افشاگريهاي اخير از سوي ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان سيا نشان داده است که اين تعديهاي نظارتي به واقع تا چه حد بيشرمانه و گستاخانه بوده است. آژانس امنيت ملي امريکا نه تنها حجم انبوهي از اطلاعات را به واسطه عملياتهاي جاسوسي خود در سراسر جهان به دست آورده است بلکه در کشور خود نيز مکالمات تلفني و اينترنتي بين شهروندان را رهگيري کرده است.
طرح رهگيري مخابراتي آژانس امنيت ملي امريکا که به اختصار با نام «پريزم» شناخته ميشود، در بحبوحه بيانيههاي اميدبخش درباره بهبود روابط کشورهاي عضو اتحاديه اروپا با امريکا ابراز خشم مودبانهي اعضاي اين اتحاديه را در پي داشته است.
لورتا سانچز، يکي از قانونگذاران امريکا گفت که افشاي اخير جاسوسيهاي آژانس امنيت ملي از سوي اسنودن تنها «قطرهاي از يک دريا» را به رخ کشيده است.
مجموعهاي از ديگر برنامهها نيز وجود دارد که نظارت و تحليل سريع و موثر حجم بيشماري از اطلاعات جمعآوري شده از سوي دوربينهاي مراقبتي، مکالمات ضبط شده و موارد ديگر را شامل ميشود؛ همهي اين اطلاعات، طبقهبندي شده و دور از دسترس شهروندان عادي امريکا هستند. افزون بر اين، هزينه اين تعديِ جاسوسي مآبانه که شامل برنامه اطلاعات ملي (NIP) و برنامه اطلاعات نظامي (MIP) نيز ميشود، طبقهبندي و بيش از ۸۰ ميليارد دلار برآورد شده است، اين درحالي است که تنها ۴۸.۲ ميليارد دلار از اين مقدار از سوي مقامات امريکا تاييد شده است.
اوباما اذعان داشته است که «محدوده گستردهاي از اين قبيل برنامهها به صورت طبقهبندي شده وجود دارد، چرا که مثلا وقتي نوبت به جنگ با ترور ميرسد، هدف ما اين است که نگذاريم مردم به ما آسيب برسانند.»
وي گفت که اين برنامهها بايد فوق سري باقي بمانند تا «افرادي که سعي دارند به ما آسيب برسانند، نتوانند در اقدامات پيشگيرانه ما سرک بکشند و درباره ماهيت طبقهبندي شدن اين چيزها پرسوجو کنند.»
چيزي که اوباما اذعان نکرد آن بود که اين به اصطلاح جامعه اطلاعاتيِ پنهان آنچنان گسترده است و آنچنان نهادها و پيمانکاران خصوصي کشورهاي ديگر را در بر ميگيرد که حدّ و حدود هزينه آن به واقع نامشخص است.
با توجه به اينکه امروزه خطرهاي دنياي مجازي بيشتر انسان را تهديد ميکند تا خطرهاي دنياي واقعي، امريکا نيز به شدت روي فنآوريهاي فوق پيشرفته کامپيوتري سرمايهگذاري کرده است. «بزرگ داده» و «رايانش ابَري» دو عبارتي است که اين روزها مرتبا در رابطه با جمعآوري اطلاعات فوق فشرده شنيده ميشود. بزرگ داده به مجموعه عظيمي از دادهها گفته ميشود که از نظارت بر پست الکترونيک، مکالمات تلفني، سوابق دادهکاوي، شناسايي بيومتريک و ويدئوهاي دوربينهاي نظارتي به دست ميآيد؛ اين در حالي است که رايانش ابري يک سامانه پردازش اطلاعات است که شمار بسياري از کامپيوترهاي از راه دور را شامل ميشود که در يک شبکه به يکديگر متصل هستند.
آژانس اطلاعات مرکزي (CIA)، اصليترين نهاد جاسوسي امريکا شديدا به بزرگ داده و رايانش ابَري علاقه دارد. گوس هانت، افسر ارشد اطلاعت سازمان سيا ميگويد: «ظهور رايانش ابَري اين قدرت را به ما داده است که تواناييهايي ارائه کنيم که پيش از اين
هيچگاه در چنين مقياس و با چنين هزينه و مهارتي قادر به ارائه آن نبودهايم.» وي با اشاره به تحليل دادهها افزود: «من يک مشکل بزرگ دارم و براي حل آن يک ابَر رايانه ميخواهم.» ابَر رايانهاي که وي به آن اشاره ميکند تقريبا هزار برابر از کامپيوترهاي معمولي سريعتر است.
در اين جا به طور خلاصه تعدادي از برنامههاي تحقيقاتي را ذکر ميکنيم که با اصطلاح موسوم به «بزرگ داده» در ارتباط است.
برنامه آدامز (ADAMS): با استفاده از برنامههاي کاربردي براي تشخيص «تهديدهاي داخلي» از جمله رفتار غيرعادي از سوي افراد، ناهنجاريهاي موجود در مجموعهي دادهها را بررسي ميکند.
برنامه سيندر (CINDER): فعاليتها و وقايع مرتبط با جاسوسي سايبري در شبکههاي رايانه نظامي را کشف ميکند.
برنامه پروسيد (PROCEED): روشهايي را براي پردازش دادههاي رمزگذاري شده بدون نياز به رمزگشايي آنها توسعه ميدهد.
برنامه ويرات (VIRAT): روشي است براي پردازش موثر دادههاي ويدئويي به منظور استفاده در تحليلهاي نظامي.
برنامه سايبر (CI-BER): بستر سنجش يک زيرساخت سايبري چند نهادي براي پايگاههاي اطلاعات فوق بزرگ است.
برنامه بيگ ديتا (BIGDATA): روش استخراج و تحليل اطلاعات از مجموعه اطلاعاتهاي فوق بزرگ را توسعه ميدهد.
اوباما به امريکاييها اطمينان خاطر داده است که نيازي نيست درباره نفوذ چشمگير در زندگيشان نگران باشند. اما وي نميگويد که «به من اطمينان کنيد، ما کار درست را انجام ميدهيم؛ ما آدم بدها را ميشناسيم.» اوباما ميگويد که برنامههاي نظارتي «جنبه کنگرهاي و قانوني دارد.» با وجود اين، تصديق ميکند که اگر مردم امريکا به مديريت اجرايي، کنگره و سيستم قضايي اعتماد نداشته باشند و قبول نکنند که «ما بر اساس قانون اساسي اين کار را انجام ميدهيم، آنگا مشکلاتي خواهيم داشت.»
جالب اينجاست که به نظر ميرسد بيشتر امريکاييها نيز با «تعدّي به ظاهر اندک» چندين برنامه نظارتي به حريم خصوصيشان مشکلي ندارند. سايمن چسترمن، رئيس دانشکده حقوق دانشگاه ملي سنگاپور گفته است که شهروندان امريکايي ترجيح ميدهند آزاديهاي مدني خود را از دست بدهند اما امنيتشان حفظ شود، چيزي که وي آن را يک «قرارداد اجتماعي جديد» ناميد. در نتيجه، تظاهرات ضد جاسوسي «محکوم است چرا که تهديدهايي که امروزه با آن رو به رو هستيم دولت را ملزم ميسازد تا درباره ما اطلاعات جمعآوري کند. دولتها روز به روز ميتوانند اطلاعات بيشتري راجع به ما جمعآوري کنند و ما هم به عنوان شهروند اين را ميپذيريم يا لااقل به صورت تلويحي آن را قبول ميکنيم.»
چسترمن تاکيد کرد: «يکي از چيزهاي قابل توجه در يک دهه گذشته در امريکا، بيارادگي مردم در برابر قدرت دولت بوده است.»
اوباما نيز به نوبه خود با گفتن اينکه بين نفوذ دولت به زندگي شهروندان امريکا و امنيت «ارتباطهايي وجود دارد»، موضع خود را از آنچه که هنگام اداي سوگند به عنوان رئيسجمهور در دور اول داشت، تغيير داد.
رئيسجمهور امريکا هنگام اداي سوگند در سال ۲۰۰۹، نه تنها از «ترديد» خود سخني به ميان نياورد، بلکه چنين ارتباطي را رد کرد و گفت: «ما، براي دفاعِ مشترکمان
انتخاب دروغين ميان امنيت و آرمانهايمان را رد ميکنيم.... اين آرمانها هنوز هم به جهان روشني ميبخشد و ما به خاطر مصلحت از آن چشمپوشي نخواهيم کرد.» اکنون، در سال ۲۰۱۳ آرمانهايي که از آن سخن گفته شد آشکارا در قربانگاه امنيت ملي و به خاطر مصلحت اطلاعات جمعآوري شده از سوي سامانه نظارت امريکا قرباني شده است.
جيمز کلپر، مدير اطلاعات ملي امريکا اخيرا در بيانيهاي گفته است که برنامه اطلاعات ملي (NIP) شش بخش در سطح کابينه و دو نهاد مستقل را در بر ميگيرد، کاهش بودجه اجباري خواهد داشت که سبب کاهش «عمليات فني و ضد اطلاعاني خواهد شد.»
کلپر گفت: «تلاشهاي سايبري ما محدود خواهد شد. ابزار و تحليلهاي انتقادي کاهش خواهند يافت. ما پوشش جهاني را کاهش خواهيم داد و احتمال دارد نشانههاي اوليه از ظهور يک تهديد را نيز از دست بدهيم و عملا فراگيري ۳۹ سيستم اصليمان در جامعه اطلاعاتي آسيب خواهد ديد.»
وي با تاکيد بر ممانعت از ايجاد يک بحران اطلاعاتي همانند آنچه که پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي پس از کاهش ۲۳ درصدي جامعه اطلاعاتي امريکا رخ داد، گفت: «دورهاي را که در آن با جناحهاي مختلفي در جهان مقابله کرده باشيم به ياد نميآورم.» رئيس برنامه اطلاعات ملي پس از ارائه فهرستي از خطرهاي احتمالي که از جانب مصر، تونس، يمن، ليبي، سوريه، مالي، کره شمالي، ايران، عراق، سودان، سومالي، نيجريه، افغانستان، پاکستان، چين، روسيه و ونزوئلا امريکا را تهديد ميکند، هشدار داد که «در اين منطقه و ديگر مناطق جهان، افراطگرايان ميتوانند از تحليل رفتن فعاليتهاي ضد تروريسمي به نفع خود بهره ببرند.»
کلپر حتي انگشت اتهام خود را به سوي اسلام گرفت و گفت: «فعالان اسلامي بيشترين نفع را از روزنههاي سياسي خواهند برد و احتمالا احزاب سياسي نيز امسال نفوذ خود را تقويت خواهند کرد.»
اين در حالي است که اسلام بر خلاف گفته کلپر و سياستهاي جاسوسي امريکا به ما تذکر داده است که از جاسوسي و شک و گمان پرهيز کنيم. در قرآن کريم آمده است: «اي کساني که ايمان آوردهايد! از بسياري از گمانها بپرهيزيد ، چرا که بعضي از گمانها گناه است و هرگز ( در کار ديگران ) تجسّس نکنيد.» (سوره حجرات، آيه ۱۲)
در حقيقت، اما علي (ع) نيز درباره بدگماني توصيههايي کرده و هشدار داده است که «عمل برادرت را به بهترين نحو تعبير کن، مگر آنکه از خلاف آن آگاه باشي، به سخن برادرت بد گمان مباش، وقتي که ميتواني سخنش را به نيکي برداشت کني.»
با همه اين وجود، امريکا به جاسوسي خود در سراسر کشورهاي جهان ادامه ميدهد. ديک چيني، معاون سابق رئيسجمهور اصرار داشته است که اين عملياتهاي نظارتي «جان افراد بسياري را نجات داده و از ما در برابر حملات ديگر محفاظت کرده است.»
خود ادوارد اسنودن، افشاگر اطلاعات آژانس امنيت ملي امريکا گفته است که «آژانس امنيت ملي امريکا شالودهاي بنا کرده است که اجازه ميدهد همه چيز رهگيري شود. با چنين قابليتي بخش اعظمي از مکالمات افراد به صورت خودکار و بدون هدف گيري در دسترس خواهد بود. نميخواهم در جامعهاي زندگي کنم که چنين چيزهايي را در درون خود دارد.»
و البته آشکار است که نويسنده اين مقاله نيز چنين چيزي را نميخواهد.