دست بالای قدرت ایران در جنگ الکترونیک با آمریکا و غرب

به گزارشاسلام تایمز به نقل از  فارس؛ "غالب قندیل" تحلیلگر واستراتژیست مطرح لبنانی در مقاله ای در خبرگزاری الشرق الجدید با اشاره به مانور اخیر ایران در خلیج فارس و اقیانوس هند تاکید کرد که این مانور به تغییراتی اشاره کرد که در توازن جدید قدرت در جهان و منطقه خاورمیانه به وجود آمده است، بویژه اینکه آمریکا بعد از ماجراجویی های ده سال گذشته خود با شکست های متعدد مواجه شده و در آخرین مرحله این شکست مجبور به فرار از عراق شده است.

ایران خود را عنوان یک قدرت نظامی مطرح در جهان تثبیت کرد


این گزارش در این مورد چند نکته را مورد توجه قرار داده و می نویسد که ایران توان پیشرفت نظامی خود را در این مانور به نمایش گذاشته و تاکید کرد که قدرت این کشور در بخش های نظامی و استراتژیک در عرصه های زمینی، هوایی و دریای قوی است. ایرانی ها در خلال این مانور تحرکات نظامی و روش های تاکتیکی و قدرت های مبارزاتی خود را به نمایش گذاشته و بر اساس نتایجی که کارشناسان نظامی در آمریکا ، اروپا و اسرائیل از این مانور به دست آورده اند، موفق شده است خود را به عنوان یک قدرت نظامی بزرگ در عرصه جهانی نشان دهد.

نگرانی جدی غرب و اسرائیل از مانور ایران

با وجود اینکه بخش های امنیتی غرب و اسرائیل سعی کردند تا مانور ایران را کم اهمیت جلوه دهند، اما نگرانی های جدی آنها از ماهیت پیام های استراتژیک ایران از این مانور در تمامی سطوح موشک های دوربرد و کیفیت قطعات دریای ایران و توانمندی نیروی هوایی ایران که در این مانور خود را نشان داد، نگرانی جدی غربی ها را بر انگیخته است، این چیزی است که تحلیلگران غربی به آن اذعان داشتند.

ایران در جنگ الکترونیک برتری خود را به آمریکا ثابت کرد

قندیل در ادامه به نکته دیگری نیز اشاره کرده و تاکید می کند که پیروزی مهم تر و دستاورد بزرگتری که این مانور داشت، این بود که ایران را به عنوان یک قدرت برتر در جهان و منطقه نشان داد که تجهیزات بالایی در اختیار دارد، چرا که با وجود قدرت بالای غرب و پنتاگون و ناتو در زمینه جنگ الکترونیک و با وجود حضور ناوگان پنجم آمریکا در بحرین و گستره بالای ماهواره های غرب در خلیج فارس، غرب حتی موفق نشد یک موشک از موشکهایی که ایران قرار بود در این مانور شلیک کند را از کار بیندازد یا حتی در روند یکی از اقداماتی که قرار بود در این مانور ایجاد شود، خللی وارد کند.
به این ترتیب موفقیت صد در صد این مانور پیروزی تکنولوژی ایران بود که پیشتر موفق شده بود هواپیمای جاسوط آمریکایی را به دام خود بیندازد و آن را کنترل کند، اما در جبهه مقابل آمریکا و غرب حتی موفق نشد یکی از موشک های ایران را در این مانور از کار بیندازد. این موضوع نشان می دهد که تغییرات اساسی در موازنه قدرت در عرصه جنگ الکترونیک به وجود آمده است، چرا که با وجودی که ایران این قدرت را پیدا کرده که پیشرفته ترین هواپیمای جاسوسی آمریکا را در خاک خود مهار کرده و کدهای پنتاگون را در این هواپیما از کار بیندازد، با این حال آمریکا موفق به نفوذ در کدهای تجهیزاتی که ایران در این مانور استفاده کرده است، نشد.

ابتکار مذاکرات با غرب در دست ایران قرار گرفت

قندیل در ادامه مقاله خود به نتایج سیاسی مانور ایران اشاره و تاکید کرد که نتایجی که این مانور در عرصه سیاسی در منطقه داشت، خود را نشان داده و در آینده نیز مراحل بیشتری از خود را نشان خواهد داد، در اولین مرحله آمریکایی ها "احمد داود اوغلو " را به تهران فرستاده‌اند تا در زمینه از سرگیری مذاکرات با غرب با ایران میانجگری کند، این چیزی بود که در مضمون مذاکرات زیادی به آن اشاره ای نشد، ایرانی ها در این راستا سخنان قاطعی مطرح کردند که نشان دهنده موازنه های جدیدی بود که آنها ایجاد کرده بودند، ایرانی ها اعلام کردند که پرونده هسته ای ایران بسته شده و در این باره دیگر مذاکره ای نخواهند داشت، آنها تاکید کردند که در این مذاکرات در راستای مسایل منطقه ای و بین الملی وارد گفت‌وگو خواهند شد.
از سوی دیگر از فضای مذاکرات داود اوغلو در تهران مشخص می شود که ایران موضع جدی را در زمینه دست داشتن ترکیه در توطئه غرب علیه سوریه مطرح کرده است.

غرب توان جنگ فراگیر علیه محور مقاومت را ندارد

با وجود اینکه برخی در منطقه بر طبل جنگ فراگیر می کوبند و آمریکا در این راستا در واکنش به مانورهای ایران می خواهد مانور مشترکی را با اسرائیل برگزار کند، اما به اذعان کارشناسان و تحلیلگران مسایل منطقه ای و جهانی حقیقت این است که اوج گیری قدرت ایران به عنوان یک حقیقت حاکم بر سیاست های عالی آمریکا بویژه در عرصه خاورمیانه پذیرفته شده است، بر این اساس به نظر می رسد که قدرت بازدارنده ای که ایران دارد و سامانه های قدرت مقاومت در سوریه و لبنان و نوار غزه بیش از هر زمان دیگری سختی ماجراجویی برای ایجاد جنگ را پیچیده تر کرده است، حتی اگر این حنگ در ابعاد غزه ای باشد که رسانه های اسرائیل اخیرا از آمادگی برای آن خبر می دهند. شاید بتوان گفت که یکی از عبرت هایی که در مورد موازنه های جدید قدرت درمنطقه گرفته شده، این است که مقامات ارتش اسرائیل اعلام کرده‌اند که آماده شدن برای حمله به غزه سه سال زمان می خواهد، حال این سوال بدیهی پیش می آید که آماده شدن برای جنگی علیه لبنان یا سوریه یا ایران باید بر اساس این معادله ها به چقدر زمان نیاز داشته باشد؟ این در حالی است که بر اساس اتفاقات کنونی در منطقه توان تکنولوژیکی ، صنعتی و اسراتژیک ایران روند رو به رشدی را دارد تا بتواند اوضاع جدیدی را در خلیج فارس ایجاد کند و بعد از شکست طرح‌های هیمنه خودمحورانه آمریکا در منطقه معادله جنگ سرد جدید جهانی را رقم بزند.