۰
يکشنبه ۲ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۳۶

به بهانه سفر حضرت آيت الله خامنه اي به قم آمريكا و هراس از تفكر سياسي شيعه

به بهانه سفر حضرت آيت الله خامنه اي به قم آمريكا و هراس از تفكر سياسي شيعه
روح الامين سعيدي

عبور از لايه هاي سطحي
طي سه دهه اي كه از تولد انقلاب اسلامي و ظهور يك نظام سياسي منحصر به فرد مبتني بر شالوده هاي ديني در ايران مي گذرد، راهبرد ايران ستيزي همواره در سرلوحه كار رهبران استكبار جهاني قرار داشته است. اين مسئله حكايت از آن دارد كه تعارض ابرقدرت سلطه گر جهاني با جمهوري اسلامي ايران بسيار عميق و فراتر از صرف موضوعات بين المللي بوده و از ماهيت نظام سياسي ايران و رويكرد خاص اسلام شيعي به مقوله سياست سرچشمه مي گيرد. به عبارت ديگر آنها نه فقط سوگيري هاي سياست خارجي ايران بلكه اساس گفتماني كه محصول انقلاب اسلامي محسوب مي شود را تهديدي براي منافع خود مي پندارند.

اصولاً مفاهيم و آموزه هاي بي نظير گفتمان شيعه از جمله باور به امتزاج كامل دين و سياست، اعتقاد به لزوم نقش آفريني فعال رهبران ديني در بستر جامعه، مفتوح دانستن باب اجتهاد در مورد مسائل مستحدثه اجتماعي و بين المللي، اعطاي حق حاكميت مشروع به ولي فقيه براي زمام داري جامعه سياسي، نفي سلطه پذيري و اتخاذ موضع خصمانه در برابر مستكبرين، ترويج روحيه مقاومت، جهاد و شهادت طلبي و نيز اعتقاد به محتوم بودن تشكيل حكومت عدل جهاني در سايه انقلاب سراسري منجي الهي، شيعه را تبديل به موجوديتي توانمند كرده كه از ظرفيت فوق العاده اي براي به چالش كشيدن منافع ابرقدرت ها در سطوح منطقه اي و جهاني و ايجاد يك بلوك مقاومت ضدهژمون برخوردار است. اين مسئله موجب شده تا تحليل گران و سياست سازان استكبار، گفتمان پوياي شيعه را خطرناك ترين تهديد و مانع از ناحيه جهان اسلام در برابر راهبردهاي سيطره طلبانه خود انگاشته و تلاش فراواني را مصروف شناسايي، فهم و مهار قدرت اين گفتمان سازند. در اين ميان آنها به خوبي بر نقش كانوني ولايت فقيه، مرجعيت و حوزه هاي علميه در هدايت ديني و سياسي جامعه شيعيان وقوف يافته اند.

نقش آفريني تاريخي حوزه
شايد نخستين بار دولت استعماري بريتانيا بود كه در عهد قاجاريه در ماجراي قرارداد تنباكو و با صدور فتواي تاريخي ميرزاي شيرازي، آشكارا توان نقش آفريني يك زعيم شيعه و ظرفيت وي براي اعمال فشار نرم بر حكومت و لغو تصميمات سياسي را مشاهده كرد. در دوران سلطنت پهلوي هم ايالات متحده طعم تلخ خروش حوزه علميه قم عليه قانون كاپيتولاسيون و صف آرايي علما به طلايه داري امام خميني (ره) روياروي بزرگ ترين رژيم سرسپرده اش درمنطقه خاورميانه را چشيد. حتي حربه تبعيد امام و جداسازي وي از حوزه قم به منظور پيشگيري از فوران اين آتشفشان مولد قدرت نيز مؤثر واقع نشد زيرا ايشان در روزگار تبعيد درحوزه علميه نجف به تئوريزه كردن نظريه ولايت فقيه همت گمارد تا پانزده سال بعد به ايران بازگردد و ساختار يك نظام سياسي بديع را بر شالوده تفكرات اسلام شيعي بنا نهد. آن هم در كشوري كه جيمي كارتر جزيره ثباتش مي خواند و ارزيابي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا نشان مي داد كه لااقل تا 10 سال ديگر آبستن هيچ تحول سياسي چشمگيري نخواهد بود.
بدين ترتيب از 1979 با وقوع انقلاب اسلامي در ايران، رهبران نظام استكباري ناگهان با رويش پديده ناشناخته اي به نام اسلام سياسي شيعي روبرو گشتند كه به نحو شگفت آوري غيرقابل مهار بود و برخلاف تصورات، در زير سنگين ترين فشارها به جاي ضعف و زوال، هر روز بر حجم قدرت خود مي افزود تا جايي كه دامنه امواجش به صرف مرزهاي ايران محدود نماند و ديگر نواحي خاورميانه خصوصاً سرزمين
هاي اشغالي فلسطين و لبنان را نيز در نورديد و روح تازه اي در كالبد جنبش هاي مقاومت اسلامي دميد.

لازم به توضيح است كه آمريكا و به طور كلي دنياي غرب در ابتدا برداشت روشني از ماهيت انقلاب اسلامي و تفكر اسلامي شيعي نداشت و همين امر موجب بروز برخي اشتباهات فاحش درتحليل هاي صاحب نظران غربي پيرامون تحولات ايران مي گرديد. براي مثال چنين تصور مي شد كه قدرت انقلاب تماماً متكي به قدرت نفوذ امام خميني(ره) مي باشد و لذا بانبود ايشان، لاجرم همه چيز در جمهوري اسلامي به پايان خواهد رسيد. لكن تداوم راه امام پس از ارتحال ايشان، بر اين باورنادرست خط بطلان كشيد و همگان را واداشت تا حقيقت حضور كنشگري بسيار توانمند و پوياكه به اقتضاي آرمان هاي اسلام شيعي يك تنه در برابر سلطه گري اقطاب قدرت ايستاده بود را در منطقه استراتژيك خاورميانه بپذيرند.

چرا حوزه ها رصد مي شوند؟
دلايل هراس از قرائت اسلام شيعي را مي توانيم به خوبي از رهگذر مقايسه اين جريان فكري با ساير جريانات حاضر در منطقه طي دهه هاي اخير مانند ناسيوناليسم جمال عبدالناصر در مصر يا پان عربيسم حزب بعث در عراق دريابيم. هيچ كدام از اين دو جريان مشهور علي رغم ژست هاي پرطمطراقشان نتوانستند توفيقات چنداني به دست آوردند و خيلي زود بي آنكه در ژرفاي اذهان ملت هاي خاورميانه رسوخ كرده باشند، توسط ارتش اسرائيل و آمريكا در سراشيب افول قرار گرفتند. لذا قدرت هاي استكباري براي مهار آنها با مشكل چنداني مواجه نگرديدند.

اما انقلاب اسلامي ايران سي سال تمام در مقابل انبوه حربه هاي براندازنده سخت و نرم تاب آورده و مسير اعتلاي خود را مقتدرانه پيموده است. همچنين در سال هاي اخير شاهد پيروزي هاي چشمگير مقاومت اسلامي لبنان در بيرون راندن رژيم صهيونيستي از اراضي اشغالي جنوب، شكست قاطع اسرائيل در جريان جنگ 33 روزه بوديم. اين مسئله از آن جهت اهميت مضاعف يافت كه نشان داد انقلاب اسلامي ايران يك رويداد استثنايي و منحصر به فرد نيست و پياده سازي تفكرات اسلام شيعي حتي در نقطه اي با صدها كيلومتر فاصله از موطن انقلاب ايران مي تواند به حصول نتايج مشابه منتهي گردد. چنانكه حزب الله لبنان با الگوگيري كامل از نهضت امام خميني(ره) هسته مقاومتي را تشكيل دادند كه علي رغم قدرت به ظاهر اندك خود ضربات سهمگيني را بر پيكره دشمن غاصب صهيونيست وارد آورد. گروهي كه فرمانده آن، يك روحاني شيعه، دانش آموخته حوزه علميه قم و مكتب فكري امام خميني(ره) است. بنابراين مسئله اي كه ايالات متحده آمريكا و همپيمانان غربي اش را به هراس انداخته وآتش خصومت و كينه توزي شان را شعله ور مي سازد، گفتمان سياسي شيعه خصوصاً با قرائت امام خميني(ره) است كه ذاتاً مولد قدرت مي باشد و پيروان خود را به مقاومت و جهاد عليه مستكبرين و نقش آفريني فعال در عرصه سياست فرامي خواند. آنهانيز مي دانند كه مركزگفتماني شيعه، حوزه هاي علميه است كه به عنوان مغز متفكر گفتمان شيعه عمل مي كنند. آمريكايي ها همچنين بر جايگاه علماي شيعه در راهبري ديني و سياسي جامعه شيعيان اشراف پيدا كرده اند. از همين روست كه همواره با حساسيت خاصي به رصد عملكرد حوزه علميه قم كه نقشي كليدي در رقم زدن معادلات سياسي-اجتماعي جمهوري اسلامي دارند پرداخته و بازوهاي رسانه اي شان از هيچ تلاشي براي القاي وجود شكاف در درون حوزه و يا بروز اختلاف ميان حوزه و دولت مردان ايران فروگذار نمي كنند.

تلاش براي
تفرقه بين قم و نجف

البته اين تحركات به داخل ايران محدود نمي شود، حضور پررنگ سياسيون شيعه در دولت جديد عراق، بازخيز و احياي حوزه علميه نجف و همسويي مواضع مرجعيت در حوزه هاي قم و نجف، رهبران واشنگتن را شديداً نگران مي سازد. زيرا حضور مقتدرانه گفتمان شيعه در مناطق حساس خاورميانه نظير ايران، عراق و لبنان، تهديدي جدي براي منافع آمريكا و اسرائيل به حساب مي آيد. لذا شاهد هستيم كه كوشش فراواني جهت القاي عدم همسويي و وجود شكاف و رقابت ميان مرجعيت قم و نجف از جانب ايالات متحده صورت مي پذيرد. براي نمونه «ماريسا كوچران سوليوان» پژوهشگر مؤسسه «ابتكار آمريكايي» از مهم ترين اتاق هاي فكر نومحافظه كاران در يادداشتي تحت عنوان «قدرت نرم ايران در عراق» راجع به شرايط كنوني حوزه هاي علميه نجف و قم چنين مي گويد:
«حوزه هاي علميه در شهرهاي مقدس نجف و قم مراكز تعليمات شيعي هستند اما در قالب دو سنت متمايز و رقيب رشد يافته اند. حوزه نجف قديمي ترين حوزه شيعه و مركز سنت آيت الله خويي مي باشد كه معتقد بود روحانيون نبايد در سياست دخالت نموده و در عوض بايد هدايت زندگي مذهبي پيروان خود را عهده دار گردند. نجف براي صدها سال كانون علمي و عقيدتي شيعه به شمار مي آمد تا اينكه نفوذ آن تحت تأثير سياست هاي سركوبگرانه رژيم بعث صدام حسين محدود شد. متعاقب وقوع انقلاب اسلامي در 1979 شهر ايراني قم، نجف را به عنوان مركز تعليمات تشيع طي دهه هاي 80 و 90 در محاق قرار داد. حوزه قم موافق سنت آيت الله خميني است كه براساس آن يك فقيه برجسته و يا جمعي از فقها بر تمام موضوعات سياسي، مذهبي و اجتماعي جامعه مسلمانان اقتدار مطلق دارند. پس از حمله آمريكا به عراق در سال 2003 حوزه نجف به عنوان مركز علمي و مذهبي شيعه تحت صدارت آيت الله علي سيستاني يكي از علماي فوق العاده محبوب سنت خويي احيا گرديد. با وجود اينكه تعاملات بسياري (مذهبي، اقتصادي و...) ميان قم و نجف برقرار مي باشد، اما ظهور دوباره حوزه نجف چالشي را براي اقتدار مذهبي حوزه قم ايجاد كرده است. ايران راهبرد گسترش دامنه نفوذ خود در شهرهاي مقدس عراق را از طريق سرمايه گذاري هاي كلان در طرح هاي بازسازي و صنعت توريسم مذهبي و تسهيل مسافرت صدها هزار زائر ايراني در طول سال دنبال مي كند. اما ايران همچنين تلاش كرده است تا نفوذ خود را براي تضمين اين مسئله كه اوج گيري نجف به قيمت كاهش نفوذ قم تمام نشود به كارگيرد.»

از برآيند آنچه گفتيم به وضوح مي توان دريافت كه حوزه هاي علميه و مراجع عظام به عنوان قلب تپنده گفتمان شيعه چه مسئوليت سنگيني را در راستاي اعتلاي هرچه بيشتر جامعه شيعيان و خنثي كردن دسيسه هاي پيچيده دشمنان قسم خورده اسلام برعهده دارند. شايد مهم تر از هرچيز، حفظ وحدت كلمه و يكپارچگي حوزه هاي شيعه در ايران، عراق، لبنان و ساير كشورها و هوشياري بصيرت كامل در مقابل فتنه گران و پرهيز از هرگونه موضع تفرقه انگيز كه بي ترديد با بزرگنمايي چند برابر توسط ابزارهاي رسانه اي جهان غرب منعكس خواهد شد، ضرورت برهه حساس كنوني محسوب مي شود. بايد منتظر ماند و ديد كه رهبر معظم انقلاب در جريان سفر خود به شهر قم چه فصل تازه اي را در كتاب حوزه خواهند گشود و چه افق هايي را براي حركت آينده روحانيت شيعه ترسيم خواهند كرد.

منبع مطالب و عكس ها:
پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمي خامنه اي
    
کد مطلب : ۴۱۵۳۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما