روسیه پس از سالها مخالفت با آمریکا روز دوشنبه اعلام کرد که توافق فروش این سامانه به ایران را اجرایی خواهد کرد. در سال 2010، اقدام روسیه مبنی بر توقف فروش سامانه اس-300 به ایران با استقبال کاخ سفید روبرو شد و از آن به عنوان توانایی دولت اوباما در کنترل تسلیحاتی روسیه نام برده میشد. اما تصمیم روز دوشنبه کرملین مبنی بر لغو این ممنوعیت میتواند بر شدت گرفتن اختلافات آمریکا و روسیه تاثیر گذاشته و همچنین مذاکرات فعلی هستهای با ایران را به خطر اندازد.
کارشناسان معتقدند که این اقدام مسکو در جهت از هم فروپاشاندن ائتلاف جهانی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران است.
سخنگوی کاخ سفید در واکنش به این خبر گفت: ما مراتب اعتراض خود را به مسکو اعلام داشتهایم. ما معتقدیم که این اقدام برخلاف تحریمهایی است که هنوز برای ایران در حال اجرا است.
یک ایده واقعاً بد
به گزارش پایگاه نشنال اینترست، تندورهای آمریکایی دارند با عصبانیت درباره چارچوب توافق هستهای با ایران صحبت میکنند. هنوز توافق هستهای با ایران اعلام نشده بود که گروهی از منتقدان همیشگی اقدامات خود را برای تضعیف این توافق شروع کردند. تندورهای کنگره از جمله تام کاتن سناتور جمهوریخواه تاکید کردن که هدف کارهایشان برهم زدن مذاکرات است.
اما این افراد هیچ گزینه جایگزینی ارائه نمیدهند. اگر ایران بحث هستهای خود ار کنار نگذارد و از این حق خود چشمپوشی نکند، تنها گزینه آمریکا از دیدگاه این افراد حمله نظامی است.
به نظر میرسد که این خواستههای غیرواقعگرایانه چیزی به جز یک بهانه نباشد. زمانیکه اندکی به این افراد فشار میآوریم، آنها خواستههای دیگری را مطرح میکنند. به منظور جلوگیری از حمله نظامی، تهران باید حمایت خود از حزبالله و دیگر گروهها را متوقف کرده و همچنین رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد. احتمال اینکه حکومت ایران هریک از این خواسته را بپذیرد بسیار ناچیز است.
اگر تندروهای آمریکایی به همراه رسانههای محافظهکار پشتیبان آنها میتوانستند، جنگ با ایران غیرقابل اجتناب بود. این مدافعان جنگ معتقدند که جای نگرانی نیست زیرا جنگ با ایران محدود خواهد بود. اخیراً پیشنهاداتی مبنی بر انجام چند حمله هوایی محدود علیه ایران مطرح شده است. مثلاً جان بولتون در مصاحبهای با روزنامه نیویورک تایمز از تجارب قبلی رژیم صهیونیستی در حمله به عراق و سوریه سخن گفت. از آنجاییکه این حملات به جنگهای گستردهای منجر نشد، بولتون معتقد است که حمله هوایی به ایران نیز اینگونه خواهد بود.
سناتور تام کاتن نیز در اینباره گفت: هر وقت درباره جنگ با ایران سخن میگوییم، رئیس جمهور فکر میکند که منظور ما اعزام 150000 نیرو به ایران است. اما اصلاً این طور نیست. منظور ما همان کاری است که جورج بوش در عملیات روباه صحرا انجام داد و برای چند روز تمامی تاسیسات عراق را بمباران کرد.
کارشناسان مسائل راهبردی به یک اشکال در اینگونه بحثها اشاره میکنند اینکه حمله هوایی به عراق هیچگاه میل جمهوریخواهان برای انجام مداخله بیشتر در عراق را کاهش نداد. زمانیکه حملات هوایی به پایان رسید، آنها خواستار سرنگونی صدام شدند.
ایرانیها هم این تاریخ را به خوبی فهمیدهاند و کاملاً آگاهند که جمهوریخواهان از انجام چند حمله نظامی محدود به ایران راضی نمیشوند. اما، این تنها توهم تندروها نیست. صدام حسین بسیار ضعیفتر از ایران فعلی بود. صدام در جایگاهی برای انجام حمله متقابل نبود. در حقیقت، تمامی شواهد از این مساله حکایت داشت که صدام حسین هرکاری را انجام میداد تا با آمریکاییها رودر رو نشود.
اما قطعاً ایران این طور نیست. قدرت تهران طی چند دهه گذشته افزایش چشمگیری داشته است. ایران متحدان و شرکای چشمگیری در منطقه دارد. حزبالله از شاخصترین آنهاست. اما، عوامل طرفدار ایران در سوریه، یمن و بحرین نیز سرمایههای اندکی نیستند. ایران میتواند زندگی در خاورمیانه را برای آمریکا از آنچه هست بدتر کند و نظام ایران در صورت حمله هوایی آمریکا از انگیزه لازم برای انجام این کار برخوردار است.
توهم تندروهای آمریکایی برای پیشنهاد انجام حمله محدود به ایران این است که آمریکا میتواند به راحتی از توسعه درگیری جلوگیری کند. اما، واقعیت این است که ایران میتواند تقابل نظامی را گسترش دهد. بعید است که این افراد تندرو زمانی شاهد حمله همهجانبه ایران و همپیمانان آن به امریکا و منافع آن در منطقه باشند و این بار خواستار حمله همه جانبه به ایران نشوند.
مشخص نیست که آیا طرفدار جنگ محدود با ایران واقعاً مردم آمریکا را احمق فرض کردهاند و یا خودشان اصلاً این حرفها را قبول دارند یا خیر. اگر اولی درست باشد، این عدم صداقت آنها ما را به سوی جنگی بدتر از عراق پیش خواهد برد و اگر دومی درست باشد آنها درگیر تفکری خطرناک و توهمی شدهاند.