۰
پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۰ ساعت ۲۲:۴۳

سودان جنوبي اسرائيل دوم در قاره سياه

سودان جنوبي اسرائيل دوم در قاره سياه
تاسيس سودان جنوبي به عنوان صدو نودوسومين كشور به قيمت تقسيم نهمين كشور پهناور در جهان و بعداز كشته و زخمي شدن ميليون ها تن در ماه ژوئيه سال 2011 ميلادي در اذهان جهانيان ثبت شد.

سودان شمالي و جنوبي 9 ماه پيش از تقسيم اين كشور در مورد برگزاري همه پرسي در مورد سرنوشت خود به توافق رسيده بودند و پس از آن پنجاه و چهارمين كشور عضو اتحاديه آفريقا پابه عرصه وجود گذاشت.

براساس آمارهاي رسمي ارائه شده از سوي سازمان ملل در خلال درگيري هاي داخلي سودان جنوبي و شمالي نزديك به يك ميليون نفر كشته و بيش از چهار ميليون نفر نيز از خانه و كاشانه خود آواره شده بودند.

«عمرالبشير» رئيس جمهور سودان متحد درسال 2004 با هدف پايان دادن به درگيري ها اقدام به امضاي توافقنامه صلح موسوم به «نيواشا» كرد، اما متاسفانه پس از آن در گيري هاي دوطرف ادامه يافت.

تهديد باراك اوباما، رئيس جمهور رنگين پوست آمريكا درسال 2010 براي تحريم كشور سودان، جدايي سودان متحد شتاب بيشتري به خود گرفت.

اين تصميم آمريكا نه بخاطر حل مشكلات مردم سودان، بلكه در راستاي تامين منافع واشنگتن در آفريقا صورت گرفت و موضوع برگزاري همه پرسي مطرح شد.
اين اقدامات در كنار فشارهاي بين المللي آمريكا و اتحاديه اروپا براي بازداشت رئيس جمهور سودان به اتهام جنايت هاي ضدبشري، عمرالبشير را در وضعيت بغرنجي براي تن دادن به تجزيه كشورش قرار داد.

عامل ديگري كه غرب براي نائل آمدن به هدف خود براي تجزيه سودان از آن سود برد، متوسل شدن به كشورهاي آفريقايي همجوار بود و دراين راستا باراك اوباما، از رهبران چاد، مصر، اتيوپي، كنيا، نيجريه، رواندا، اوگاندا و اتحاديه آفريقا براي فشار آوردن به عمرالبشير كمك گرفت.

گذشته از موقعيت استراتژيك جنوب سودان در منطقه، منابع زيرزميني به خصوص نفت كه شش ميليارد بشكه ذخاير زيرزميني را شامل مي شود، در كنار رودنيل مورد طعمه قرار گرفت و كشور جديدي در قاره سياه پابه عرصه وجود گذاشت.

الگوي اسرائيل در قاره آفريقا

رژيم صهيونيستي پس از اعلام استقلال سودان جنوبي به عنوان يكصدو نود و سومين كشور جهان، روابط خود را با اين كشور جديد آفريقايي شتاب فزاينده اي بخشيد و دراين راستا سفير خود را كه براي تامين منافع سياسي و اطلاعاتي در آفريقا فعاليت مي كند به اين كشور گسيل كرد.

رژيم اشغالگر قدس پس از شناسايي جنوب سودان از سوي سازمان ملل و غرب اعلام كرد كه در جهت احترام به روابط ديرينه دو كشور، از هرگونه روابط ديپلماتيك و اقتصادي با دولت جديد التاسيس كوتاهي نخواهد كرد.

«الون ليئيل» مديركل سابق وزارت خارجه رژيم صهيونيستي سال گذشته ميلادي از حكومت تازه تاسيس سودان جنوبي تجليل كرد و گفت: «اسرائيل به دنبال منافع اقتصادي در جنوب سودان نيست اگرچه برخي از شركت هاي اسرائيلي در زمينه كشاورزي و امنيت در آن كشور حضور فعال دارند.»
اين مقام صهيونيستي يك سال پس از استقلال سودان
جنوبي فاش كرد: كشور سودان، دشمن ما بود و ما در اين راستا، با حمايت از سودان جنوبي، به تجزيه آن كمك كرديم و امروز نتيجه آن را با حمايت كشور جديد التاسيس از خود مي بينيم.
وي با يادآوري اين موضوع كه اسرائيل تلاش هاي زيادي كرده است تا كشور دوست (سودان جنوبي) به استقلال برسد اظهار داشت: هدف اسرائيل نفوذ در قاره سياه و استفاده از اين برگ برنده در روابط با مصر بود كه رود نيل را به عنوان موضوعي استراتژيك براي خود تصور مي كند.
اين افشاگري مقام صهيونيستي درحالي صورت مي گيرد كه پيش از آن اسرائيل قدم هايي را براي ايجاد جاي پاي محكم در قاره آفريقا براي برهم زدن امنيت مصر و اعراب برداشته بود كه كشور اريتره نمونه بازر آن است.

بسياري از صاحبنظران مسائل آفريقا نيز باتوجه به علاقه رژيم صهيونيستي و حمايت از جدايي جنوب سودان از شمال آن بر اين موضوع تأكيد دارند كه اسرائيل، نقشه هاي دور و درازي براي قاره آفريقا در سر مي پروراند.

قاره سياه اگرچه از محروميت مضاعفي رنج مي برد ولي در معادلات نشان داده است كه طي منازعات جهاني با حمايت از آرمان فلسطين، رأي به محكوميت اسرائيل داده است و اين موضوع باعث شده است كه تل آويو هميشه با نگاه عضب آلودي به آن بنگرد و در فكر تغيير شرايط در آن باشد.

متأسفانه در مقابل شتاب فزاينده اسرائيل براي نفوذ در قاره آفريقا و به خصوص كشورهاي عربي و مسلمان آن، اتحاديه عرب و مسلمانان اقدام چندان مهمي را به عمل نياورده و فقط به دنبال كردن موضوع اكتفا كرده اند، كه تجزيه سودان نمونه بارز آن در حال حاضر است.

تجزيه سودان

جدايي جنوب سودان از شمال آن و اعلام برپايي يك كشور جديد به مثابه تعبير خواب ديرينه سران رژيم صهيونيستي بود، چرا كه آنها هميشه در مخيله خود اين موضوع را مي پروراندند كه به وجود آمدن كشورهاي كوچك و متعدد در قاره آفريقا مي تواند در نزاع مستمر آنها با اعراب مفيد باشد.

در اين راستا است كه اسرائيل به عنوان اولين دولت اشغالگر در تاريخ معاصر به شدت از تجزيه بزرگترين كشور پهناور اسلامي در آفريقا و استقلال سودان جنوبي حمايت كرد.
بدون شك كشور جديدالتأسيس سودان جنوبي با داشتن روابط نزديك با رژيم صهيونيستي، مي تواند يك خطر واقعي براي امنيت اعراب (به خصوص مصر و سودان) در معادلات استراتژيك قاره آفريقا محسوب شود.

ذكر اين موضوع كافي به نظر مي رسد كه چرا رژيم صهيونيستي به جنوب سودان اهميت فوق العاده اي مي دهد و در اين چارچوب پوشش هاي خبري بي سابقه اسرائيل در مورد برگزاري همه پرسي جدايي سودان و اعلام رسمي استقلال آن قابل كتمان نيست و نشان دهنده توجه ويژه سران رژيم صهيونيستي به اين كشور است.

«باك» كارشناس صهيونيست مسائل آفريقا در مقاله اي در روزنامه اسرائيلي «يديعوت آحارونوت» اين موضوع را مدنظر داشته و مي نويسد: «اعلام استقلال كشور سودان جنوبي، دليل خوبي براي پاره پاره شدن جهان عرب و جدايي آن از سودان
به شمار مي رود.»
به عقيده وي، واكنش اعراب در مخالفت با استقلال سودان جنوبي نشان دهنده ترس آنها از احتمال نابودي مقوله اتحاديه اعراب است كه اكنون آنها بدون داشتن رهبري قوي، هركدام، در گوشه اي قرار گرفته و به كار خود مشغول شده اند.

نيل و مقوله هاي ديگر

در دهه هاي گذشته اهميت رود نيل و قرار گرفتن بيش از 85درصد آن د رخاك سودان و اتيوپي «موشه دايان» وزير جنگ وقت رژيم صهيونيستي را در سال 1965 وادار به سفر به قاره سياه و مذاكره با سران آن براي ايجاد يك پايگاه نظامي در اتيوپي و تأسيس دو پايگاه ديگر در مرزهاي اريتره و سودان كرد.

امروز هم به رغم تغيير اوضاع سياسي در قاره آفريقا وقوع برخي ناآرامي هاي داخلي در آن، همچنان موضوع ايجاد يك توافق در مورد رود نيل به عنوان اولويت مهم در اين قاره محسوب مي شود. اين در حالي است كه اختلافات گسترده اي در مورد نحوه استفاده از منابع آبي رود نيل در كشورهايي كه در آنها جريان دارد، موجود است.

با اين تفاصيل ما در آينده شاهد دخالت رژیم صهیونیستی در توافقات آينده درباره رود نيل خواهيم بود و در اين چارچوب است كه افزايش نفوذ رژيم صهيونيستي در جنوب سودان ارزيابي مي شود، تا براساس آن بتواند، حيطه عمل خود را در بين كشورهاي اسلامي منطقه وسعت بخشد.

در واقع رژيم صهيونيستي مي خواهد بر جريان طولاني ترين رود جهان كه از خاك بيش از 20 كشور مي گذرد، اشراف داشته باشد و با ايجاد سدهايي در آن كشورها و حتي تغيير مسير در نيل بر فشارهاي خود بر دو كشور قدرتمند مصر و سودان بيفزايد. مسلماً اين فشارها باعث خواهد شد در كشاورزي و صنايع وابسته به آن در دو كشور مذكور اختلالاتي وارد شود.

از اهداف ديگر رژيم صهيونيستي در جنوب سودان دستيابي به بازارهاي جديد براي فروش محصولات كشاورزي و ديگر صنايع در كشورهاي آفريقايي فاقد زيرساخت هاي صنعتي است.
از سوي ديگر ادامه درگيري ها در منطقه دارفور و مناطق مرزي بين شمال و جنوب سودان (مانند «ابيي و كردفان») در بلندمدت مي تواند به جدايي آنها منجر شود.
به صورت كلي مي توان اشاره كرد كه هدف اصلي، تقسيم سودان بزرگ به چند كشور كوچك است كه اولين گام آن با جدايي سودان جنوبي در سال 2011 محقق شد. در سال 2009 خبرگزاري «فلسطين اليوم» به نقل از« ادي ديختر» رئيس وقت تشكيلات امنيتي رژيم صهيونيستي فاش كرد كه هدف رژیم صهیونیستی تضعيف سودان با ايجاد تقسيمات مختلف در آن است.

ديختر در مراسم فارغ التحصيلي دانش جويان «آكادمي پژوهش هاي امنيت ملي اسرائيل» به نقل از «بن گوريون» و ساير صهيونيست هاي بنيانگذار رژيم اشغالگر اذعان كرد كه تضعيف سودان جز با ايجاد اختلاف و تجزيه آن امكان پذير نيست.
وي گفت: قدرت هاي جهاني همانند آمريكا بر دخالت در امور سودان براي استقلال جنوب و دارفور تأكيد دارند، همچنانكه «كوزوو» استقلال خود را از صربستان به دست آورد. بنابراين همانند يوگسلاوي سابق
كه به شش جمهوري كوچك تجزيه شد، بايد سودان را تجزيه كنيم.

اين درحالي است كه رژيم صهيونيستي براي مقابله با سياست هاي ضدصهيونيستي عمرالبشير، كه نيروهايش دوشادوش اعراب در جنگ سال 1973 برضد اسرائيل شركت كردند، در سال هاي اخير نفوذ خود را در قاره سياه افزايش داده است.

مورد ديگري كه در مورد برنامه ريزي رژیم صهیونیستی براي تجزيه سودان و حمايت از يك كشور مستقل به نام سودان جنوبي مي توان به آن اشاره كرد، سخنان و تحليل هاي برخي از صاحبظران صهيونيست آن است. در سال 2010 «زيوي بارييل» تحليلگر سياسي روزنامه «هاآرتص» طي مقاله اي از وجود عناصر زيادي از جاسوس هاي رژیم صهیونیستی در جنوب سودان پرده برداشت كه هدف آنها كمك به تجزيه طلبان بود.

اين صهيونيست درست يك سال پيش از اعلام استقلال سودان جنوبي در مقاله خود عنوان كرد: اسرائيل، اولين كشوري خواهد بود كه سفارت خود را در سودان جنوبي در آينده افتتاح خواهد كرد.

«موشي فرجي» يكي از بنيانگذاران سازمان امنيت رژیم صهیونیستی (موساد) نيز در كتاب خود موسوم به «اسرائيل و جنبش هاي آزاديبخش در جنوب سودان» نوشت: «هدف اصلي صهيونيست ها، مقابله با حضور ماهيت عربي سودان جنوبي و نشان دادن حضور رژیم صهیونیستی در منطقه است.»

او اضافه مي كند: باتوجه به اين هدف است كه ما فعاليت هاي خود را براي مداخله هرچه بيشتر در جنوب سودان و دارفور براي ايجاد ناآرامي ها افزايش داده ايم.
اين سخنان در كنار محاسبات ژئوپلتيكي اسرائيل براي دستيابي به منابع استراتژيك و داشتن جاي پاي محكمي در قاره آفريقا، قابل توجه به نظر مي رسد.

رژيم صهيونيستي براي اينكه سلطه خود را بر گذرگاه هاي دريايي استراتژيك در منطقه (همانند درياي سرخ و تنگه هاي «تيران و باب المندب» در شاخ آفريقا) براي دستيابي به 380 جزيره آن و اشراف بر عبور و مرور نفت داشته باشد، از مدت ها پيش برنامه ريزي كرده بود.

در كنار اين موضوع نبايد شعار معروف «از نيل تا فرات» را فراموش كرد كه روياي آن را صهيونيست ها از مدت ها پيش در سر مي پروراندند و امروز در سودان آن را جامه عمل پوشانده اند.

شتاب زدگي اسرائيل

اسرائيل با درك اهميت نقش استراتژيكي كه كشور سودان جنوبي براي آن در قاره آفريقا ايفا خواهدكرد، شتاب فزاينده اي به تلاش هاي خود براي نفوذ در قاره سياه داده است و در اين باره مي توان سه عامل اصلي را در اين كار دخيل دانست.
1- مشغول شدن كشورهاي عربي به انقلاب هاي عربي و به تبع آن به وجود آمدن اضطراب در ميان صهيونيست ها از گسترش اقتدار نيروهاي ضد صهيونيستي در منطقه 2- وجود تعداد زيادي از مهاجران سوداني در اسرائيل و استفاده از آنها به عنوان برگ برنده براي توافق با رهبران كشور جديد التأسيس، از توطئه اي پنهاني خبر مي دهد در جريان جشن هاي اعلام استقلال سودان جنوبي بسياري از اين مهاجران از اسرائيل به عنوان الگويي براي برپايي دولت جديد خود در
قاره سياه ياد كردند، تا به گمان خود به رفاه و آسايش مطلوب خود برسند!

3- حمايت نظامي پنهان، تل آويو به شورشيان جنوب در جنگ آنها بر ضددولت سودان عامل ديگري است كه نبايد از نظر دور داشت و اين موضوع نقش مهمي را در بازكردن جاي پاي رژيم صهيونيستي در قاره سياه ايفا كرده است.

با توجه به اين مسائل است كه دست اندركاران اقتصادي در سزمين هاي اشغالي، شركت هاي اسرائيلي را به ضرورت تسريع در سرمايه گذاري در جنوب سودان فراخواندند و با انتشار فهرست بلند بالايي كه سازمان ملل مهر تأييد بر آن نهاده بود و 30ميليارد دلار براي زيرساخت هايش اختصاص داد، از آنها خواستند فعاليت هاي خود را سرعت بخشند.البته سازمان ملل هم در اين راستا، علاوه بر كمك هاي مالي از هر گونه كمك حقوقي و سياسي از سرمايه گذاري و فعاليت اسرائيل در سودان جنوبي خودداري نكرد.

تبعات تولد كشور جديد

براي پي بردن به عمق نگاه اسرائيل به كشور جديدالتأسيس سودان جنوبي بد نيست به پژوهش منتشر شده از سوي «تسيض نوائيل» كارشناس مسائل استراتژيك در رژيم صهيونيستي نگاهي داشته باشيم.
اين كارشناس صهيونيست در پژوهش خود كه بر روي سايت رسمي رژيم صهيونيستي منتشر شد، نخستين مانع فراروي دولت جنوب سودان را امضاء نشدن يك توافق نهايي با شمال در مورد استخراج نفت از سرزمين مورد منازعه دو كشور (ابيي) دانست.

نوائيل در تحليل خود متذكر شده است: «بنابراين كشور سودان جنوبي روزهاي سختي را در پيش روي خواهد داشت، به خصوص اينكه 98درصد از واردات آن بر روي درآمدهاي حاصل از توليد و فروش نفت در ابيي استوار شده است و در غير اين صورت رهبران آن نخواهند توانست دست به اقدامات اقتصادي بزنند و در درازمدت سودان جنوبي و شمالي به يك جنگ خونين سوق داده خواهند شد.

اين كارشناس صهيونيست در توضيح مشكلات دولت جديد سودان جنوبي مي گويد: «اما مشكل مهم تري كه اكنون رهبران «جوبا» با آن مواجه هستند، مشخص نشدن مرزهاي رسمي دو كشور است كه در كنار اختلافات بر سر تملك منطقه نفتي ابيي سايه خطر جنگ را بر آسمان آنها افكنده است.

اين در حالي است كه دو كشور طي ماه هاي گذشته نزاع هاي مرزي محدودي با يكديگر داشتند اما كشورهاي آفريقايي و سازمان ملل با دخالت خود مانع از گسترش اختلافات شدند ولي استفاده از سلاح براي حل منازعات به عنوان گزينه اصلي براي سودان جنوبي و شمالي وجود خواهد داشت.

اين كارشناس صهيونيست اختلافات داخلي در كشور سودان را دور از نظر نداشته و معتقد است: «ايالت كردفان» كه پس از استقلال سودان جنوبي به پايگاه اصلي جدايي طلبان سوداني تبديل شده است، مي تواند به عنوان اهرمي براي فشار بر خارطوم مورد استفاده قرارگيرد.»

همچنين وجود تنوع قومي و اختلافات بين آنها در سودان جنوبي عاملي است كه مي تواند ثبات و امنيت آن را بر هم بزند و اين موضوع باعث نگراني رژيم صهيونيستي شده است. در اين راستا، دعوت از سران و رهبران قبايل
و گروه هاي مسلح براي سفر به سرزمين هاي اشغالي و تطميع آنها به عنوان گزينه اي براي استمرار ثبات و يكپارچگي كشور جديدالتأسيس از سوي اسرائيل ظاهر شده است.

اگر چه برخي از رهبران قبايل داراي روابط ديني و ملي عميقي با كشور سودان شمالي هستند، اما رايزني هاي صهيونيست ها ادامه دارد.

مصر و سودان جنوبي

نوائيل كارشناس صهيونيست در پژوهش خود در مورد واكنش سودان مي گويد: «سودان شمالي به رهبري «حسن عمرالبشير» در آينده با مشكل بزرگي مواجه خواهد شد و آن پذيرش كشور جديدالتأسيس در كنار مرزهاي خود است، كه علي رغم ميل و اراده آن كشور تجزيه شده است.

اين كارشناس اسرائيلي با بررسي ديدگاه هاي سياستمداران مصري در مورد كشور تازه استقلال يافته سودان جنوبي به اين بسنده مي كند كه مصري ها، به دقت حوادثي كه در حال رخ دادن در جوبا است را دنبال مي كنند و بر اين موضوع واقفند كه هر اتفاقي در آن كشور مي تواند، باعث بروز مشكلات و مسائل عديده اي براي آنها شود. در اين راستا، قاهره با شناسايي سودان جنوبي تلاش كرده است، روابطي نزديك و منطقي با رهبران جوبا(پايتخت سودان جنوبي ) داشته باشد.

به عقيده كارشناس صهيونيست، اسرائيل براي سود بردن از ورقه سودان جنوبي در روابط خود بامصر، تلاش هاي خود را از هنگام استقلال آن كشور تاكنون دو چندان كرده است و رژیم صهیونیستی با زيركي تمام با اعزام كارشناسان كشاورزي و آبياري، درصدد است تا سرشاخه هايي در رود نيل در اراضي سودان جنوبي ايجاد كند و جاي پاي خود را بيش از گذشته محكم تر كند و به مصر نيز فشار وارد آورد.

نوائيل درپايان پژوهش خود به اين نتيجه مي رسد كه كشور سودان جنوبي خواهي نخواهي درآينده با مشكلات و بحران هاي عديده اي مواجه خواهد شد كه ممكن است امنيت آن را با بروز اختلافات داخلي و نزاع هاي سياسي به خطر بيندازد.همچنان كه دركنار اين مسائل، بحران هاي اقتصادي خواهد توانست، اين كشور نوپاي افريقا را با خطر جدي در داخل مرزهايش مواجه كند زيرا اتكاي اصلي خود را بردريافت كمك هاي خارجي استوار كرده است.

اما گذشته از تحليل ها و تراوشات فكري صهيونيست ها درمورد سودان جنوبي ذكر اين نكته ضروري به نظر مي رسد، كه اتخاذ يك استراتژي واحد از سوي كشورهاي اسلامي و عربي براي مقابله با بحران هاي آينده، مي تواند، سد محكمي براي مقابله با نفوذ رژيم صهيونيستي دراين منطقه مهم و استراتژيك از آفريقا باشد.
متاسفانه تاكنون كشورهاي عربي نه تنها يك موضع واحد در مقابل نفوذ اسرائيل در قاره آفريقا اتخاذ نكرده اند، بلكه با انفعال هرچه تمام تر از كنار آن گذشته و مصر و سودان را درمواجهه با بحران تنها گذاشته اند.

به هر جهت سودان جنوبي با الگو پذيري از رژيم صهيونيستي درآينده مي تواند مشكلات فراواني براي همسايگان خود در قاره آفريقا ايجاد كند و همان طور كه دريك سال گذشته نشان داد، با حمايت از جدايي طلبان به كانوني از بحران مبدل شده است.
کد مطلب : ۱۲۷۸۲۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما