۰
يکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۴۷
با تشریح شکست مفتضحانه آمریکا در عراق و تبیین رسالت آینده امت اسلام؛

السفیر: شکست آمریکا در اشغال عراق تلخ‌تر از شکست صهیونیست‌ها در لبنان بود

السفیر: شکست آمریکا در اشغال عراق تلخ‌تر از شکست صهیونیست‌ها در لبنان بود
 روزنامه لبنانی السفیر در مقاله ای به قلم عفیف النابلسی به بررسی خروج اشغالگران آمریکایی از عراق پرداخته و تاکید می کند که از امروز می توان گفت که آمریکا در عراق شکست خورده است و به صورت ذلیلانه و خفت آمیزی از این کشور خارج شده است، درست همانگونه که از کشورهای اشغال شده دیگر نیز خارج شده بود و نتوانست در آنها دوام بیاورد.

السفیر علت دوام نیاوردن آمریکا در این کشورها را در این نکته میداند که ملت های آنها بندگی و ظلم را نمی خواهند و نمی خواهند که کشورشان به پناهگاه امن و راحت و آرامش برای مبارزان تبدیل شود.

ملت عراق بعد از جهاد سخت و تجربه های پیچیده و دردناک خود و بعد از فرسایش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امروز از دستاوردی که کسب کرده به خود افتخار می کند، دشمنان متواری شده اند و این کشور همچنان باقی مانده و به آینده خود با عزت و اعتماد به نفس نگاه می کند. این کشور در خاک خود بزرگترین شکست را به ارتش آمریکا تحمیل کرد و بعد از سالها آنها را در باتلاقی از سرخوردگی و شکست فرو برد، این در حالی است که ارتش آمریکا گمان می کرد، شکست ناپذیر است.

اهداف آمریکا از اشغال عراق

موضوع شکست اشغالگری آمریکا در عراق موضوع ساده ای نیست، ارتش آمریکا در عراق تمام توان خود را برای ترور و استفاده از خشونت و زور انجام داد و از سلاح های ممنوعه برای تحقق اهداف خود در تسلط بر این کشور استفاده کند تا شاید بتواند بر منابع نفتی خلیج فارس تسلط پیدا کرده و این روند تسلط را از عراق آغاز کند، او می خواست همچنین با ایران و سوریه و حرکت های مقاومت در منطقه نیز مقابله کند و از اسرائیل نیز حمایت کرده و برتری دائم آن را با تسلط خود بر عراق تضمین کند.

کاخ سفید همچنین می خواست با استقرار در منطقه از جهان باج خواهی کند و ثبات و اقتصاد آن را در دست گرفته و نقشه منطقه را بر اساس پروژه ای ترسیم کند که آن را خاورمیانه جدید نامیده بود، این پروژه عمدتا مبتنی بر ادامه اشغالگری در عراق بود.

پروژه های آمریکا در منطقه با خروج از عراق شکست خورد

با این حال با عقب نشینی آمریکا از عراق تمام این پروژه ها به شکست انجامید و تحولات روندی معکوس به خود گرفت، در این حالت منابع نفت دیگر در اختیار آمریکا نخواهد بود و ایران و مقاومت سوریه نیز در موضع قدرت و ابتکار عمل خود قرار دارند، رژیم صهیونیستی نیز روز به روز منزوی تر می شود و نسبت به آینده خود ترس بیشتری را به خود می بیند، از سوی دیگر جهان نیز در اقتصاد و ثبات خود دیگر مدیون و گروگان آمریکا نیست و آمریکا نمی تواند از کشورها به این بهانه باج خواهی کند.

طرح خاورمیانه نیز با وجود اینکه شکل جدیدی به خود خواهد گرفت، اما این شکل بر اساس دیدگاهی که آمریکا برای آن ترسیم کرده بود، نیست. این در حالی است که آمریکا هیچ کدام از این اتفاقات را پیش بینی نمی کرد و خودکامگی این کشور مانع می شد که درک درستی از آینده واقعی این کشور داشته باشد.

این مقاله می افزاید: همان اندازه که شکست اسرائیل در اشغال لبنان در سالهای 2000 و 2006 برای اسرائیلی ها سخت بود و نقطه عطفی در تاریخ متغیرات منطقه و جهان به شمار می رود، به همین نسبت و شاید بیشتر شکست آمریکا در اشغال عراق و خروج آنها از این کشور برای آمریکاییها سخت است و نقطه عطفی تاریخی و استراتژیک در منطقه به شمار می رود، این اتفاق آثار مثبت بی شماری بر منطقه در مرحله آینده آن خواهد داشت.

پایان اشغال عراق دستاورد محور مقاومت در منطقه بود

السفیر در ادامه گزارش خود به مسایلی در این زمینه اشاره کرده و چند نکته در این زمینه مطرح می کند:

اول: گزینه مقاومت در منطقه پیشرفت و دستاورد جدیدی را به دست آورده است، این موضوع از متغیرات عراق نیز قابل مشاهده است، مقاومت توانست انقلابی را در زمینه بیداری وجدان عربی و اسلامی ایجاد کند، این بیداری بیش از آن چیزی است که ما امروزه شاهد آن هستیم، همین بیداری بود که یکی از مقدمات شکست های اسرائیل را در لبنان رقم زد، شکست اشغالگری آمریکا در عراق نیز در همین راستاست و پیامدهای خاص خود را خواهد داشت و تاثیراتی در سطوح و ابعاد تحولات آینده منطقه ایجاد خواهد کرد.

توجه به وحدت، اصل ضروری مردم عراق و منطقه

دوم: ملت عراق باید مراقب پیامدهای اشغالگری آمریکا باشد و در مقابل هر واکنشی که در قبال این شکست از سوی آمریکا صادر خواهد شد، بایستد تا بتواند عراق را یکپارچه و عاری از آلودگی های طایفه ای و مذهبی و منطقه ای کند و کشور را از فضای تفرقه آمیز جدا کند، چرا که تفرقه خطری علیه جوامع مشترک عراق و فرهنگ و اصالت این کشور به شمار می رود.

موفقیت سران عراق نیز در بازگرداندن وحدت به میان مردم و موفقیت آن در تعطیل کردن پروژه های تفرقه افکنانه و ایجاد شکاف داخلی، تاثیرات مثبتی در کشورهای منطقه و واقعیت دینی و اجتماعی آنها خواهد داشت، کشورهایی که می بینیم آنها نیز به سوی ایجاد شکاف و تفرقه داخلی کشیده می شوند.

دیکتاتوری رژیم‌های عربی و توطئه های خارجی عامل مصیبت های منطقه

سوم: مصیبت هایی که جهان عرب در دهه های گذشته به خود دیده است، بخش اساسی از تاریخ آن است که نتیجه سیاست های سرکوب و قلع و قمع و استبداد و خودکامگی است، در این کشورها هیچ نشانی از آزادی و عدالت و اقتصاد درست و ثبات اجتماعی و اعتماد به نفس در میان مردم و تغییر و تبادل در میان دولت ها وجود ندارد، بلکه واقعیت کلی در این کشورها مبتنی بر تسلیم کردن و خوار کردن ملت ها و ساکت کردن آنها از راه تطمیع و تهدید است، عامل دیگری که باعث این مصیبت ها شد، اجازه دادن به دسیسه های غربی برای نفوذ در افکار رهبران و روسای کشورهای عربی است و به این ترتیب بود که این کشورها به صورت جدا از هم به سر می برند، لذا در این مرحله جدید باید از افتادن در این دور باطل بر حذر بود، چرا که بیرون آمدن از این دور جانفشانی های زیاد و سالهای طولانی را نیاز دارد.

خط اسلام اصیل هرگز با خط آمریکایی تناسب ندارد

چهارم: برخی از اجتهاداتی که از برخی جریان های اسلامی در جهان عرب صادر می‌شود، نشان می دهد که آنها در راستای پذیرش ائتلاف با آمریکا برای رسیدن به قدرت در میان ملت خود و تقویت موقعیت های معین برای خود در روند خیزش عمومی جهان عرب حرکت می کنند.

ما از این اقدام بیزاری می کنیم و معتقدیم که خط اصلی اسلام نمی تواند با خط آمریکایی در راستای محافظت از منافع ملت های منطقه و بازگرداندن حقوق گرفته شده از آنها بویژه در سرزمین کامل فلسطین توافق و تناسب داشته باشد، به همین علت این جریان های اسلامی نباید برای رسیدن به قدرت این راه اشتباه را در پیش گیرند و از شکست ها و خسارت های آمریکا بکاهند و شکست آنها در عراق و فلج شدن پروژه آن در منطقه را جبران کنند، چرا که حضور در این مسیر می تواند آمریکایی ها را البته با چهره ای جدید به عرصه جهان عربی بکشاند و حضور آنها را در منطقه تقویت کند.

ملت های منطقه در پیوستن به گزینه مقاومت یکصدا شوند

پنجم: شکی نیست که خروج اشغالگران از عراق مواضع جبهه مقاومت را در برابر اشغالگری تقویت خواهد کرد، بنابراین ملت های منطقه باید خود را از حساسیت ها و اختلافات دور کنند و به این جبهه بپیوندند تا بتواند پروژه ای جدید را در منطقه مبتنی بر عدالت و حق و برادری و همزیستی کریمانه انسانی در منطقه به راه اندازند.

این موضوع می طلبد که ما خود را برای دنیایی آماده کنیم که آمریکایی ها با این اهمیت و قدرت در آن حضور نخواهند داشت، ایالات متحده الان از سیاست و اقتصاد خود رنج می برد و رو به عقب نشینی مستمر دارد، این در حالی است که ملت های منطقه در حال پیشرفت هستند، به همین علت ما باید خود را با وحدت و بیداری و گفت‌وگوی باز و صریح در تمامی زمینه ها به سرمنزل موفقیت برسانیم و در مسایل جزئی که می تواند این پیروزی موعود را از امت اسلامی ما بگیرد، وارد نشویم.
کد مطلب : ۱۲۳۲۴۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما