۰
شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۴۹

نقطه اتکاء یمن برای رهایی از سیطره عربستان

نقطه اتکاء یمن برای رهایی از سیطره عربستان
مروری بر روابط ایران و یمن در چند دهه گذشته

روابط ایران و یمن در چند دهه گذشته متاثر از یک سلسله عوامل بیرونی و منطقه ای قرار داشته است؛ لذا مجالی برای علاقمندی ملت های دو کشور برای گسترش همکاری ها باقی نمی ماند. این امر از چند عامل مایه میگیرد.

نخست جنگ ایران و عراق؛ یکی از عوامل تاثیر گذار بر روابط ایران و یمن بوده است. این امر مانع آن شد تا روابط ایران و یمن به سطوح عالی ارتقا پیدا کند. جنگ ایران و عراق از یک طرف بر مجموعه روابط کشورهای عربی با ایران تاثیر گذاشت. (چنانچه صدام تهدید کرده بود، که جنگ ایران و عراق جنگ عرب و فارس است.) و از سوی دیگر، در تقسیم بندی های سیاسی دنیای عرب ، یمن یکی از کشورهای نزدیک به عراق دوره بعث بود. مساله دیگری که بر روابط تاثیر گسترده داشت، جنگ آمریکا علیه عراق می باشد. در این حوزه یمنی ها همسو با عراق بعثی ظاهر شدند و این امر سبب شد، حکومت یمن در مقابل سوریه و گروه های فلسطینی قرار گیرد.

گذشته از این چالش ها، نوع تحرکات شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران نیز به واگرایی دامن می زد. در واقع شورای خلیج فارس چهار ماه بعد از انقلاب ایران و با هدف ایجاد سیستم امنیتی دفاعی و نظامی علیه ایران ایجاد شد. اگر چه یمن عضو شورای همکاری خلیج فارس نبود، اما تاثیرات مستقیمی از عربستان می گرفت؛ و این امر بر ماهیت روابط با جمهوری اسلامی ایران تاثیر منفی می گذاشت. البته شورای همکاری خلیج فارس مواضع متفاوتی اتخاذ کرده است. چنانچه در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی مساله ی جزایر خلیج فارس توسط امارات مطرح شد و همه کشورهای عربی با این ادعای مجعول همسویی نشان دادند.

به طور کلی اگر چه ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از وحدت دو یمن طرفداری میکرد، اما یمن تحت تاثیر سیاست های جهان عرب و القائات عربستان هیچگاه فضای مناسبی برای گسترش روابط با ایران ایجاد نکرد.

روابط ایران و یمن؛ بعد از بیداری اسلامی


سرکوب شیعیان از سال ۲۰۰۴ و پیش از بیداری اسلامی در یمن آغاز شد . دولت یمن سعی داشت، ایران را متهم به همکاری و کمک به گروه های شیعی یمن کند. آنها برای اینکه قدرت حوثی ها را انکار و زمینه های سرکوب آنان را فراهم کنند، این ادعای واهی را طرح میکردند. سیاست داخلی دولت یمن بر سرکوب حوثی ها قرار داشت. بعد از وقوع بیداری اسلامی سیاست متهم کردن ایران شدت بیشتری یافت. به طوری که روابط ایران و یمن، حتی به آستانه قطع شدن نیز رسید. یمن اتهامات واهی زیادی مبنی بر
مداخله ی ایران مطرح می کرد، در حالیکه ایران هیچگاه سیاست مداخله جویانه ای در منطقه نداشته است.

ایران خواستار تحقق خواسته های مردم یمن ، استقلال یمن و خروج این کشور از سیطره سلاطین خلیج فارس است. این خواسته تهران نارضایی مقامات یمنی را در پی داشت. مقامات یمن به طرق مختلف اتهامات مختلفی علیه ایران طرح می نمایند و حتی بحث شکایت از ایران در مورد مداخله در یمن نیز پیش کشیده شد.

به تناوب شاهد تحرکات گروههای القاعده علیه دیپلماتهای ایرانی بوده ایم. چنانچه در سه سال گذشته برخی دیپلمات های ایرانی در یمن مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، در حالیکه دولت یمن تلاش جدی و قابل قبولی برای آزادی آنها نداشته است. ( چنانچه اخیرا هم گروه القاعده جلوی سفارت ایران دست به حرکت انتحاری زد.)

در مسیر سه ساله بعد از بیداری اسلامی علی عبدالله صالح، ناگزیر به کناره گیری شد و آقای عبدربه منصور هادی زمام امور را به دست گرفت. لیکن سیاست های یمن تغییر محسوسی نداشته است و همچنان نیز ایران را متهم به حمایت از گروه های یمنی می کنند. درحالی که همواره ایران به طور کلی از تمامیت ارضی کشورهای عربی دفاع می کند.

قدرت گیری حوثی ها در یمن و تاثیر آن بر روابط با ایران


بهبود روابط با ایران تابعی از افزایش قدرت حوثی ها بوده است؛ هرچه قدرت حوثی ها در یمن افزایش یافته است، روابط ایران با یمن نیز بهبود یافت. در این بین کابینه ای متناسب با بخشی از خواسته های حوثی ها در یمن به روی کار آمد. این واقعه زمینه ی همگرایی بیشتری ایجاد کرده است. هرچند هنوز ساختار تصمیم گیری سیاست خارجی یمن متاثر از القائات عربستان و نیز متاثر از انگلیسی و آمریکا است. در عین حال اما اکنون مسیر نسبتا همواری برای بهبود روابط ایران و یمن ایجاد شده است.

وضعیت کنونی روابط ایران و یمن


هم اکنون یمن در حال دگردیسی است. یمن هم در حوزه سیاست خارجی و هم در سیاست های داخلی تغییرات محسوس داشته است. در این راستا سیاست های استبدادی جای خود را به فرایندهای مردم سالاری می دهند.

روابط ایران و یمن؛ موافقان و مخالفان داخلی


مخالفان داخلی افزایش روابط ایران با یمن : حزب اصلاح در یمن از شاخه های اخوان المسلمین است. این حزب تا اندازه ای تغییر یافته و متفاوت با برخی از شاخه های اخوان در دیگر کشورها است. در این بین شاید بتوان گفت تنها گروه عمده مخالف ایران در یمن، این شاخه اخوانی است. متاسفانه این حزب گرایشاتی به عربستان و به گروه های تکفیری دارد.
آنان علاقمند به گسترش روابط میان ایران و یمن نیستند. از نگاه آنان گسترش روابط با ایران به تقویت گروه های شیعه ی زیدی می انجامد. همچنین آنها احساس می کنند، بخش بزرگی از شافعی ها با حوثی ها همکاری می کنند لذا مخالفت رویکرد ایران هستند.

مخالف مهم دیگر، در جریان رابطه با ایران گروه های تکفیری (گروه های القاعده یا گروه های تکفیری دیگری که مواضع آنها به حزب اصلاح نزدیک است) هستند. آنها هرچند اندک بوده و در بین مردم یمن جایگاه زیادی ندارند، اما از نظر سیاسی و تسلیحاتی به عربستان وابسته اند، بنابراین مخالف افزایش روابط ایران و یمن هستند.

موافقان داخلی افزایش روابط ایران با یمن :گروه ها و احزاب زیادی از بهبود روابط ایران و یمن استقبال می کنند. در این بین جنبش انصار الله با توجه به اشتراکات عقیدتی و مواضع سیاسی خود به افزایش این رابطه علاقمند است، و از آن استقبال می کند. هم چنین دیگر احزاب تحت عنوان جنبش جوانان یمن (و بعضی از سیاستمداران و احزابی که گرایشات سوسیالیستی دارند) از این رابطه استقبال میکنند. علاوه بر این واقعیات بایست تصریح کرد که ساختار تصمیم گیری سیاسی در یمن ماهیتی طایفه گرایانه دارد. در این میان طوایفی که به حوثی ها نزدیک تر هستند، به تناسب نزدیکی به حوثی ها علاقمند روابط یمن با ایران هستند.

ساختار حزبی در یمن متکثر نیست؛ به طور مشخص نمی توان گفت که کدام حزب سیاسی مخالف رابطه با ایران است. اما به جز حزب اصلاح و برخی شاخه های وهابی، اکثر طیف های سیاسی یمن خواهان بهبود روابط با ایران هستند. در واقع آنها می خواهند یمن از سیاست یکسویه نگرانه نسبت به عربستان، خارج شود. لذا همکاری با ایران را به عنوان نقطه اتکایی، برای رهایی از سیطره طلبی عربستان مفید می دانند. این گروهها علاقمند به تقویت ارتباط با کشورهای غیرمتعهد و انقلابی هستند. از آنجا که ایران در چارچوب کشورهای غیرمتعهد قرار دارد، آنان خواستار بهبود رابطه با ایران هستند.

روابط ایران و یمن؛ و متغییرهای داخلی


ایران درارتباط با کشورهای مختلف چندین مساله ی مهم را مدنظر قرار می دهد. نخست آنکه همکاری با ایران بر مواضع کشور مقابل اثر می گذارد. قرار گرفتن یمن در کنار ایران به معنای ایجاد یک صف بزرگتر در خاورمیانه است. یعنی در منطقه ی خاورمیانه جبهه ای از کشورهای مخالفت با رژیم صهیونیستی ( اکنون لبنان، سوریه، ایران و حکومت کنونی عراق در این جبهه قرار دارند.) ، تشکیل میشود. در این راستا هر
چند ممکن است یمن در اثر روابط با ایران برخی فشارها را تحمل کند، اما در دراز مدت به نفع آنها خواهد بود. دوم، منافع اقتصادی متقابل است. یمن زمینه های خوبی برای سرمایه گذاری در بخش های توریستی دارد. در واقع یمن محیط مناسبی برای جهانگردی و جهانگردی اسلامی داراست. علاوه بر این تجارت و بازرگانی میان دو کشور می تواند به منافع مشترک اقتصادی بینجامد. قیمت کالاهایی که ایران تولید می کند به نسبت قیمت های اروپایی بسیار مناسب تر است. علاوه بر این یمن در مسیر توسعه می تواند از توان فنی شرکت هایی ایرانی بهره بگیرد.

یمن کشور ثروتمندی است، این کشور نفت، گاز و موقعیت مناسب استراتژیکی دارد. علاوه بر این ، مردم یمن نگاه بسیار خوب و واقع بینانه ای به اهل بیت دارند و این امر ریشه های تاریخی، همگرایی بین کشور را تشکیل می دهد.

موافقان و مخالفان منطقه ی و بین المللی در روابط ایران و یمن


یمن در نقطه ی بسیار استراتژیکی قرار دارد. نگرانی عمده کشورهای بزرگ از روابط ایران و یمن به همین نکته باز می گردد. در واقع یمن گلوگاه دریایی جهان را در اختیار دارد یمن از نظر ساختار و چینش سیاسی و نظامی در منطقه خاورمیانه کشور بسیار کلیدی محسوب می شود. لذا همه ی کشورها سعی دارند از موقعیت استراتژیک یمن بهره بگیرند، و اینچنین فضای رقابت ایجاد شده است.

در این بین اگر از دریچه ی نگرانی کشورهای مانند عربستان به روابط ایران و یمن نگاه کنیم، می توانیم نقش کلیدی یمن را ، برای اهداف دفاعی درک کنیم.الگوی دفاعی امروز در دنیا، دفاع دسته جمعی است. اکنون امنیت کشورها و دفاع در کشورها با یارگیری های منطقه تامین می گردد. در این راستا با توجه به موقعیت یمن می توان نقشی بسیار حساس و بی بدلیلی برایش تعریف کرد.

در همین راستا اگر به صف بندی کنونی کشورهای عربی نگاه کنیم آنها به دو دسته تقسیم می شوند. کشورهای ارتجاعی، دیکتاتور و وابسته به آمریکا، و مخالف با ایران در یک گروه هستند. آنها از اینکه یمن به سمت مقابل یعنی کشورهای غیر دیکتاتوری و غیر وابسته به آمریکا پیش رود نگران انند. و در مقابل، موافقان روابط ایران و یمن کشورهای دیکتاتوری و وابسته نیستند و از سیاست های ارتجاعی دفاع نمی کنند. در این میان اسرائیلی ها می دانند اگر کشورهای بیشتری به جبهه مقاومت بپیوندند، توان دفاعی شان کاهش می یابد. لذا ارتجاع عربی، آمریکایی ها و انگلیسیها، پیوسته مخالف افزایش و بهبود روابط ایران و یمن هستند.

سید جعفر قنادباشی
کد مطلب : ۴۳۳۰۷۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما