۰
شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۳۰

آمریکا در بازی اوکراین و نفت قربانی می‌شود

آمریکا در بازی اوکراین و نفت قربانی می‌شود
اوکراین هنوز یکی از مهم‌ترین کشورهای بحرانی در دنیاست که سطح بحرانش به حوزه‌های مختلف بین‌المللی نیز سرایت کرده است. حوزه‌هایی که روسیه، اروپا و آمریکا را به‌همراه دارد و این سه، حداقل مناطقی هستند که در این بحران قرار دارند که البته هر سه با آسیب‌های متفاوتی مواجه هستند؛ اگر چه در این میان، برخی خواهان پیشگیری آن هستند. درجه‌بندی‌ها نشان می‌دهد که اروپا بیش از همه آسیب‌پذیر است و پس از آن به‌دلایل مختلف، روسیه و آمریکا قرار دارند که آمریکا سعی می‌کند همانند شرایط جغرافیایی، خود را از نتایج بحران دور سازد؛ هرچند نمی‌تواند به‌طور کامل از آن رها شود.

یکی از دلایلی که اروپا با فراخواندن روسیه به‌دنبال آن است که این بحران عمیق را به پایان ببرد، به همین دلیل است که سطح آسیب‌پذیری آن، بسیار بیشتر است. شکی در این نیست که حوزه امنیت و سیاست اروپا، کاملاً به حواشی مرزهای روسیه و شرق اروپا گره خورده است. شاهد آن نیز، وقوع دو جنگ جهانی است که از همین محدوده مرزی آغاز شد.

در چنین بحرانی، مسائل و موضوعات مختلف و چندلایه‌ای نهفته است که پرداختن به آنها می‌تواند در بخش‌هایی قابل توجه باشد.

۱- بی‌شک در اوکراین، غرب و به‌ویژه آمریکا آغازگر بحران بودند. واشنگتن با توجه به تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا و شکست‌های متناوب در این حوزه که بخشی از آن، محصول فعالیت‌های روسیه بوده است، سعی کرد تا سطح بحران را به مرزهای حساس روسیه نزدیک کند. در این میان اوکراین به‌لحاظ تاریخی، جغرافیایی و موقعیت سیاسی و اقتصادی بهترین گزینه بود، زیرا می‌توانست با بحران‌سازی در این کشور، همزمان اروپا و روسیه را متأثر سازد، بنابراین آنچه که در ۳۰۰ روز پیش، انقلاب نامیده شد، در اوکراین کلید خورد. آمریکا همزمان درصدد برآمد تا اروپا را علیه روسیه، با خود همگام کند که تا حدودی این اتفاق رخ داد و این اتحادیه در بسیاری از مواقع از سیاست‌های واشنگتن پیروی کرد، اما گذر زمان نشان داد که چنین سیاستی با مشکلات فراوان اروپا به‌خصوص در زمینه امنیتی همراه خواهد بود. اگر چه روسیه نیز در این میان با مشکلات اقتصادی همراه شده است.

۲- بسیاری معتقدند که روسیه در واکنش به بحرانی که در حواشی مرزهای آن ساخته شده، از سلاح گاز استفاده خواهد کرد. به همین دلیل برخی از کشورهای اروپایی همچون آلمان اگر چه با ترس کمبود انرژی در زمستان مواجه بودند، اما خود را تا حدودی برای این وضعیت آماده کرده و به ذخیره‌سازی گاز پرداختند و در چند نوبت نیز آن را اعلام کردند. این در حالی است که گذر زمان نشان داد چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. برخی از تحلیلگران معتقدند سیاست نفتی آمریکا و عربستان برای پایین آوردن قیمت نفت سبب شد تا روسیه نتواند دست به چنین سلاحی ببرد؛ اما همزمان، دیگران معتقدند که روسیه از ابتدا نیز نیازی برای این کار نمی‌دید، زیرا با اتخاذ سیاست صبر و انتظار،‌ یارگیری بین‌المللی و ارتباط‌گیری با کشورهای ضعیف‌شده اروپا به‌دنبال جذب آنها بودند. مسئله یونان نشان داد که روسیه در این کار کاملاً موفق عمل کرده است. به این دلیل که نه‌تنها رئیس کنونی یونان پیش از انتخابات به روسیه سفر کرده و از حمایت‌های مسکو مطمئن شده بود، بلکه پس از پیروزی نیز به‌صراحت اعلام کرد که در آینده، تحریم‌ها علیه روسیه را در اتحادیه اروپا وتو خواهد کرد. با توجه به اوضاع کنونی اروپا، کشورهای اسپانیا و پرتغال نیز با چنین وضعیتی مواجه هستند و این احتمال بسیار قوی است که در انتخابات سال آینده، چپ‌گرایانی در آنها پیروز میدان باشند. یکی از مهم‌ترین دلایلی که اتحادیه اروپا به رهبری فعلی آلمان، خواهان شکست سیاست‌های چپ‌گرایانه اروپا است، به همین مسئله باز می‌گردد. در حال حاضر اروپا با موجی از طرفداران چپ‌گرایی و راست‌گرایی افراطی برخورد کرده است که در صورت تداوم، می‌تواند‌ مشکلات بنیادی برای آن ایجاد کند.

۳- مسئله سوم به سیاست‌های فشار اقتصادی آمریکا علیه روسیه مربوط می‌شود. آمریکا سعی دارد از همان سلاح انرژی روسیه علیه آن استفاده کند. به همین دلیل در همدستی با عربستان سعودی، قیمت نفت را به حداقل ممکن رسانده است. این در حالی است که سیاست شرقی در حال حاضر چند ستونی در حال پیشروی است و اکنون دو ستون آن در محور (روسیه و چین) سیاست اقتصادی قرار گرفته‌اند. به همان اندازه که روسیه ممکن است از سیاست نفتی کنونی واشنگتن- ریاض آسیب ببیند،‌ چین از قدرت مضاعف برخوردار خواهد شد، زیرا به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین واردکنندگان نفت، به تقویت اقتصاد خود خواهد پرداخت و این همان مشکلی، ساختاری است که آمریکا با آن مواجه است. در چنین شرایطی، بی‌شک اتحاد منسجم بین این سیاست شرقی،‌ مبانی غرب را به لرزه در خواهد آورد. آنچه در نشست امنیتی مونیخ روی داد، مجموعه جدیدی از چالش‌ها میان روسیه و غرب بود، چنانکه هر کدام تلاش کرده تا دیگری را مسئول بحران اوکراین معرفی کند. سران اروپا و آمریکا مجموعه گسترده‌ای از اتهامات را به روسیه وارد کردند، چنانکه «فرانک والتر اشتاین‌مایر» وزیر امور خارجه آلمان نیز در سخنان خود در نشست امنیتی مونیخ اظهار داشت: ما از یک راه حل سیاسی بسیار دور شده‌ایم.

بسیاری معتقدند که رویکرد روسیه به یونان جدا شده از اروپا و نیز سفر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه به مصر (۲۱ بهمن) پاسخ‌های عملی مسکو به طرف‌های غربی بوده است که بیانگر استمرار تنش‌ها میان دوطرف در ماه‌های آینده است.

رضا اشرفی
مرجع : بصیرت
کد مطلب : ۴۴۱۸۸۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما