۲
۰
دوشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۱۸

انقلاب اسلامی و بیداری ملت های منطقه

انقلاب اسلامی و بیداری ملت های منطقه
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یکی از بزرگترین حوادث و رخدادهای بزرگ نیمه دوم قرن بیستم است این تحول نیز همچون بسیاری از رویدادهای بزرگ جهان که در چارچوب مرزهای ملی مبدأ انقلاب ، باقی نمی مانند، از این قاعده مستثنی نبود .

انقلاب اسلامی ایران کشورها و ملت های فراوانی را تحت تأثیر قرارداد و این تأثیرات که در قالب الگو سازی انقلاب اسلامی ظهور و بروز یافت ، فرصت های جدیدی را پیش روی جنبش ها و جریان های مبارزه برای آزادیخواهی و استقلال قرار داد.

نشانه های این تأثیرگذاری از همان روزهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی آشکار شد و در گذر سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ازعمق و پویایی بیشتری برخوردار گردید.

به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران سیاسی ، انقلاب اسلامی، نظام سیاسی جدیدی را وارد معادلات نظام بین المللی کرد که عناصر تشکیل دهنده آن ملهم از عدالت خواهی ، دموکراسی مبتنی بر ارزشهای دینی و فرهنگی ملت ها و احترام به کرامت انسانی و بشریت است .
این مؤلفه ها در واقع مطالبات ملت هایی است که سالها بدنبال رهایی از ظلم و زورگویی قدرت های جهانی و بدنبال حقوق پایمال شده خود و رهایی از سلطه قدرت های زورگو بوده اند .

به همین دلیل ، انقلاب اسلامی ایران ریشه درخواسته ها و آرمان های دینی ، سیاسی و فرهنگی بسیاری ازملل جهان دارد .
انقلاب اسلامی دگرگونی بزرگی در عرصه مفاهیم سیاسی و مباحث نظری ایجاد کرد و سبب شد ظرفیت های جدیدی در نظام بین الملل با الهام از آموزه های دینی ایجاد شود.

این تاثیر گذاری در وقایع سیاسی دهه هشتاد و نود در منطقه و جهان که حاکی از شکل گیری خیزش رو به تکامل در جهت بیداری اسلامی و رشد حرکت های آزادیخواهانه نزد بسیاری از ملل جهان است ، کاملاً نمود دارد و حاکی از تمایل به بازگشت به سیاست های عدالت خواهانه و نفی نظام های سیطره جویانه و سلطه طلب است .

تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر ملل آزادیخواه جهان دارای ابعاد و جنبه های گوناگونی است که بخشی از آن را می توان در قالب گرایش های ایدیولوژی و فکری به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در ایران تبیین کرد . اما در بعد دیگری نیز انقلاب اسلامی بر جریان های آزادیبخش و جنبش های مبارز در سطح جهانی بویژه در جهان اسلام تأثیر گذار بوده است . این تأثیرات را می توان در تشابه شعارها و الگوبرداری از روشهای مقاومت و مبارزه مردم ایران با رژیم شاه در ایران دید.

انقلاب اسلامی ایران به لحاظ ماهیت اسلامی ، از همان اوایل پیروزی ، یکی از شعارها و اهداف اصلی خود را یاری رساندن به ملل اسلامی و نیز حرکت در مسیرتحقق امت واحده قرارداد که این اندیشه در کلام امام خمینی (ره ) بارها تجلی پیدا کرد.

به باور بسیاری از تحلیلگران ، تأثیرات جهانی انقلاب اسلامی را نمی توان فقط در شکل گیری خود جوش صدها گروه و یا جنبش طرفدار و دوستداران انقلاب اسلامی و پویندگان راه امام در قالب جریان های جنبش آزادیبخش و مبارزه خلاصه کرد ، زیرا امروز که سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد، می توان تأثیرات شگرف و عمیق انقلاب اسلامی را درترویج و فراگیر شدن افکار مترقی اسلام بعنوان خاستگاه انقلاب اسلامی در سطح جهانی مشاهده کرد.

در دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی جریان هایی الهام گرفته از انقلاب اسلامی در کشورهایی نظیر الجزایر ، مصر ، پاکستان ، اردن ، بحرین ، عراق ، لبنان ، عربستان ، ترکیه و دیگر کشورها بوجود آمد که هریک تأثیرات سیاسی قابل توجهی در نظام های حاکم بر این کشورها داشته اند و هم اینک نیز این جریانات بصورت احزاب و تشکل های سیاسی فعال هستند.

اما در میان جریان های سیاسی فعال در نظام های سیاسی و بویژه دولت های اسلامی ، تشکل های قوی و تأثیرگذاری بوجود آمده اند که از جمله آنها جنبش های مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان است .
اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که امریکا بعنوان اصلی ترین دشمن انقلاب اسلامی ایران در خلال سه دهه گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کرده است انقلاب اسلامی ایران را مترادف با جریان های انحرافی و افراطی و تروریستی در پوشش گروههای اسلامی نظیر گروه طالبان و جریان تروریستی القاعده نشان دهد که این توطئه با هدف تخریب وجهه مترقی و عدالت خواهانه انقلاب اسلامی صورت گرفته است .
از اینرو ، با توجه به این انحرافات و جریان های مخرب ، شبکه های استکباری صهیونیزم و سازمان های جاسوسی امریکا و انگلیس در جهان اسلام بدنبال فتنه انگیزی بوده اند و تلاش کرده اند تا با تخریب وجهه انقلاب اسلامی مانع از تأثیرات الهام بخش آن بویژه نزد ملت های مسلمان شوند.

حضرت آیت ا... خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در بیاناتشان درباره توطئه های دشمنان انقلاب اسلامی و القائات آنان در این زمینه هشدار داده اند و در این باره در یکی از بیاناتشان با اشاره به قضیه فلسطین ، شکست های نظامی و سیاسی پی در پی صهیونیست ها در لبنان و فلسطین در سال های اخیر را ناشی از اقتدار روزافزون نسل به پا خواسته فلسطین می دانند و براین نکته تأکید دارند که این جهاد عظیم بخش برجسته ای از جهاد گسترده دنیای بیدار شده اسلام با مستکبران ومتجاوزان است.

چنین نگرشی به مسایل جهان اسلام نمایانگر ابعاد تأثیرگذارانقلاب اسلامی است که برای امت اسلام خواهان آزادی و کرامت و پیشرفت و عزت در سایه اسلام است و به تحقق این اهداف نیز باور دارد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران ، شرط اصلی موفقیت امت اسلام در این زمینه از جمله در قضایای فلسطین پای فشردن بر اصول است ایشان دراین باره معتقدند ، دست یافتن جهان اسلام به هدف والای رهایی از سلطه و زورگویی مستکبران امری ممکن اما منوط به جهاد علمی ، سیاسی و اخلاقی است ، زیرا ملت ایران نیز در سه دهه گذشته این جهاد مقدس را بر پایه ایمان گرایی ، مردم گرایی و علم گرایی تجربه کرده و به موفقیت های بزرگی دست یافته است .
این دیدگاهها نشان می دهد عرصه تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر جنبش ها و جریان های آزادیخواه و استقلال طلب بسیار گسترده تر از یک مبارزه و مقاومت و پایداری در برابر نظام سلطه است زیرا این تأثیرگذاری وارد عرصه های اندیشه ، خلاقیت و نوآوری شده است و به تعبیر دقیق تر مبتنی بر جهاد بزرگ علمی و سیاسی و اخلاقی است .
از اینروست که قدرت های استکباری از توقف جریان مستمر و عمیق انقلاب اسلامی درعرصه منطقه ای و بین المللی درمانده و ناتوان هستند و حتی در پاره ای موارد در تحلیل پیروزی حزب ا... در جنگ ۳۳ روزه لبنان و یا پیروزی حماس در برابر رژیم صهیونیست؛ از این رویداد بعنوان الگویی ملهم از انقلاب اسلامی ایران یاد کرده اند ، اما وقایع یکدهه اخیر در سراسر جهان از جمله در امریکای لاتین که به پیروزی جریان های مردم سالار در برخی کشورهای امریکای لاتین و سقوط نظام های طرفدار امریکا در این منطقه منجر شده ، نشان می دهد که تحولی بزرگ در سطح جهانی آغاز شده است .
در این تحول ، الگو برداری از حرکتهای اسلامی ، جنبش های آزادی خواه را از دایره سلطه امریکا و قدرت های استکباری خارج ساخته است و برخی جریان های اختناق و سرکوبگر ، این گروهها به رشد و حرکت تکاملی خود ادامه داده اند .
بگونه ای که شمار قابل توجهی از این جنبش ها موجودیت خود را مدیون انقلاب اسلامی می دانند . در این میان برخی دیگر از گروهها و جنبش های سیاسی نیز با تأثیرپذیری از تجدید حیات اسلام که خود از ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی ایران است ، از حالت رکود و انفعال خارج شده اند و با نیرو و سازماندهی به مبارزه برای به دست آوردن حقوق خود پرداخته اند .

این در حالی است که در این خیزش و بیداری ، جریان های ضعیف و سازشکار در فلسطین ، در مقابل جریان های پویا و پرقدرت جنبش های رهایی بخش در لبنان و فلسطین ، به تدریج به حاشیه رانده می شوند و به جای آنها ، ارزشهای واقعی در مبارزه ، نظیر گرایش به جهاد و ایثار و شهادت ، وارد فرهنگ سیاسی جنبش های سیاسی شده است که به عنوان اصول ارزشی پیروزی انقلاب اسلامی ایران شناخته می شوند.

در ادامه به بررسی تاثیر انقلاب اسلامی ایران در کشورهای منطقه ی خاورمیانه و آفریقا می پردازیم .

۱- ۱) سودان:
سودان کشوری مهم و استراتژیک در قاره آفریقا محسوب می شود، ماهیت استراتژیک این کشور پهناور از آن جا ناشی می شود که با هشت کشور آفریقایی همسایه است. اکثریت ۲۸ میلیون نفری سودان (آمارگیری در سال ۱۹۹۳) مسلمانان هستند. (سید جوادی، ۱۳۷۹، ۴۹) که ۷۲% جمعیت را به خود اختصاص داده اند، ۲۳% هم آنیسیست (طبیعت پرست) و ۵% مسیحی می باشند.
تا سال ۱۸۲۰ که حکومت مشترک ترک و مصر بر سراسر شمال و جنوب سودان استقرار می یابد، اطلاعات محدودی از تاریخ و وضعیت سیاسی این کشور در دست است. (سودان ، ۱۳۶۸، ۱۳) این حکومت مشترک دو کشور ترکیه و مصر تا سال ۱۸۸۱ ادامه یافت. با سلطه انگلستان بر مصر دامنه نفوذش را تا سودان گسترش داد.
ابتدا در سودان افرادی که خود را «مهدیون» می نامیدند به رهبری «محمد احمد» بر علیه انگلستان قیام کردند، ایالات سودان در این قیام با او همکاری کردند. و اینگونه بود که پس از ۶ ماه از تصرف خارطوم توسط مهدیون ، با مرگ محمد احمد بین پیروان او اختلاف افتاد و سرانجام «عبدالله» به همراه نیروهایش که به «انصار» معروف شدند، در سال ۱۸۹۱ توانستند کلیه مخالفان را سرکوب نمایند. (همان ، ۱۶ و ۱۷) اما دیری نگذشت که در سال ۱۸۹۶ در جنگ با نیروهای انگلیسی شکست خوردند و عبدالله به قتل رسید .
در ادامه سلطه کامل انگلستان بر سودان نیروهای باقیمانده «المهدی» نیز در شهر «ام درمان» در جنگی با نیروهای انگلیسی شکست خورده و کاملا منهدم شدند و به این شکل انگلستان سودان را تا ۶۰ سال تحت انقیاد کامل خود در آورد. در سال ۱۸۹۹ سودان به طور کامل مستعمره انگلستان گردید. (همان ، ۱۸). در همین سال «سر ریچنالد وینگیت» در سمت فرماندار کل سودان سازمان اداری سودان را با اقتباس از تشکیلات انگلیسی پی ریزی کرد.

پس از استقلال مصر در سال ۱۹۲۲، یکی از افسران سودانی به نام «علی عبداللطیف» با همکاری مصر جنبش استقلال طلبانه ای را شروع کردند. در سال ۱۹۲۴ سرآغاز مبارزات مردم سودان علیه استعمار انگلستان به شمار می رود و کم کم فکر استقلال بین طبقات مختلف و دانشجویان سودانی رشد یافت. در سال ۱۹۴۳ حزب سیاسی «العشقاد» و حزب دیگری به نام «الامه» هر دو با هدف استقلال طلبی تأسیس شدند. با توجه به مقاومت ها و حرکتها در ۱۹ ژوئن ۱۹۴۸ قانون شورای اجرایی و مجلس قانون گذاری تصویب شد و انتخابات برگزار گردید، با اینکه فقط ۱۸% از ثبت نام کنندگان در انتخابات شرکت کردند، با این حال گام سیاسی مهمی برداشته شده بود. از نتایج مجلس مذکور وارد کردن زبان عربی در ادارات و مدارس ، ملی کردن مراکز بزرگ کشوری چون «جزیره شم» را می توان نام برد.
البته هنوز در موارد بروز اختلاف فرماندار کل قدرت کامل خود را حفظ می کرد. (کورنون ، ۱۳۶۵، ۱۵۱) در نوامبر ۱۹۵۳ سودانی ها برای اولین بار مجلس کشور خود، در انتخابات شرکت کردند و حزب «العشقاد» با ۵۱ کرسی به رهبری «اسماعیل الازهری» به پیروزی رسید. در سال ۱۹۵۵ مجلس موسسان ملی خواستار خروج کلیه نیروهای انگلیسی از این کشور شدند و در دسامبر همان سال مجلس سودان تصمیم به استقلال سودان به عنوان یک کشور مستقل و حاکم گرفت.

نهایتا در سال ۱۹۵۶ پرچم های بریتانیا و مصر از کشور سودان پایین کشیده شد و جشن استقلال در ژانویه ۱۹۵۶ برگزار گردید.(براکینسکی ، ۱۳۵۲، ۴۲) اما این به معنای پایان نا آرامی ها در سودان نیست، چرا که این کشور ازجهت تعداد کودتای نافرجام از زمان استقلال کشور کوی سبقت را از سایر کشورهای آفریقایی ربوده است. (کورنون، ۱۳۶۵، ۴۰۹) بر همین اساس در سال ۱۹۵۸ «ابراهیم عبود» کودتا نمود، و در سال ۱۹۶۴ مجددا یک دولت ائتلافی تشکیل شد.

در سال ۱۹۶۹ سرهنگ «جعفر نمیری» کودتا نمود و طی ۱۶ سال دیکتاتوری خود را در توسعه روابط آمریکا با آمریکا ادامه داد. در سال ۱۹۸۵ ژنرال «سوار الذهب» با پشتیبانی حرکت ها و جنبش های مردم و گروه های سیاسی توانست با کودتای بدون خونریزی قدرت را دست بگیرد، اما اعلام کرد که با انتخابات و رأی مردم کنار خواهد رفت و قدرت را به شخص منتخب مردم واگذار خواهد کرد.
(سودان ۱۳۶۸ ، ۱۳۱) به این صورت یک سال بعد، «صادق المهدی» از حزب الامه قدرت را به دست گرفت. در ۳۰ ژوئن ۱۹۸۹ ، «ژنرال عمر البشیر» با یک حرکت نظامی بدون خونریزی حکومت المهدی را سرنگون و قدرت را به دست گفت و دولت «نجات ملی» را برقرار کرد. او طی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۹۹۶ با اکثریت آرا رییس جمهور سودان گردید.(سیدجوادی ، ۱۳۷۹، ۲۲ ،۲۳)
دو کشور ایران و سودان در روابط خارجی خود تحت تأثیر انقلاب اسلامی ۳ دوره را پشت سر گذارده اند:
ـ دور اول تا گروگان گیری (۱۹۸۰): همکاری محدودقبل از پیروزی انقلاب اسلامی روابط بین ایران و سودان بیشتر در حیطه بازرگانی تعریف می شد. که البته آن هم بسیار محدود بود.
طبق آمار منتشر شده ، واردات ما تا سال ۱۳۶۰، ۳۸۲ هزار دلار و صادرات ما در سال ۱۳۵۴ ، از ۱۱۶ هزار دلار فراتر نمی رفت.
(سودان، ۱۳۶۸، ۷۵) در سال ۱۳۵۱ برای اولین بار بین دو کشور مبادله سفیر انجام گرفت و نمیری در همان سال از ایران دیدار کرد و روابط بین دو کشور به عنوان حامیان عرب استحکام بیشتری یافت. با پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولین رژیم سودان اعلامیه هایی در حمایت از انقلاب اسلامی منتشر نمودند. در همین راستا دکتر ترابی رهبر اخوان المسلمین هم با رهبر کبیر انقلاب اسلامی دیدار نمود.

ـ دور دوم از گروگان گیری تا سقوط نمیری (۱۹۸۵-۱۹۸۰) : خصمانه شدن روابط پس از حادثه گروگان گیری در لانه جاسوسی رویه دولت سودان به عنوان هم پیمان آمریکا در آفریقا تغییر کرد و روش های خصمانه بین دو کشور حاکم شد. در سال ۱۳۶۱ نمیری کارکنان سفارت جمهوری اسلامی ایران را عناصری نامطلوب خواند و دستور اخراج آنها را صادر کرد.

دیکتاتوری نمیری در طی ۱۶ سال حکومت، کاملا گرایش به غرب داشت و با ویران نمودن موقعیت اقتصادی سودان در عین دارا بودن این کشور از منابع غنی کشاورزی وضعیت را به شدت برای مردم سخت نمود.
از حرکت های دولت نمیری که بسیار برای مسلمانان گران است می توان به شرکت در جنگ تحمیلی به نفع عراق و حمایت از انور سادات در جهت امضای « کمپ دیوید» و صلح با اسراییل در میان کشورهای عربی نام برد.
از این رو کلیه گروه ها و جنبش های سودانی مخصوصا جنبش های اسلامی چون اخوان المسلمین در مقابل او قرار گرفتند. که نهایتا کودتای سوارالذهب با مشارکت گروه ها وا حزاب مردمی در سال ۱۹۸۵ صورت گرفت و به پیروزی رسید (همان ، ۷۹(.

ـ دور سوم از سقوط نمیری تا کنون: به سوی گسترش روابط پس از سقوط نمیری و با قدرت گرفتن سوارالذهب فصل جدیدی از روابط بین دو کشور آغاز شد . جمهوری اسلامی ایران در گام اول پیروزی حرکت مردم مسلمان سودان را تبریک گفته و هیأتی برای اعلام پشتیبانی به کشور سودان اعزام داشت، که از نتایج آن می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ـ توافق در برقراری مناسبات بین دو کشور
ـ وعده آزادی اسرای سودانی در جنگ تحمیلی
ـ افتتاح سفارت جمهوری اسلامی ایران در خارطوم
ـ بررسی زمینة های همکاری های فنی ـ اقتصادی بین دو کشور

یک سال بعد با روی کار آمدن صادق المهدی روابط بین دو کشور مشخص تر شد، مخصوصا پس از رأی منفی دولت سودان به قطعنامه تنظیمی کمیسیون حقوق بشر علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت روابط طرفین مودت آمیز تر گردید.(همان ، ۱۳۲) برخی از نویسندگان اوج روابط دو جانبه بین دو کشور تا سال ۱۳۷۹ را سفر معاون اول رییس جمهور سودان به ایران و در خواست وام از دولت ایران ذکر کرده اند. (سیدجوادی ۱۳۷۹ ، ۴۷) .

تأثیر انقلاب اسلامی بر کشور سودان :

امروزه مفروض این است که سودان از مهم ترین کشورهای آفریقایی و اسلامی است که از انقلاب اسلامی متأثر شده است. حکومت فعلی سودان که در پی اتحاد نظامی های مسلمان به رهبری عمرالبشیر و جبهه قومی اسلامی جدا شده از اخوان المسلمین به رهبری «دکتر ترابی» حکومت را به دست گرفت تکیه بر اسلام و فعالیت برای تضعیف و جدایی صوفیه گری را در میان مردم اساس کار خود قرار داد.
در این راستا دکتر حسن ترابی الگوی نوینی را برای اسلام سیاسی طراحی نموده است، و با مفتوح اعلام نمودن باب اجتهاد، به حرکتی جدید روی آور شده است. (همان ، ۲۳)
واضح است که این نوع نگرش به اسلام و در آوردن آن از انزوا و پویا نمودنش در عرصه سیاسی در دوره معاصر با انقلاب اسلامی ایران شروع شد، و این .. را که اسلام قدرت ایجاد و ساماندهی به ساز و کار حکومتی را داراست احیا نمود. این نوع نگاه و در آوردن الگوی سیاسی از اسلام را می توان در کشورهایی چون مالزی، اندونزی، الجزایر و .... نیز مشاهده نمود.

سودان نیز در اجتهاد خود نسبت به سیاست اسلامی از دایره متأثرین انقلاب اسلامی خارج نمی شود. در همین راستا برخی از نویسندگان ، قانون اساسی سودان (۱۹۹۸) را آینده ای از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قوانین اساسی مصر، لیبی و انگلیس دانسته اند. (همان، ۱۹۰) از زمینه هایی که قابلیت جذب و جلب انقلاب اسلامی را در سودان سبب شد، ریشه عمیق تفکر مهدویت و سابقه مبارات اسلامی «مهدی سودانی» علیه استعمارگران اروپایی است.
البته باید اضافه نمود، انقلاب اسلامی ایران به دلیل ماهیت اسلامی بودنش ، حوزه نفوذش را گسترش داده و همین که کشوری شامل مسلمانی باشد، از رویکرد و نگرش انقلاب اسلامی ایران متأثر خواهد شد.
در سودان این مسأله به صورت واضح در کلام صادق المهدی منعکس شده است: «انقلاب اسلامی ایران بر مردم سودان تأثیر عمیقی داشته است آنان بسیاری از پدیده های تاریخی خود را در انقلاب ایران یافته اند .... مردم سودان در انقلاب اسلامی ایران یک بعثت جدید را می یابند. در سودان عده ای بودند که اسلام را به عنوان یک راه حل برای مشکلات نمی پذیرفتند، آنها متعقد بودند که راه حل ها از طریق ناسیونالیسم و با پیروی از افکار غربی به دست می آید. ولی انقلاب ایران، این افکار را به کلی دگرگون کرد و ثابت کرد که اسلام زنده و متحرک است و می تواند در مقابل امواج ایدئولوژیکی ایستادگی کند».(حشمت زاده ، ۱۳۸۵، ۱۳۷)
سودان با توجه به بعضی از نکات مورد اشاره از انقلاب اسلامی ایران متأثر گردیده و این تأثیر به شکل تحولات چشمگیر در سطح دولت و ملت منعکس شد. این کشور در نیمه های دوم دهه انقلاب به نقل از مقاله (وال استریت ژورنال) به سر پلی برای نشر و بسط انقلاب اسلامی در آفریقا مبدل شده است. (همان ، ۱۳۸) .

۱-۲ ) تونس :
در رأس امواج اولیه جنبش اسلامی تونس نام شیخ راشد الغنوشی قرار دارد. او بازداشت و محاکمه شد و حبسش مدت ها جزو اخبار مهم جنبش جهانی اسلام قرار داشت.
تحلیل و جمع بندی گوشه هایی از افکار و گفتار غنوشی حاوی نکاتی است که پاسخ گوی ابعادی از چگونگی تأثیر انقلاب اسلامی در تونس می باشد :

" در حال حاضر دگرگونی های بسیاری در زمینه های سیاسی چه به صورت اصلاحات اجتماعی و چه در جهت انقلابات خشونت بار در جهان اسلام به وقوع می پیوندد. این کوشش های عملی باعث شده اند که سرنوشت ایدئولوژی اسلامی به تلاش لحظه به لحظه مسلمین بستگی پیدا می کند. آیت الله خمینی. . . و دکتر حسن الترابی پیشگامان این مکتب عملی هستند.

آن هم در نوع خود و در این مکتب " مجدد " به شمار می روند و در زمینه اسلام عملی کوشش بسیار می کنند. . ." غنوشی در سال ۱۳۷۰ در دومین سالگرد رحلت امام خمینی حضور یافته و در میزگرد فلسطین شرکت کرده و در سخنرانی خویش بر لزوم تشکیل امت اسلامی و وحدت میان مسلمانان تأکید می کند.
در سخنانش افکار امام خمینی(ره) به وضوح مشاهده می شود . او می گوید: " امام خمینی پرچم آزادی فلسطین را برافراشت و مسأله فلسطین تمام فکر امام را به خود مشغول کرده بود. مسأله فلسطین محور ستیز جهانی امروز است.
صهیونیسم یک اختاپوس است. ما باید آگاه باشیم و باید از خود شروع کنیم. ما باید نظامی پیشرفته تر از غرب که اسرائیل هم غربی است داشته باشیم تا بتوانیم فلسطین را آزاد کنیم. " از مهمترین بازتاب های انقلاب اسلامی ، تأثیر افکار و عقاید امام خمینی (ره) بر دیدگاه نخبگان جهان اسلام است. به طوری که در طی زمان نمودهای عینی آن بروز می کند. گفتار غنوشی حاوی بسیاری از واژگان و ارزش هایی است که امام خمینی ( ره ) از آغاز نهضت در ایران از سال ۱۳۴۰ در گفتار و نوشته هایشان بر آنها تأکید داشتند.
از دیگر نمودهایی که تأثیر انقلاب اسلامی را بر مردم تونس نشان می دهد اظهارات وزیر کشور تونس می باشد که اعلام کرده بود مسلمانان آن کشور در حرکت خود هنوز از روش انقلاب اسلامی ایران الهام می گیرند.

۱-۳ ) الجزایر:
بازتاب های انقلاب اسلامی در متن جامعه الجزایر با زمینه ها و استعداد هایی که درآن جا موجود بوده نقش موثری در توسعه و تحکیم جنبش اسلامی الجزایر داشته است در واقع بذرهایی که به طرق مختلف در دهه اول انقلاب در مزرعه مساعد تاریخی و اجتماعی الجزایر پاشیده شد در دهه ی دوم به صورت جبهه نجات اسلامی و جنبش های الجزایر بروز و ظهور کرده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استقبال و خوشحالی مردم الجزایر به خصوص طبقه ی جوان به حدی بود که هر روز در برابر سفارت ایران برای دریافت نشریات و خبرهای واصله از ایران صف می کشیدند، اما حکومت الجزایر نتوانست این اوضاع را تحمل کند لذا طی تماس با سفارت ایران محدودیت هایی ایجاد کرد. علاقه جوانان مذهبی به حدی رسیده بود که به جای هلال بر بالای گنبد و مناره مسجد دانشگاه عنابه، آرم جمهوری اسلامی را نصب کردند، هر چند مأموران امنیتی پس از درگیری با دانشجویان آرم را بر می دارند، اما انعکاس حقیقتی زیبا در حرکت هایی اینچنین قابل پنهان کردن نیست.

۱-۴ ) مصر :
مصر از لحاظ تاریخ، فرهنگ و جغرافیا در جهان عرب مرکزیتی خاص دارد. جنبش اخوان المسلمین مصر و ناصریسم و ناسیونالیسم عرب دو جریان شاخص این کشورند؛ جنبش اخوان در فاصله دو جنگ جهانی به وسیله حسن البنا ایجاد شد. سپس مکتب فکری آنان به وسیله سید قطب پیش رفت و رشد کرد و او به حق، موسس دوم حزب و یکی از رهبران نهضت اسلامی معاصر می باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اخوان المسلمین با خوشحالی از آن استقبال کردند و آرزوهای بزرگ خود را برای استقرار جمهوری اسلامی در ایران ابراز داشتند. جریان دیگری که با جنبش اسلامی ایران در کنش متقابل بود، ناصریسم، سوسیالیسم و ناسیونالیسم عربی وابسته به آن بود. از دید خبرنگاران و تحلیل گران سیاسی، برخی از شاخص های تأثیر انقلاب اسلامی ایران در مصر و احیا و تشدید جنبش اسلامی آن کشور به این شکل نمود پیدا می کرد که مردم شعار هایی از جمله لا اله الاّ الله محمد رسول الله، آیات قرآن و تصاویر آیت الله خمینی را بر روی شیشه اتومبیل هایشان می چسباندند.
سرکوب جنبش اخوان المسلمین با اعدام سران اخوان، مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰، روی کار آمدن انور السادات، تشدید همگرایی او با ایران و غرب، سفر وی به اسرائیل و امضای پیمان کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ درست همزمان با اوج انقلاب اسلامی در ایران، حکومت مصر و شخص سادات را به منفورترین موجودات در ذهن مسلمانان و مبارزان مبدل کرد. با موضعی که امام در مورد آزادی قدس و مبارزه با اسرائیل اتخاذ کردند، رویارویی انقلاب اسلامی با دولت مصر بسیار حاد و جدی شد.

طبعاً آن دسته از مردم مصر که از روند سازش مصر با اسرائیل ناخرسند بودند، به سمت ایران متمایل شدند، که ترور انور سادات توسط گروه های عقیدتی و مبارزه برخاسته از ارتش مصر توسط خالد اسلامبولی نمود واقعی این تمایل است.
امواج اولیه ی احیای اسلام گرایی مصر و ترور سادات و حوادث پس از آن، موجب پیدایش این باور شده بود که انقلاب اسلامی در همه جا فراگیر خواهد شد.
نشست قاهره همزمان با اوج گیری جنبش اسلامی الجزایر و پیروزی جبهه ی نجات اسلامی در انتخابات صورت گرفت. نشست قاهره با حضور نمایندگان چند کشور عربی همچون مصر، الجزایر، تونس، عربستان، عمان و . . . با هدف اندیشیدن به تدابیر امنیتی در جهت مقابله با بنیادگرایان در کشورهایشان برگزار شد.
این واقعه بار دیگر اذهان را متوجه انقلاب اسلامی ایران و پتانسیل جنبش اسلامی در جهان عرب کرد.

زمینه ها و وسایل اثر بخشی انقلاب اسلامی در آفریقا:

فتوای امام خمینی درباره ی سلمان رشدی در آستانه ی دهه ی دوم انقلاب ملاکی برای سنجش پتانسیل جهان اسلام و تمرکز و تجلی آن محسوب می شود. مصطفی کامل امین مدیر مدرسه وطنی منطقه ای مجلس علما و ائمه در غنا می گوید:
" وجود انقلاب اسلامی و همچنین فتوای امام خمینی علیه سلمان رشدی باعث شد که ملت آفریقا توجه خاصی به انقلاب و امام کند. "
شیوه های خاص انقلاب و محتوای دینی آن، مقوله هایی است که به عنوان علت های اثر گذاری انقلاب در آفریقا از آن یاد می شود. بر این اساس، پس از جنگ دوم و رواج جنبش های استقلال طلب در آفریقا، اینک مردم این قاره نیازمند فهم و تعریفی برای هویت یابی هستند و این زمینه و نیاز می تواند عامل اصلی اثر پذیری آفریقا از انقلاب اسلامی ایران باشد زیرا دین اسلام مایه های قوی برای هویت بخشی دارد.
می توان نتیجه گرفت: انقلاب اسلامی ایران در اواخر قرن بیستم نشانه ی مهمی از آغاز تجدید حیات اسلام بود که زنجیر وار در پی خود در سایر بلاد اسلامی موجب بیداری اسلام و جنبش های اصلاحی و انقلابی گردیده است.

۱-۵ ) افغانستان :
پیروزی انقلاب ایران در کشور همسایه افغانستان که از وضعیت مشابه سیاسی بر خوردار بود، نیز تاثیری بسزا داشت . آقای هادی معتقد است که :«تجاوز ارتش شوروی به افغانستان هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود .ملت مسلمان افغانستان مسایل انقلاب ایران را از طریق رسانه ها دنبال می کردند و در بسیاری از موارد از آن الهام گرفتند.»به گفته آقای هادی رهبری انقلاب اسلامی در ایران نیز میان شهروندان مسلمان افغانستان از محبوبیت خاصی برخوردار بود.
ایشان می گوید :پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ،تنها به افغانستان نه ،بلکه مسلمانان جهان را بیدار ساخت.
مولوی مختار مفلح، رهبری حزب نهضت آزادی اسلامی و مدیر مسئول مجله "فکر"به این باور است که امام خمینی یک رهبر بزرگی اسلامی در جهان معاصرات و بسیاری از جنبش های اسلامی از افکار و اندیشه های ایشان الهام گرفته اند .وی در مورد شخصیت امام خمینی می گوید :«او دیدگاهش از مرز های قومی ،مذهبی ،و جغرافیایی فراتر می رفت و تنها بر جهان اسلام می اندیشد.»
به باور وی، پیروزی انقلاب در ایران در حرکت ملت مسلمان افغانستان بر ضد دولت کمونیستی و حامیان بیرونی اش تاثیر بزرگی داشت .به گفته وی :«مردم افغانستان با الهام از انقلاب اسلامی ایران و باور به این که انقلاب می تواند حکومت دست نشانده شوروی را سرنگون کند ،دست به انقلاب زدند .»
دکتر مهدی، استاد سابق دانشگاه و عضو شورای متحد ملی به ابعاد بزرگ و جهانی انقلاب ایران اشاره می کند و می گوید انقلاب اسلامی ایران علاوه بر دستاوردهای کلان برای ملت این کشور ،در برجسته ساختن نقش ایران در میان کشورهای اسلامی نیز اثرات شایانی داشت ،طوری که اکنون بسیاری اندیشمندان کشورهای اسلامی از افکار و اندیشه های دانشمندان و فرهنگیان ایرانی تاثیر می پذیرد.
ایشان اعتقاد دارند ،به دلیل اشتراکات فراوان میان ایران و افغانستان این کشور همواره تاثیرات بر افغانستان داشته است .آقای دکتر مهدی با اشاره به جایگاه جهانی و منطقه ای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می گوید :ایران قبل از انقلاب تنها ژاندارم خلیج فارس بود اما بعد از انقلاب پاسدار منافع خارجی ها نیست، بلکه یک کشور مستقل سیاسی و آزاد به حساب می آید و این انقلاب، ایران را به مهم ترین کشور منطقه مبدل ساخت .

۱-۶ ) لبنان :
محمل تأثیر انقلاب اسلامی در لبنان به طور طبیعی شیعیان این کشورند. در زمان وقوع پیروزی انقلاب، سازمان امل، مهم ترین حزب شیعیان در عرصه سیاسی لبنان بود. انقلاب اسلامی در جریان امل نقشی دوگانه ایفا کرد. طبیعتا پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای جنبش امل برانگیزاننده بود. چنان که ریچارد نورتون می نویسد که سقوط شاه ثابت کرد که حکومتی نا مشروع را نباید تحمل کرد.
جنبش امل به مثابه جنبش شیعی موفق، از جریان پر شور فراهم شده از طریق انقلاب سود برد. به هر حال این جنبش که جنبشی میانه رو و محافظه کار به حساب می آمد، نمی توانست حامل اندیشه های ایدئولوژیک و پرشور انقلاب اسلامی باشد، از این رو به سرعت دچار انشقاق و ریزش نیرو گردید.
هنگامی که (نبیه بری) رهبر جنبش امل،همزمان با اشغال لبنان توسط اسرائیل (۱۹۸۲)، در گردهمایی کمیته نجات ملی که به دعوت الیاس سرکیس، رئیس جمهور وقت لبنان شرکت کرد، سید ابراهیم امین مسئول دفتر جنبش امل در تهران، بابرگزاری کنفرانسی مطبوعاتی به کمیته نجات ملی و شرکت کنندگان درآن حمله کرد و آن را کمیته ای امریکایی نامید. سید حسین موسوی،جانشین رهبر جنبش امل نیز در این زمان به سوی منطقه بقاع به حرکت در آمد و تأسیس جنبش امل اسلامی را در آنجا اعلام کرد که بعدها به حزب الله پیوست.

در این میان مهم ترین جنبش (جنبش حزب الله) که تبلور عینی انقلاب اسلامی در لبنان به شمار می آید. در حالی که رهبران جنبش امل، علاقه چندانی به گفتمان و ایدئولوژی اسلام گرایی با قرائت انقلاب اسلامی لبنان نشان نمی دادند، جنبش حزب الله که متشکل از اسلام گرایان مبارز بود، به پرشورترین و مطمئن ترین حامی اسلامگرایی تبدیل شد. حزب الله هنگام تأسیس، دربیانیه ای با عنوان (ما که هستیم و هویت ما چیست ؟) به بروز این شاخصه پرداخته و می نویسد: ما فرزندان حزب الله هستیم که خداوندطلیعه آن را در ایران به پیروزی رساند تا دوباره هسته اولیه دولت اسلامی را در جهان بر پا کند... ما در لبنان یک حزب تشکیلاتی بسته باچارچوب سیاسی گنگ نیستیم، بلکه امتی هستیم که از طریق کمربند اعتقادی و سیاسی نیرومندی به نام اسلام، به مسلمانان سراسر جهان وابسته ایم.
خصیصه مشترک دوم انقلاب اسلامی و حزب الله، احیاگری است که سید ابراهیم الامین، سخنگوی حزب الله در دهه هشتاد میلادی، آن راچنین معنا می کند: " صدور انقلاب، به معنای تسلط نظام ایران برملت های منطقه خاورمیانه نیست، بلکه به معنای تجدید حیات اسلامی منطقه است تا آنچه بر این ملت ها مسلط می شود، اسلام باشد."
ویژگی مشترک سوم عدم تأکید بر گرایشات فرقه ای است. با توجه به تأکید حزب الله بر بنیادها و عناصر شیعی، هیچ گونه تمایلات فرقه گرایانه در اهداف آن به چشم نمی آید، بلکه بیشتر بر امت جهانی اسلام تأکید دارد. ویژگی مشترک دیگر اجرای شریعت اسلامی است.حزب الله در بیانیه تأسیس خود می گوید: (فرهنگ ما بر منابع قرآن،سنت و سیره معصومان و احکام و فتاوای صادره از سوی فقیه مرجع تقلید ما استوار است).

پای فشاری بر عدم جدایی دین از سیاست، خصیصه مشترک دیگراست. سید حسن نصر الله در این باره و الگوگیری از ایران چنین می گوید: (اسلام برای ما دین مسجد و مدرسه و خیابان و دولت ونهادهای آن است.
دین قادر به برپایی انقلاب و اقامه دولت است...همان گونه که در ایران ثابت شد که اسلام قادر است، در مشکل ترین شرایط و بدترین تهدیدها، انقلاب بر پا و دولت اقامه کند).
دیگر باور مشترک اعتقاد به ولایت فقیه است. حزب الله همواره برپایبندی نظری و عملی به ولایت فقیه و رهبری مجتهد آگاه پای فشرده است که ممیزه اصلی این جنبش، از دیگر جنبش های اسلامی منطقه ای نیز محسوب می گردد. دیدگاه حزب الله در این باره چنین است که (در خصوص ولایت امر، ما خود را به ولایت مرجعیت رشیدی پایبند می دانیم. ولایت در فقیه جامع الشرایطی که عدالت، اعلمیت،کفایت، آگاهی به مسائل روز، مدیریت، تقوی و سایر صفات لازم در اوتجلی یافته است).
حزب الله بر الگوگیری و پیوستگی با امام خمینی (ره) تأکید فراوان دارد. سید حسن نصر الله می گوید: (از نظر ما امام خمینی مرجع دینی،امام و رهبر به تمام معنای کلمه است. ایشان نماد و سمبل انقلاب علیه طاغوت ها، مستکبران و نظام های استبدادی است). سید ابراهیم الامین نیز می گوید: (ما در روند تصمیم گیری سیاسی تنها بر فقیه تکیه داریم. ما از فرامین امام پیروی کرده، به جغرافیا اعتقادی نداریم).

۱- ۷) فلسطین :
در مورد تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر فلسطین از سخنان ابوشریف ، نماینده ی جهاد اسلامی فلسطین در گفتگو با خبرگزاری حیات استفاده می کنیم .

نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در آستانه سی امین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران زلزله بزرگی در جهان اسلام ایجاد کرد. ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی در پاسخ به ارزیابی خود درمورد تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر مقاومت اسلامی در جهان گفت: انقلاب اسلامی ایران نه تنها بر مقاومت در فلسطین تاثیر به سزایی داشت بلکه در تمام امت اسلام تاثیرگذار بود.
وی افزود : انقلاب ایران زلزله بزرگی را در آن دوره از زمان در جهان و در میان آزادگان جهان به وجود آورد و در سطح دینی و فکری و ایدئولوژیکی اسلامی به شکل گسترده ای انتشار یافت.وی در ادامه خاطر نشان کرد: پیامد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در فلسطین این بود که پس از یکسال، قدرت و تسلط جنبش های مقاومت اسلامی در تمامی مناطق فلسطین سیطره پیدا کرد.

او همچنین افزود: انقلاب ایران توانست در سطح ایدئولوژیکی این تفکر را که قضیه فلسطین مساله اساسی و اصلی است و همچنین مبارزه با رژیم صهیونیستی باید درصدر امور جنبش های مقاومت اسلامی باشد را در این جنبش ها تقویت کند.ابو شریف در پایان تصریح کرد:از دیگر برکات انقلاب اسلامی ایران در آن دوران از زمان این بود که توانست بینش اسلامی را در فلسطین و خارج از فلسطین تقویت کند و همچنین نقش بسیار مهمی را در تحولات آن زمان ایفا نماید .
ناصر ابو شریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران ،۱۰سال در بند اسارت رژیم صهیونیستی بوده است.

۱-۸) عربستان:
یکی از کشورهایی که از تأثیرات این انقلاب بی‌نصیب نمانده است، کشور عربستان سعودی است. این تأثیرات تا جایی است که در مقطعی روابط دو کشور به واسطه این تأثیرات قطع می‌شود. از آنجا که هر تحولی در این کشور، تحول در کل جهان اسلام را به دنبال خواهد داشت لذا مطالعه بازتاب انقلاب اسلامی در عربستان سعودی امری مهم به شمار می‌رود. دو کشور ایران و عربستان از سال ۱۳۰۷ با یکدیگر روابط سیاسی برقرار نمودند . ابتدای تشکیل حکومت آل سعود با دوران سلطنت رضا خان در ایران همزمان بود .
دو نظام سلطنتی از همان ابتدا روابط حسنه ای با یکدیگر برقرار ساختند که تا سال ها همچنان به همان صورت باقی ماند. لیکن تشکیل اوپک روال روابط دو کشور را جایگزین نمود. بعد از تشکیل اوپک استراتژی های نفتی و نوع رژیم حکومتی از وجوه تشابه دو رژیم گردید . ضمن آنکه تفاهم هر دو دولت در سازمان اوپک روابط سیاسی دو کشور را به طور چشمگیری گسترش داد و این امر باعث آن گردید که آن دو در مسائل مختلف سیاسی ، در عرصه منطقه ای و جهانی از نظرات مشابهی برخوردار گردند ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۱۱ ) روابط دو کشور در دهه ۱۳۵۰ با دکترین سیاسی نیسکون به یکدیگر پیوند خورده و بیشتر با آئین مزبور قابل تفسیر و تبیین می باشد .

در چارچوب این دکترین دو کشور همکاری هایی را در منطقه برای حفظ وضع موجود و منافع غرب آغاز می نمایند . در این راستا ایران با قدرت فزاینده تسلیحات نظامی خود حفظ امنیت منطقه را بر عهده می گیرد و عربستان با توان مالی و ذخایر نفتی ، نقش قدرت اقتصادی را متعهد می شود . با وجود این همکاری ها در روابط دو کشور در این دهه نیز رقابت هایی به چشم می خورد . ( هاشم آبادی ، ۱۳۶۹ ، ص ۱۹۱ ) گرچه سیاست دو پایه نیکسون بر تأمین امنیت منطقه توسط کشورهای این حوزه ( ایران و عربستان ) پایه ریزی شده بود ولی شرط آن حمایت آمریکا از این کشورها نیز بود .
به عبارت دیگر اجرای این سیاست لازمه اش همکاری منطقه ای با حمایت امریکا بود . در سیاست دو پایه نیسکون اگرچه ضرورتا بین ایران و عربستان همکاری و هم جهتی عمیقی وجود داشت ولی در بطن این همکاری ها همچنان نوعی رقابت موجود بود و عربستان از قدرت مسلط بی چون و چرای ایران در منطقه دائما در اضطراب بود .
بعد از ناصر بین عراق و عربستان سعودی بر سر رهبری جهان غرب رقابت وجود داشت اما عربستان به خاطر تسلط بر منابع عظیم مالی توانست زمینه های مناسبتری به دست آورد به همین خاطر این کشور هیچگاه حاضر نبود که سیادت برتر در منطقه به طور کامل به ایران اعطا شود و همیشه به دنبال فرصتی بود که این نوع سیادت نصیب خودش گردد.(اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۱۷ ) .
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اشاعه گفتمان هایی نظیر : تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام، نفی سلطه پذیری و سلطه جویی .حمایت از مستضعفین و نهضت آزادی بخش و تبلیغ اسلام و دعوت آن به ویژه مذهب شیعه ( هاشم آبادی ، ۱۳۶۹ ، ص ۲۰۰ ) اولین عکس العمل ها از درون حاکمیت دولت های اقتدارگرا علیه این گفتمان آغاز شد. دولت عربستان سعودی از اولین مصادیق بارز آن بود .
تبلیغات اعراب به ویژه محافظ کاران مسلمانان طرفدار عربستان سعودی در مورد شیعی بودن انقلاب ایران و نیز اخبار مربوط به عدم رعایت حقوق بشر در ایران تأثیر مهمی بر افکار عملی جهان عرب گذاشت اصولا محافظه کاران اسلامی و طرفداران اسلام سعودی تبلیغات گسترده ای برای جلوگیری از نفوذ انقلاب اسلامی در میان اکثریت اعراب سنی به عمل آوردند و بزرگترین حربه آنها شیعی بودن انقلاب اسلامی بود .

عوامل تمهیدی و زمینه ساز نفوذ انقلاب اسلامی در عربستان

عوامل خارجی
۱ ) ماهیت جهانی بودن انقلاب اسلامی تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام . اندیشه ام القری بودن و تلاش در جهت صدور انقلاب حرکتی بود که توسط شخصیت های سیاسی و مذهبی دنبال می شد و این حرکت و تفکر و سوء تفاهم برخی از کشورها که صدور انقلاب را به معنی کشورگشایی ایران قلمداد می کردند از عواملی شد که این تفکر و حرکت شامل عربستان سعودی نیز بشود که با ترس و وحشت آنها نیز توأم بود . ( جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۳۶ )
۲ ) حج و برخورد زائران ایران و عربستان : حاجی های ایرانی به دلیل داشتن شور انقلابی معمولا راهپیمایی هایی علاوه بر مراسم مذهبی برگزار می کردند که حجاج غیرایرانی نیز بعضا در این مراسم شرکت می کردند و در عین حال اعلامیه هایی نیز پخش می کردند. ترس سعودی ها در حدی بود که صحبت کردن با ایرانی ها را نوعی جرم می دانستند و مکافاتش زندان بود .(زورق ، ۱۳۶۱ ، ص ۵۲ )

عوامل داخلی
۱ ) سیستم حکومتی عربستان سیستم حکومتی عربستان تجلی کلاسیک همزیستی خاص میان مذهب و قدرت امپراتوری است بنیان این همزیستی بر اتحاد میان آل سعود و آل وهاب پایه گذاری شده است . در این کشور قدرت سیاسی در اختیار قبیله آل سعود و قدرت مذهبی در اختیار آل وهاب است . اشخاص خارج از خاندان آل سعود اجازه دریافت مناصب حکومتی را ندارند.

۲ ) عدم مشارکت سیاسی در کشور عربستان ایجاد هر گونه تشکل سیاسی ممنوع است و هر گونه اجتماعی که در آن مسئولیت اجتماعی و سیاسی و اسلامی در رابطه با موضوع موجود حاکم بر جهان تبیین شود خلاف قانون شمرده می شود . ( جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۵۳ )

۳) اختناق مذهبی دولت سعودی به هیچ وجه به شیعیان اجازه نمی دهد مسجد جدیدی بسازند یا مساجد را بزرگتر کنند یا تغییر شکل دهند . همچنین از اقامه مجالس دینی و مذهبی شیعیان نیز جلوگیری به عمل می آید .

۴) سرقت و فساد دربار علت اصلی ظهور فساد بین شاهزادگان افزایش درآمد در عربستان و رشد طبقه ثروتمند می باشد ظاهر امر با آنچه در پشت پرده می باشد فرق می کند . در این کشور می توان افراط در نوشیدن شراب ، قماربازی ، پخش نوارهای جنسی و اقدامات فریب کارانه جهت متأثر کردن زنان عربی به کثرت صورت می گیرد . ( جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۶۲ ) نتایج این تحولات ، فساد و مصرف گرایی شدید و آشکار در میان بعضی از عناصر و یاران خانواده سلطنتی و افزایش محرومیت نسبی قبایل و طبقات متوسط یا پایین شهری است .

تأثیر مرکب وفور نفت و نفوذ غرب بر پاکدینی سعودی یک بحران فرهنگی عمیق ایجاد کرد که بنیادهای حکومت پادشاهی را به خطر می اندازد . در این محیط موج رستاخیز اسلامی در طول دهه ۱۹۷۰ ظهور کرد. (دکمجیان ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۴۸ )
۵) حضور طبقه متوسط جدید. طبقه تحصیل کرده که در عربستان به وجود آمده است ضمن اینکه با فرهنگ غربی آشنایی دارد تفاوت موجود میان نظام اجتماعی و سیاسی حاکم بر عربستان با سایر نظام های موجود دنیا را درک می کند و این آگاهی می تواند پایه های نظام فعلی حکومت را در این کشور سست نموده و در نهایت با ارتجاع حاکم بر جامعه به مبارزه برخیزند . (جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۶۹)

بازتاب انقلاب اسلامی بر حکومت و جامعه عربستان

طلوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ موجب شد تا دولت عربستان روابط خود را با ایران در ۵ سطح تنظیم نماید .
۱ ) دوره صبر و انتظار: مقامات عربستان بعد از پیروزی انقلاب به دقت تحولات ایران را مورد بررسی قرار داده و در این دوره فراز و نشیب های آن را دنبال می کردند. اما از اظهارنظر صریح درباره حوادث ایران خودداری می نمودند . چون این ترس در سعودی ها وجود داشت که انقلاب و تسری آن حکومت شان را متزلزل کند به همین خاطر به شکلی محرمانه و با کمک برخی از کشورها دیگر عرب درصدد انجام طرح هایی جهت دفع خطر احتمالی برآمدند .

شعارهای حاکم در این دوره در ایران حاکی از تأکید بر صدور انقلاب و متهم ساختن حکام مرتجع عرب خصوصا آل سعود می باشد و از طرف دیگر در این مقطع بین جناح انقلابی و جناح لیبرال نزاع حاکم است و چون در صورت موفقیت لیبرال سیاست صدور انقلاب و اصول گرایی تقلیل می یابد لذا عربستان تقریبا در این مرحله سیاست صبر و انتظار را پیش می گیرد تا زمان مشخص نماید که جناح و خط حاکم در ایران به دست چه گروهی خواهد افتاد . این وضعیت ابهام تا ۱۳۶۰ طول می کشد ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۱ )

۲ ) دوره سیاست دوگانه عربستان در مقابل سیاست تهاجمی جمهوری اسلامی ( از ۱۳۶۱ تا دی ۱۳۶۴): عربستان در این مقطع سعی در جلب نظر مسئولین ایرانی داشته به زائرین و حجاج ایرانی اجازه برپایی راه پیمایی برائت از مشرکین را می دهد . در ضمن از هیأت های میانجی گر جنگ ایران و عراق جهت بازگرداندن صلح حمایت می کند. رویه دیگر این سیاست درگیری پلیس سعودی با حجاج ایرانی در مراسم حج و اعطای کمک های مالی ، سیاسی ، نظامی و اطلاعاتی انبوه و مداوم به ر‍ژیم عراق در جنگ با ایران است تا به زعم خویش با ممانعت از پیروزی ایران توازن منطقه حفظ گردد. این مرحله ریشه از زمانی می گیرد که دفتر جبهه آزادی بخش شبه جزیره عربستان در تهران آغاز به کار نمود و در مقابل مقامات جمهوری اسلامی نیز از رهبران سعودی انتقاد کرده و روش کلی آنها را در قبال مسأله منطقه و جهان اسلام و ارتباط نزدیک با آمریکا را مورد انتقاد قرار می دادند . ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۱ )

در این دوره رسانه‌های غربی به ترس دولت های عربی از ایران دامن می زنند و این جریان به نفع عربستان سعودی تمام شد و آن کشور را تقریبا به آرزویش که همان رهبری شیخ نشین ها بود رساند . ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۷ ) دولت عربستان تشکیل شورای همکاری را فرصت طلایی جهت گسترش نفوذ و سلطه و تحقق آرمان های دیرینه خود بر منطقه یافت . با تشکیل شورای فوق عربستان به نتایجی نائل آمد که جهت رعایت اختصار در این نوشتار از ارائه ی آنها معذوریم.

۳ ) دوره رویارویی و انفجار ( از اواخر ۱۳۶۴ تا پذیرش قطعنامه ): پس از یأس عربستان از مقابله با جمهوری اسلامی و به سازش کشیدن این کشور عربستان تضاد خود را با ایران به منصه ظهور می رساند و با اتخاذ سیاست جدیدی مرحله به مرحله سعی در تضعیف انقلاب اسلامی می کند تا به این وسیله انقلاب را به سازش کشیده و آن را به کنترل خود در آورد البته تقویت نظامی شدید سعودی و حضور ناگهانی در ناوگان های دریایی خارجی در تشجیع این ر‍‍ژیم مؤثر است و بی دلیل نیست که کشتار ۴۰۰ حاجی ایرانی و غیرایرانی در ۹مرداد سال ۱۳۶۶ توسط این رژیم شکل می گیرد .
در این مقطع ضدیت ایران و عربستان به نهایت درجه خود می رسد و امام خمینی (ره) عربستان را مظهر اسلام آمریکایی و اسلام درباری معرفی می نماید و شدیدترین حملات تبلیغاتی ایران متوجه عربستان می گردد و حتی سفارتخانه عربستان در ایران مورد حمله عده ای که بیشتر دانشجو بودند قرار می گیرد تا اینکه در نهایت در سال ۶۷ روابط دیپلماتیک دو کشور قطع می گردد ( اخوان کاظمی ، ۱۳۸۳ ، ص ۳۱ )

۴ ) دوره تنش زایی ( از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۴ ) : با خاتمه جنگ و پذیرش قطعنامه و گذشت یک دهه از انقلاب ایران مسئولین جمهوری اسلامی کارآزموده تر گردیده و سیاست خارجی آن یک روند منطقی تر به خود گرفت و از طرف دیگر به دلیل آنکه کشور عراق پس از جنگ به صورت یک کشور نیرومند و تهدید کننده ثبات و امنیت منطقه مبدل شده بود لذا دو کشور ایران و عربستان همکاری و نزدیکی بیشتر را به نفع منافع ملی خود دیدند و در این جهت گام های عمده ای برداشته اند .

همچنین وضعیت نه چندان مساعد اقتصادی دو کشور همکاری های بیشتر نفتی خصوصا در چارچوب اوپک آنها را ایجاب می نمود . در این راستا رهبران ایران در بیانات خود هر چه بیشتر به تنش زدایی روابط ایران و شیوخ منطقه خصوصا عربستان پرداختند و عمدتا تأکید نمودند که سیاست صدور انقلاب به معنای مداخله در امور کشورهای دیگر نیست و خود را از این دخالت تبرئه نمودند .

( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۴۳ ) ملاقات های سران دو کشور و همکاری های دو کشور در چارچوب اوپک و به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی موجب نزدیکی مواضع دو کشور در حل بحران های منطقه شد .
از ثمرات این همکاریها می توان به ایجاد تزلزل در بلوک بندی منطقه ای کشورهای طرفدار غرب در حوزه خلیج فارس علیه ایران و قطع کمک به گروه ها مخالف جمهوری اسلامی اشاره کرد. البته این نزدیکی موجب شد تا عربستان نیز اعتبار بیشتر بین المللی و اسلامی خود را به عنوان خادم الحرمین در امت اسلامی افزایش دهد و همچنین نزدیکی مخالفت گروه های داخلی خصوصا شیعیان کمک نماید.

۵) دوره تقابل مذهبی ( دوره ی کنونی ) : با توجه به اینکه روند دولت سازی در عراق برای همسایگان قدرتمند این کشور از جمله ایران و عربستان یک فرآیند حیاتی به شمار می رود و تشکیل یک عراق متحد یکپارچه با اکثریت شیعه برای دولت های سنی و رادیکال منطقه مثل عربستان و اردن یک خطر بالقوه محسوب می شود .
دوره حاضر را می توان دوره تقابل مذهبی نامید . البته نقش آمریکا و دولت های غربی نیز برای دامن زدن به جنگ های فرقه ای و مذهبی در منطقه و به ویژه در عراق برای تثبیت حضور خود غیرقابل کتمان است .

آنچه از معادلات منطقه برداشت می شود این است که شکل گیری یک عراق یکپارچه متحد با اکثریت شیعه هم منافع دول رادیکال سنی منطقه و هم آمریکا را به خطر خواهد انداخت لذا باید با این پدیده مبارزه شود . طرح مباحثاتی همچون هلال شیعی نیز در همین پروسه معنا پیدا می کند . نکته مهم این است که روابط ایران آتی شیعی و عربستان وهابی را باید در آینده عراق دید .

البته روابط خارجی کشورهای ایران و عربستان همواره مشحون از رقابت و همکاری یا تضاد و وفاق بوده است و اگرچه بر حسب مقتضیات مقطعی گاهی جنبه همکاری و زمانی جنبه رقابت و تعارض حاکم گشته است ولی همواره ریشه‌های تضاد میان دو کشور حتی در زمان همکاری و وفاق وجود داشته است .
سه عامل مهمی که در این روابط نقش تأثیرگذار داشته اند عبارتند از :
۱- نفت ۲- مذهب ۳- نیروهای خارجی که در مقطع قبل از انقلاب اسلامی بحث نفت و نیروهای خارجی عامل تنظیم کننده روابط دو کشور بود اما بعد از پیروزی انقلاب و با مطرح شدن بحث صدور انقلاب عامل مذهب و نیروی خارجی تنظیم کننده روابط دو کشور بوده است.

انقلاب اسلامی به عنوان پدیده‌ای بدیع و معجزه آسا در منطقه خاورمیانه مسلما بر کشور عربستان نیز تأثیرات خود را گذارد . که این تأثیرات را می توان در ۴ سطح حاکمیت ، اسلام گرایان ، لیبرال ها و نسل سوم عربستان مشاهده نمود . آنچه به عنوان نکته پایانی باید به آن اشاره کرد این است که اندیشه‌های انقلاب اسلامی در مواردی به طور مستقیم کشور عربستان را تحت تأثیر قرار داده و در مواردی به طور غیرمستقیم .

کد مطلب : ۱۴۸۲۴۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

بهمن آزادبخت
Iran, Islamic Republic of
ممنون از مطالب جالب و ارزشمندتان
کیانوش
Iran, Islamic Republic of
سلام، نویسنده این متن چه کسی بوده، برای ارجاع لازم دارم... متشکر
منتخب
پیشنهاد ما