۰
شنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۵۰
كار شكني آمريكا پس از قرائت بيانيه

اعتماد و اطمينان به شيطان ممنوع !

اعتماد و اطمينان به شيطان ممنوع !
سرانجام مذاکرات هسته اي پر فراز و نشيب روزهاي اخير در شهر لوزان،با صدور و قرائت بيانيه اي مطبوعاتي از سوي طرفين ( ايران و اعضاي 1+5) به پايان رسيد. طي 9 روز مذاکرات فشرده ميان جمهوري اسلامي ايران و آمريکا، تروئيکاي اروپايي، چين و روسيه بارها شاهد زياده خواهي هاي دوباره مقامات آمريکايي و فرانسوي بوديم. اين زياده خواهي ها در پشت ميز مذاکرات بيش از پيش خود را نشان مي داد. با اين حال در نهايت مذاکرات هسته اي لوزان با قرائت بيانيه اي مشترک به پايان رسيد. در دقايق پاياني نشست لوزان و تقريبا در حالي که ظريف و موگريني در حال قرائت متن کاملا مشترکي درباره رسيدن طرفين به متني با عنوان «پارامترهاي برنامه جامع اقدام» (PCJPOA) بودند، وزارت امور خارجه ایران متني را با عنوان «خلاصه‌اي از مجموع راه‌حل‌هاي تفاهم شده براي رسيدن به برنامه جامع اقدام مشترک» منتشر کرد. در مقابل، مقامات آمريکايي نيز به صورت همزمان دست به انتشار متني با عنوان پارامترهاي برنامه جامع زدند.

آ نچه که ظريف و موگريني قرائت کردند، همان چيزي بود که آقاي عراقچي پيشتر بدان اشاره کرده بود و مي توان آن را بيانيه پيشرفت مذاکرات دانست که نه الزام آور است و نه جنبه حقوقي دارد. متن قرائت شده توسط دکتر ظريف با متن قرائت شده موگريني نيز کاملا مشابه است.با اين حال متن منتشر شده از سوي طرف آمريکايي به طور کلي با آنچه توسط ظريف و موگريني قرائت شد تفاوت دارد. به عنوان مثال مقامات آمريکايي صراحتا از باقي ماندن تحريمها و برداشته شدن آنها به صورت مشروط و مرحله اي سخن به ميان آورده اند.وزير امور خارجه ایران تاکيد کرده است که فکت شيت (بيانيه آمريکا پس از قرائت بيانيه مشترک ايران و اعضاي 1+5 ) در دور قبل هم بويي از واقعيات نداشت.در خصوص مذاکرات هسته اي لوزان لازم است چند نکته مهم را مدنظر قرار دهيم:

1- "مرجع داوري" ميان ايران و اعضاي 1+5 در بيانيه مطبوعاتي قرائت شده مشخص نشده است. بدون شک اين مرجع نمي تواند ايالات متحده آمريکا يا ترکيبي باشد که در آن واشنگتن نقشي کليدي داشته باشد! آنچه مسلم است اينکه آمريکا به صورت بالقوه و بالفعل اصلي ترين طرف بي تعهد در مذاکرات محسوب مي شود و مکانيزم مهار حقوقي آمريکا بايد به صورتي دقيق و اصولي تدوين شود. اين موضوعي است که در بيانيه مشترک به آن پرداخته نشده است. اگرچه در بيانيه به صورت کلي موضوع رفع تحريمها در ازاي اقدامات ايران مورد تاکيد قرار گرفته است، اما به راستي چه مرجعي بايد اين معادله را تحت نظارت خود قرار دهد ؟

2- دومين مسئله در خصوص مذاکرات هسته اي لوزان و نتيجه حاصله، به ماهيت اين دور از مذاکرات باز مي گردد.چنانچه در طول مذاکرات و به صورت مکرر از سوي اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان تاکيد شد، اساسا در اين دور از مذاکرات قرار نبود توافقي وجود داشته باشد .از اين رو بيانيه قرائت شده ماهيت و هويتي حقوقي ندارد و از اين رو قيود و تعهدات مترتب بر يک توافقنامه بر آن مترتب نيست. در اين بيانيه، صرفا بر روي فهم مشترک مسائل اختلافي ميان طرفين تاکيد شده است. ايجاد مفاهمه مشترک بر روي برخي مسائل،لزوما به معناي رسيدن به توافق نيست چنانچه چنين مفاهمه اي در مذاکرات آذرماه سال 1393 در وين نيز ايجاد شد اما در نهايت به توافق و حتي بيانيه ختم نشد. بنابراين بايد حدود و ثغور حقوقي بيانيه مذکور را مدنظر قرار داد.در اين بيانيه، مواردي مانند پذيرش پروتکل الحاقي نيز مطرح شده است که بايد در خصوص شرايط آن به صورتي جدي از سوي وزارت امور خارجه کشورمان توضيح داده شود. بديهي است که پذيرش پروتکل الحاقي شرايط بسيار خاص خود را مي طلبد .از سوي ديگر، بايد پاسخ داده شود که ما به ازاي پذيرش اين مسئله ( تضمين عيني ارائه شده در خصوص رفع کامل تحريمها در اين خصوص) چگونه تعريف شده است.

3- با توجه به آنچه اشاره شد، عملا اتفاق خاصي در مذاکرات رخ نداده و صرفا صرفين در خصوص بخشي از اختلافات به راه حلهايي دست يافته اند.نبايد فراموش کرد که اساسا اين بيانيه نه مصداق " تفاهم سياسي" و نه مصداق " توافق حقوقي" است زيرا جمهوري اسلامي ايران بارها عنوان کرده است که صرفا يک توافق جامع که در بردارنده کليات و جزئيات با يکديگر باشد (به شرط آنکه توافقي خوب براي کشورمان باشد ) را به امضا خواهد رساند. متعاقب همين استدلال، آنچه اخيرا در لوزان رخ داده است نه فتح الفتوح براي ما و نه براي طرف مقابل است.

4- اين دور از مذاکرات قدرت جمهوري اسلامي ايران و تيم مذاکره کننده هسته اي ایران را به رخ طرف مقابل کشيد. برگزاري مذاکرات طولاني، پيچيده و حقوقي ،فني و سياسي با کشورهاي بي تعهد و کارشکني مانند ايالات متحده آمريکا به خودي خود آسان نيست. تلاش آقاي دکتر ظريف و همراهان وي در اين مسير ستودني است.

5- کارشکني ايالات متحده آمريکا پس از قرائت بيانيه مشترک موگريني و محمد جواد ظريف نماد و مصداق ديگري دال بر بي اعتمادي نسبت به شيطان بزرگ است. اطمينان به شيطان اصلي ترين و پررنگ ترين خط قرمزي است که بايد در مذاکرات هسته اي مدنظر قرار داد. در اين ميان، اصلي ترين تاکتيک تيم مذاکره کننده هسته اي نيز بايد " مديريت رفتار دشمن" باشد نه پروسه هايي محکوم به شکست و پوشالي مانند دوستي با آمريکا.

6- لوران فابيوس، وزير امور خارجه فرانسه اعلام کرده است اين موضوع مهم که در پي توافق بر سر چارچوب توافقنامه نهايي هسته اي ايران، تحريم هاي اعمال شده عليه اين کشور چه زماني لغو خواهد شد، «هنوز حل نشده است.»سرگئي ريابکوف معاون وزير امور خارجه روسيه نيز چنين مسئله را مطرح ساخته است. با استناد به سخنان مقامات ارشد روسي و فرانسوي، بايد اين سئوال مهم را پرسيد که تحريمها دقيقا چه زماني برداشته خواهد شد ؟

اظهارات متناقض مقامات آمريکايي ،غربي و حتي روسي در خصوص نحوه برداشته شدن تحريمها و تاکيد افرادي مانند اوباما و کري نسبت به مرحله اي برداشه شدن اين تحريمها موضوعي نيست که بتوان به سادگي از کنار آن گذشت! ايالات متحده آمريکا در حالي که توافق هسته اي نهايي ميان طرفين امضا نکرده است، به بر هم زدن معادلات بازي و شانتاژ تبليغاتي و رواني عليه همين بيانيه مطلبوعاتي برآمده است. اين خود نشان مي دهد که چرا نبايد به طرف مقابل اطمينان کرد.

بديهي است چنانچه مقام معظم رهبري نيز اشاره فرموده اند، ملت و نظام جمهوري اسلامي ايران هيچ گاه کمترين اعتمادي نسبت به ايالات متحده آمريکا ندارد. اين بي اعتمادي در حال حاضر نيز همچنان وجود دارد و اتفاقا با رفتارهاي واشنگتن در تحريف بيانيه مشترک ظريف -موگريني به نقطه اوج خود رسيده است.....
کد مطلب : ۴۵۱۸۷۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما