پایگاه تحلیلی «کلاب والدای» در گزارشی به روابط ایران با کشورهای آسیای میانه پرداخته و با تشریح موقعیت این کشور در پس تحریمهای بینالمللی، منافع ایران در آسیای میانه را واکاوی میکند.
والدای مینویسد ایران جایگاه مهمی در سیستم روابط سیاسی و اقتصادی آسیای میانه دارد؛ اگرچه مانند شرکای پیشروی کشورهای آسیای میانه (چین، روسیه، اتحادیه اروپا) منابع چشمگیرش را به رخ نمیکشد و با توجه به تحریمهای فعلی، با موانع سیاسی بسیاری روبروست، ولی ایران توانسته است حضور برجسته خود در منطقه را حفظ کند.
استقلال کشورهای آسیای میانه، از یک سو راهی تازه برای جهانی شدن گشوده است و از سوی دیگر، به بازیگران خارجی فرصت میدهد که با گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه جدید، از ایجاد روابط تجاری و اقتصادی بهرهمند شوند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و شاید حتی در مقایسه با دیگر کشورها در خاورمیانه، به تقویت موقعیت خود در آسیای میانه چشم امید بیشتری دوخته باشد. در برابر پیشزمینه روابط تیره و تار ایران با جهان عرب و تنشها و اختلافاتش با غرب پس از انقلاب اسلامی، بهروزی در آسیای میانه برای این کشور، به معنای فرصتی برای جبران خسارتها، از راه یافتن دوستان و شرکای جدید و تقویت تجارت و روابط اقتصادی است.
در نخستین سالهای دهه ۹۰ میلادی، ایران فعالیت خود را در منطقه افزایش داد؛ در گام نخست با تاکید بر همگونی قومی و زبانی خود با تاجیکستان و در گامهای بعدی در همه کشورهای منطقه و بدین ترتیب ایران به بازیگری خواستنی در آسیای میانه بدل شد. ایران به حل مشکلات حمل و نقل، انرژی و فنآوری کمک میکند و با توسعه روابط تجاری، در سازمان همکاری های اقتصادی (اکو)، سازمان همکاری اسلامی (OIC)، و سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) نفوذ دارد.
والدای در این تحلیل که اولین بار در پایگاه «شورای امور بینالملل روسیه» منتشر شده، مینویسد تقویت موقعیت ایران در آسیای میانه، این شانس را به این کشور میدهد که در مسیر دستیابی به شماری از اهداف مرتبطش گام بردارد؛ نخستین هدف میتواند فایق آمدن بر«انزوای ایران» باشد. دستیابی به این هدف، تصویر بینالمللی ایران را بهبود خواهد بخشید. روابط ایران با دولتهای جدید در آسیای میانه، موقعیت بینالمللی مهمی برای کشور ایجاد کرده است. برخی از کارشناسان میگویند دیپلماسی ایران در آسیای میانه، به نفوذ تدریجی در تمام مناطق، متمرکز شده که در نهایت میتواند به پیروزی این کشور در سیاست خارجی و فایق آمدن بر انزوای اقتصادی بیانجامد. ایران خود را به عنوان شریکی قابل اعتماد که به دنبال منافع موازی با کشورهای پیشرو در جهان است، معرفی کرده و علاقمند است برای قدرت و پیشرفت سریع در آیندهای که در آن تحریمها به یکباره برداشته میشوند و یا به طور چشمگیری کاسته میشوند، پایه گذاری کند.
والدای در ادامه اینطور تحلیل میکند که آسیای میانه در عمل، نسبت به کشورهای پیشرو خاورمیانه انگیزههای مذهبی کمتری دارد (اکثریت قریب به اتفاق مردم مسلمان منطقه، سنی هستند). در آسیای میانه، ایران ادعای رهبری ندارد و سیاستش به جای مبانی ارزشی بر پایه منافع عملی، هدایت میشوند. سیاست ایران در آسیای میانه همواره منطقی و محدود بوده و این امر تحت تاثیر تغییر رهبران دولتی، چندان دستخوش تغییر نشده و از تقابل و نوسانات ناگهانی به دور بوده است. در طول جنگ داخلی در تاجیکستان، ایران، که با مخالفان مسلمان همدردی میکرد، از راهکار «حل و فصل سیاسی بر پایه تقسیم قدرت»، پشتیبانی نمود.
دومین هدف ایران، منافع اقتصادی در پی تجارت و همکاریهای اقتصادی است. در این خصوص، ایران و کشورهای آسیای میانه، منافع مشترکی دارند. به عنوان مثال ایران خط ریلی تجن-سرخس-مشهد را راهاندازی نمود تا بدین وسیله کشورهای آسیای میانه را به بنادر خلیج فارس، بازار خاورمیانه، جنوب و جنوب شرق آسیا پیوند دهد. پروژههای بلندپروازانه دیگری هم وجود دارند، مانند طرحی که بنا دارد با بهرهگیری از شبکه ریلی، کریدور شمال-جنوب را با وصل کردن قزاقستان تا ترکمنستان و استان گلستان ایران به بنادر خلیج فارس، ایجاد کند. انتظار میرود این تسهیلات در آینده، بیش از ۱۲ میلیون تن حمل بار سالیانه را پوشش دهد.
والدای در ادامه گزارش با بیان اینکه کشورهای منطقه، ساخت و ساز زیرساختهای ارتباطاتی را عنصری کلیدی در تنوع مسیرهای انتقال در نظر میگیرند مینویسد ایران درگیر ساخت نیروگاه برق آبی و خط لوله است و بنا دارد به خط نیرو از مرز خود با هرات، مزار شریف، تا مرزهای تاجیکستان بدل شود. تاجیکستان، نه به خاطر ملاحظات اقتصادی و سیاسی که به دلیل نزدیکیهای قومی و فرهنگی، از جایگاه خاصی در روابط میان ایران و کشورهای آسیای میانه، برخوردار است.
قزاقستان در طول استقلال خود به بزرگترین شریک تجاری ایران در منطقه بدل شد. ایران با ترکمنستان نیز روابط پایدار و پویایی دارد. بنابر ارزیابی کارشناسان، در سال ۲۰۱۲، ایران سومین شریک تجاری ترکمنستان (بعد از چین و روسیه) بوده است.
والدای همچنین به چند پروژه مهم ایران و ترکمنستان در حوزه گاز اشاره میکند؛ مانند «پروژه کردکوی»، خط لوله گاز طبیعی، در سال ۱۹۹۷با ظرفیت ۸ میلیارد مترمکعب در سال، یا «پروژه دولت آباد سرخس خانگیران»، با ظرفیت مورد انتظار ۱۲.۵ میلیارد مترمکعب سالانه. این پروژهها قابلیت این را دارند که پس از لغو تحریمهای ایران، مونوپولی روسیه را در هم بشکنند.
از سوی دیگر آنطور که والدای مینویسد روابط محدود ایران و ازبکستان تا حد زیادی به ضوابط سیاست خارجه ازبکها، که به سمت امریکا متمایل است، مربوط میشود. درباره قرقیزستان نیز میتوان گفت روسیه و چین از ایران فعالتر و موفقتر بودهاند.
جدول زیر میزان صادرات کشورهای آسیای میانه را نشان میدهد. والدای، حصر بینالمللی ایران و عدم امکان تبادلات بانکی، پیامد تحریمها را از مشکلات موجود بر سر راه صادرات ایران برشمرده است.
پرواضح است که ایران موفق شده به جایگاه شایان توجهی در آسیای میانه دست پیدا کند و بنا بر امکانات زیرساختی و تواناییهای نکنولوژیکش، در برخی حوزهها به بهترین شریک تجاری بدل شود.