۰
چهارشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۴۲
چرا یهودیان شرقی به دشمن خونی خود رای دادند

رژیم صهیونیستی از رویا تا واقعیت

رژیم صهیونیستی از رویا تا واقعیت
معنای دقیق توصیف "سست تر از خانه عنکبوت " که از سوی سید حسن نصرالله دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان برای رژیم صهیونیستی مطرح شد، هنوز کاملاً خود را نشان نداده، اما این احتمال وجود دارد که این توصیف پیامی را برای تصمیم ‌سازان کابینه رژیم اشغالگر قدس در ابعاد امنیتی و سیاسی فرستاده مبنی بر اینکه موشک‌های مقاومت لبنان بنا به اعتراف علنی فرماندهان قوی‌ترین ارتش‌های دنیا، تمام مناطق در عمق سرزمین‌های اشغالی از منطقه المظله واقع در شمالی ترین بخش های صهیونیستی گرفته تا ام الرشاش (ایلات) در جنوب آن و حتی تأسیسات هسته‌ای دیمونا را می تواند هدف قرار دهد.

در این مقاله بر آن شدیم تا تناقض‌های موجود در داخل جامعه صهیونیستی به ویژه اختلافات موجود بین صهیونیست‌های با اصالت غربی –اروپایی و و یهودیان شرقی را بررسی کنیم، چرا که این افراد بعد از تشکیل رژیم صهیونیستی از بخش‌های مختلف از سوی صهیونیسم جهانی به فلسطین اشغالی جذب شدند. این مهاجرت در نتیجه شرایط اجتماعی و اوضاع سیاسی یهودیان اروپا بود که باعث شد آن‌ها از ابتدای مهاجرت صهیونیست‌ها در قرن 19 تا اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی، مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی را در دستور کار قرار دهند.

روزنامه الاخبار نوشت: تمامی مهاجرانی که از کشورهای اروپای شرقی و مرکزی به سرزمین‌های اشغالی رفتند، به همراه خود فرهنگ اروپایی که در آن زندگی کردند را نیز به آنجا منتقل کرده اند. رویکردهای جنبش صهیونیسم نیز تنها واکنشی از سوی یهودیان اروپایی نسبت به شرایط موجود است. یهودیان اروپایی در ادامه بر جنبش صهیونیسم و در کابینه اسرائیل که منشأ و تأثیرگذار و مؤسس رژیم صهیونیستی بودند، مسلط شدند. این گروه‌ها همچنان در اقتصاد و حاکمیت اسرائیل مسلط هستند، به همین علت است که می‌توان گفت اسرائیل یک پدیده استعماری اروپایی است که در خاورمیانه پدید آمده است. این اتفاق زمانی افتاد که استعمار عثمانی‌ها و استعمار اروپایی از این منطقه کنار گذاشته شد.

در سال 1948 تغییرات اساسی در ترکیب جمعیتی سرزمین‌های اشغالی به‌ وجودآمد، به این صورت که از سیل مهاجرت اروپایی‌ها به سرزمین‌های اشغالی کاسته شد و در مقابل موجی از یهودیان کشورهای عربی و برخی دولت‌های خلیج ‌فارس شامل ایران و ترکیه عازم سرزمین‌های اشغالی شدند، در سال‌های 1951 تا 1956 نسبت مهاجران یهودی از مشرق ‌زمین در سرزمین‌های اشغالی به دو سوم مجموع مهاجران این منطقه رسید. این موضوع در سال 1962 نیز تکرار شد.

با این که موج مهاجرت به سرزمین ‌های اشغالی در حال حاضر به ‌صورت عمومی به شدت کاهش یافته است، اما مهاجران اسرائیلی از کشورهای اروپایی و آمریکا همچنان به نسبت مهاجرانی که از کشورهای عربی و سایر مناطق خاورمیانه به سرزمین‌های اشغالی سفر کردند، در اقلیت قرار دارند. نتیجه این موضوع آن شده که اکثریت ساکنان سرزمین‌های اشغالی در حال حاضر از یهودیان مشرق‌ زمین یا از نسل اول فرزندان آن‌ها هستند.

واگرایی روزافزون موجود بین ساختارهای جامعه صهیونیستی امروز کاملاً مشخص و ملموس است، اشکنازی‌ها از شرقی‌ها متنفر هستند و گروه‌های مذهبی از لائیک ها بیزاری می جویند، ساکنان شهرهای ثروتمند نشین در "ایالت" های ویژه و مخصوص به خود زندگی می کنند و هیچ توجهی به وضعیت یهودیان شرقی ندارند که در مناطق دوردست در شمال و جنوب سرزمین‌های اشغالی ساکن هستند.

علاوه بر این‌ها گروه‌های مذهبی نیز به شاخه‌های مختلف تقسیم می‌شوند، گروه‌های مذهبی که از کشورهای اروپایی به فلسطین مهاجرت کرده‌اند، نمی‌توانند یهودیان مذهبی که از کشورهای عربی وارد سرزمین‌های اشغالی شده اند را تحمل کنند.

این اوضاع نشان می‌دهد که جامعه اسرائیل در مجموعه ای از تناقضات نژادی و مردم‌شناختی غوطه‌ور است، علاوه بر اینکه فاصله طبقاتی نیز در سرزمین‌های اشغالی بیداد می‌کند. سیاست‌های اقتصادی نئو لیبرالیستی کابینه رژیم صهیونیستی که با قدرت تمام از سوی بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر این رژیم حمایت می‌شود، شکاف موجود بین ساختارهای متعدد جامعه صهیونیستی را افزایش داده است.

ثروتمندان که بیشتر از طبقه اشکنازی هستند، روز به روز بر ثروت خود می‌افزایند، این در حالی است که یهودیان عرب که بیشتر از طبقات فقیر و فروافتاده جامعه هستند، هر روز فقیرتر و بیچاره تر از قبل می‌شوند. البته فقیرتر از این عده از صهیونیست ها ، فلسطینی‌های اصیل هستند که به علت سیاست‌های نژادپرستانه و سرکوبگرانه کابینه های متعدد رژیم صهیونیستی در خفت و فلاکت زندگی می‌کنند. کابینه های متعدد رژیم صهیونیستی اعتقاد دارند که دولت یهودی باید از عرب زبانان پاکسازی شود. در اینجا شاید اشاره به این نکته کافی باشد که نیمی از کودکان عرب در فلسطین اشغالی زیر خط فقر زندگی می‌کنند. همچنین مناطق عربی نشین موجود در داخل خط سبز 20 جایگاه اول لیست مناطق فقیر نشین را به خود اختصاص داده‌ اند.

البته نکته قابل توجه اینکه در انتخابات اخیر یهودیان شرقی با وجود مخالفت و دشمنی با نتانیاهو، به وی رأی دادند. به اعتقاد ما تنفر یهودی صهیونیستی از عرب‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی، بر دشمنی آن ها با سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی نتانیاهو چربید. چرا که تنفر از عرب های فلسطینی سیاستی است که کابینه اسرائیل همچنان به دنبال تقویت آن در نزد گروه های متعدد جامعه صهیونیستی است. در شرایطی که تنفر از عرب ها از نان شب صهیونیست ها واجب تر باشد، دیگر جای سوال وجود ندارد که نژاد پرستی و فاشیسم بر قواعد طبیعی زندگی غلبه پیدا می کند. البته نباید این موضوع را فراموش کنیم که اولین پیروزی لیکود در انتخابات اسرائیل در سال 1977 رقم خورد که مناخیم پگین در آن زمان با دلجویی از یهودیان شرقی آن را برای خود محقق کرد.

کابینه رژیم صهیونیستی در سال 1948 بر روی ویرانه‌های ملت عربی فلسطین تأسیس شد، دیوید بن گوریون که صهیونیست‌ها وی را مؤسس دولت عبری می‌دانند ، تأکید کرد که به دنبال جذب یهودیان از تمامی نقاط دنیا به سرزمین موعود و ایجاد امت اسرائیل خواهد بود. بن گوریون از سرسخت‌ترین صهیونیست‌ها و کینه‌توز ترین آن‌ها نسبت به عرب زبانان بود، وی حتی خود از پذیرفتن برگه سبز که به شهروندان اسرائیلی از جمله فلسطینیان داخلی داده می‌شد، امتناع کرد ؛ چرا که چند کلمه عربی در آن وجود داشت . وی کسی بود که لغو حکومت نظامی که مقامات اسرائیلی بر عرب‌های ساکن منطقه 48 از سال 1948 تحمیل کرده بودند را به تعویق انداخت و این حالت تا سال 1966 ادامه پیدا کرد.

با این ‌وجود امروز و پس از گذشت 67 سال از تأسیس این رژیم در منطقه به نظر می‌رسد آرزوی بن گوریون همچنان بعید است و هدف وی در تشکیل امت اسرائیلی تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. معرکه انتخاباتی اخیر ادامه رویکرد شورش‌های طبقاتی و فرقه ای را با تمام قدرت در داخل سرزمین‌های اشغالی نشان داد. این "جنگ داخلی " بین اعضای جامعه اسرائیلی با پیروزی بنیامین نتانیاهو در انتخابات به پایان نرسید، بلکه در سطحی بسیار بالا ادامه پیدا کرد که تازه‌ترین آن‌ها برنامه صبحگاهی تلویزیون اسرائیل بود که پرفسور امیر حصرونی از صهیونیست‌های غربی برای شرکت در آن وارد استودیو شد.

در مقابل وی امیرة بوزغلو روزنامه ‌نگار با اصالت مراکشی حضور داشت، اما هنگامی که مشاجره بین آن‌ها بالا گرفت، حصرونی به مجری شرقی برنامه گفت: هیچ اتفاقی نمی‌افتاد اگر خانواده تو در مراکش باقی می‌ماندند و در همان ‌جا متعفن می‌شدند. بوزغلو نیز در برنامه‌ای که به صورت زنده و مستقیم پخش می‌شد، پاسخ داد: کسی که به این صورت از یهودیان شرقی صحبت می‌کند، یک فاشیسم و و نژاد پرست و انسانی پست است. وی ادامه داد تو تفاوتی با آدولف هیتلر رهبر نازی‌ها نداری. گرچه تهیه کننده برنامه به علت این اظهارات از میهمان عذرخواهی کرد، اما موضوع به پایان نرسید و میهمان، حضور در این برنامه را رها کرد. وی به همین مقدار هم بسنده نکرد و بار دیگر در صفحه شخصی خود در سایت فیس بوک مطلبی را منتشر و در آن طوایف شرقی را به عنوان عامل اصلی پیروزی نتانیاهو متهم کرد.

در همین راستا یهوناتان گیفن نویسنده و منتقد صهیونیست که اصالتی غربی دارد، گفت که کسانی که به نتانیاهو رأی داده اند، مستحق هیچ چیز نیست. حتی اگر فرزندان آن‌ها در جنگ آینده‌ای که نتانیاهو آن را برافروزد، از بین بروند مستحق گریه نیستند. این اظهارات باعث شد گیفن در منزلش مورد ضرب‌وشتم قرار ‌گیرد.

معمولاً اختلافات فرقه‌ای در طول انتخابات به ویژه از سوی گرایش مذهبی شرقی هوادار جنبش شاس به ریاست اریه درعی خود را نشان می‌دهد، این گروه شعار "شرقی به شرقی رأی می‌دهد " را برای جذب آراء یهودیان شرقی استفاده می‌کند. این گروه همواره سعی دارد خود را قربانی نشان دهد تا بتواند احساسات لائیک‌های حزب یش عتید به رهبری یائیر لاپید را تهدید کند.

در همین راستا لاپید در جریان رقابت‌های انتخاباتی به درعی که چند سال را به اتهام مفاسد اقتصادی و دریافت رشوه در زندان بود، گفت: تو نباید به پارلمان بروی، وظیفه من این است که ترا بازپروری کرده و به جامعه برگردانم. این رویکرد باعث شد که لاپید نامه‌ای به نتانیاهو نوشته و از وی بخواهد که درعی را به عنوان وزیر امور داخلی انتخاب ننماید. درعی نیز در مقابل از ورود به جنگ علنی بر ضد اشکنازی‌ها و روسهای مهاجر از دولت‌های اتحادیه جماهیر شوروی سابق و سفیدپوستانی که حزب لیکود را اداره می کنند، فروگذار نکرد. این تبلیغات حزب لیکود را حزب خودکامه و مغرور می‌دانست که نماینده روس‌ها و سفیدپوستان است.

علاوه بر این‌ها ایلت شاکید نماینده حزب البیت الیهودی که اصالتی اشکنازی دارد در چالش تحریکات فرقه‌ای بر ضد یک فوتبالیست سابق اسرائیلی با اصالت شرقی به نام ایلی اوحانا قرار گرفت. رهبر حزب البیت الیهودی سعی داشت اوحانا را در لیست انتخاباتی قرار دهد، اما شاکید وی را یک "جنتلمن شرقی" خواند. این موضوع باعث شد اوحانا از حضور در انتخابات انصراف بدهد. بسیاری از تحلیلگران صهیونیستی تأکید دارند که رسوایی مربوط به انصراف اوحانا که اصالتی غربی دارد؛ باعث شکست حزب البیت الیهودی در دستیابی به کرسی‌های بیشتر شد، چرا که موافقت با انصراف اوحانا به معنی اعتراف ضمنی این حزب به وابستگی به اشکنازی ها شد و نشان داد شرقی ها جایگاهی در این حزب ندارند.

بنابراین جای تعجب نیست وقتی می‌شنویم که اندکی پیش از تشکیل رژیم صهیونیستی حاییم نحمان بیالیک شاعر ملی‌گرای صهیونیست‌ها در سخنانی می‌گوید: من از یهودیان شرقی متنفرم، چرا که شبیه عرب‌ها هستند. همچنین در اوایل دهه 80 دودو طوباز هنرمند صهیونیست اشکنازی در اظهاراتی در برابر جمع صدها هزار نفری مردم در شهر تل‌آویو که برای تأیید حزب کار تجمع کرده بودند، یهودیان شرقی را مجموعه ای از رعیت ها خواند. این موضوع جنجال گسترده ای را ایجاد کرد و مانع پیروزی حزب کار در انتخابات آن دوره شد. یائیر گاربوز هنرمند اشکنازی اسرائیلی نیز در انتخابات اخیر با اشاره به یهودیان شرقی گفت: ما راضی نمی‌شویم کسانی که عبا و حجاب و جادو در دست دارند، بر ما حاکم شوند.

نتیجه گیری
اگر به فرقه ‌گرایی موجود در داخل جامعه اسرائیل تهدیدات خارجی شامل حزب ‌الله لبنان و ایران را نیز اضافه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که اسرائیل سست تر از خانه عنکبوت است. در جنگ سال 2006 بیش از یک میلیون اسرائیلی به علت شلیک کاتیوشاهای ابتدایی از شمال سرزمین‌های اشغالی فراری شدند. حال باید دید هنگامی که دوره جدید درگیری‌های اسرائیل با حزب‌ الله آغاز شود، چه اتفاقی خواهد افتاد، این در حالی است که این حزب ناوگان موشکی قوی در اختیار دارد که بنا بر اظهارات آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی بیشتر دولت‌های عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) یک‌ چهارم موشک‌های موجود در نزد حزب‌الله را ندارند. لیبرمن در ادعای خود حزب‌الله لبنان را قوی‌ترین "گروه تروریستی" موجود از منظر توانمندی‌های نظامی و تجهیزات می‌داند.

در مورد ایران نیز اشغالگران صهیونیستی به خوبی می‌دانند که در صورت پیشرفت این کشور در فناوری هسته ای، صهیونیست‌های ساکنان سرزمین‌های اشغالی حتی یک لحظه در فرار از فلسطین اشغالی به کشورهایی که از آن‌ها آمده اند، تردید نخواهند کرد. البته سید مقاومت با وجود درستی برداشتش تنها نیمی از معادله را مطرح کرد، چرا که قدرت کنونی خانه عنکبوت نیز ناشی از ماهیت حاکمان عربی است که بیشتر آن‌ها برای پشتیبانی اسرائیل صف بسته اند.
کد مطلب : ۴۵۷۲۰۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما