۰
پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۰۰

زنان و جنگ نرم

زنان و جنگ نرم
جنگ نرم یک جنگ واقعی است که ابعاد مختلفی دارد و دشمن در این جنگ به دنبال ناکارآمدی نظام اسلامی است. استراتژی دشمن، جلوگیری از تحقق و ترویج راهبردی‌های پنج‌گانه یعنی انقلاب، نظام، دولت، جامعه و تمدن اسلامی است.

به تحقیق، شکل نگرفتن جامعه اسلامی مانع از تحقق تمدن اسلامی خواهد بود که خانواده به منزله اصلی‌ترین واحد سازنده آن می‌باشد.

دشمن به دنبال آن است که با استحاله مدل خانواده، به سبب تغییر سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی، آن را از مسیر کارکردهای خود منحرف سازد تا بدین وسیله جامعه را از مسیر اسلامیت خارج کند.

نبود جامعه اسلامی، مانع از بر سرکارآمدن دولت اسلامی می‌شود و به این ترتیب استحاله جامعه اسلامی، استحاله دولت اسلامی را در پی داشته و پس از استحاله نظام اسلامی، پدیده انقلاب اسلامی به شکست انجامیده و کارآمدی این فرضیه را در اذهان جهانیان باطل می‌کند.

به نظر می‌رسد سیر مذکور، نقشه راه دشمن در براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی ایران است. به واقع تنگه احد جنگ نرم، خانواده است و استراتژی «خانواده‌زدایی» از جمله مهم‌ترین و کارآمدترین راهبردهای تحقق امپراتوری و دهکده جهانی دانسته شده است تا جایی که رؤسای سلطه در این راستا، جهانی سازی سبک ِزندگی آمریکایی را مورد توجه ویژه قرار داده و از آن به‌عنوان مهم‌ترین استراتژی اجتماعی جهانی سازی یاد نموده و بودجه‌های کلانی را در این راستا به تصویب رسانده‌اند.


رد پای این اعتبارات در تأسیس و تولیدات رسانه‌ها و ماهواره‌های بیگانه مانند شبکه‌های من و تو و فارسی وان، و همچنین در فضای سایبر به وضوح به چشم می‌خورد.

این که امروز دشمن در میان فرایند‌های پیچیده، پر مسأله و تکنیکال جوامع بشری، همه تلاش خود را پیرامون استحاله خانواده متمرکز کرده و البته به سبب نقش محوری زنان در نظام خانواده، اولویت برنامه‌ریزی‌اش را در این محور قرار داده است، ضمن رمزگشایی ازمختصات خیمه فرماندهی دشمن، منجر به کشف استراتژی وی می‌گردد که البته در هر جنگی اعم از سخت یا نرم، این کشف نیمی از پیروزی تلقی شده و نیم دیگر پیروزی در سایه استراتژی مقابله حاصل می‌گردد.

جای خوشبختی است که در جنگ نرم با محوریت خانواده زدایی، موضع ما فعال است؛ زیرا مدل خانواده اسلامی به گونه‌ای است که برمبنای نظام حق و تکلیف و در برداشتن عالی‌ترین مفاهیم ارزشی ِاخلاقی از جمله ایثار، صداقت، شرافت، عزت، عشق و محبت، نشاط و شادابی قادر است مدرن‌ترین ابزار زندگی مانند سبک جامعه متکامل و متعالی، سبک اقتصاد پویا، سبک ارتباط مترقی، سبک بهداشت روانی مؤثر، سبک فرهنگ متمدن و.... را به تصویر کشاند، غنی‌ترین مدل جامعه – جامعه تمدن‌ساز- را به منصه ظهور رساند و جامعه مبتنی بر این الگوی خانواده را بر اساس مؤلفه ژئو کالچری به هارتلند، یعنی قلب حیات و تمدن بشری، تبدیل نماید.

جامعه مبتنی بر خانواده اسلامی قدرت بی‌‌بدیلی در عمارت تمدن بشری داشته تا حدی که قادر است فرایند جهانی شدن را از سقوط به اسفلِ سافلین به سمت صعود به مدینه فاضله مهدوی رهنمون گرداند.

شایسته است اکنون که ایران اسلامی با تکیه بر اندیشه ناب اسلامی به‌عنوان ام‌القرای جهان اسلام، نجات جامعه بشری از ورطه سقوط را مشی خویش قرارداده است، ضمن توجه همه جانبه به مقوله خانواده و حفظ آن از گزند آسیب‌ها، نظریه اصیل خانواده اسلامی را به‌عنوان نسخه‌ای شفابخش، به جهانِ رو به اضمحلالِ بشریت تجویز نماید. به این منظور می‌باید در پالایش و پایش نظام خانواده در کشور، به منظور بهره مندی از ثمرات آن و الگوسازی برای بشریت، اهتمام ویژه‌ای مبذول گردد.

به نظر می‌رسد امروزه بی‌توجهی به ابعاد مسأله خانواده، این نسخه بی‌‌بدیل را دستخوش آسیب‌هایی نموده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

1. کمرنگ شدن اهمیت تشکیل خانواده

2. استحاله کارکردهای خانواده

3. برخوردار نبودن خانواده از استمرار و استکمال کافی (افزایش نرخ رشد طلاق و کاهش نرخ رشد ازدواج)



در این میان تهدیدهایی در کمین حوزه مسایل زنان و خانواده است که به نظر می‌رسد در سایه راه‌کارهای زیر قابل رفع باشد:

1. تدوین نقشه جامع خانواده اسلامی – ایرانی

2. ایجاد نگاه استراتژیک و سیستمی به حوزه مسایل خانواده با رویکرد مبانی اسلامی

توجه به عناصر خانواده در ساختارهای مجزا و بی‌‌ربط به یکدیگر؛ مانع از ایجاد یک نگاه سیستمی اسلامی به خانواده شده و منجر به پیدایش اندیشه اومانیستی می‌گردد.

به عنوان مثال توجه به جوانان در یک ساختار و توجه به زنان در ساختار دیگر و توجه به کودک در قالب تعهدات کنوانسیون‌های ناکارآمدِ بین‌المللی در کنار بی‌‌توجهی به مردان، راه گشا نخواهد بود.

از طرفی توجه یکسویه به تربیت زنان نسبت به نقش‌ها و مسؤولیت‌های خانوادگی و غفلت از تربیت مردان متناسب با نقش‌ها و مسؤولیت‌های خانوادگی تثبیت و تکمیل خانواده را دستخوش آسیب نموده است.

از طرف دیگر متولیان آموزش از دانشگاه و حوزه و منبر گرفته تا رسانه، به زن‌ها تکلیف واجب در برابر همسر را با مستحبات آموزش داده در حالی‌که در مواجهه با حقوق زن، سخن از اخلاق می‌گویند اما در طرف دیگر – مرد – نه خبری از آموزش تکالیف در برابر زن است نه از آموزش اخلاق و مهارت‌های زندگی، که این روند در بسیاری از مواقع ضمن ایجاد بستر ظلم در نظام خانواده، مبانی تربیتی غربی را در فضای خانواده به ظهور می‌رساند.

3. غنا بخشیدن به حوزه قضا، اعم از سیر دادرسی، قوانین و احکام که در بسیاری از موارد با تحقق شورای فقهی تخصصی زنان، ضمن پیشگیری از ایجاد مشکلات، در صورت وقوع مشکل راهگشا خواهد بود.

4. ایجاد یک نهاد مسؤول در راستای فرهنگ خانواده با نگاه استراتژیک و سیستمی و مشرف به همه دستگاه‌های مربوطه.

5. تدوین پیوست خانواده مبتنی بر نقشه جامع خانواده اسلامی-ایرانی در سیاست‌ها و برنامه‌های تمام دستگاه‌های کشور (صرف ایجاد یک دستگاه متولی و فراقت سایر دستگاه‌ها از موضوع خانواده مشکلی حل نخواهد شد. پالایش و پایش خانواده از آسیب‌ها و عوارض، مستلزم یک عزم ملی است).

6.
تأسیس یک پژوهشگاه مطالعات بنیادین در حوزه زنان و خانواده فارغ از تحولات سیاسی

7.
تاسیس پژوهشگاه آینده‌پژوهی و مطالعات راهبردی در حوزه زنان و خانواده به دور از سلایق سیاسی

8. امکان دسترسی زنان به برخی رشته‌های مورد نیاز مانند رشته مدیریت استراتژیک به منظور مشارکت موثر بانوان فرهیخته کشور در حوزه سیاستگزاری و مدیریتی بخصوص در عرصه مسایل زنان و خانواده با رویکرد استراتژیک.

معصومه حاج حسینی
مرجع : هفته نامه پرتو سخن
کد مطلب : ۳۸۵۷۱۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما