درخت تنومند وحدت اسلامی، با قیا م ملل مسلمان شاخ و برگ می‌دهد. یکی از مشکلات و رنج‌های دیروز و امروز مسلمین جهان، دولت‌هایی بوده و هستند که به نام دولت اسلامی و با ادعای دیانت بر ملل مسلمان حکومت می‌کنند و در همان حال که مدعی حمایت از اسلام هستند تیغ جفا به روی دین مبین می‌کشند و با دشمنان اسلام که قدرت‌های استکباری در هر عصر و زمان می‌باشند و امروز چهره‌های شاخص آن، آمریکا و انگلیس و صهیونیسم است زدوبند می‌کنند وبرای تحقق راه‌ و روش‌های جلوگیری از استقرار قوانین اجتماعی و سیاسی دین الهی و تبدیل اسلام محرک و انقلابی به اسلام خنثی و بی‌اثر، به دسیسه و توطئه روی می‌آورند.

همه گرفتاری‌های مسلمین جهان از همین جا سرچشمه می‌گیرد که سران دولت‌‌های اسلامی به مهره‌های دست‌آموز آمریکا تبدیل شده‌اند و مجری سیاست‌های شیطانی و ضداسلامی گردیده‌اند و در نقش ژاندارم و نگاهبان مطامع و منافع آنان عمل می‌کنند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و گسترش امواج آن در سرزمین‌های مسلمان‌نشین و ایجاد تحول و تحرک در آنان، برنامه‌ریزی‌های قدرت‌های استکباری علیه این نهضت بزرگ و رهایی‌بخش شتاب گرفت و دولت‌های به اصطلاح اسلامی به بهره‌برداری‌های بیشتر قدرت‌‌های استکباری به ویژه آمریکا درآمدند و مخالفت‌هایی که پیش از این علیه اسلام به صورت مرموز و نامرئی انجام می‌دادند، آشکار و نمایان کردند و تا آنجا پیش رفتند که اساس و بنیان وحدت امت اسلامی را با خطرات و تهدیدات جدی مواجه کردند.

حضرت امام خمینی خطاب به نمایندگان ملل مسلمان که در دهه فجر سال 1360 به دیدار ایشان شتافتند، ‌موضوع تفرقه و تشتتی که سران کشورهای اسلامی عامل اصلی آن شده‌اند را مطرح می‌کنند و ابتدا به آیه‌ای از قرآن کریم استناد می‌جوید که خطاب به مسلمین جهان، آنان را از تنازع و تفرقه باز می دارد و ثمره چند دستگی و پراکندگی را ضعف و تزلزل و از بین رفتن عوامل و جلوه‌های اتحاد و اقتدار معرفی می‌کند (1)و پس از مطرح کردن این اصل سیاسی، این گونه هشدار و رهنمود می‌دهد:

"مسلمین دو طایفه هستند: یک طایفه ملت‌های اسلامی است، توده‌های مردمی است،. و یک دسته آنهایی هستند که حکومت بر این توده‌ها می‌کنند و سردمدار کشورهای خودشان هستند.

ما بررسی کنیم از این سردمداران و این دولت‌هایی که در اسلام هر کدام در یک کشوری حکومت می‌کنند و همه هم مدعی اسلام هستند و مدعی تبعیت از کتاب الله، ببینم آیا به این اصل سیاسی مهم کتاب الله عمل کرده‌اند یا پشت کردند و مخالفت.

از آن طرف باز از اصول مهم است که مسلمین نباید تحت سلطه کفار باشند(2)خدای تبارک و تعالی برای هیچ یک از کفار سلطه بر مسلمین قرار نداده است و نباید مسلمین این سلطه کفار را قبول بکنند.
این از اصولی [می‌باشد] که از امور سیاسی است و قرآن کریم طرح کرده است و مسلمین را به آن دعوت کرده است.
ما الان ببینیم که در کشورهای اسلامی، سران کشورهای اسلامی یا باهم در نزاع واقع شده‌اند و منازعات سیاسی، منازعات تبلیغاتی می‌کنند و یا با هم تفاهم و اتحاد ندارند...

قرآن کریم اخطار کرده است به اینکه اگر تنازع کنید فشل (3)می شوید. شما آثار فشل را در مسلمین مشاهده می‌کنید، آثار فشل را در کشورهای عربی مشاهده می‌کنید. فشل شدن از این بدتر چه که کشورهای پهناور اسلامی با همه قدرتی که از حیث سیاسی، از حیث نظامی، ‌از حیث ذخایر دارند، در مقابل اسرائیل، همه فشل هستند... دشمنی که حمله بر اسلام کرده است و حمله بر بلاد مسلمین کرده است و هر روز توسعه را زیاد می‌کند و قانع به یک کشور هم برای خودش نیست، مسلمین در مقابل او فشل هستند. "(4)

امام خمینی به روایتی از حضرت رسول اکرم(ص)تمسک می‌جوید و این‌گونه فریاد از نای برمی‌آورد:

"در حدیث شریف رسول‌ اکرم (ص) هست که "اگر مسلمی فریاد بزند "یا للمسلمین" و اجابت نکنند از او، مسلم نیستند آنها"(5)و من از اینجا فریاد می‌کنم: یا للمسلمین! ای مسلمانان جهان! ‌ای دولت‌های مدعی اسلام! ‌ای ملت‌های مسلمان جهان! به داد اسلام برسید، به داد مظلومینی که در فشار قدرت‌های بزرگ هستند برسید... به داد این کشورهایی که مورد هجوم ابرقدرت‌ها واقع شده‌اند برسید. به داد خودتان برسید، به داد ملت‌‌های خودتان برسید. ای مسلمانان جهان! قدرت‌های بزرگ دارند با حیله‌گری‌هایی که دارند و با تبلیغاتی که دارند و با کسانی که وابسته به آنهاست، در داخل کشورهای اسلامی بر همه چیز اسلام سلطه پیدا می‌کنند، بیداد کرده‌اند. اسلام را دریابید... (6)

امام خمینی به مخالفت و عداوت قدرت‌های استکباری با اسلام اشاره می‌کند و علت این مخالفت را قدرت بزرگ مسلمین و تجمع آنان بر محور این دین مبین می‌داند، ‌و طبیعی است که اسلامی که به دور از حقیقت و هویت اصیل خود باشد و از قوانین اجتماعی و سیاسی تهی شود و به دین فردی و شخصی که مورد خواست و آرزوی قدرت‌های استعماری می‌باشد تبدیل گردد، هیچ خطری ندارد و عناد و مخالفتی علیه خود برنمی‌انگیزد.

امام خمینی ضمن تصریح به علت اولیه و اصلی عناد و مخالفت قدرت‌های استکباری با اسلام جامع و حرکت‌زا و اتحادآفرین، از عملکرد سران کشورهای اسلامی این گونه اظهار شگفتی می‌کند:
"ابرقدرت‌ها با اسلام مخالفند، ابرقدرت‌ها اسلام را نمی‌خوهند باشد، برای اینکه مشاهده می‌کنند که در زیر پرچم اسلام اگر یک میلیارد جمعیت مجتمع بشوند، برای آنها در دنیا زندگی کردن دیگر مشکل می‌شود و دست جنایتکار همه آنها قطع می‌شود. چه شده است مسلمین را و چه شده است سران مسلمین را که همه حیثیت و آبروی خودشان را نثار آمریکا کرده‌اند؟ چه شده است اینها را که خزائن بزرگ اسلامی را که مال ملت‌های پابرهنه ضعیف است به امریکا تقدیم می‌کنند و آمریکا در مقابل این تقدیم، از اسرائیل طرفداری می‌کند و می‌گوید که اسرائیل را ما به اینها نمی‌فروشیم؟ چه شده است مسلمین را؟! چرا باید مسلمین این طور باشند؟"(7)

امام خمینی تنها راه نجات از تفرقه و رهایی از زیان‌های ناشی از خیانت سران کشورهای به اصطلاح اسلامی را، قیام ملل مسلمان منطقه می‌دانند، یعنی شبیه همین حرکت و نهضتی که در ایران و توسط مردم مسلمان در نفی رژیمی انجام گردید که گوش به فرمان آمریکا و متحد اسرائیل بود و ذخایر ایران را تقدیم قدرت‌ها می‌کرد و از انجام هیچ خیانت و جنایتی دریغ نمی‌ورزید و سرانجام با قیام ملت ایران و با رهبری علمای اسلام سرنگون گردید. امام خمینی این گونه صریح و قاطع، ملت‌های مسلمان را علیه سران خیانتکار کشورهای اسلامی دعوت به قیام می‌کنند.

"ای ملت‌های مسلم. ای ملت‌های مظلوم همه کشورهای اسلامی، ای ملت‌های عزیزی که در تحت سلطه اشخاصی واقع شدید که ذخایر شما را تقدیم آمریکا می‌کنند و شما خودتان با زحمت و ذلت زندگی می‌کنید، بیدار شوید... برخیزید و در مقابل ابرقدرت‌ها بایستید که اگر ایستادید، ‌اینها هیچ کاری نمی‌توانند بکنند. شما دیدید که ملت مسلم ایران با هم متحد شدند و با هم قیام کردند و با دست خالی بدون اسلحه در مقابل آن قدرت‌‌های عظیم شیطانی محمدرضا و آن قدرت‌های ابرقدرت‌ها که پشت سر او صف‌بندی کرده بودند، آنها همه را به کنار زدند و این دولت فاسد را و این سلطنت غیرقانونی فاسد را با ایمان خودشان وبا بانگ "الله اکبر" از صحنه بیرون کردند و به جهنم فرستادند... خدای تبارک و تعالی اگر شما او را نصرت کنید، شما را نصرت می‌کند. "ان تنصرواالله ینصرکم و یثبت اقدامکم"(8)اگر خدا را نصرت بکنید، نصرت خدا به نصرت دین اوست، به نصرت بندگان اوست، به نصرت مظلومین است... شما باید بایستید در مقابل ظالم‌ها... بایستید در مقابل ابرقدرت‌ها که به شما می‌خواهند حکومت کنند، از آن طرف دنیا، از آمریکا، از آن طرف عالم می‌آید و می‌خواهد به ما حکومت کند و ما و شما و همه را تحت قدرت خودش قرار بدهد و ذخایر ما را هم از بین ببرد و مع الاسف، دولت‌ها هم با او موافقت می‌کنند!"(9)

حضرت امام خمینی با این تحلیل و بررسی‌های منطبق با اصول و مبانی اسلام و آیات قرآن و کلام رسول‌الله(ص)، دیگر بار مظلومیت اسلام و مهجوریت قرآن را مطرح می‌کند و این ظلم جانکاه و غربت طاقت فرسا را علت اساسی تفرقه و پراکندگی جهان اسلام می‌داند، که اگر دستور العمل‌های سیاسی قرآن را رها نمی‌کردند و قوانین و تعالیم سیاسی اسلام را در محاق غفلت قرار نمی‌دادند و دست یکدیگر را به وحدت و صمیمیت می‌فشردند و صفوفی متحد و بنیانی مرصوص پدید می‌آوردند، امروز تحت سیطره سران دست نشانده کشورهای اسلامی قرار نداشتند. امام خمینی این گونه با نقد شرایط تلخ و مرارت بار سرزمین‌های اسلامی، به ریشه این تفرقه‌ها و تنازع‌ها اشاره می‌کنند:

"... پس اسلام امروز مظلوم است و قرآن مجهور است. احکام قرآن مهجور است به اینکه در مأذنه‌هان اذان می‌گویید و نماز می‌خوانید و اکثر احکام سیاسی اسلام را اعتنا به آن ندارید... قرآن باید در تمام شئون زندگی ما حاضر باشد. قرآن وقتی می‌فرماید: "واعتصموا بحبل‌الله جمیعا و لا تفرقوا"(10)، می‌فرماید: "ولا تنازعوافتفشلوا و تذهب ریحکم" (11)، این طور احکام مترقی سیاسی که اگر به آن عمل بشود سیادت عالم مال شماست. این قرآن را مهجور کردیم... در احکام سیاسی، دستور قتال می‌دهد با کسانی که با مسلمین مقاتله می‌کنند و امروز اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده و مقاتله می‌کند، آمریکا در مقابل مسلمین ایستاده است و مقاتله می‌کند. "(12)

متاسفانه همان گونه که این سیره و روش همه قدرت‌های ستمگر در طول تاریخ بوده است، سران فاسد و خیانتکار کشورهای اسلامی نتوانستند براساس مدعیات خود که طرفداری از اسلام بود عمل نمایند و راه عزت و وحدت مسلمین را بپیمایند و به جای آن که مرعوب قدرت آمریکا و اسرائیل شوند، دست در دست ملت‌های مسلمان نهند و با تکیه بر دین و استمداد از قدرت لایزال الهی و پشتیبانی ملل مسلمان، جبهه متحد و نیرومند تشکیل دهند و به عظمت دیرین اسلامی باز گشت نمایند.

این تعلل و غفلت، و این از خودبیگانگی و ناشنودن فریادهای وحدت زای امام خمینی باعث شد که آنان همچنان در مسیر شناسایی اسرائیل و تسلیم در برابر سیاست‌های آمریکا حرکت کنند و به گونه‌ای در این مسیر شتاب گیرند که حضرت امام خمینی در سال 1361- یعنی یکسال پس از رهنمودها و فریادهای آگاهی بخش خود درباره مهجوریت و مظلومیت اسلام و قرآن و ضرورت عمل به احکام سیاسی دین مبین که تفرقه ستیز و وحدت آفرین می‌باشند - سران کشورهای اسلامی را این گونه هشدار دهند:

"... به شما اطمینان می‌دهم که اگر از اطاعت بی چون و چرای آمریکا و بستگان آن دست بردارید و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید، از ما جز خیر و پشتیبانی نخواهید دید. و شما بدانید آنقدر که ابرقدرت ها از صدام، این نوکر چشم و گوش بسته، پشتیبانی کردند، از شماها که قدرت‌های کوچک و حکومتهای ضعیف هستید پشتیبانی نمی‌کنند. و شما عاقبت این جنایتکار و هم قطار جنایتکارش شاه مخلوع را به عیان دیده‌اید. قدرت‌های بزرگ بیش از آنچه از شما استفاده نمایند از شما طرفداری نمی‌کنند و شما‌ها را برای منافع خویش به هلاکت می‌کشند... و یقین بدانید که امثال حسنی مبارک مصری و حسین اردنی و دیگر هم جنایتکاران آنان برای شما نفعی ندارند و دین و دنیای شما را تباه می‌کنند. و اگر با نشست‌های خود بخواهید طرح کمپ دیوید یا فهد را که مرده‌اند زنده کنید... اسلام به ما اجازه سکوت نمی‌دهد. "(13)

و این جای شگفتی بسیار بود که از سویی آمریکا و اسرائیل بر سرزمین‌های اسلامی سیطره می‌یافتند و جنایت‌های بی‌شمار مرتکب می‌شدند، و از سویی دیگر "انورسادات" رئیس‌جمهور مصر در کمپ دیوید آمریکا با مناخیم بگین نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس و جیمی کارتر آمریکایی بر سر میز مذاکره می‌نشستند تا صهیونیسم به رسمیت شناخته شود و عملکرد غاصبانه او که به اشغال سرزمین فلسطین و آواره کردن مسلمانان مظلوم آن انجامید توجیه گردد و به جای آن که اعراب با تمسک به وحدت عظیم اسلامی بر رژیم اشغالگر قدس مسلط شوند، در کمال حیرت و با یک میلیارد جمعیت و ذخایر فراوان و ثروت‌های سرشار، مقهور و مرعوب و تسلیم رژیمی کوچک و غاصب گردند.

با تمام این دردها و رنج‌ها، و نیز با همه ظلم‌ها و غربت‌هایی که بر اسلام و قرآن رفت، سرانجام اهداف و آرمان‌های مقدس امام خمینی تحقق یافت و فریادهای بیداری و حرکت و هشدارهای تکان دهنده و آگاهی بخش او به بار نشست و ملتهای مسلمان به خود آمدند و با تکیه بر آثار عینی رهبر‌ی‌های عظیم او که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و گسترش امواج اسلام گرایی در جهان اسلام است، آوای توحید سر دادند و حرکت آغازیدند و پرچم انقلاب جهانی اسلام را که بنیان گذار آن در این عصر حضرت امام خمینی است برافراشتند. آنچه امروز در سرزمین‌های مصر، تونس، بحرین و یمن و سایر کشورها با تبعیت از نهضت امام خمینی در حال انجام است، میوه‌های درخت تنومند "وحدت امت اسلامی" است که از ابتدای شکل گیری از انقلاب اسلامی ایران تا پیروزی و مراحل پس از آن، با اندیشه‌های امام خمینی رشد کرد و بالید و شاخ و برگ برآورد و بر جهان اسلام سایه افکند.

---

پاورقی:

1 - آیه 146 از سوره انفال که می‌فرماید: "هرگز راه اختلاف و تنازع نپوئید که در اثر آن هراسناک و ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد. "
2 - اشاره به آیه 141 از سوره نساء که می‌فرماید:
"ولن یجعل‌الله للکافرین علی المومنین سبیلا"
"و خداوند هیچ گاه برای کافران نسبت به مسلمانان راه تسلط باز نخواهد نمود. "
این آیه در فقه سیاسی مورد استناد قرار گرفته و از آن قاعده "نفی سبیل کفار بر مسلمین" به دست می‌آید. بر مبنای این قاعده، خداوند در قوانین اسلام هیچ راه رخنه و نفوذی برای تسلط کفار بر مسلمانان نگشوده است و به همین دلیل هرگونه رابطه و رفتاری که به تفوق و سیطره کافران بر مسلمانان منتهی شود، ممنوع و حرام می‌باشد و باید سیاست خارجی کشور و دولت اسلامی بر این اصل و قانون تنظیم گردد.
3 - فشل (به فتح اول و دوم): ترسناک شدن و به هراس و ضعف و سستی گرفتار آمدن.
4 - صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج 16، ص 34 و 35
5 - اصول کافی، ج 2، ص 164
6 - صحیفه امام، ج 16، ص 35 و 36
7 - همان منبع، ص 36
8- سوره محمد (ص)، آیه 7
9 - صحیفه امام، ج 16، ص 37 و 38
10 - سوره آل عمران، آیه 103
11 - سوره انفال، آیه 46
12 - صحیفه امام، ج 16، ص 38 و 39
13 - همان منبع، ص 258 و 259

اسلام تايمز