ميخاييل گورباچف آخرين رهبر شوروي سابق هشدارهاي معناداري در خصوص اوضاع جاري در نظام بين الملل و خصوصا تنشهاي جاري در مناسبات مسکو و واشنگتن مي دهد. اصلي ترين موضعي که گورباچف معمولا در اظهارات و سخنان خود بر آن تاکيد دارد، به وقوع دوباره جنگ سرد ميان آمريکا و روسيه باز مي گردد. به نظر مي رسد داده هاي موجود نيز اين ادعا را تاييد کند.
آنچه مسلم است اينکه روابط مسکو و واشنگتن طي سالهاي اخير رو به تنش پيش رفته و نه تنها حضور دموکراتها در کاخ سفيد نتوانسته است تاثيري دربهبود اين روابط بگذارد، بلکه شتاب حرکت طرفين به سوي نزاعي دوباره را تشديد کرده است. آنچه امروز در اوکراین مي گذرد مويد همين مسئله است. در اين خصوص آخرين رهبر اتحاد جماهير شوروي هشدار داد، زماني که يک کشور اقتدار نظامي عالي و بودجه دفاعي بسيار زيادي نسبت به سايرين دارد، اين مانعي صعبالعبور در جاده جهاني عاري از تسليحات هستهاي است.
ميخائيل گورباچف در مصاحبه با اشپيگل آنلاين در اين خصوص مي گويد:
" وقتي يک کشور تعداد زيادي تسليحات متعارف را انباشته کرده است و بودجه نظامي آن از ساير کشورها با هم، بسيار بيشتر است، آيا ميتوان جهاني عاري از تسليحات هستهاي را متصور شد؟ اگر تسليحات اتمي کنار گذارده شود، اين کشور برتري نظامي بيش از حدي را نسبت به بقيه دارا خواهد بود."
اين هشدار براي نخستين بار نيست که از سوي گورباچف مطرح مي شود! وي در بحبوحه بحران اوکراين بارها در خصوص بحرانهاي ايجاد شده جديد ميان آمريکا و روسيه هشدار داده است. اين سياستمدار کهنهکار 84 ساله با اين حال تسليحات اتمي در جامعه مدرن را "غير قابل قبول" و "غير انساني" توصيف کرده است که اين امر ميتواند کل تمدن را از صحنه روزگار پاک کند.
گورباچف در اين خصوص عنوان کرده است : " تسليحاتي اين چنيني هرگز پيش از اين در تاريخ وجود نداشته است و نميتوان به آنها اجازه ماندن داد. اگر از شر آنها خلاص نشويم، دير يا زود از آنها استفاده ميشود. نظاميزدايي بايد بار ديگر در دستور کار سياست بينالملل قرار بگيرد. اين شامل کاهش بودجه نظامي، فرصتي براي توسعه انواع جديد تسليحات و منع نظاميکردن فضا ميشود. اگر اين اقدامات انجام نشود، در آن صورت صحبت از خلع سلاح اتمي چيزي جز حرف پوشالي نخواهد بود. پس از آن جهان به منطقه ناامنتر، بيثباتتر و غيرقابل پيشبيني تبديل ميشود. همه ميبازند؛ از جمله آنهايي که به دنبال سلطه بر جهان هستند."
يکي از مسائلي که در اين ميان موضوعيت دارد، خلع سلاح هسته اي قدرتهاي بزرگ است. قدرتهاي بزرگ همچنان داراي سلاحهاي هسته اي ممنوعه در خاك خود هستند.نگهداري اين سلاحها در كشورهايي مانند ايالات متحده آمريكا و روسيه تخلفي بزرگ محسوب مي شود و واشنگتن و مسكو نمي توانند با ترسيم پيمانهايي دوجانبه و نمايشي مانند استارت افكار عمومي را منحرف نمايند.
مسئله خلع سلاح هسته اي قدرتهاي بزرگ مطالبه اي بين المللي است كه تهران آن را بارها مطرح كرده است.هربار كه اين مسئله طرح مي شود قدرتهاي بزرگ در برابر ايران اسلامي موضع گيري مي كنند.در هر صورت حقوق بين الملل عمومي مربوط به همه كشورهاي دنياست و نمي توان از آن استفاده اي ابزاري نمود.اين در حالي است كه قدرتهاي بزرگ طي سالهاي اخير بارها اين حقوق مندرج و نوشته شده را زير پا گذاشته اند. نفوذ اعضاي دائم شوراي امنيت در سازمانهاي بين المللي خود و استفاده آنها از حق وتو در شكل گيري اين روند موثر بوده است.در هر صورت زمان آن رسيده است تا ساختار سازمان ملل متحد به سود همه كشورهاي دنيا متحول شود. اين مطالبه جهاني بارها از سوي كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد به عنوان دو سوم اعضاي سازمان ملل متحد مورد تائيد و تاكيد قرار گرفته است.
گورباچف نيز اين موضوع را به صورتي جدر مورد تاکيد قرار داده است :
" قدرتهاي اتمي هزاران کلاهک هستهاي دارند و سرعت کاهش زرادخانهها به صورت چشمگيري پايين آمده است. جهان هماکنون شاهد رقابت تسليحاتي جديدي است. الان بسياري درباره جنگ سرد جديدي صحبت ميکنند. مذاکرات ميان اين دو قدرت بر سر مشکلات مهم جهان متوقف شده است. اين شامل خلع سلاح هستهاي نيز ميشود. اعتماد فيمابين نابود شده است و اين در حالي است که ما به شدت براي احياي آن تلاش کرديم."
آنچه مسلم است اينکه ايالات متحده آمريکا به عنوان اصلي ترين مولد بحران و خشومنت در نظام بين الملل بايد پاسخگوي فعاليتهاي ممنوعه اتمي خود باشد. اين قاعده درخصوص ديگر کشورهاي دارنده بمب اتمي نيز صدق مي کند. موضوع خلع سلاح اتمي کشورهاي دارنده اين سلاح هاي مخرب مدتهاست تحت تاثير لابي گري اعضاي دائمي شوراي امنيت سازمان ملل متحد به موضوعي غير قابل دسترس تبديل شده است. اين در حاليست که در صورت خلع سلاح هسته اي آمريکا و ديگر کشورهاي دارنده سلاح هاي ممنوعه، صلح در جهان عينيت و موضوعيت کامل پيدا خواهد کرد.
حامد رشيدي