۰
چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۴

عدم پایبندی آمریکا به لغو تحریم ها

عدم پایبندی آمریکا به لغو تحریم ها
به گزارش اسلام تایمز، مذاکرات هسته‌اى ایران و گروه ۱+۵ پس از یک‌سال، در فضاى جدید و با مختصاتى متفاوت از مذاکرات در دوره‌هاى پیشین، در نهایت قبل از ۳ آذر ۹۳، به‌دلیل دست نیافتن طرفین به توافق جامع، براى یک دوره هفت‌ماهه تا ۱۰ تیر ۱۳۹۴ تمدید گردید. ایستادگى تیم مذاکره‌کننده هسته‌اى ایران بر روى حقوق ملت ایران براساس خطوط قرمز ترسیم‌شده از سوى نظام از یک‌طرف و زیاده‌خواهى کشورهاى غربى و به‌ویژه آمریکایى‌ها از طرف دیگر، دلایل اصلى نرسیدن ایران و گروه ۱+۵ به توافق نهایى بود. نظر به اینکه غرب براى دستیابى به اهداف استراتژیک خود در روند مذاکرات هسته‌اى، مجموعه‌اى از اقدامات را براى تأثیرگذارى بر محیط داخلى ایران و ایجاد تغییر در محاسبات مسؤولان عالى نظام در دستور کار قرار داده، سؤال این است که طى دوره ۷ ماهه، با کدام اقدامات راهبردى مى‌توان در برابر زیاده خواهى غربى‌ها ایستاد و با تأمین منافع ملى و به‌ویژه حقوق هسته‌اى ملت ایران، غرب را وادار به عقب‌نشینى نمود.

در این گزارش، تلاش خواهد شد با توجه به سابقه مذاکرات و مواضع طرفین، راهبردهایى براى دستیابى به این هدف مهم پیشنهاد گردد.

سؤالات اساسى براى برآورد وضعیت


براى ارائه راهبردهاى بهینه و مؤثر در راستاى تأمین اهداف مهم در حوزه حقوق هسته‌اى، برآورد وضعیت از فضاى مذاکرات آتى و روندهاى آن تا پایان دوره ضرورى است. سؤالات زیر و نوع پاسخ به این سؤالات، مى‌تواند تا حدودى وضعیت پیش رو در موضوع مذاکرات را ترسیم نموده و براساس یافته‌ها، مى‌توان به اقدامات راهبردى مورد نظر دست یافت:

۱. دوره یک‌‌ساله مذاکرات، چه دستاوردهاى اساسى براى جمهورى اسلامى در پى داشت؟
۲. آیا مذاکرات در هفت ماه آینده، به نتیجه نهایى و توافق جامع منتهى مى‌گردد؟
۳. آیا تمدیدهاى پى‌درپى و طولانى‌شدن زمان مذاکرات با توجه به توافقنامه ژنو به نفع ایران است؟
۴. توافقنامه ژنو، منافع کدام طرف مذاکره را بیشتر تأمین مى‌کند؟
۵. دلیل افزایش مطالبات زیاده‌خواهانه آمریکایى‌ها در مذاکرات مسقط و وین نسبت به مذاکرات قبلى چیست؟
۶. اساساً غرب و به‌ویژه آمریکایى‌ها، براساس چه منطقى وارد مذاکرات هسته‌‌اى با جمهورى اسلامى شده و اهداف استراتژیک آنان در این مذاکرات کدام است؟
۷. منطق ورود جمهورى اسلامى به مذاکرات چیست و ایران براساس این منطق به دنبال چه اهداف راهبردى مى‌باشد؟
۸. آیا غرب و خصوصاً آمریکایى‌ها، در نهایت با انعطاف در مواضع خود به خطوط قرمز ایران تن خواهند داد؟
۹. جمهورى اسلامى تا چه اندازه براى انعطاف در خطوط قرمز خود آمادگى دارد؟
۱۰. آیا طرف غربى در مذاکرات پیش رو، غیر از موضوعات اساسى مورد اختلاف طرفین در مذاکرات مسقط و وین (ظرفیت غنى‌سازى ایران - حجم اورانیوم غنى‌شده در ایران و چگونگى رفع تحریم‌ها)، موضوعات دیگرى را به‌صورت جدى مانند ابعاد احتمالى نظامى PMDو یا برنامه موشکى ایران را مورد توجه و در دستور کار خود قرار خواهد داد؟
۱۱. مسائل داخلى آمریکا و تقویت موقعیت جمهورى‌خواهان در کنگره، تا چه اندازه بر روند مذاکرات تأثیر خواهد گذاشت؟
۱۲. آیا انگیزه‌هاى طرف غربى از تمدید مذاکرات، با مسائل داخلى ایران و ازجمله انتخابات مجلس خبرگان رهبرى و انتخابات مجلس شوراى اسلامى در سال ۱۳۹۴ ارتباط دارد؟
۱۳. رابطه تحولات در منطقه و تأثیر این تحولات بر مواضع هر یک از طرفین در طول ماه‌هاى آینده چگونه خواهد بود؟

گزاره‌هایى براى کمک به یافتن پاسخ سؤالات


در این گزارش، تصمیم بر پاسخ دادن به هر یک از سؤالات نیست، لکن گزاره‌هایى ارائه مى‌شود که مى‌تواند به جواب‌دهى صحیح به هر یک از سؤالات کمک نماید. این گزاره‌ها در دو بخش و مرتبط با طرفین مذاکره ارائه مى‌شود:

الف - گزاره‌هاى مرتبط با گروه ۱+۵ و خصوصاً کشورهاى اروپایى و آمریکا

۱. سیاست غربی‌ها در مذاکرات، بهره‌گیرى از راهبرد فشار - مذاکره براى تحمیل خواست و اراده خود بر جمهورى اسلامى ایران است.
۲. هدف استراتژیک غربى‌ها در مذاکره، جلوگیرى از دست‌یابى ایران به سلاح هسته‌اى نیست چراکه اساساً جمهورى اسلامى به دنبال چنین سلاح‌هایى نبوده و سلاح هسته‌اى در دکترین دفاعى ایران جایى ندارد بلکه هدف اصلى آنان متوقف کردن پیشرفت ایران و در نهایت از بین بردن هویت مستقل ملت ایران در صحنه بین‌الملل مى‌باشد. (موضوع هسته‌اى، بهانه ‌اى براى فشار است.)
۳. غربى‌ها و خصوصاً آمریکایی‌ها، توافقنامه ژنو با عنوان «دستور اقدام مشترک» را یک توافقنامه موقت خوب ارزیابى مى‌کنند و هرگز حاضر به از دست دادن آن نبوده مگر آنکه بتوانند یک توافقنامه خوب‌تر با عنوان توافق جامع و نهایى را جایگزین آن نمایند. شعار دولت آمریکا مبنى بر، «عدم توافق، بهتر از یک توافق بد است.» ناظر به همین گزاره مى‌باشد.
۴. با توجه به گزاره سوم، آمریکا و متحدینش در گروه ۱+۵، هرگز به‌سوى برهم زدن توافق ژنو نخواهند رفت و حتى‌الامکان از انجام اقداماتى که به‌عنوان مقصر در به شکست رساندن مذاکرات شناخته شوند، پرهیز مى‌کنند.
۵. سیاست آمریکا و متحدینش در طول ۷ ماهى که براى مذاکرات تمدید شده، تشدید فشار بر ایران، به‌ویژه در حوزه اقتصادى خواهد بود. غرب براى اینکه متهم به وضع تحریم‌هاى جدید نشود، عمده فشار به اقتصاد ایران را به صورت غیرمستقیم از طریق کاهش قیمت نفت و موارد مشابه دنبال مى‌کند. بر همین اساس احتمال کاهش بیشتر قیمت نفت پیش‌بینى مى‌شود.
۶. آمریکا خطوط قرمز ایران مانند ظرفیت غنى‌سازى بالا، حجم بالاى اورانیوم غنى‌شده موجود در ایران و ضرورت رفع و لغو همه تحریم‌ها علیه ایران را نخواهد پذیرفت.

۷. غرب تصور مى‌کند با گذر زمان و تشدید فشارهاى اقتصادى، ایران در خطوط قرمز خود تجدیدنظر خواهد کرد و از موضع فعلى خود عقب‌نشینى مى‌کند.
۸. غرب در چارچوب عملیات روانى و با تکیه بر قدرت رسانه‌‌اى، تلاش مى‌کند از یک‌طرف فشار بر ایران را در راستاى جلوگیرى از دستیابى ایران به سلاح هسته‌اى توجیه نماید و از طرف دیگر مواضع جمهورى اسلامى را به‌عنوان مانع اصلى دستیابى به توافق و در نهایت ایران را عامل شکست مذاکرات معرفى نماید.
۹. آمریکا تلاش خواهد کرد مواضع مذاکرات هسته‌اى و داد و ستد امتیازات در این حوزه با جمهورى اسلامى ایران را به دیگر مسائل منطقه از قبیل توان موشکى ایران، موضوع مبارزه علیه داعش، امنیت رژیم صهیونیستى و... گره بزند.
۱۰. آمریکا تلاش خواهد کرد موضوع مذاکرات هسته‌اى در ایران را به عامل اختلافات و دوقطبى‌سازى جامعه ایران تبدیل نماید. با توجه به انتخابات ایران در سال ۹۴، این گزاره بیش از پیش مورد توجه غرب خواهد بود.
۱۱. غرب تلاش می‌کند با القای وقوع یک فاجعه اقتصادى در ایران، آن را از پیامدهاى عدم توافق هسته‌اى ایران با غرب قلمداد نماید.


ب - گزاره‌هاى مرتبط با جمهورى اسلامى ایران

۱. سیاست جمهورى اسلامى در مذاکرات، رفع ابهام نسبت به ماهیت برنامه صلح‌آمیز هسته‌اى کشور، حفظ حقوق هسته‌اى و دستاوردهاى این عرصه و رفع تحریم‌هاى ظالمانه غرب علیه ملت ایران است.
۲. جمهورى اسلامى، فعالیت‌هاى هسته‌اى خود را صلح‌آمیز، در چارچوب NPTو حق ملت ایران دانسته و بر سر آن معامله نخواهد کرد.
۳. جمهورى اسلامى رفتن به سمت مذاکرات را نه به‌ خاطر تحریم‌ها بلکه به‌خاطر منطقى که در مذاکرات دارد، پذیرفته و تأکید مى‌کند تحریم‌ها بر مواضع اصولى و مبنایى ایران بى‌تأثیر خواهد بود.
۴. نظام اسلامى مذاکره با آمریکا را منحصر در موضوع هسته‌اى دانسته و حاضر نیست مذاکرات هسته‌اى را به دیگر موضوعات و ازجمله مسائل منطقه‌اى گره بزند.
۵. توافق موقت ژنو از منظر جمهورى اسلامى، داراى نقاط قوت و ضعف است و این توافق باید هرچه سریع‌تر به یک توافق نهایى و جامع که تأمین‌کننده حقوق ملت ایران باشد، منتهى گردد.
۶. تمدیدهاى پى‌درپى براى یک دوره بسیار طولانى نمی‌ تواند تأمین‌کننده حقوق ملت ایران باشد.
۷. جمهورى اسلامى مصمم است براساس توافق ژنو، به تعهدات خود پایبند باشد و براى شکست این توافق پیش‌قدم نخواهد شد.
۸. جمهورى اسلامى به آمریکا اعتماد ندارد و بر همین اساس، باید براى همه‌چیز در توافق نهایى تعیین تکلیف شود و هیچ‌چیز به آینده موکول نگردد.
۹. جمهورى اسلامى، راه‌حل مشکلات کشور را در مذاکرات هسته‌اى و به نتیجه رساندن این مذاکرات خلاصه نمى‌کند.
۱۰. جمهورى اسلامى، موضوع هسته‌اى را صرفاً بهانه‌اى از سوى غرب براى فشار بر ایران دانسته و مشکل غرب با ملت ایران را انقلاب اسلامى، آرمان‌هاى انقلاب و هویت مستقل ملت ایران مى‌داند.
۱۱. از منظر جمهورى اسلامى، ضرر به بن بست رسیدن مذاکرات براى غربى‌ها بیشتر از ضرر آن براى ایران خواهد بود.


راهبردها و اقدامات اساسى


با توجه به اهداف غربی‌ها در مذاکرات، در راستاى تأمین منافع ملى و حقوق هسته‌اى، راهبردها و اقدامات اساسى زیر باید مورد توجه قرار گیرد. براى پیاده‌سازى این راهبردها، تمامى قوا و مسؤولان و اصحاب رسانه، باید هوشمندانه اقدامات لازم را به‌عمل آورند.

۱. تقویت همگرایى داخلى بر روى خطوط قرمز

حفظ یکپارچگى داخلى باید همواره به‌عنوان یک اصل حاکم درتمامى رفتارهاى معطوف به مذاکرات هسته‌اى موردتوجه همگان باشد. تلاش دشمن برهم زدن این پکپارچگى بوده و مى‌خواهد در جامعه دوقطبى مخالف - موافق مذاکره به‌وجود آورد. باید به‌گونه‌اى عمل شود که خطوط ترسیم‌شده در موضوع هسته‌اى براى مذاکرات، خطوط قرمز براى تأمین منافع ملى بیان شود و این پیام به دنیا و گروه ۱+۵ رسانده شود که در ایران بر روى این خطوط قرمز، میان مردم و نظام، قواى سه گانه، دولت و رهبرى و همه جریان‌هاى سیاسى اتفاق نظر وجود دارد.

۲. کاهش و قطع امید نسبت به مذاکرات به‌عنوان حلال مشکلات اقتصادى کشور

مذاکرات را باید براساس منطق خود دنبال نمود لکن نباید به آن به دیده حلال مشکلات اقتصادى کشور نگریست. یکى از اشتباهات راهبردى برخى از مسؤولان طى مذاکرات یک‌ساله اخیر، گره زدن حل مشکلات اقتصادى برخلاف توصیه‌هاى مقام معظم رهبرى با مذاکرات بود. یکى از دلایل رکود در اقتصاد کشور، ایجاد انتظار در بازار و دیگر بخش‌هاى اقتصادى، براى به نتیجه رسیدن مذاکرات است. باید برخلاف ایجاد یک وضعیت امید و انتظار در جامعه که نتیجه‌اش متوقف شدن بسیارى از فعالیت‌هاى اقتصادى است، وضعیتى را در جامعه پدید آورد که در حال تحریم و حتى تشدید تحریمهاى غرب باید زندگى کنیم و براى حل مشکلات اقتصادى، به‌دنبال چاره‌جویى از طرق دیگر باشیم. ایجاد انتظار و امید، علاوه بر اینکه نوعى رکود و تعطیلى بخشى از فعالیت‌هاى اقتصادى را به‌دنبال دارد، با پایان دوره مذاکرات و حاصل نشدن توافق، پیامدهاى منفى دیگرى نیز در حوزه‌هاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و روانى به‌دنبال خواهد داشت.

۳. گفتمان‌سازى براى مطالبه‌گرى عمومى از مسؤولان براى پیاده‌سازى سیاست‌هاى اقتصاد مقاومتى

تنها راه‌حل اساسى براى عبور از مشکلات اقتصادى، پیاده‌سازى سیاست‌هاى ابلاغى اقتصاد مقاومتى از سوى رهبر معظم انقلاب اسلامى است. دولت و دیگر مجموعه‌هاى دست‌اندرکار، باید تمام تلاش خود را در این راه به‌کار بندند. تمرکز بر مذاکرات هسته‌اى و به انتظار نشستن جهت حل مشکلات از این طریق، یک خطاى راهبردى است. باید با درس گرفتن از مذاکرات یک‌سال گذشته، همه مسؤولان را به این جمع‌‌بندى رساند که نمى‌توان به غرب امید داشت و به آنان تکیه کرد. حتى در صورت حاصل شدن یک توافق نهایى، نباید ذوق‌زده شد و تصور کرد با این توافق مشکلات کشور حل خواهد شد. باید براى ناامیدساختن غرب و به‌ویژه آمریکا در اثربخش بودن تحریم‌ها، وابستگى به خارج را کاهش داد. باید سهم درآمدهاى نفتى در بودجه ۹۴ را به حداقل رساند.

۴. تقویت روابط اقتصادى با کشورهاى آسیایى و شرقى

با توجه به تجربه یک‌سال اخیر از مذاکرات و آشکار شدن بیش از پیش اهداف غرب از فشار بر جمهورى اسلامى، دولت باید سطح همکارى‌ها در حوزه‌هاى گوناگون و به‌‌ویژه در حوزه اقتصادى را با کشورهاى آسیایى مانند روسیه و چین به سطح راهبردى ارتقاء بخشد. با توجه به تحریم‌هاى غرب علیه روسیه و اختلافات آمریکا با چین، اکنون یک فرصت راهبردى در اختیار ایران قرار دارد و خود این کشورها براى افزایش سطح همکاریها با ایران به سطح راهبردى، پیش‌قدم شده‌اند. دولت نباید با چشم‌انتظارى به مذاکرات، این فرصت را از دست بدهد. البته باید به این نکته توجه داشت که در این تعاملات راهبردى با چین و روسیه، علاوه بر خنثى کردن بخشى از تحریم‌ها و ناامیدساختن دولت‌هاى غربى از نتیجه‌بخش بودن سیاست تشدید تحریم‌ها، اختلافات میان گروه ۱+۵ را نیز در چگونگى برخورد با جمهورى اسلامى در پى خواهد داشت. هم‌چنین پیگیرى این سیاست، مى‌تواند دولت‌هاى غربى را از سوى بخش‌هاى خصوصى اقتصادى در آمریکا و اروپا، براى لغو یا کاهش تحریم‌ها علیه ایران تحت فشار قرار دهد.

۵. تبیین هرچه بیشتر نقش دانش هسته‌اى فناوریهاى هسته‌اى و انرژى هسته‌اى در پیشرفت کشور
دشمنان تلاش مى‌کنند هدف اصلى جمهورى اسلامى در برنامه هسته‌اى را دستیابى به سلاح هسته‌اى معرفى کنند و بدین‌صورت، فشارهاى خود بر ایران را توجیه نمایند. با توجه به اینکه هدف اصلى غرب جلوگیرى از پیشرفت ایران است، باید با استفاده از شیوه‌ها و روش‌هاى نوین و به‌ویژه در رسانه ملى، نقش دانش و فناورى هسته‌اى در پیشرفت کشور براى مردم و خصوصاً جوانان به‌صورت مستمر و باورپذیر تبیین گردد. مردم باید قانع شوند که علاوه بر مسائل سیاسى و ضرورت دفاع از استقلال و عزت ملى، دانش و فناورى‌هاى هسته‌اى و انرژى هسته‌اى، نقش بسیار مهمى در پیشرفت کشور ایفا مى‌نماید و در آینده، از عوامل بسیار مهم در استحکام ساخت درونى قدرت جمهورى اسلامى خواهد بود.

۶. تبیین اهداف راهبردى غرب در مذاکرات براى مردم

کشورهاى اروپایى و آمریکا، مدعى هستند مى‌خواهند جلوى دستیابى ایران به سلاح هسته‌اى را بگیرند و هدف آنان تأمین امنیت جهان است! این یک دروغ بزرگ است و آنان با تمسک یافتن به چنین دروغى، فشارهاى خود بر ملت ایران را توجیه مى‌نمایند. باید به‌صورت باورپذیر براى افکار عمومى نه تنها در ایران، بلکه افکار عمومى در جهان، این دروغ بزرگ غرب را بر ملا ساخت. غرب با هویت مستقل ایرانیان، با انقلاب اسلامى، با استقلال و پیشرفت جمهورى اسلامى به‌عنوان یک نظام دینى با ماهیتى متفاوت از نظام‌هاى سیاسى رایج در دنیا مخالف است. غرب نگران الگو شدن ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى به‌عنوان یک نظام سیاسى با مردم‌سالارى دینى براى سایر ملت‌ها و به‌ویژه در جهان اسلام است. بر این اساس، فعالیت‌هاى هسته‌اى ایران، یک بهانه براى اعمال فشار بوده و در صورت تعطیلى کامل این فعالیت‌ها، فشارها برداشته نخواهد شد. غربى‌ها در صورت از دست دادن بهانه هسته‌اى، با بهانه‌هایى چون برنامه موشکى ایران، مسائل حقوق بشرى و یا تروریسم، فشارها بر ملت و نظام اسلامى ایران را ادامه خواهند داد. بنابراین با تبیین اهداف راهبردى غرب در جامعه، مى‌توان ضمن حفظ انسجام و یکپارچگى ملى در موضوع هسته‌اى، روحیه مقاومت ملى در برابر زیاده‌خواهى‌هاى غرب و آمریکا را در آحاد مردم و مسؤولان تقویت نمود. تقویت روحیه ملى مقاومت، براى تداوم ایستادگى نظام در برابر زیاده‌خواهى غرب یک ضرورت است.

۷. تبیین و تشریح منطق و اهداف جمهورى اسلامى از ورود به مذاکرات و موافقت با تداوم آن

تأکید مقام معظم رهبرى بر خوشبین نبودن به مذاکرات از یک‌طرف و رفتارهاى مبتنى بر زیاده‌خواهى غربى‌ها و نپذیرفتن حقوق ملت ایران از طرف دیگر، این سؤال را در میان بخشى از مردم پدید آورده که با توجه به این وضعیت چرا جمهورى اسلامى مذاکرات را ادامه می‌دهد؟ باید به این سؤال یک پاسخ منطقى و اقناعى داده شود.

۸. برجسته‌سازى پیروزى‌هاى راهبردى ایران در تحولات منطقه

ایران دست برتر را در تحولات منطقه راهبردى غرب آسیا داشته و اینک جمهورى اسلامى، قدرت برتر و تعیین‌کننده اصلى در منطقه است. این موقعیت برتر، باید به‌خوبى براى مردم تبیین گردد. ایران با چنین موقعیت برترى در منطقه مى‌تواند حقوق خود در مذاکرات را با پافشارى بر خطوط قرمز تأمین نمایند. مردم هرچه بیشتر از این موقعیت برتر آگاهى داشته باشند، به نتیجه‌بخش بودن سیاست مقاومت و ایستادگى در برابر زیاده‌خواهى‌هاى نظام سلطه و شیطان بزرگ امیدوارتر خواهند شد و بر همین اساس، از سیاست‌هاى نظام در موضوع هسته‌اى بیشتر و به‌صورت جدى‌تر حمایت خواهند کرد. بنابراین، تبیین و برجسته‌سازى پیروزى‌ها و نقش برتر ایران در منطقه براى مردم، در راستاى تقویت روحیه مقاومت و امید به پیروزى هسته‌اى در برابر دشمنان، یک ضرورت است.

۹. تبیین و برجسته‌سازى شکست‌هاى راهبردى غرب و آمریکا در منطقه

دوران امپراطورى آمریکا در منطقه و سیادت غرب بر جهان پایان یافته و با فروریختن نظم حاکم بر جهان، نظم جدیدى در حال شکل‌ گیرى است. در نظم جدید جهانى، خبرى از سیادت و برترى غرب بر جهان نخواهد بود و به ‌طورکلى هندسه سیاسى قدرت در جهان تغییر خواهد کرد. اکنون دوره گذار است و از مختصات این دوره، افول روزافزون قدرت آمریکا و ظهور قدرت‌ هاى جدید مانند ایران است. این واقعیت باید براى مردم، به‌صورت باورپذیر تبیین گردد. تبیین و تشریح این واقعیت براى مردم به‌ویژه با برجسته‌سازى شکست‌ هاى راهبردى غرب و آمریکا و هم‌چنین رژیم صهیونیستى در منطقه راهبردى غرب آسیا از یک‌طرف و قدرت‌یابى روزافزون جمهورى اسلامى در منطقه و جهان با توجه به دو پدیده مبارک بیدارى اسلامى و جبهه مقاومت از طرف دیگر، امید به پیروزى نهایى جمهورى اسلامى در موضوع هسته‌اى را در آحاد مردم تقویت مى‌نماید. این امید از یک‌طرف تحمل سختى‌ هاى ناشى از تحریم‌ها را آسان مى‌نماید و از طرف دیگر، حمایت‌هاى گسترده مردم از سیاست هاى نظام در مذاکرات را در پى دارد.

۱۰. معرفى آمریکا و متحدینش به ‌عنوان عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات

مسؤولان، احزاب، گروه ‌ها و تمامى رسانه‌هاى کشور، باید بر این نکته تمرکز نمایند که عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ‌اى، آمریکایى‌ها و متحدینشان می‌‌باشند. آمریکا تحت تأثیر لابى صهیونیزم، بر مواضع زیاده‌خواهانه خود پافشارى مى کند و حاضر به پذیرش حقوق ملت ایران نیست. باید رسانه‌هاى داخلى به تبیین و تشریح عدم تعهد آمریکا به موافقت‌نامه‌هاى بین‌المللى و هم‌چنین عدم پایبندى این کشور به توافقنامه ژنو بپردازند. آمریکایى‌ها باید به‌دلیل زیاده‌خواهى به‌عنوان مقصر اصلى به نتیجه نرسیدن مذاکرات معرفى شوند.

۱۱. افزایش اقتدار دفاعى - نظامى کشور و تقویت جبهه مقاومت

قدرت دفاعى - نظامى ایران، پشتوانه مهمى براى تیم مذاکره‌کننده هسته‌اى مى‌باشد. این قدرت را باید به‌صورت روزافزون افزایش داد و یکى از عرصه‌هاى افزایش این قدرت، تقویت جبهه مقاومت و کشورهاى فعال در محور مقاومت و هم‌چنین حزب الله لبنان و گروه‌هاى جهادى فلسطینى است. به‌طورقطع تسلیح و تجهیز فلسطینى‌ها در کرانه باخترى و شکل‌گیرى انتفاضه سوم، به‌صورت معجزه‌ آسا قدرت محور مقاومت در منطقه را افزایش داده و تأثیر به‌سزایى بر تشدید امواج بیدارى اسلامى خواهد داشت. تقویت دو پدیده مقاومت و بیدارى اسلامى در منطقه، اعتلابخش موقعیت ایران بوده و موجب مى‌شود جمهورى اسلامى از موضع اقتدار بیشتر در مذاکرات بر روى حقوق ملت ایران پافشارى نماید.

۱۲. ایجاد خوف از سرگیرى و شدت بخشیدن به فعالیت‌هاى متوقف‌شده هسته‌اى

غربى‌ها و خصوصاً آمریکایى‌ها، نباید تصور کنند براى یک دوره طولانى مى‌توانند با استناد به توافقنامه ژنو، از یک‌طرف جلو پیشرفت ‌هاى هسته‌اى ایران را بگیرند و از طرف دیگر نیز، اساس و ساختار تحریم‌ها را حفظ کرده و فشار بر جمهورى اسلامى را ادامه دهند. هرچند جمهورى اسلامى بر هم زننده توافق ژنو نخواهد بود لکن طرف مقابل این پیام را باید دریافت نماید که ایران براساس منافع خود با تمدید مذاکرات طبق توافق ژنو موافقت کرده و در صورتى که تمدید مذاکرات با منافع ملت ایران در تعارض باشد، آن را ادامه نخواهد داد و در این صورت این غربى‌ها خواهند بود که عامل شکست مذاکرات مى‌باشند.
کد مطلب : ۴۴۲۹۶۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما