دو دهه پيش هنگامي كه "نجم الدين اربكان" رهبر حزب اسلام گراي رفاه، اولين دولت اسلامي تركيه را در سال 1374 با حمايت اسلام گرايان خاورميانه و بويژه ايران رقم زد، نقطه اميدي براي اهداف انقلاب جهاني اسلام پيدا شد اما پس از چندي در سال 1381 خيلي زود جريان قدرت طلب و جوانگراي حزب عدالت و توسعه اين موقعيت را به مسيري سوق داد كه امروزه كژتابيهاي آن روشن شده و به قول اربكان."انگور آن به غوره تبديل شده است."
تأسيس اولين دولت جمهوري تركيه توسط كمال آتاترك در سال 1302 و لغو خلافت پس از شكستهاي پي در پي از دولتهاي اروپايي در قرنهاي 17 و 18 و 19 ميلادي بوجود آمد. در اين سالها سه جريان نو عثماني گرايي با هدف بلند پروازي و دستاندازيهاي اروپايي منطقهاي با آرمان احياء سنت و خلافت گذشته سردمداران تركيه ابتدا در هنگام حمله به شمال قبرس سپس در زمان دولت اوزال و اكنون با روي كار آمدن اردوغان در صحنه سياسي اين كشور رخ نمود.
واقعيت اين است كه نظام كنوني تركيه به سردمداري رجب طيب اردوغان و قل سياسي او يعني احمد داود اروغلو كه از دوران جواني در حزب، سوداي احياء خلافت عثماني در سر پرورانده در اين سالها چه آن هنگام كه به اسرائيل نزديك و دور شد و چه امروز كه با كشورهاي همسايه دوستي و دشمني ميورزد خواسته و ناخواسته به موقعيت و امنيت جمعي منطقه لطمه زده و مشكلاتي را موجب شده است. ارزيابي آگاهان سياسي نشان ميدهد سياستهاي جديد منطقهگرايي نو عثمانيها در مقايسه با سياستهاي اروپايي گرايانه كماليستها و نظاميان و سكولارها گرچه در وضعيت اقتصادي و كنار زدن احزاب گذشته موفق بوده اما به جايگاه تركيه در سطح بينالمللي و خاورميانه ضربه زده است و حتي برخي اقدامات مثبت و ضد صهيونيستي اين دولت نطير ماجراي برخورد با رئيسجمهور اسرائيل در اجلاس داووس و سپس حمله اسرائيل به ماجراي كشتي مرمره تركيه در حمايت از ملت فلسطين زير سؤال ميبرد.
رفتارهاي جديد اين حزب در مقايسه با حزب رفاه در صحنه سياست تركيه و خاورميانه نشان ميدهد رقابتهاي توأم با سودجويي و انگيزههاي فرصت طلبي حزبي تازه تأسيس كه سعي دارد از ارتباطات گذشته با غرب و شرق و سنتها و سلطهطلبيهاي دولت عثماني با هدف تطهير جريان پان تركيسم توأم با ناسيوناليسم سني استفاده نمايد در تضاد با منافع ملي تركيه در منطقه و بويژه انقلاب اسلامي قرار گرفته و به نحوه افراطي خطرناك مينمايد.
آن هنگام كه تحت تأثير پديده انقلاب اسلامي موج جديد بيداري در كشورهاي عربي رخ نمود و رهبران اسلامگراي اين كشور به جاي همراهي با جريان مقاومت و حمايت از انقلابيون تازه كار بويژه در تونس و مصر سعي نمودند آن را به سمت اهداف توسعهطلبانه خود سوق دهند. به همين دليل رجب طيب اردوغان خيلي زود به اين دو كشور سفر كرد ودر مقابل حيرت انقلابيون، "راشد الغنوشي" و "مرسي" اولين رهبران دولت انقلابي تونس و مصر را به تبعيت از الگوي لائيسم دولت غرب گراي تركيه فرا خواند. تركها در حوادث بعدي نيز بدنبال تقابل دوگانه اسلام عثماني و اسلام انقلابي بودند كه متأسفانه اين موضوع موجب انحراف و نتايج زيانباري گرديد كه خيليها آنرا در عقيم ماندن انقلاب مردمي و دولت نوپاي مصر بيتأثير نميدانند.
مشكل اصلي و بلاي خانمانسوز وقتي حاد شد كه با همراهي گرايشهاي اخواني، سلفي مصر علناً به دخالت در اعتراضات خياباني و جريانات ناراضي كشور سوريه پرداختند و تا به امروز موجب ويراني بيسابقه و مرگ حدود 350 هزار نفر از مردم بيگناه اعم از عرب، كرد و شيعه، سني و علاوه بر اين اشغال 30 درصد خاك اين كشور توسط تروريستها شدهاند. اين وضعيت براي دولت و مردم عراق نيز كه از مدتها پيش طارق الهاشمي و برخي ديگر از سران تروريسم به اين كشور پناه برده و موجبات جدايي هرچه بيشتر مردمان كرد و عرب گرديده بهتر نبوده است. در اين شرايط روزنامه العالم اعلام مينمايد كه "خلافت اسلامي" روياي مشترك تركيه و داعش در منطقه است.
در تيرماه 1391 اردوغان براي توجيه دخالت در كشور سوريه مدعي شد ما نوادگان امپراطوري سلجوقي و باقي مانده دولت عثماني هستيم و از ريشههاي روح عميق اين امپراطوري در حزب عدالت و توسعه خبر داد. تاريخ گواهي ميدهد كه چگونه در زمان اين دو امپراطوري ديگر جريانهاي اسلامي بويژه فاطميان در مصر و بغداد تضعيف و نابود شدند و حتي به اهل سنت شبه جزيره حجاز نيز رحم نكردند.
پيداست كه اين جريان تازه به دولت رسيده بويژه وزير خارجه سابق آن كه امروز نخستوزير شده، به دنبال پياده كردن گام به گام اهداف دولت نو عثماني است كه سالها پيش در آمريكا آن را در قالب كتاب به رشته تحرير در آورد و در گام بعدي نيز طي كتاب عمق استراتژيك آن را تئوريزه كرد و امروز رئيسجمهور جديد اين كشور چنين مطالبهاي را علت انتخاب نخست وزيرياش قرار داده است. موضوعي كه نتايج آن هرچه باشد به قول اغلب برجستگان دنياي سياست به نفع مسلمانان منطقه و اهداف كلي خود تركيه نيز نخواهد بود، آنگونه كه برخي ناسيوناليستهاي عرب اين استدلال را مطرح نمودهاند كه حزب عدالت و توسعه در حقيقت مجري طرح جديد آمريكا در خاورميانه است.
البته سياست نوعثماني در اين مسير بيشتر به عقب نشيني ميل كرده و توفيقات آنان نيز بيشتر از شكستهايشان بوده، لذا به برخي دولتها و ملتها نزديك و به همسايگان خود نيز از جمله ايران تعريضاتي نمودند كه اين مخالف مشي رهبران سياسي و انقلابي ايران در حمايت هميشگي بويژه پس از سفر سطح بالاي دولت جديد حسن روحاني و تشكيل اولين جلسه شوراي راهبردي دو كشور بود. براين اساس شايعه فراخواني سفير ايران و توهين به رهبران مذهبي ايران اگر تكذيب هم گردد نميتواند در راستاي روابط ديرينه اسلامي و حسن همجواري دو كشور كه همواره هم به نفع دولت و ملت تركيه بوده مثبت تلقي گردد.
تركيه در اين روزها علاوه بر همراهي با تروريستهاي النصره و داعش در سركوبي مردم عراق و سوريه، بيرحمي خود را در قضيه كردهاي كوباني با تشديد مظلوميتهاي اين مردم به اوج رسانده و از طرف ديگر اهداف خود در آن سوي منطقه اسلامي به حوزه افغانستان نيز گسترش داده و به دنبال سرايت انديشههاي عثماني - غربي براي دولت جديد اشرف غني احمدزي ميباشد كه با وجود زخم عميق القاعده و طالبان در اين كشور منفعت آن براي كسي معلوم نيست و البته از نگاه ناظران سياسي بويژه در ايران پنهان نمانده است.
در انديشه سياسي - اسلامي خاورميانه اين نكته آشكار است كه پيدايش خلافت و ناسيوناليسم سني، خروجي نظام اخواني نوعثماني تركيه است كه حتي ارتباطي با انديشه وهابيت در عربستان نيز پيدا ميكند. گرچه دست حمايت عربستان و قطر به خوبي در پس اين اقدامات پيداست. چند دولت عربي سعي نمودهاند آگاهانه به عنوان سرريز نيروهاي ناراضي و انقلابي خود از اين وضعيت استقبال نموده و تا به امروز موضوع مقاومت و فلسطين را در محاق قرار دهند كه جرم دولت تركيه در اين قضيه از ديگران كمتر نيست.
جريان افراطگراي جديد درحالي ژست ضد تروريسم و مخالف داعش گرفته كه اين گروه تروريستي تاكنون منافع مالي و معنوي تمامي دولتها حتي غرب و عربستان را به نوعي تهديد نموده و مساجد و اماكن مقدس شيعه و سني حتي قبر صدام را تخريب نموده و گروگانهاي خود را حتي نوع غربي آن به هلاكت رسانده اما منافع مالي و معنوي دولت تركيه تاكنون در امان مانده. حتي 40 گروگان تركيه در موصل را به سلامت رها نموده و از تعرض به قبر جد اعلاي عثماني "سليمان پاشا" خودداري نموده و اخبار و تصاوير ورود و خروج آزاد تروريستها از چهار گوشه دنيا از مرزهاي تركيه موجود است و امروز مراكز اقتصادي غرب گزارش ميدهند كه بيشترين سود مالي و صدور نفت ارزان تروريستها تاكنون از طرف مرزهاي تركيه صورت گرفته است، روندرويه منفعت طلبانهاي كه برخي آن را زشتترين معامله سياست خارجي دولت تركيه در خيانت به ملتهاي مسلمان منطقه ناميدهاند. نقطه ختام سياستهاي نوعثماني گرايي اكنون بروز نابساماني گسترده در منطقه، فراموشي آرمان فلسطين، پيدايش گروه قصي القلب داعش، افزايش نفوذ محور غربي، عبري، عربي ارزيابي ميگردد.
آنچه تا به اين جا بر خلاف استراتژي فرصت طلبانه و منفعت طلبانه دولت جديد تركيه قابل پيشبيني اين است كه:
1- انديشه نوعثماني به عنوان جريان فرصتطلب و توسعهگراي منطقهاي موجب تشديد ناامني جديد در منطقه شده و برخلاف منافع امت اسلامي تلقي ميشود.
2- نقش اول و حداقل منحصر بفرد در بوجود آمدن جريان جديد تروريسم اعم از النصره، داعش وبويژه ارتش آزاد در سوريه و عراق تا اين جا علاوه بر غرب صهيونيسم و چند كشور عربي به دولت جديد تركيه تعلق دارد.
3 - ضربه بيسابقه به اقوام و اقليتهاي علوي، كردي، ايزدي موجبات نزديكي هر چه بيشتر اين اقوام بر خلاف نظر دولت تركيه به جريان مقاومت و انقلاب اسلامي فراهم نموده است.
4 - اين اقدامات موجب آن نخواهد شد كه در ترتيبات جديد منطقه سهمي بيشتر از اجراي پيمان "سايكس پيكو" نصيب اين كشور شود.
5 - بروز انشقاق طولاني و واگرايي عميق قومي و مذهبي در اين كشور با وجود 50 درصد علوي و كرد در آينده قابل پيشبيني خواهد بود.
6 - دولت تركيه سهم مهمي در ناكام ماندن اولين دولت اخواني مصر و ادامه موج بيداري امت عربي در خاورميانه دارد.
7 - جريان مسلط غربي صهيونيستي در منطقه همراه با ارتجاع عرب سعي دارد مثل گذشته از توان ژئوپوليتيك و لجستيك اين كشور به نفع خود استفاده نمايد.
8 - در پرتو اين سياستها و اقدامات،اكنون مسئله قدس و آمال و آرمانهاي ملت فلسطين از جايگاه نخست به مسئله دست دومي در ميان كشورهاي اسلامي تبديل شده است.
9 - مشخص است كه بيشترين سود و منفعت ناشي از اين تحولات تاكنون نصيب آمريكا و اسرائيل و اهداف صهيونيستي دولتهاي غربي شده است.
10 - اين وضعيت با توجه به تب اسلامي و راستگرايي جريان غالب ديني در ميان مردم اين كشوربرخلاف بافت مذهبي و سنتي تركيه به حساب ميآيد.
در اين شرايط به خوبي آشكار است كه دولتمردان جمهوري اسلامي ضمن حفظ روابط خوب و نزديك با مردم مسلمان تركيه و جريانات انقلابي اين كشور، مواظب فرصتطلبيهاي ضربه زننده و توانفرساي دولتي باشند كه اين روزها خواسته يا ناخواسته بر سر اهداف استعمارگرايانه ديگران حاضر به قرباني كردن مردم مسلمان خاورميانه اعم از ترك، كرد، عرب و شيعه، سني شده است.
رهبر انقلاب اسلامي در سفر سال گذشته رئيسجمهور اين كشور به ايران در مقابل گلايهها و فشردن دست دوستي براي حمايتهاي جديد و همه جانبه،به مطبوعات دو كشور بر هوشياري و نپرداختن به اختلافات، توصيههايي نمودند كه ضمن لزوم رعايت آن به نظر ميرسد تنويرافكار عمومي و آگاهي بخشي مردمي بويژه در منطقه بحرانزده خاورميانه در اين شرايط از وظايف رسانهها است.
رئيس جمهور فعلي و نخستوزير قبلي تركيه يعني رجب طيب اردوغان در عاشوراي حسيني سالهاي گذشته در ميان شيعيان و علويان تركيه و همچنين طي سفر به جمهوري اسلامي نطقهاي آتشيني با ژست انقلابي و اسلامي بويژه در مورد شيعيان و انقلاب اسلامي ايراد كرد كه با نامأنوس بودن برخي ابهامات كنوني در مواجهه با شيعيان و ايرانيان اميد ميرود در آينده نزديك اشتباهات اردوغان به نوعي جبران شود، در غيراينصورت آيندگان فراموش نخواهند كرد كه در حساسترين برهه تاريخي خاورميانه چگونه يك حزب مدعي اسلامگرايي با انديشههاي ناسيوناليسم سني در همراهي با تروريستها و اهداف پيدا و ناپيداي غرب صهيونيستي در قتل و ويراني بيسابقه آنان شريك ظلم و جنايت گرديد.
* حبيبالله فتاحي اردكاني
* واقعيت اين است كه نظام كنوني تركيه به سردمداري رجب طيب اردوغان و قل سياسي او يعني احمد داود اروغلو كه از دوران جواني در حزب، سوداي احياء خلافت عثماني در سر پرورانده در اين سالها چه آن هنگام كه به اسرائيل نزديك و دور شد و چه امروز كه با كشورهاي همسايه دوستي و دشمني ميورزد خواسته و ناخواسته به موقعيت و امنيت جمعي منطقه لطمه زده و مشكلاتي را موجب شده است
* تركيه در اين روزها علاوه بر همراهي با تروريستهاي النصره و داعش در سركوبي مردم عراق و سوريه، بيرحمي خود را در قضيه كردهاي كوباني با تشديد مظلوميتهاي اين مردم به اوج رسانده و از طرف ديگر اهداف خود در آن سوي منطقه اسلامي به حوزه افغانستان نيز گسترش داده و به دنبال سرايت انديشههاي عثماني - غربي براي دولت جديد اشرف غني احمدزي ميباشد
* "خلافت اسلامي" روياي مشترك تركيه و داعش در منطقه است
* پيدايش خلافت و ناسيوناليسم سني، خروجي نظام اخواني نوعثماني تركيه است كه حتي ارتباطي با انديشه وهابيت در عربستان نيز پيدا ميكند
* نقطه ختام سياستهاي نوعثماني گرايي اكنون بروز نابساماني گسترده در منطقه، فراموشي آرمان فلسطين، پيدايش گروه قصي القلب داعش، افزايش نفوذ محور غربي، عبري، عربي ارزيابي ميگردد
*دولتمردان جمهوري اسلامي ضمن حفظ روابط خوب و نزديك با مردم مسلمان تركيه و جريانات انقلابي اين كشور، مواظب فرصتطلبيهاي ضربه زننده و توانفرساي دولتي باشند كه اين روزها خواسته يا ناخواسته بر سر اهداف استعمارگرايانه ديگران حاضر به قرباني كردن مردم مسلمان خاورميانه اعم از ترك، كرد، عرب و شيعه، سني شده است
*اميد ميرود در آينده نزديك اشتباهات اردوغان به نوعي جبران شود، در غيراينصورت آيندگان فراموش نخواهند كرد كه در حساسترين برهه تاريخي خاورميانه چگونه يك حزب مدعي اسلامگرايي با انديشههاي ناسيوناليسم سني در همراهي با تروريستها و اهداف پيدا و ناپيداي غرب صهيونيستي در قتل و ويراني بيسابقه آنان شريك ظلم و جنايت گرديد