عملیات دقیق حزب‌الله لبنان برای اسارت نظامیان صهیونیست

 کتاب " اسرا در لبنان، واقعیت های جنگ دوم لبنان" نوشته "عوفر شیلح و یوآف لیمور" دو خبرنگار صهیونیستی روزنامه معاریو و شبکه اول تلویزیون اسرائیل است، این کتاب روایتگر شکست های اتاق عملیات و محافل مخفیانه نظامی اسرائیل در جنگ 33 روزه است، اسناد این کتاب از طریق گفت‌وگو با بیش از صد فرد اسرائیلی و اسناد و اطلاعات محرمانه ای که در معرض دید عموم قرار نگرفته، تهیه شده است.

این کتاب از روز 12 ژوئن و زمان اسارت دو نظامی اسرائیلی مطالب خود را آغاز می کند و روایت کاملی از اسارت آنها را البته به نقل از منابع اسرائیلی بازگو می کند.

روزنامه السفیر لبنان اقدام به انتشار بخش های مهم این کتاب در شماره های اخیر خود کرده است که بخش هایی از آن ترجمه و به صورت دوره ای منتشر خواهد شد.

نظامیان اسرائیلی و آخرین گشت زنی در مرز

این کتاب تاکید می کند که گولدا فاسر و شش سربازی که با وی به گشت زنی در منطقه مشغول شده بودند، حالت مشخصی داشتند، این آخرین روزی بود که آنها خدمت احتیاط خود را می گذراندند و قرار بود فردا گردان آنها با گردان دیگری جابجا شود، چرا که از دو هفته پیش به علت ربوده شدن گلعاد شالیت نظامی اسرائیلی به وسیله حماس حالت آماده باش کامل اعلام شده بود.

ژنرال "دورون الموک" فردی که تحقیقات درباره این عملیات را بر عهده داشته است، می گوید که نظامیان برای اجرای مأموریت خارج شدند، البته آنها این را یک گشت زنی ساده تصور می کردند و به توصیه های نیر لیئون فرمانده خود نیز در مورد نقاط ضعفشان گوش ندادند، این در حالی بود که روزی که نیروهای خط مقدم جابجا می شدند، به صورت سنتی یکی از نقاط ضعف اسرائیل به شمار می رفت، اسرائیل می دانست که حزب الله نیز از این موضوع خبر دارد، چرا که می دانست که مکالمات بی سیم آنها در مرز شنود می شود، آنها حتی به این سخن لیئون که 20 نفر از اعضای حزب الله اخیرا از مرز عبور کرده بودند را نیز نشنیدند.

نویسندگان این کتاب می افزایند: دو خودرو از نوع هامر به راه افتادند، گولدا فاسر فرمانده گشتی بود، علاوه بر راننده در پشت سر وی نیز الداد ریگیف و تومار فینبرگ نشسته بودند، خودروی دیگر نیز پشت سر آنها در حرکت بود و علاوه بر راننده، شینی ترجمان و ایال بینین نیز در آن خودرو حضور داشتند.

هیچ نشانه ای از عملیات حزب الله وجود نداشت

شیلح و لیمور تاکید کردند که گال هرش فرمانده گروهان الجلیل نسبت به انگیزه های اعلام شده حزب الله لبنان در مورد به اسارت گرفتن نظامیان اسرائیلی نگران بود و به صورت دوره ای با دستگاه های اطلاعاتی دیگر اوضاع مرز ها را زیر نظر داشتند، هرش حتی به دیدار یگان های ویژه نیز رفته بود و در این دیدار ها در مورد اطلاعات موجود در نزد آنها نیز تحقیقاتی را انجام داده بود، اما این اطلاعات چیزی نبود که نشان بدهد تلاشی از سوی حزب الله برای اسارت قریب الوقوع نظامیان اسرائیلی وجود دارد.

به همین علت هرش تصمیم گرفت تا آماده باش نوع دو اعلام کند. او در همین راستا نیروهای موجود در مرزها را نیز جابجا کرد، البته هرش معتقد بود که نیروهای موجود نمی توانند با خطرات روز افزون در مرزهای اسرائیل همخوانی داشته باشند، اما درخواست وی در مورد افزایش این نیروها رد شد، او معتقد بود که حزب الله کاری را که گفته است، انجام خواهد داد و به دنبال اسارت نظامیان خواهد بود.

پنج دقیقه به 9 بود که یگان نظارت بر مرزها وابسته به ارتش اسرائیل در منطقه زرعیت یکی از عناصر حزب الله را مشاهده کرد که موشکی ضد زره را به خود حمل می کند و به یک نقطه نظامی در نزدیکی موضع گیری این یگان بالا میبرد، در همین اثنا دو خودروی هامر به فرماندهی گولدا فاسر به راه خود ادامه می دادند، سه دقیقه به 9 باقی مانده بود که مکالمه ای بین دو خودرو صورت گرفت، این مکالمه در مورد مسایلی بود که نظامیان را نگران می کرد، ترجمان که در خودروی پشتی بود، گفت که آیا صبحانه بعد از انجام این گشتی آماده است؟ گولدافاسر جواب داد: نگران نباش، همه چیز همان طوری که دلت میخواهد است.

تیزهوشی حزب الله در انتخاب محل دقیقه عملیات

در سمت مقابل نزدیک به بیست نفر از مبارزان حزب الله لبنان به صورت دقیق در مرزها مستقر شد بودند، در میان آنها گروه های ضد زره با گلوله های آر پی جی نیز وجود دارد، در نزدیکی مرزها نیز یگان ربایش با بمب هایی آماده بود تا دیوار مرزی را تخریب کند، در پشت این دیوار نیز یک خودرو آماده بود تا با سرعت خود را به خاک اسرائیل برساند و نظامیان اسرائیلی اسیر شده را از منطقه خارج کند.

این کتاب مکان انجام این عملیات را نقطه ضعف اسرائیلی ها دانست و نوشت که این منطقه در پیچی در ارتفاع بسیار پایین قرار دارد و دستگاه های رادار پیشرفته هم موفق به رصد آن نشدند، از سوی دیگر به علت ماهیت میدانی آن یگان های فعال در آن نمی توانستند پوشش آتش لازم را برای آن تدارک ببینند.

عملکرد سریع و دقیق حزب الله در ربایش دو نظامی اسرائیلی

ساعت 9 و یک دقیقه بود که آتش باران شروع شد، مبارزان حزب‌الله به خوبی به عادت های گشتی های اسرائیلی آشنا بودند، آنها دقیقا می دانستند که مسافتی که خودروهای گشتی از هم فاصله می گرفتند چقدر است، آنها دقیقا می‌دانستند که این مسافت 110 متر است، به همین علت مواضع گروه‌های ربایش و پوشش آتش خود را بر اساس این اطلاعت تنظیم کرده بودند، در آن واحد تمام گروه‌های شرکت کننده در عملیات، آتش باران را شروع کردند، هامر پشتی با انواع مهمات حزب الله هدف قرار گرفت، موشک های ضد تانک به صورت دقیق به این خودرو برخورد کرد و باعث کشته شدن راننده آن شد، اما شینی ترجمان و ایال بنین موفق به فرار به خارج از خودرو شدند، در همین جا آنها نیز تیر خورده و زخمی شدند.

اعضای حزب الله همه مراحل عملیات را پیش بینی کرده بودند

در گزارشی که درباره این عملیات نوشته شده، آمده است که سلاح‌های ترجمان و بینین که در کنار آنها قرار داشتند، آماده شلیک نبودند، هدف اصلی ربایندگان خودروی جلویی بود، آنها می‌خواستند نظامیان آن خودرو را به اسارت بگیرند، در جریان عملیات ربایش در سال 2000 عناصر حزب‌الله به سوی خودروی عمر سواعد و عادی افغیتان موشکی شلیک کردند که ترکش داشت و با اصابت ترکش به آنها هر دو جان خود را از دست دادند، اما این بار گلوله های ضدتانک تنها خودروها را نشانه گرفته بود تا سرنشینان آن زنده بمانند، ربایندگان می خواستند خودروها را از بین ببرند و سرنشینان را زنده دستگیر کنند، آنها می‌دانستند که نظامیانی که داخل جیپ محصور می‌شوند، به علت ضد گلوله بودن خودروها نمی توانند از سلاح های خود استفاده کنند، آنها مجهز به تجهیزات خاصی بودند که می توانستند در این خودروها را باز کند و سرنشینان آن را خارج کنند.

این کتاب می افزاید که البته در زمینه اجرای عملیات مشکلی به وجود آمد، سه آر پی جی موجود که از چهل متری شلیک شده بود، خودروی هامر گولدا فاسر را هدف قرار داد، این خودرو قفل نشد و "رزق معدی" وتامر فینبرگ دو نظامی دیگر که در این خودرو بودند موفق به فرار شدند، اما گولدافاسر و ریگیف به علت جراحت هایی که داشد، موفق به فرار نشدند، یکی از نظامیان نجات یافته موفق شد از طریق بی سیم خبر حمله را به ارتش اسرائیل بدهد.

نظامیان حزب الله به خودروهای گولدافاسر نزدیک شدند، آنها با وجود دستوراتی که در مورد زنده گرفتن نظامیان دریافت کرده بودند و با وجود اینکه ممکن بود فرار دو نظامی دیگر را دیده باشند، به دنبال آنها نگشتند و گولدا فاسر و ریگیف را از خودرو خارج کردند.

بر اساس این گزارش، وضعیت گولدافاسر و ریگیف مشخص نبود، کمیته ای که بعد از ربایش این دو تشکیل شد، به این نتیجه رسید که هر دوی آنها زخمی شده‌اند و جراحت یکی از آنها شدید بوده است اما ارزیابی‌ها نشان می‌دهند که آنها نیز به شدت نسبت به انجام این عملیات شوکه شده‌اند.

مبارزان حزب الله وارد خاک لبنان شدند

بعد از آن مبارزان حزب الله لبنان به سوی دروازه نزدیک به مرز فرار کرده و قفل آن را با بمبی که در اختیار داشتند، شکستند، آنها به سرعت سوار بر خودرویی شدند که در سوی دیگر مرز منتظر آنها بود، آنها دو نظامی را نیز داخل خودرو گذاشته و به سرعت به خاک لبنان فرار کردند، این عملیات در عرض چند دقیقه و بدون کوچکترین مقاومتی به پایان رسید؛ عملیاتی که گروهان 91 اسرائیل در سال‌های گذشته انجام آن را پیش‌بینی کرده بود. صدای انفجار و گلوله باران این عملیات در تمام منطقه پیچیده بود، معدی یکی از نظامیان فرار کرده نیز با مرکز تماس گرفته و عملیات را گزارش داد، در لحظات اولیه شاید امکان دریافت اینکه خودروهای حزب الله که دو نظامی را ربوده به کدام سمت می رود، وجود داشت، اما کسی وجود نداشت که مراقب منطقه باشد، با گذشت هر دقیقه این فرصت برای مقابله با مهاجمان سخت می شود و احتمال بازداشت آنها از بین می رفت.

بعد از چند دقیقه مبارزان حزب الله آتش باران خود علیه مرزها را آغاز کردند، یکی از تک تیراندازهای حزب الله نیز دستگاه نظارت وابسته به ارتش اسرائیل را هدف قرار داد و چشم های الکترونیکی این ارتش در مرزهای لبنان را از بین برد، از سوی دیگر موشک های کاتیوشا و خمپاره ها نیز به سوی مواضع ارتش شلیک شد تا ارتش را از موضوع ربوده دو نظامی خود منحرف کند و ارتش اسرائیل اینگونه تصور کند که صداهای شلیک مربوط به اتفاقاتی است که از می سال 2000 بارها درمرزهای میان دو طرف تکرار شده است.