۰
يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۹
روش های جنگ نرم

گونه شناسي دشمنان و راهکار مقابله با دشمن

براي غلبه و نصرت بر دشمن ظالم چكار بايد كرد ؟
گونه شناسي دشمنان و راهکار مقابله با دشمن
براي غلبه در جنگ عليه دشمن بايد امور زير رعايت گردد:

1. شناخت دقيق ماهيت اصلي دشمن:


بهترين وسيله براى دشمن‏ شناسى، مراجعه به قرآن است كه دشمنان مختلف را در آيات نورانى خويش معرفي كرده است. برخى از آنان عبارتند از: 1- شيطان‏هاى جن و انس، 2- هواهاى نفسانى، 3- كافران و اهل كتابى كه در صدد مقابله با مسلمانان باشند، 4-جهل و نادانى و... .

نفس اماره:
كه آدمي را دائما به بدي دعوت مي كند و دشمن نزديك اوست. اما هواي نفس و نفس اماره، چيزي خارج از وجود انسان و موجودي مستقل همانند شيطان نمي باشد بلكه مرحله اي و بخشي از وجود خود انسان است. در حقيقت نفس اماره كه به زشتي ها و گناهان و پستي ها امر مي كند و هواي نفس با فرمان و خواست و اراده او شكل مي گيرد، مرتبه پايين و پست و تربيت نيافته از نفس و حقيقت انسان است. اگر گفته مي شود، نفس خود را تقويت كن و پرورش بده، مراد مرتبه انساني نفس است و اگر گفته مي شود او را سركوب و مغلوب و كنترل كن مراد مرتبه پايين حيواني او است. بين اين دو «خود» يا دو مرتبه وجودي نفس كشمكش دائم وجود دارد. اگر خود انساني و ملكوتي در اين مبارزه چيره گردد، ارزش هاي انساني زنده مي شود و انسان را به مقام شامخ قرب الي الله صعود مي دهد و اگر خود حيواني غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش مي سازد و او را در وادي ضلالت و گمراهي ساقط مي گرداند.

شياطينِ جن:
شيطان موجودي حقيقي است كه با وسوسه و دگرگون ساختن واقعيت امور و زينت بخشيدن به زشتي ها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نيكي ها و طاعات سعي در اغوا و انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلي فعاليت شيطان در حالات رواني انسان و جنبه تخيل و توهم او است كه حقايق را وارونه و بر خلاف واقعيت آنها جلوه مي دهد و انسان را به خيال و توهم در مورد واقعيات وادار مي سازد.

از منظر قرآن كريم شيطان تنها وسوسه مي كند و در قوه خيال و وهم انسان تصرف مي كند و حقايق را دگرگون مي سازد. « فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُرِيَ عَنْهُما» ( اعراف/20) و « فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى‏ شَجَرَةِ الْخُلْدِ»(طه/120). شيطان زشتي ها را زيبا جلوه مي دهد و اعمال ناپسند را زينت و آرايش كرده و آن را پسنديده و درست در اذهان ظهور مي دهد: « وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»( انعام/43) و « وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النّاسِ»( انفال/48). بت پرستي ها و تكبرها و ايستادن در برابر حق و حقيقت نمونه هايي از اعمال نفوذ و تصرف شيطان در وهم و خيال انسان است كه بخشي از حوزه فعاليتهاي رواني انسان هستند.

شياطين انس :
منظور از شياطين انس ، انسانهايي هستند كه مانند شياطين جنّ، بر ضدِّ خدا و دين او اقدام نموده ، انسانها را با انواع فريبها از راه خدا دور مي سازند يا اعمالي شيطاني انجام مي دهند. بر همين مبنا بود كه امام خميني ـ قدس سرّه ـ حكومت آمريكا را شيطان بزرگ لقب دادند. پس شياطين انس از حيث بشر بودن تفاوتي با انسانهاي عادي ندارند و تنها از نظر فكري و اعتقادي و عملي در مسير شياطين جنّ قرار داشته ، دانسته يا نادانسته كارمندان شيطان مي باشند. هر كسي يا از جنود خداست يا از جنود شيطان؛ يا حزب الله است يا حزب الشيطان ؛ چرا كه بين حقّ و باطل راه ديگري وجود ندارد.

پس هر كه از خدا و راه حقّ و حقيقت خارج شود، از جنود شيطان خواهد بود. آيات شريفه اي كه ذيلاً به آنها پرداخته مي شود ، راز اين حقيقت را روشن مي سازند كه چگونه برخي انسانها جزء حزب شيطان يا حزب الله مي شوند. «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون ___و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد باايمان را بپذيرند، پيروزند؛ (زيرا) حزب و جمعيّت خدا پيروز است. »(المائده:56)

در نتيجه؛ بهترين راه دريافتن دسيسه هاي دشمنان و شيطان و آگاه ساختن ديگران از كيود آنان، رجوع به آيات قران كريم و احاديث معصومين (عليهم السلام) مي باشد. چرا كه بهترين كساني كه مي توانند آنان را بشناسند، خود خداوند و معصومين(عليهم السلام) مي باشند. از آنچا كه جمهوري اسلامي ايران، حكومتي است با الهي و مستقل كه مردمان آگاه و مستعد آن، اين حكومت را پذيرفته اند و تا پاي جان در حراست از آن مي كوشند، دشمنان آن نيز دشمنان الله و طواغيت زمانه خواهند بود. قرآن كريم چهار گروه از دشمنان را نام برده است:«شيطان و همراهان او»، «كفار»، «برخي از اهل كتاب خصوصا يهوديان» و «منافقين».

با استفاده از اين آيات كريم، از دشمنان خارجي ملت ايران مي­توان از يهوديان، مشركين و كافران نام برد. برخي يهوديان به نام هاي عبرانيان و اسرائيلي ها هم خوانده شده اند، در قرآن بيش از همه اقوام ديگر از بني اسرائيل سخن گفته شده است و آن به علت شدت عناد و جهودشان نسبت به حق است. يهوديان ، آن قدر نيرنگ و توطئه از خود نشان داده كه از حد و حصر خارج است. در همان روزهاي پيدايش، آن قدر با پيامبر عظيم الشان خود كج روي و بدرفتاري كردند كه چندين مرتبه برايشان عذاب نازل شد. در سوره مائده يهوديان به عنوان دشمن ترين دشمنان معرفي شده اند: «لتجدن اشد الناس عداوه للذين ءامنوا اليهود والذين اشركوا…»

از مشركان نيز در آيه ۸۲ سوره مائده به عنوان دشمن ترين دشمنان معرفي شده اند; چنان كه كفار هم طبق آيات صريح قرآن كريم هرگز خيرخواه اهل حق نيستند (بقره/ ۱۰۵)، در راه خدا موانعي را براي باز ماندن مسلمانان از اين راه ايجاد مي كنند (انفال/ ۳۶)، سعي و تلاش مي كنند كه اهل حق را به كفر برگردانند (نساء/ ۸۹)، خيلي علاقه مند به غفلت مسلمانان مي باشند (نساء/ ۱۰۲) و نهايت سعي و تلاش خود را براي نابودي حق دارند. طبق آيه ۵۶ از سوره كهف، به طور كلي در سه آيه از قرآن كريم كافران به عنوان دشمن نام برده شده اند: نساء/ ۱۰۱، ممتحنه/۱ و صف. /۱۴.

مهمترين و خطرناكترين دشمن ، همان دشمن داخلي و يا منافقين هستند. منافق، كسي است كه ظاهر و باطن او يكي نباشد و به اصطلاح «دورو» باشد. خطرناك ترين دشمن چه در مجموعه اعتقادات ديني و مذهبي و چه در ناحيه معاشرت هاي اجتماعي دشمن ناشناخته است، دشمن شناخته شده هر چند هم قوي و نيرومند باشد، ضررش كمتر و خيانت او قابل دفاع و جبران است زيرا هويت او معلوم و سوء قصد او روشن است، اما دشمن ناشناخته هر چه هم كوچك و ناتوان باشد چون نقابي از دوستي و محبت بر چهره دارد و شعار او شعار توده مردم است؛ ولي زير آن نقاب و لباس ظاهري، دلي مملو از كين و عداوت و خنجري زهرآلود و كشنده پنهان دارد و همواره منتظر فرصتي است تا به اغراض پليدش جامه عمل بپوشاند.

اسلام در طول تاريخ خود بيشترين ضربه را از منافقان خورده است. به همين دليل است كه قرآن سخت ترين حملات خود را متوجه منافقان ساخته است و بزرگ ترين اعلام خطر را درباره آن دسته از دشمنان داشته است كه مي فرمايد: «هم العدو فاحذرهم» طبق اين فراز نوراني، تنها منافقان دشمنان حقيقي هستند و بايد از آنان پرهيز نمود. در برخي از آيات قرآن منافقان بدتر از كفار تلقي شده اند: (نساء/ ۱۴۵٫) خصوصيات متعددي كه قرآن براي منافقان بيان نموده است، تصوير روشني را از شخصيت منافق ارائه مي دهد كه در قالب خصوصيات ذيل قابل تبيين است.

- خصوصيات عقيدتي: عدم اتخاذ موضعي مشخص در برابر توحيد، اظهار ايمان در ميان مسلمانان و اظهار شرك در ميان مشركان (بقره/ ۲۰۴ و منافقون/ ۲)

- خصوصيات عبادي: عبادت از روي ريا و عدم اعتقاد، ايستادن به نماز همراه با تنبلي و بي حالي (نساء/۱۰۸ و ۱۴۱ – ۱۴۳ و توبه/ ۵۴)

- خصوصيات اجتماعي: امر به منكر و نهي از معروف (توبه/ ۶۷)، كفر ورزيدن در پوشش ايمان، افساد در پوشش اصلاح و نيرنگ بازي و چند چهرگي (بقره/ ۱۰-۸) داراي قيافه حق به جانبند و سعي دارند كه مردم را تحت تاثير قرار دهند (منافقون/ ۵-۱)، تضعيف باورهاي ديني و شبهه افكني (آل عمران/ ۱۵۴، احزاب/۱۲)، تحقير مومنان (بقره/ ۱۴، توبه/ ۷۹، هود/ ۲۷ و شعراء/ ۱۱۱) و سوگند بسيار براي باوراندن حرف خود به مردم (توبه/ ۵۶ و منافقون/ ۲٫)

- خصوصيات اخلاقي: عدم اعتماد به نفس، ترس و بخل (احزاب/ ۱۹، منافقون/ ۷، توبه/ ۶۷)، لجاجت (بقره/ ۱۸ و اعراف/ ۱۷۹)، خودبزرگ بيني (بقره/ ۲۰۶)، پيروي از هواي نفس (محمد/ ۱۶)، توجيه گناه (نساء/ ۶۲٫)

- خصوصيات سياسي: دوستي با بيگانگان (مجادله/ ۱۴)، فتنه انگيزي (توبه/ ۴۸-۴۷)، فرصت طلبي (نساء/ ۱۴۱، احزاب/ ۲۰-۱۹)، ايجاد جنگ رواني (نساء/ ۸۳ و احزاب/ ۶۰)، نپذيرفتن حكومت ديني (نساء/۶۰- ۶۱) و مخالفت عملي با دستورات ولايت (نور/ ۶۲ – ۶۳٫)

حضرت علي(عليه السلام) در اين باره مي فرمايند: «از دشمن مخفي بيش از دشمن آشكار بر حذر باش.» اصولا خصوصيت اصلي شخصيت منافق همان ترديد در انتخاب ايمان و كفر است كه نشانه ترسو بودن و عدم اعتماد به نفس او است كه درباره منافقان هر عصري جاري است.

2. شناخت ابزار و طراحي هاي دشمن:


خصوصيات شيطان يا مهارت هاي او در به اسارت كشيدن انسان عبارتند از: زينت بخشي اعمال در نظر انسان (انفال/ ۴۸، نحل/ ۶۳;) القاي وسوسه (انعام/ ۱۲۱، اعراف/ ۲۰ – ۲۱، طه/ ۱۲۰;) تباه كردن و گسستن پيوندها (اسراء/ ۵۳;) راندن از پشت و زمامگيري از رو به رو (مجادله/ ۱۹;) دستور دادن به منكرها (حشر/۱۶، نور/ ۲۱٫). بايد توجه داشت كه دشمنان خارجي وداخلي كشور نيز از اين راهكارها براي پيشبرد اهداف خود استفاده ميكنند. ارعاب، تهديد، تحريم، ترور شخصيت و ترور فيزيكي، ايجاد ناامني، شبيخون فرهنگي از جمله اقدامات دشمنان اين مرز و بوم در مقابله با حركت عظيم ملت ايران به شمار مي­رود.

شيوه هاي مبارزه دشمنان ايماني مسلمانان، از منظر قرآن عبارت است از:

الف) شكستن قداست رهبري با استفاده از حربه تهمت و افتراء كه در سوره مومن/ ۲۶ به اين مطلب اشاره شده است.

ب) ايجاد ترديد و ابهام در بين مردم نسبت به حقانيت رهبري (اعراف/ ۷۵، رعد/ ۴۳، فرقان/ ۸-۷، تغابن/۶٫)

ج) تحقير و استهزاي رهبري (هود/ ۳۸، انبياء/ ۳۶، حجر/ ۱۱، زخرف/ ۵۲٫)
د) تهديد رهبري كه انواع مختلف آن در قرآن بيان شده است (آل عمران/ ۲۱، انفال/ ۳۰، اعراف/ ۸۸، ابراهيم/ ۱۳، شعراء/ ۲۹و۱۶، قصص/ ۲۰٫)
ه) تلاش براي گمراه كردن از طريق صرف هزينه هاي كلان (انفال/ ۳۰;)
و) اشاعه فساد، نشر اكاذيب و پخش شايعات (لقمان/ ۶، انعام/ ۱۴۴)،
ح) اختلاف افكني و تفرقه انگيزي (قصص/ ۴;)
خ) محاصره اقتصادي (منافقون/ ۷;)
ر) تمسخر و دست انداختن (بقره/ ۱۴ و ۲۱۲، مطففين/ ۲۹ – ۳۲;)
ز) تهمت هاي ناروا و اعزام عوامل نفوذي (توبه/ ۴۷;)
س) ترويج فرهنگ استعماري، تضعيف روحيه مسلمانان و تبليغات سوء (نساء/ ۸۳، ممتحنه/۱٫)

3. شناخت راه هاي مقابله با نقشه هاي دشمن:


از آنجا كه برخورد دشمن با دين و مذهب و مباني مكتب داراي شكل ثابتي نمي باشد، راههاي مقابله با آن نيز تابع متغيري از رفتار دشمن خواهد بود.

به طور كلي، راه هاي مقابله با دشمن بدين شرح است:

الف) تمسك به الله كه با دو ميراث گرانبهاي قرآن و عترت معصومين راهگشاي همه مشكلات ما خواهند بود.

«قرآن و عترت» در تاريكي ها «نورالمبين» و در تنش هاي اجتماعي «حبل المتين» ودر طوفان هاي سهمگين حوادث «عروه الوثقي» بوده و البته در مواقع ابهام و فتنه اين عترت پيامبر است كه مفسر و مبين قرآن مي باشد.

ب) اصل دوم طبق آيه ۶۰ از سوره انفال، هوشياري و كسب اقتدار، مجهز شدن به مدرن ترين سلاح ها و آمادگي كامل در مقابل دشمن است.

ج) اصل سوم در برخورد با دشمن، ممنوعيت دوستي با دشمن است كه بسياري از آيات قرآن به آن اشاره كرده است: احتياط در برخورد با دشمن (بقره/ ۱۲۰، آل عمران/ ۶۹)، عدم طرح دوستي با دشمن (نساء/ ۸۹ و ۱۴۴، مائده/ ۸۲، ممتحنه/ ۴-۱)، ايمن ندانستن خود از وسوسه دشمنان (نساء/ ۴۵-۴۴)، عدم اعتماد در گفتن راز به دشمنان (آل عمران/ ۱۱۸ – ۱۲۰، منافقون/ ۱۴) سازش ناپذيري در برابر دشمنان (آل عمران/ ۱۴۶، هود/ ۱۱۳) و پرهيز از دوستي با يهود و نصاري (مائده/ ۵۲-۵۱) همگي از جمله هشدارهايي است كه قرآن كريم اعلان فرموده است.

د) خداوند علاوه بر هشدارهاي فوق يك راهكار اصلي و اساسي به مسلمانان توصيه مي كند و آن آراسته شدن به لباس صبر و تقوي است كه آيه ۱۲۰ سوره آل عمران به آن پرداخته است: …«ان تصبروا وتتقوا لا يضركم كيدهم شيئاً…» نقطه پيوند صبر و تقوي و مصونيت از نيرنگ هاي دشمنان در اين است كه اولاً اين دو (صبر و تقوي) سبب: نيرومندي در كارها (آل عمران/ ۱۸۶) زدودن ترس و اندوه از دل ها (احقاف/ ۱۳) و نيز نزول امدادهاي غيبي از جانب خدا براي صاحبان اين دو فضيلت است. در اين صورت است كه تيرهاي توطئه دشمنان به هدف اصابت نمي كند و نقشه هاي آنان ناكام مي ماند.
ه) شناخت صحيح از امكانات و استعدادهاي داخلي براي مقابله با دشمن از قبيل ايمان و توكل، اتكاء به خود، مقاومت و استقامت، هوشمندي، اطاعت از رهنمودهاي رهبري، پرهيز از غفلت و تغافل از دشمني دشمن و نقشه هاي آن.

در پايان رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب را در مورد انواع دشمن و راهكار مقابله با آن را خدمتتان ارائه مي­كنيم. اميد كه مورد استفاده قرار گيرد:

«ما دو دشمن داريم دشمنِ اوّل در درون خود ماست شايد اين دشمن دروني از دشمن بيروني خطرناكتر هم هست آلوده شدن به شهوات حرصِ به دنيا دلبسته شدن به منافع فردي مرعوب دشمنان بيروني شدن مأيوس شدن از وعده الهي و تحقّق آرمانهاي الهي دشمنان دروني ما هستند همه كساني كه در جبهه‏هاي عظيم مثل جبهه انقلاب اسلامي به دشمن پشت كرده و فرار مي‏كنند اوّل در جبهه دلِ خود شكست مي‏خورند يا مرعوب مي‏شوند يا مجذوب جلوه‏هاي دنيا يا آلوده به شهوات مي‏گردند يا پول و مقام آنها را فريب مي‏دهد و يا چهره چاپلوس دشمن دچار گمراهيشان مي‏كند انسان اوّل در دلِ خود شكست مي‏خورد و هزيمت مي‏كند بعد هزيمت او در جبهه بيروني آشكار مي‏شود دوم دشمن بيروني است دشمن بيروني عبارت است از آن قدرتهاي سلطه‏طلب جهاني كه براي تحقّق مقاصد خود حاضرند همه دنيا را به خاك و خون بكشند و جنگهاي خونين راه بيندازند براي اين‏كه به منافع خود دست پيدا كنندامروز تهديدهاي امريكا عليه عراق ديروز عليه افغانستان در طول اين ساليان عليه مردم فلسطين و مردم لبنان را نگاه كنيد عربده‏كشيهاي مستكبران عالم را ببينيد اينها جلوه‏هاي همان دشمن بيروني است در هرجاي دنيا كه ملتي بيدار شود حكومتي خودآگاهي پيدا كند مردمي به فكر تأمين منافع خود و قطع دست زورگويان باشد دستگاه مركزي قدرت‏طلب جهاني كه مجموعه‏اي از همين سرمايه‏داران بزرگ و صهيونيستها هستند مشغول مي‏شود تا آن مركز آن كانون و آن حركت را از سرِ راه خود دور كند خيلي اوقات موفّق مي‏شوند در مواردي هم موفّق نمي‏شوند كمااين‏كه در مورد ملت ايران و انقلاب اسلامي با اراده و ايمان مردم و با الگوهاي ماندگاري كه ملت ما از جوانان مبارز و پارساي خود نشان داد موفّق نشدند و تا امروز شكست خورده‏اند بعضي ناخشنود مي‏شوند از اين‏كه ما در هشدارهاي عمومي مردم را به دشمن بيروني متوجّه كنيم اين ناخشنودي ناشي از سطحي‏نگري است وقتي ما مي‏گوييم دشمن بيروني داريم معنايش اين نيست كه ضعفها اشتباهات لغزشها و كوتاهيهاي ما در ناكاميابيهاي نظام اسلامي بي‏تأثير بوده‏است نخير اين‏طور نيست قرآن به ما ياد داده است كه هميشه از اشتباهات خود ياد كنيم «ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا في امرنا» نبايد اسراف زياده‏روي كوتاهيها و افراط و تفريط خودمان را از ياد دور كنيم بايد به فكر اصلاح آنها باشيم اما اين نبايد ما را از عامل تشديدكننده اشكالات كه همان دشمن بيروني است غافل كند در همين آيه شريفه كه به ما تعليم مي‏دهد از گناه و اسراف خود استغفار كنيم بلافاصله مي‏فرمايد «و ثبّت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين» يعني دشمن بيروني را هم مورد غفلت قرار ندهيد اوست كه از اشتباهات شما حدّاكثر بهره را مي‏برد لذا دشمن بيروني اشتباهات را تشديد مي‏كند در داخل كشور ممكن است خيلي از چيزها به‏طور طبيعي زمينه داشته باشد فرض كنيد فساد و رواج فساد در بخشهايي چه بخشهاي دولتي و چه بخشهاي غيردولتي يا آلودگيهاي شهواني در بين بعضي از مردم يا بخشهايي از جوانان ممكن است وجود داشته باشد زمينه‏هاي طبيعي هم دارد اما وقتي كه دشمن به فكر اين است كه يك ملت را زمينگير كند همين عوامل ابزاري در دست دشمن مي‏شود و آنها را تشديد مي‏كند امروز شما وقتي سرنخ بسياري از قضاياي داخل كشور و مشكلات را دنبال كنيد به سرانگشتِ بيگانه مي‏رسيد به دستهاي مزدور دشمنان و به تدبير دستگاههايي كه همه نيروي خودشان را عليه نظام اسلامي تجهيز كرده و مي‏كنند انقلاب به فضل الهي و به نيروي اين ملت در سال پنجاه‏وهفت پيروز شد جبهه مقابل انقلاب و اسلام كه وابسته به همان دشمنان بيروني بود سرشكسته و مأيوس شد و عقب نشست اما آيا از معارضه و دشمني كردن و از انتقام كشيدنِ از انقلاب و ملت ايران منصرف شد. »[1]

«حرف من به دانشجويان اين است كه مراقب دشمن باشيد دشمن را خوب بشناسيد مبادا از شناسايي دشمن غفلت كنيد غريبه‏هايي را كه در لباس خودي خودشان را در همه جا داخل مي‏كنند بشناسيد دستهاي پنهان را ببينيد هيچ كس به‏خاطر غفلت ستايش نمي‏شود هيچ‏كس به‏خاطر چشمها را بر هم گذاشتن مدح نمي‏شود اگر بر آدم غافل ضربه‏اي وارد شد اوّل كسي كه مسؤول و مذموم است خود اوست مراقب باشيد دانشجو قشر فاخر و با ارزشي است دشمن دانشجو را هدف گرفته است چند سال است سعي مي‏كنند بلكه بتوانند دانشجويان را در مقابل نظام قرار دهند اما موفّق نشدند بعد از اين هم موفّق نخواهند شد اگر يك عدّه نفوذي خواستند از فرصتي استفاده كنند و از آب گل‏آلودي ماهي بگيرند وارد اجتماع دانشجويان شدند و شعارهايي درست كردند و حرفهايي زدند خيال نكنند كه ما اشتباه خواهيم كرد نه ما اشتباه نخواهيم كرد ما مخاطب و طرفِ خودمان را مي‏شناسيم دانشجو فرزند ماست متعلّق به ماست متعلّق به اين كشور است دشمن است كه مي‏خواهد با نام دانشجو يا با نام نفوذ در ميان دانشجويان فساد و تباهي كند خود دانشجويان بايستي هوشيارانه متوجّه باشنددر يك چنين موقعيّت و فصل حسّاسي مثل اين فصل سال فصل امتحانات دانشجويي فصل كنكور كه همه خانواده‏هايي كه جواني دارند اين فصل كه مي‏شود همه همّت خودشان را مي‏گذارند كه جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان يا در كنكور موفّق شود آن كدام دستي است آن كدام دشمن آينده اين مملكت و دانشگاه اين مملكت است كه اين طور جوانان را به يك سمت انحرافي مي‏كشاند سرگرمي درست مي‏كند و تشويق مي‏نمايد به اين كه سراغ درس و سراغ امتحان نرويد اجتماع كنيد. »[2]

«هل‌الدين‌ الا الحب‌ والبغض‌ دين‌ عبارت‌ از محبت‌ و كينه‌ است‌ از يك‌ طرف‌ محبت‌ به‌ خوبان‌ و خوبيها و مظلومان‌ و انسانهايي‌ كه‌ مورد جفاي‌ شيطانها قرار گرفته‌اند و از طرف‌ ديگر بغض‌ و كينه‌ نسبت‌ به‌ شيطانها و موجودات‌ پليد و پليديها و كساني‌ كه‌ براي‌ آنها انسان‌ و انسانيت‌ و خدا حرف‌ مفت‌ است‌ اين‌ هم‌ جزو دين‌ است‌ تولي‌ و تبري‌ جزو فروع‌ دين‌ و به‌ قول‌ بعضي‌ از علما جزو اصول‌ دين‌ است‌ زشت‌صورتي‌ دشمنان‌ خدا و خلق‌ را فراموش‌ نكنيد اگر فراموش‌ كرديد همان‌ دشمن‌ چهره‌ي‌ خودش‌ را عوض‌ خواهد كرد و نزديك‌ مي‌شود دشمن‌ كه‌ نزديك‌ شد براي‌ ضربه‌ زدن‌ نزديك‌ مي‌شود دشمن‌ كه‌ براي‌ نوازش‌ نزديك‌ نمي‌شود اين‌كه‌ شما مي‌بينيد گاهي‌ دشمنان‌ ما ـ چه‌ دشمنان‌ شناخته‌ شده‌ مثل‌ مستكبران‌ عالم‌ و قلدرهاي‌ روزگار و چه‌ دشمنان‌ شناخته‌ نشده‌ كه‌ خطرشان‌ بيشتر است‌ ـ چهره‌ي‌ خوب‌ نشان‌ مي‌دهند و مثل‌ مار خوش‌خط وخال‌ به‌ صورت‌ فريبنده‌ به‌ طرف‌ انسان‌ مي‌آيند اظهار محبت‌ مي‌كنند و مي‌گويند بياييد با هم‌ دست‌ بدهيم‌ بدانيد اين‌ يك‌ حمله‌ و تهاجم‌ خصمانه‌ است‌ حواستان‌ جمع‌ باشد نبايد كينه‌ي‌ دشمن‌ از دلتان‌ خارج‌ شود وقتي‌ كه‌ دشمن‌ مي‌گوييم‌ منظور ما دشمني‌ نيست‌ كه‌ براي‌ يك‌ شاهي‌ صنار دنيا دشمني‌ كند ـ كه‌ اينها دشمني‌ نيست‌ ـ و نه‌ دشمني‌ براي‌ اختلاف‌ سليقه‌ و اختلاف‌ نظر ـ كه‌ اينها خيالات‌ است‌ ـ و نه‌ دشمني‌ براي‌ امور دنيوي‌ و مادي‌ ـ كه‌ ممنوع‌ و مطرود است‌ ـ دشمن‌ يعني‌ آن‌ شيطان‌ و شيطان‌صفتي‌ كه‌ با خوبيها و فضيلتها و بندگان‌ صالح‌ و صلاح‌ و خداي‌ صلاح‌آفرين‌ مخالف‌ و دشمن‌ است‌ اين‌ آن‌ دشمن‌ اصلي‌ است‌ نبايد كينه‌ي‌ اين‌ دشمن‌ از دلتان‌ خارج‌ بشود اگر احساس‌ كرديد كه‌ نسبت‌ به‌ اين‌ دشمن‌ در دلتان‌ بغض‌ و كينه‌ كم‌ شد اين‌ يك‌ علامت‌ خطر شخصي‌ براي‌ شماست‌ بايد احساس‌ كنيد مثل‌ اين‌ كه‌ درجه‌ي‌ ايمان‌ در حال‌ تنزل‌ است‌ عينا مثل‌ محبت‌ بندگان‌ خدا كه‌ بايد روزبه‌روز در دل‌ قويتر و ريشه‌دارتر بشود اگر به‌ شيطان‌ كينه‌ و دشمني‌ نورزيد او مي‌آيد و راه‌ شما به‌ طرف‌ خدا را سد خواهد كرد اين‌ چيزي‌ است‌ كه‌ ديگر قابل‌ جبران‌ نيست‌ بنابراين‌ نسبت‌ به‌ اصل‌ و تحليل‌ حادثه‌ و آن‌ سيه‌روهايي‌ كه‌ اين‌ حادثه‌ را راه‌ انداختند بايد آحاد مردم‌ از كوچك‌ و بزرگ‌ بغض‌ و كينه‌ داشته‌ باشند و آن‌ را به‌ يكديگر نيز توصيه‌ كنند اين‌ حادثه‌ يك‌ روي‌ ديگر هم‌ داشت‌ آن‌ روي‌ ديگر عبارت‌ از قوت‌ و قدرت‌ ايمان‌ ملت‌ ما بود كه‌ عظمت‌ حادثه‌ تحت‌الشعاع‌ قوت‌ آنها قرار گرفت‌ اين‌ چيز بسيار با اهميتي‌ بود و امام‌ بزرگوار ما(قدس‌الله‌نفسه‌ورضوان‌الله‌تعالي‌عليه‌) ـ آن‌ مردي‌ كه‌ با زبان‌ پيامبران‌ حرف‌ مي‌زد و از قلب‌ پيامبران‌ الهام‌ مي‌گرفت‌ و حقايق‌ را با چشم‌ آنها مي‌ديد ـ روي‌ اين‌ نكته‌ تكيه‌ كرد معمولا اگر رئيس‌ جمهور يا نخست‌ وزير يا وزير يك‌ كشور مورد تهاجم‌ موفق‌ دشمن‌ قرار بگيرد يك‌ ضربه‌ براي‌ آن‌ كشور محسوب‌ مي‌شود و او را تكان‌ مي‌دهد و يك‌ مقدار تزلزل‌ ايجاد مي‌كند ولي‌ در كشور ما اين‌ حادثه‌ اتفاق‌ افتاد و رئيس‌جمهور و نخست‌وزير در آتش‌ بغض‌ و كينه‌ي‌ پليد دشمنان‌ سياه‌رو با هم‌ سوختند و نه‌ فقط در مردم‌ ضعف‌ ايجاد نكرد بلكه‌ آنها را نيز قويتر و مصممتر كرد اين‌ آن‌ نقطه‌ي‌ اصلي‌ است‌ چون‌ ايمان‌ مردم‌ قوي‌ بود تكان‌ نخوردند و چون‌ تكان‌ نخوردند و ضعيف‌ نشدند توقف‌ نكردند و توانستند راه‌ را ادامه‌ بدهند و چون‌ راه‌ را ادامه‌ دادند و متوقف‌ نشدند دشمن‌ پشت‌ دروازه‌ باقي‌ ماند دشمن‌ منتظر بود كه‌ مردم‌ دچار ضعف‌ و فتوري‌ بشوند و سپس‌ او وارد بشود وقتي‌ كه‌ ديد اين‌طور نيست‌ و مردم‌ مبارزه‌ و حركت‌ و جنگ‌ و سازندگي‌ را با قوت‌ ادامه‌ مي‌دهند متحير ماند و احساس‌ شكست‌ كرد برادران‌ و خواهران‌ عزيز جوانان‌ غيور و سلحشور خانواده‌هاي‌ شهدا و جانبازان‌ و اسرا و مفقودان‌ روحانيون‌ محترم‌ و صاحبان‌ فكر و انديشه‌ و مسؤوليت‌ و قشرهاي‌ مختلف‌ تا لحظه‌يي‌ كه‌ اين‌ ملت‌ آن‌ احساس‌ قدرت‌ را داشته‌ باشد بر همه‌ي‌ موانع‌ و مشكلات‌ فايق‌ خواهد آمد و پيروز خواهد شد بدانيد كه‌ شما قوي‌ هستيد دشمن‌ با وسوسه‌هاي‌ خود مبادا دلهاي‌ افراد متوسط و ضعيف‌ را بلرزاند دشمن‌ ضعيف‌ است‌ نه‌ ما دليلش‌ هم‌ همين‌ چيزي‌ است‌ كه‌ مشاهده‌ مي‌كنيد اگر شما ملت‌ بعد از رحلت‌ جانگداز و مصيبت‌بار امام‌(ره‌) ـ كه‌ حادثه‌ي‌ خيلي‌ عظيمي‌ بود ـ قوي‌ نبوديد زانوان‌ شما مي‌لرزيد و از ادامه‌ي‌ راه‌ باز مي‌مانديد ولي‌ ديديد كه‌ زانوان‌ شما نلرزيد اين‌ نشانه‌ي‌ زنده‌ بودن‌ ملت‌ ماست‌ كه‌ از حادثه‌ي‌ رحلت‌ امام‌ ـ كه‌ همه‌ي‌ دنيا تصور مي‌كردند مردم‌ را ضعيف‌ خواهد كرد ـ براي‌ قويترشدن‌ استفاده‌ كرد اين‌ حيات‌ يك‌ ملت‌ را نشان‌ مي‌دهد يك‌ ملت‌ زنده‌ يعني‌ همين‌ يعني‌ از چيزي‌ كه‌ همه‌ي‌ دنيا خيال‌ مي‌كنند وسيله‌ي‌ ضعف‌ اوست‌ وسيله‌ي‌ قوت‌ خود را مي‌سازد بعد از رحلت‌ امام‌ قضاوت‌ دنيا در مورد شما مردم‌ ستايش‌آميزتر شد و فهميدند كه‌ اين‌ ملت‌ ملت‌ قوي‌يي‌ است‌ قوت‌ شما به‌ خاطر ايمان‌ و اتحادتان‌ است‌ چون‌ به‌ خدا مؤمنيد و اتحاد كلمه‌ داريد اين‌ اتحاد كلمه‌ را حفظ و اين‌ ايمان‌ را روزبه‌روز در خودتان‌ قوي‌ كنيد اين‌ راز حل‌ تمام‌ مشكلات‌ است‌ اگر ايمان‌ به‌ خدا و خودتان‌ و مسؤولان‌ و نيز ايمان‌ به‌ موفقيت‌ و هدف‌ روزبه‌روز در قلب‌ شما قويتر شد و اين‌ وحدت‌ كلمه‌يي‌ را هم‌ كه‌ بحمدالله‌ داريد حفظ كنيد و نگذاريد دشمن‌ آن‌ را به‌هم‌ بزند تمام‌ مشكلات‌ ـ چه‌ مشكلاتي‌ كه‌ امروز مردم‌ ما به‌ آنها توجه‌ دارند (مثل‌ كمبود و گراني‌) و چه‌ مشكلاتي‌ كه‌ به‌ آنها توجه‌ ندارند يا كمتر توجه‌ دارند (مثل‌ مشكلات‌ اخلاقي‌ و فرهنگي‌ و بي‌سوادي‌ و ) ـ برطرف‌ خواهد شد ملاحظه‌ كرديد كه‌ بحمدالله‌ با اراده‌ي‌ شما دولت‌ قوي‌ و بانشاط و كارآمدي‌ تشكيل‌ شد البته‌ در اين‌ جا هم‌ راديوهاي‌ بيگانه‌ و دستهاي‌ دشمن‌ خيلي‌ شيطنت‌ كردند تا شايد بتوانند مانع‌ تشكيل‌ اين‌ دولت‌ بشوند و با تبليغات‌ و شيطنت‌ خود كاري‌ كنند كه‌ بعضي‌ از اعضاي‌ اين‌ دولت‌ از مجلس‌ رأي‌ نياورند و دولت‌ ناقص‌ بيرون‌ بيايد دشمن‌ در تبليغات‌ خود شيوه‌ها و شگردهاي‌ عجيبي‌ دارد بايد خيلي‌ هوشيار بود تا كسي‌ فريب‌ اين‌ تبليغات‌ را نخورد خوشبختانه‌ نمايندگان‌ شما در مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ اين‌ هوشياري‌ را بخرج‌ دادند و با رشد و هوشياري‌ به‌ صورت‌ كامل‌ و بدون‌ اين‌ كه‌ بگذارند حتي‌ يك‌ وزارتخانه‌ يك‌ روز بدون‌ وزير بماند به‌ اين‌ دولت‌ رأي‌ اعتماد دادند و وزرا را دنبال‌ مأموريتهايشان‌ فرستادند الان‌ ما يك‌ دولت‌ قوي‌ و خوب‌ آن‌ هم‌ تحت‌ رياست‌ يك‌ شخصيت‌ محبوب‌ شناخته‌ شده‌ي‌ مورد اعتماد و اتكاي‌ امام‌ و مورد قبول‌ مردم‌ داريم‌ بحمدالله‌ انقلاب‌ و ملت‌ ما سالهاي‌ متمادي‌ است‌ كه‌ ايشان‌ را مي‌شناسد و به‌ او اعتماد دارد اين‌ اعتماد را هم‌ ملت‌ ما نشان‌ دادند اگر شما ايمان‌ خود را در همان‌ شكل‌ گسترده‌يي‌ كه‌ مطرح‌ كردم‌ حفظ كنيد ـ كه‌ البته‌ حفظ مي‌كنيد ـ و اتحاد كلمه‌ را نگه‌داريد ـ كه‌ البته‌ نگه‌ مي‌داريد ـ و ان‌شاءالله‌ پشتيباني‌ از اين‌ مسؤولان‌ دلسوز و كارآمد را ادامه‌ دهيد آينده‌ي‌ بسيار روشن‌ و اميدبخشي‌ پيش‌ روي‌ ما خواهد بود و بدانيد كه‌ دشمنان‌ ـ امريكا و بقيه‌ي‌ استكبارگران‌ و قلدران‌ ـ در مقابل‌ چنين‌ ملت‌ و مسؤولاني‌ هيچ‌ غلطي‌ نمي‌توانند بكند.[3]
مرجع : اندیشه سیاسی
کد مطلب : ۴۰۵۲۰۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما