انفجارها در قطیف عربستان، کویت، سینای مصر، کشتار در ساحل شهر سوسه تونس و انفجارهای فراموش شده در عراق، سوریه، الجزایر و لیبی و در پایان حمله تروریستی در شهر سوروچ ترکیه واقع در نزدیکی شهر کوبانی در سوریه. وجه مشترک بیشتر این انفجارها یا تقریبا همه آن، دست داشتن گروهک تروریستی داعش به سرکردگی ابراهیم عواد الحسنی القرشی معروف به ابوبکر البغدادی در آن است و نکته قابل توجه در این میان آن است که این انفجارها کشورهایی را هدف قرار داده که طی 4 سال گذشته به گروههای مسلح در سوریه، عراق، لبنان، یمن و مصر به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، رسمی یا غیررسمی، کمک مالی و تسلیحاتی کردهاند.
حال سوالی که پیش میآید این است که آیا آتش، دامن آتشافروز را گرفته است و اینکه انفجار یا انفجارهای بعدی کی و کجا خواهد بود و چند انسان بیگناه دیگر قربانی خواهند شد؟
احمد داووداوغلو، نخستوزیر ترکیه و صاحب عقیده صفر کردن مشکلات با همسایهها اکنون با مشکلات زیادی با همسایهها و همچنین در داخل کشور خود مواجه است، وی پس از 13 سال ثبات و آرامش در ترکیه و رشد اقتصادی در تشکیل دولت ائتلافی ناکام مانده است و اینگونه بود که وی روز دوشنبه در نخستین واکنش به انفجار در این کشور گفت: داعش عامل این انفجار بود.
از سوی دیگر مقامهای ترک از زمان قدرت یافتن داعش در عراق و سوریه سعی کردهاند سیاست صفر کردن مشکلات با آن و سیاست بیطرفی اتخاذ کنند تا خود را از خطرهای این گروهک محفوظ دارند و از آن بهعنوان یک برگ برای چانهزنی با غرب و ائتلاف 60 کشوری ضد داعش به رهبری آمریکا استفاده کنند اما باید دانست هرکس با آتش بازی کند، دیر یا زود انگشتانش به وسیله این آتش میسوزد و سیاست اعلام بیطرفی شاید درباره کشورهای همسایه براساس حفظ منافع و احترام متقابل کارساز باشد اما این سیاست در رفتار با گروههای تندرو ضدلائیک که عقیدهای جز عقیده و باور خود را قبول نمیکنند، کارآیی ندارد.
رجب طیب اردوغان نقش زیادی در پیشرفت ترکیه داشته است اما به هر حال وی نیز مرتکب اشتباهاتی شده و شاید تا حدودی مغرور شده باشد و شاید در برخی موارد به برخی کشورهای عربی که علیه دیگران توطئهچینی میکنند، سواری داده است. بزرگترین اشتباهی که اردوغان مرتکب شده این است که شکننده بودن ترکیب نژادی و مذهبی ترکیه را فراموش کرده یا خود را در این باره به فراموشی زده است و تصور او مبنی بر اینکه ترکیه دژی مستحکم در مقابل تلاشها برای تجزیه این کشور و ترسیم دوباره مرزها و تحریک قومی و نژادی و مذهبی در این کشور است، اشتباه بود. اردوغان در این میان تلاش کرد دست به مانورهایی بزند تا آتش را از دامن خود دور کند و این توپ آتشین را به زمین دیگران بیندازد، زیرا تصور میکرد این آتش تنها خانه آنها را میسوزاند و به خانه خود وی نمیرسد اما دیگران هرقدر هم که از نظر او ضعیف باشند، برگهای برندهای در دست دارند و از حمایت برخی قدرتهای منطقهای و جهانی بزرگ برخوردارند که به هیچوجه نباید آنها را دستکم گرفت.
درگیری دولت ترکیه با داعش حتمی بود اما در این میان زمان این درگیری نامشخص بود، زیرا در این میان 2 ایدئولوژی کاملا متفاوت وجود دارد؛ داعش که از رحم سازمان تروریستی القاعده بیرون آمده و در عراق رشد و نمو یافته و به همفکران خود نیز (جبهه النصره، احرار الشام و...) اعلام جنگی بیامان کرده است و طرف دیگر ترکیه که میراث کمال آتاتورک است که خلافت اسلامی را برچید، آن را به ریشخند میگرفت و دلیل عقب ماندگی میدانست، به جهان اسلام پشت کرد، دستور کشف حجاب داد و به جهان غرب روی آورد.
اردوغان بالاخره تسلیم فشارهای آمریکا شد و وارد جنگ آمریکا با داعش شد، شروع به بازداشت گسترده جنگجویان این گروهک کرده و تا روز گذشته بیش از یکهزار نفر را بازداشت کرد. ورود ترکیه به این جنگ یک تحول اساسی محسوب میشود، زیرا ترکیه ارتش نیرومندی دارد اما به هر حال این جنگ نمیتواند بدون مشکل و تلفات برای ترکیه باشد و نتایج آن تضمین شده نیست و ممکن است سالها یا دههها به درازا انجامد.
انفجار شهر سوروچ ترکیه صرفنظر از عاملان آن، شاید پیامی هشدارآمیز برای اردوغان و حزبش باشد بویژه که اکثریت پارلمانی را از دست دادهاند و 3 حزب سیاسی اصلی ترکیه با ائتلاف با حزب وی مخالفت کردهاند، زیرا نخستین شرط آنها برای ائتلاف با حزب وی، تغییر سیاست خارجی ترکیه و دست برداشتن از مداخله در امور کشورهای همسایه و از جمله سوریه است که البته این شرایط برای اردوغان بسیار دشوار و نشدنی است و ممکن است وی خواستار انتخابات پارلمانی زودهنگام شود.
عبدالباری عطوان