریکا نیز عیناً همین کار را می کند.
 
لابی اسرائیلی آمریکا از حوادث 11 سپتامبر به نفع خود سوء استفاده کرد.اسرائیلی شدن اعمال قانون در آمریکا تاکنون به تشدید خشونت پلیس بر علیه اعتراضات مسالمت آمیز معترضین آمریکا، مجرمین عادی و «تروریستها» شده است که بسیاری از آنها توسط اف.بی. آی و سیا به وجود آمده اند.

گزارش آقای بلومنتال دیدی افشاگرانه
و گویا از اسرائیلی شدن امنیت داخلی آمریکا اراده می دهد:
پس از دستگیری و در برخی موارد ضرب و شتم خبرنگاران و روزنامه نگارانی که اعتراضات جنبش اشغال وال استریت را پوشش خبری می دادند، افکار عمومی آمریکا شاهد شهرداران بیش از حد متعصبی بود که تلاش می کردند این جنبش مسالمت آمیز را متوقف کنند.
اما پس از اینکه اتحادیه ملی روزنامه نگاران و کمیته دفاع از روزنامه نگاران یک درخواست برای قانون آزادی اطلاعات را منتشر کرد تا مشارکت دولت فدرال با عوامل محلی اجرای قانون که معلوم شد هدفشان روزنامه نگاران بوده است، مورد بررسی قرار بگیرد، روشن شد که دولت فدرال با این عوامل همکاری بسیار نزدیکی داشته است:

حاکیمت قانون باید در مورد دولت فدرال نیز اعمال شود

زمانیکه پلیس نیویورک درحین حمله وحشیانه به معترضین با روزنامه نگارانی که اعتراضات را پوشش خبری می دادند وحشیانه برخورد کرد و آنان را به بازداشت شدن تهدید نمود، معلوم شد که اولین بند قانون اساسی آمریکا نقض شده است زیرا پلیس به دورغ به مطبوعات گفته بود که «فیلم برداری در پیاده رو ممنوع است».

یک قاضی دادگاه عالی نیویورک و اعضای شورای شهر نیوریورک توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
در شهر برکلی آقای رابرت هاس، یکی از شاعران بزرگ آمریکا، با باتون مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
اقدامات وحشتناک پلیس در بسیاری از شهرهای اشغال شده زمانی منفورتر شد که شرکت اداره امنیت داخلی در همایش شهرداران 18 شهر و آموزش آنان در «نحوه سرکوب» معترضین جنبش اشغال» برملا شد: قانون اساسی آمریکا و نظام حکومتی ما ایجاد نیروی پلیس تحت نظارت دولت فدرال و مداخله دولت فدرال یا ارتش در برقراری صلح و امنیت شهری را علناً منع کرده است.

اما همانطور که از زمان انتصاب دولت بوش به ریاست جمهوری آمریکا در سال 2000 شاهد بوده ایم، حاکمیت قانون در مورد دولت فدرال مصداق ندارد و مقامات این دولت تنها کسانی هستند که تمام قوانین را نقض می کنند و جنایان متعددی را بر علیه مردم آمریکا مرتکب می شوند.

با تشدید سرکوب وحشیانه اعتراضات مسالمت آمیز معترضین و اقدام به طراحی و اجرای یک طرح 850 میلیون دلاری برای تحریک و شوراندن مردم بر علیه جنبش اشغال وال استریت، کاملاً روشن شد که این حمله مشترک به جنبش اشغال وال استریت در بالاترین سطوح ملی طراحی و سازماندهی می شود.

تحولات و رفت و آمدهای زیاد بین کنگره و گروههای لابی

بنابراین، باید پرسید که چرا جنبش مسالمت آمیز اشغال وال استریت به این روشهای وحشیانه سرکوب توسط دولت فدرال منجر شد؟ زیرا این جنبش، علی رغم دروغهای صاحب نظران خبره در رسانه های خود فروخته و وابسته به شرکتهای بزرگ ، خواستار خارج شدن ثروت از سیاست و اصلاح نظام بانکی فاسد برای ممانعت از کلاهبرداری و سوء استفاده است که به تروریسم مالی بر علیه مردم آمریکا در خلال چند دهه گذشته منجر شده است.

همچنین این جنبش خواستار متوقف شدن معاملات تجاری با سوء استفاده از اطلاعات محرمانه است که کنگره همواره در آن دست داشته و در این ضمن مردم آمریکا را که مدعی خدمت به آنان است گول زده است.

ببینید که فرهنگ فساد واشنگتن چگونه پس از کسب قدرت بسیاری از اعضای کنگره را ثروتمند کرده است.
این امر تصادفی نیست، بلکه یک خیانت سیاسی به دقت برنامه ریزی شده است که آمریکا را به موقعیتی که اکنون دارد دچار کرده است.
وقتی این موجودات حاضر در کنگره دوره نمایندگیشان
به اتمام برسد و این مقام را کنار بگذارند، برای شرکتها و موسسات لابی که در زمان نمایندگی کنکره مالک آنها بودند، کار خواهند کرد.

دروغها، جهل، و بی اعتنایی جمهوریخواهان و دموکراتها سرتاسر شبکه های خبری را فرا گرفته است زیرا صاحب نظران خبره در رسانه های خود فروخته و وابسته به شرکتهای بزرگ به جای رسوا کردن آنان و بیان حقیقت، از آنها حمایت می کنند:
مردم آمریکا از فرهنگ فساد واشنگتن به ستوه آمده اند، و واشنگتن مردم صلح طلب آمریکا را زیر پای خود خرد کرده است.
اداره امنیت داخلی نمی تواند به سرکوب وحشیانه و ضرب و شتم شدید مردم اقدام کند مگر اینکه فردی در رأس قدرت در واشنگتن چنین دستوری داده باشد.
برای شرکت اداره امنیت داخلی در کنفرانس ویدئویی با شهرداران 18 شهر و آموزش روشهای «سرکوب این جنبش» به آنها، قطعاً کاخ سفید تحت فرمان اوباما نقش داشته است.

در واقع، رئیس جمهور آمریکا به اداره امنیت داخلی دستور داده بود معترضین حاضر در اعتراضات مسالمت آمیز و خبرنگارانی که این اعتراضات را پوشش خبری می دادند، آزار و اذیت کرده و به آنها هتاکی کنند.
اگر این حوادث را در کنار هم قرار دهید دروغ پردازی و فریب، آشکار می شود.

جنبش اشغال وال استریت شدیداً تحت نظر است و در برخی از شهرها تعدادی از عناصر نفوذی که توسط عوامل فدرال استخدام شده اند در این جنبش رخنه کرده اند.
هدف این عناصر نفوذی دروغ پراکنی و تحریک معترضین مسالمت جو به خشونت و زیر پا گذاشتن قانون است.
این عناصر نفوذی خواسته های خود از معترضین را به خوبی می دانند و برنامه هایی را برای بی اعتبار کردن آنها طراحی کرده اند، اما در اکثر موارد ناموفق بوده اند.
این عناصر با فرهنگ فساد واشنگتن مرتبط هستند و به خاطر اقدامات خود برای اخلال غیر قانونی و گمراه کردن جنبشها و اعتراضات ثروتمند شده اند.

زمانی که این حوادث را در کنار هم قرار دهیم به وضوح متوجه خواهیم شد که فرهنگ فساد واشنگتن – که در این مورد تحت رهبری اداره امنیت داخلی است- مملو از افراد دروغگو، عوام فریب و احمق است ؛و تحت سلطه پول شویانی است که راه سرکوب خشونت بار اعتراضات مسالمت آمیز را بر گزیده اند.
معترضین تا کنون روش مسالمت آمیز خود را حفظ کرده اند. زمانیکه شهروندان آمریکایی به کلاهبرداری و طمعی که به طور غیر قانونی زندگی آنها را دچار مخاطره کرده است اعتراض می کنند، واشنگتن همانند تروریستها با آنان برخورد می کند.
فساد موجود در واشنگتن باعث ایجاد یک جنبش ملی شده است که به این زودیها به پایان نخواهد رسید
موافقان و مخالفان جنبش اشغال وال استریت در میان مردم به چشم می خورند. در یک نظام «دموکراتیک» هر فردی حق دارد آزادانه بیندیشد و سخن بگوید. اما پس از حوادث 11 سپتامبر، تعریف آمریکا از دموکراسی شدیداً تغییر کرد و معلوم شد که در آن روز سرنوشت ساز، نومحافظه کاران باند بوش فقط هواپیماها را نربوده بودند.
اگر مردم از «جنگ بر علیه تروریسم» حمایت نکنند میهن پرست نیستند، صرف نظر از اینکه این جنگ تا چه اندازه غیر قانونی و غیر اخلاقی است.

شعبه جدیدی از دولت از خاکسترهای حادثه 11 سپتامبر به وجود آمد که هدف آن ترساندن و فریب مردم آمریکا برای قبول چاپلوسانه دروغها و تبلیغات جعلی بود که به خورد آنها داده می شد.

ایجاد یک دولت پلیسی غیر قانونی این جنبش در حال گسترش را متوقف نخواهد کرد بلکه تنها آن را بارور خواهد نمود.
مولف : بیل لیندر
کد مطلب : ۱۲۱۵۲۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما