روزنامه صهيونيستي هاآرتص در تحليل پيامدهاي اقدام نظامي رژيم صهيونيستي عليه كاروان آزادي در سواحل غزه نوشت: هنوز به درستي معلوم نيست كه حمله اسرائيل به كاروان كمك به مردم غزه چه تبعاتي خواهد داشت.
در ادامه اين گزارش آمده است: مقامهاي اسرائيلي همچنان در حال اعلام جزئيات و دلايل اين حمله هستند، با اين حال آمارهاي اعلام شده از سوي تل آويو حاكي از كشته شدن 14 تا 20 نفر در اين حمله است. اين اقدام همچنين دهها مجروح بر جاي گذاشته است. اين در حالي است كه چنين اقدامي ميتواند زيانهاي جبران ناپذيري را براي تل آويو در پي داشته باشد. نخستين پيامد اين كار فراخواندن سفير اسرائيل در آنكارا بود و پس از آن نيز تركيه سفير خود را از تل آويو فرا خواند، گمان ميرود كه ادامه اين تنش به قطع كامل روابط دو طرف بيانجامد.
از سويي ديگر پاسخهاي تل آويو به واكنشهاي بينالمللي به اين حمله از جمله واكنش اتحاديه اروپا كه شماري از شهروندان اين اتحاديه در كاروان مذكور بودهاند و نيز واكنش سازمان ملل به سختي ميتواند چنين اقدامي را توجيه كرده و به تبعات منفي آن، خاتمه دهد. همچنين حمله به كاروان آزادي مناسبات اسرائيل با فلسطينيها و نيز اعراب ساكن مناطق اشغالي را مختل خواهد كرد، به همين دليل بايد منتظر بروز خشونتها و ناآراميها در داخل و خارج از رژيم اسرائيل بود.
روزنامه هاآرتص ميافزايد: حمله به ناوگان امدادرساني براي غزه نشان داد اسرائيل هيچ درسي از تاريخ و جنگ غزه نگرفته است. اين روزنامه اعتراف كرد در پي حمله نظاميان اسرائيلي به كشتيها مانند عمليات بزرگتر قبلي اسرائيل اين ادعاي معمول كذب گفته شد كه "آنها جنگ را آغاز كردند، نه كماندوهاي اسرائيلي كه از هليكوپترها بر روي كشتيهايي كه درآبهاي بينالمللي و به دور از آبهاي ساحلي بودند فرود آمدند!" ادعا شد اولين اقدام خشونتآميز نه از سوي سربازان اسرائيلي بلكه از سوي فعالان شورشي صورت گرفت، اينكه محاصره غزه قانوني است و ورود ناوگان غزه به سواحل آن برخلاف قانون است، خدا ميداند چه قانون! بار ديگر ادعاي دفاع از خود مطرح ميشود، اينكه "آنها ما را كشتند" و همه كشتهها از آنها است.
بار ديگر توسل به خشونت و نيروي افراطي و مرگبار، و كشتههاي بيشتري از غيرنظاميان، اسرائيل بار ديگر تاوان ديپلماتيك سنگيني را خواهد پرداخت كه فكرش را نميكرد. بار ديگر ماشين تبليغاتي اسرائيل توانسته است فقط اسرائيليهاي شستشوي مغزي شده را متقاعد سازد و بار ديگر هيچ كسي اين سئوال را نميپرسد كه: براي چه؟ چه حاصلي براي ما داشت؟ اگر عمليات "سرب روان"، نقطه عطفي در نگرش جهان در قبال ما داشت، اين عمليات دومين فيلم ترسناك از سريالهاي جاري است. اسرائيل با اين عمليات ثابت كرد هيچ درسي از اولين فيلم نگرفته است. اين فاجعه قابل پيشگيري بود. بايد با آن ناوگان اجازه عبور داده ميشود و محاصره غزه پايان مييافت. اين كار بايد مدتها قبل صورت ميگرفت. حماس طي چهار سال تضعيف نشده و گليعاد شاليت را آزاد نكرده است. حتي نشانهاي از موفقيت وجود نداشته است. حاصل ما فقط سريعتر شدن روند منزوي شدن كامل در جهان بوده است.
هيچ كس بر روي كره زمين نبود كه بتواند درباره آن عمليات تسخير مرگبار واژه خوبي بكار ببرد به غير از گروه احضار شده همسرايان خودش (دولت اسرائيل). ارتش اسرائيل هم بار ديگر وجهه بدي پيدا كرد.
اين حس هر چه بيشتر تقويت شد كه هركاري كه ميكند به زيان اسرائيل است.
هاآرتص در ادامه پيشبيني كرده است: ما در روزهاي آينده از سخنگويان اسرائيلي جملاتي را در دفاع از اين حمله و اينكه ارتش اسرائيل هيچ راه ديگري نداشته است، خواهيم شنيد. جملاتي كه خشم طرف مقابل را بيشتر خواهد كرد.
از سوي ديگر با وجود اينكه خبر حمله نظاميان صهيونيستي به كشتيهاي كاروان آزادي تبديل به خبر نخست اغلب رسانهها شده، اما شبكههاي غربي به گونهاي به آن ميپردازند كه گويا كشته شدن بيش از 16 فعال صلح از اهميت چنداني براي مدافعان دروغين حقوق بشر برخوردار نيست.
شبكههاي تلويزيوني يورونيوز، "سي.ان.ان"، "بي.بي.سي" و فرانس 24 نيز پس از چند ساعت تاخير با عنوان خبر اين حمله مرگبار را گزارش كردند و سپس به پخش برنامههاي روزمره خود ادامه دادند.
اسرائيل در برزخ گرفتار است
گفتني است هاآرتص همزمان با شصت و دومين سال شكلگيري رژيم صهيونيستي نيز در مقالهاي نوشت تل آويو در برزخ ديپلماتيك، امنيتي و اخلاقي گرفتار شده است.
هاآرتص در اين مقاله افزوده است: در مراسم شصت و دومين سال تشكيل اسرائيل به طور سنتي بر دستاوردهاي آن و پيشرفت در جهت آيندهاي بهتر به منظور صلح و امنيت بيشتر و همگرايي بيشتر در داخل آن تاكيد شده در حالي كه اين پرسشها در شرايط كنوني مطرح ميشوند كه آيا زمان به نفع تل آويو پيش ميرود و اهدافي كه براي خود ترسيم كرده است،تحقق مييابند؟ و در نهايت يهوديان مهاجر خوشحالتر به نظر ميرسد و به آينده نيز اميدوارند؟
جاي تاسف دارد كه در شصت و دومين سال شكل گيري اسرائيل، بايد اعتراف كنيم كه تل آويو در برزخي ديپلماتيك، امنيتي، رواني و اخلاقي گرفتار شده و علاوه بر اين كه در عرصه جهاني نيز منزوي شده است، تهديدات عليه موجوديت اسرائيل و احساسات ضد يهودي نيز افزايش يافته است و اسرائيليها ديگر از اميدواري دهههاي اوليه برخوردار نيستند.
هاآرتص در نهايت اذعان كرد كه مراسم سالگرد شكلگيري رژيم صهيونيستي به اقدام كاريكاتوري شبيه بود.