دریافت لینک صفحه با کد QR
نسبت صدور انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی از منظر امام خمینی(رحمة الله علیه) - بخش اول
سه تحول به عنوان راهبرد اساسی صدور انقلاب(1)
خبرگزاری فارس , 21 مرداد 1394 11:07
اسلام تایمز: راهبردهای صدور انقلاب اسلامی با انگاره فرهنگی و دولت سرمشق، مهمترین مکانیسم و سه تحول مثبت انسانشناختی، جامعهشناختی و رسانهای، مهمترین راهبردهای آن هستند.
از نظر امام خمینی، انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، یک تحول انسانشناختی و جامعهشناختی و مصداقی از بیداری اسلامی در مقابل استبداد و وابستگی بود و امکان یا امتناع وقوع این نوع تحول در جوامع اسلامی و جهان مستضعفان مسئله تحقیق است. حال سؤال این است که مکانیسم و راهبردهای صدور انقلاب و بیداری اسلامی از منظر امام خمینی کدامند؟ و عوامل امتناع و آفتهای آن کدامند؟ یافتههای تحقیق بر اساس مطالعه آثار امام خمینی، نشان میدهند که راهبردهای صدور انقلاب اسلامی با انگاره فرهنگی و دولت سرمشق، مهمترین مکانیسم و سه تحول مثبت انسانشناختی، جامعهشناختی و رسانهای، مهمترین راهبردهای آن هستند و در مقابل عکس این سه تحول مثبت، عوامل امتناع خواهند بود و بر اساس قاعده عوامل محدثه یک پدیده، عوامل مبقیه و تداوم آن هستند، زوال آن، از زوال عوامل مبقیه ناشی میگردد. قرینه وقوع صدور انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی منطقه و جهان، حرکتهای اسلامی در کشورهای اسلامی و حرکتهای آزادیبخش در جهان مستضعفان است.
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 هنگامی رخ داد که دو رویکرد در جهان حاکم بود. رویکرد لیبرالیستی غرب و رویکرد سوسیالیستی شرق و تمامی تحولات جهان در داخل این دو هژمونی و سلطه فهمیده میشد و وقوع یک تحول اجتماعی و سیاسی در خارج از آن دو، غیر قابل تصور و غیر قابل فهم بود. به همین دلیل وقوع انقلاب اسلامی ایران برای تحلیلگران حوادث اجتماعی غیر قابل پیشبینی شد. در این فضای سنگین بینالمللی، وقوع انقلاب اسلامی باعث بهتزدگی و سردرگمی بلوک شرق و غرب گردید ولی علیرغم میل آنها مولود جدید با یک ماهیت جدید و متعارض با رویکردهای حاکم بر دنیا، پا به عرصه وجود نهاد. نشو و نمای انقلاب اسلامی در ایران و تأسیس نظام سیاسی جدید بر اساس بنیان مذهب و خدامحوری و آغاز حرکتهای اجتماعی در کشورهای مانند عراق، کویت، بحرین و ... از آغازی جدید و باز شدن راه سومی در جهان دو قطبی حکایت میکرد. این راه سوم، همان بیداری اسلامی با بهرهگیری از رویکرد انقلاب اسلامی بود. تصور وجود راه سوم در مقابل غرب و شرق، با وقوع انقلاب اسلامی، امکانپذیر گشت. (امیدوار، 1379: 209)
بیداری جوامع اسلامی و فراتر از آنها جهان مستضعفان یک آرزوی دیرینه برای امام خمینی بود. در حال حاضر، موج بیداری اسلامی پایههای حکومتهای موروثی و استبدادی و دست اندازیهای قدرتهای بیگانه را یکجا هدف قرار داده و فریاد آزادیخواهی سراسر منطقه و نقاط مختلف جهان مستضعفان را فرا گرفته است. مسئله تحقیق حاضر نیز نسبت انقلاب اسلامی و این موج بیداری است. سؤال این است که مکانیسم این بیداری از منظر امام خمینی چیست و راهبردهای تحقق آن کدامند و آسیبهای آن چیستند؟
فرض مقاله این است که صدور انقلاب اسلامی، یعنی صدور معنویت اسلام در چارچوب توحید و شریعت اسلامی، عنصر اساسی در بیداری جوامع اسلامی و جهان مستضعفان است به شرطی که این تعامل و ارتباط بر اساس شیوههای مناسب صورت پذیرد. این مقاله، سه نوع تحول انسانشناختی (خداگرایی، تربیت و خودباوری و خودیافتگی)، جامعهشناختی (الگو شدن جمهوری اسلامی در عرصه نظری و عملی) و رسانهای (تبلیغ صحیح اسلام و دیپلماسی فعال) در انتقال تفکر انقلاب اسلامی برای سایر ملل را راهبرد اساسی صدور انقلاب اسلامی معرفی میکند. هرگونه خللی در این راهبردها، آسیب جدی در عرصه صدور انقلاب و بیداری اسلامی را پیش میآورد. روش تحقیق مقاله، اسنادی و کتابخانهای است و میدان مطالعه تحقیق، آثار امام به خصوص صحیفه 22 جلدی (پیامها، اطلاعیهها، بیانیهها و سخنرانیهای امام از سال 1323 تا 1368) میباشد.
مفهوم صدور انقلاب
صدور انقلاب، بخشی از رسالت برونمرزی همه انقلابهاست. (محمدی، 1386: 60) شعاع صدور هر انقلابی، به شعاع آرمانها، اهداف، زمینهها، دیدگاه شمولگرایانه ایدههای آن و قدرت انقلابیان بستگی دارد. سردرگمی استکبار، راز پیروزی انقلاب اسلامی است. استکبار تلاش میکند تا بتواند موانع نفوذ انقلاب اسلامی را در سراسر آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، چین و آمریکا فراهم کند، (ایزدی، 1361: 217) ولی ماهیت صدور انقلاب اسلامی پیشبینی ناپذیر است.
به لحاظ فلسفی، فعل ولیده قدرت فاعلان آن است، پس نشانه قدرت، صدور فعل از روی علم، اراده و اختیار است. (امام خمینی، 1381ج: 1 / 153) از این روی، انقلاب به عنوان یک فعل اختیاری اجتماعی از قدرت فاعلان آن صادر میشود؛ چون صدور فعل از قدرت یک امر طبیعی است. صدور، عبارت از ظهور فعل است. (همان: 2 / 187) البته هر چه انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن بتواند مبدل به یک الگو و نمونه باشد و آوردگاه نیازهای فطری و اجتماعی انسانها باشد، جاذبه آن به حداکثر خواهد رسید؛ چون «صدور کمال از کمال» (همان: 217) سر میزند و از نقص چیزی عاید نمیگردد. بعد از آنکه حقیقت قدرت، امکان صدور شد، صدور انقلاب به کشورها و ملتهای دیگر از باب «لایصدر من الواحد الا الواحد» نخواهد بود، بلکه از قبیل نفس است که حالات متعدد میتواند داشته باشد. از این روی ممکن است انقلاب اسلامی در جاهای دیگر اشکال و گونههای متفاوتی داشته باشد. همانگونه که نظامهای بر آمده از انقلابها، متفاوت خواهند بود. بنابراین، انتشار فکر، زمینهها، اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی به کشورهای اسلامی و جهان مستضعفان، صدور انقلاب محسوب میگردد.
وقوع این حادثه نشان دهنده دو ویژگی است: یکم، قدرت انقلاب اسلامی و دوم، جذابیت و مرجعیت آن. همه انقلابها، حاوی ایدههای جدید هستند و قصد دارند به سایر کشورها صادر شوند. دو امر در ذات انقلاب اسلامی نهفته است: بازگشت به هویت اصیل ناسیونالیسم مذهبی و تمدن اسلامی و رویارویی با تمدن غربی و ناسیونالیسم لیبرال. (نجفی، 1387: 143) صدور انقلاب بازخوانی این دو امر با توجه به دو ویژگی مذکور در منطقه و جهان است. امام، پیروزی یا شکست جمهوری اسلامی ایران را پیروزی یا شکست همه مسلمانان و ناکامی و شکست و تحقیر همه مؤمنان و خیانت به ایشان را، خیانت به آرمان بشریت و رسول خدا میشمارد. (امام خمینی، 1379: 20 / 331) از مهمترین اهداف صدور انقلاب از دیدگاه امام میتوان به دعوت به خودسازی، توحید، اسلام، احیای هویت انسانی و اسلامی، تحقق بخشیدن به عدالت، همگرایی و مبارزه با ظلم و نظام سرمایهداری بر شمرد. (جمشیدی، 1388، 420 ـ 406)
سه رهیافت از صدور انقلاب
1. رهیافت ملیگرایان
این رهیافت مخالف تفکر صدور انقلاب است و معتقد بود انقلاب در قلمرو مرزهای جغرافیای سیاسی کشور مورد پذیرش است و بحث صدور انقلاب باعث ایجاد تنش و حساسیت بینالمللی میشود و حمایت از نهضتهای آزادیبخش مغایر با اصل عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورهاست. لذا با صراحت اعلام میکردند که ما قصد صدور انقلاب را نداریم. (محمدی، 1387: 151)
این دیدگاه مخالف آشکار اندیشه امام و پیروان او بود. این رهیافت را میتوان واقعگرایی نامید که صدور انقلاب را به الگوبرداری از جامعه نمونه انقلابی تعبیر میکرد. (محمدی، 1386: 63) این دیدگاه، گفتمان صدور انقلاب را یک نوع تحریف انقلاب ایران از حقیقت ضداستبدادی و استقلالطلبانه به چهره ضدامپریالیستی و آزادیبخش جهانی میدانست. (بازرگان، 1363: 114) به نظر میرسد واهمه ملیگرایان از تفکر صدور انقلاب این است که این مسئله فضای مبارزاتی جدید و مداومی را بازتولید کند و ایران را دائماً درگیر خود میکند. فضای مبارزه از مردم ایران علیه شاه به مبارزه مستضعفان علیه مستکبران، اسلام علیه الحاد، ایمان علیه کفر منتقل میگردد. اینها تصور میکردند، صدور انقلاب فاز جدیدی است که از سوی امام و طرفدارانش باز میشود، در حالی که مرکز گفتمان انقلابی امام، خداگرایی همه انسانها بود.
2. رهیافت آرمانگرایان
رادیکالیستهای انقلابی مانند مرحوم شهید محمد منتظری، معتقد بودند انقلاب اسلامی بنا به ماهیت ایدئولوژیکی آن (خاتمیت و جهانشمولی دین) ضرورتاً باید به سایر کشورها منتشر گردد، حتی با دخالت نظامی. وی جهاد دفاعی را مربوط به عموم حیوانات و جهاد ارزشمند را جهاد ابتدایی میدانست و صدور انقلاب از طریق آگاهیبخشی را یک نوع تاکتیک انحرافی بر میشمرد و معتقد بود سیره مسلمانان صدر اسلام باید سرلوحه مسلمانان امروز باشد که تفکیکی بین مسلمانان شهرها و مناطق اسلامی نبود و همه آنها جهاد را واجب میدانستند و در آن مشارکت میکردند. پیامبر| سران کشورها را دعوت به اسلام کرد، اگر میپذیرفتند، مسئله با مسالمت حل میشد و اگر نمیپذیرفتند، مسلمانان اقدام به جهاد میکردند، لذا این شیوه باید احیا گردد. (ایزدی، 1361، 192 ـ 190)
شهید محمد منتظری صدور انقلاب را به دو صورت جهاد ابتدایی یا کمک مادی و تسلیحاتی به نهضتهای آزادیبخش دنیا چه مسلمان و چه غیر مسلمان که در جبهه مستضعفان علیه مستکبران مبارزه میکنند، امکان پذیر میدانست. (همان: 194 ـ 193) بر اساس این رهیافت، صدور انقلاب به صورت آشکار و رسمی انجام میپذیرد و بحث صدور انقلاب از طریق تبلیغ بدون اقدام عملی تحریف و دوریجویی از مسئولیت و فرار از وظیفه اسلامی است. از دیدگاه این گروه، اسلام مرز نمیشناسد و تهاجم دائمی و بیامان به ارزشهای مسلط و تلاش در جهت نابود کردن رژیمهای پیرامونی، هدف اصلی اسلام است. (محمدی، 1386: 64) در واقع رویکرد قهرآمیز و نظامی وجهه نظر این گروه بود.
3. رهیافت آرمانگرا ـ واقع گرا
این رهیافت از یک سو، الگو شدن جامعه انقلابی ایران را برای سایر ملل و از سوی دیگر، تبلیغ اسلام ناب، قرآن و انقلاب را در میان سایر ملل یک ضرورت مطرح میکند و رویکرد دخالت نظامی و الگوهای قهرآمیز صدور انقلاب را نفی میکند. دیدگاه امام خمینی با این رهیافت قابل بررسی است. این نوشتار، دیدگاه سوم را مورد تأکید قرار میدهد؛ چراکه ترویج آرمانهای انقلاب اسلامی و نمونه شدن جمهوری اسلامی هر دو مهم هستند.
به تعبیر مارگارت تاچر نخست وزیر اسبق انگلستان «غربیها از شوروی واهمه ندارند، چون در مقابل سلاحهای نظامی ویرانگر شوروی ما نیز به سلاحهای مدرن مجهزیم، اما از حضور فرهنگ اسلامی انقلاب ایران نگرانیم». (خرمشاد، 1381: 72) در سال 1359، هنری کسینجر، استراتژیست سیاست خارجی آمریکا در تحلیل حوادث خاورمیانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بزرگترین خطر منطقه خاورمیانه، منافع غرب و آمریکا را رادیکالیزم شیعه، بنیادگرایی اسلامی و انقلاب اسلامی ایران مطرح میکند. (محمدی، 1387: 207) اگر در سال 1359 تصور این بود که انقلاب اسلامی منافع غرب را در منطقه خاورمیانه در معرض تهدید قرار میدهد و در کشورهای اسلامی نفوذ مییابد، امروز نفوذ انقلاب اسلامی فراتر از کشورهای اسلامی، جهان مستضعفان را در برابر جهان مستکبران بسیج میکند. نگرانی تاچر و کسینجر با صراحت بیشتری در کلام امام مبرهن است:
مسئله اصلی برای جهانخواران شرق و غرب، اسلام است که میتواند مسلمانان جهان را تحت پرچم پر افتخار توحید مجتمع و دست جنایتکاران را از کشورهای اسلامی و از سلطه بر مستضعفان جهان کوتاه و مکتب ارزشمند و مترقی الهی را بر جهان عرضه نماید (امام خمینی، 1379: 15 / 171)
امام خمینی به واقعگرایی و الگو شدن تأکید میکند و میفرماید:
بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به آمریکا و شوروی و انگلستان ... استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خویش را به دست گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان عرضه کنند. (همان: 9 / 25)
این عبارت، الگو شدن در زمینههای مختلف را مقدمهای برای عرضه انقلاب تبیین میکند. امام از سوی دیگر به آرمانگرایی عنایت ویژه دارد و به آرمان مبارزه با کمونیسم بینالملل، جهانخواران غرب به سرکردگی آمریکا و صهیونیزم و اسرائیل پا فشاری میکند (همان: 12 / 202) و روز مبارک را روز شکسته شدن سلطه جهانخواران بر ملل مظلوم و مستضعف و حاکمیت تمام ملتها بر سرنوشت خود میداند. (همان: 14 / 226) لکن آرمانگرایی امام مبتنی بر منطق است نه بر پایه اسلحه. امام به تحول در جامعه و افراد به صورت توأمان تأکید میکند ولی تحول در روحیه انسانها را منشأ همه تحولات میداند:
تحول در نظام و تحول در افراد که این نظام را میخواهند پیش ببرند، به مجرد اینکه تحول در نظام هم باشد و تحول در افراد نباشد، فایده ندارد. برای اینکه وقتی تحول در افراد نباشد، اگر حالا هم یک کسی یک تحولی در نظام درست کند، فردا همین افرادند که این نظام را میخواهند پیش ببرند؛ همین افراد نظام را مُعْوَج میکنند؛ برخلاف میکنند. اهمیت تحول روحی افراد تحول در افراد، در روحیه افراد، میزان است. (همان: 9 / 17)
از دیدگاه امام، نظام سیاسی، اقتصادی، آموزشی، قضایی، عملکرد نظام، ارزشها و روحیه مردم باید توأمان تغییر کند. (اورعی، 1369: 103) ایشان با عبارات متعدد، تحول انسانشناختی را از تحول جامعهشناختی و سیاسی و تغییر رژیم بالاتر میشمارد. (امام خمینی، 1379: 6 / 229) بر اساس مبنای امام، رویکرد قهرآمیز و نظامی نه از باب ترس یا از باب عدم دخالت در امور دیگران و یا هر بهانه دیگری مورد توجه نیست، بلکه یا اصلاً فایده و نتیجهای ندارد و یا بهره آنی دارد که کان لم یکن محسوب میشود.
مفهوم بیداری اسلامی
انقلاب اصیل اسلامی موجب بیداری و انقلاب سایر مسلمانان دربند و تحت سلطه جهانخواران شرق و غرب خواهد گردید. (همان: 19 / 491) بیداری اسلامی، جریان بازگشت به اسلام ناب محمدی| برای احیای تمدن اسلامی، شکلگیری حاکمیت سیاسی اسلام، عقلانیت، اخلاق، معنویت، قسط و عدالت است. مناسب دیدم با اقتباس از تعریف کانت از روشنگری، بیداری اسلامی را تعریف کنم. وی در مقالهای با عنوان پاسخی به پرسش روشنگری چیست؟ مینویسد:
روشنگری بیرون شدن انسان از کمینهگی minority است که خود بر خویش تحمیل کرده است. این کمینهگی ناتوانی شخص در به کار بردن فهم شخصی خود بدون راهنمایی دیگری است .... بدین سان شعار روشنگری این است که: «جسارت بورز و بدان! شجاع باش و از فهم خود بهره گیر». تنبلی و ترس، دلائلی هستند بر این اینکه چرا عده زیادی از مردمان با آنکه طبیعت آنان را از زیر قیمومت به در آورده، همچنان ناخواسته، تا زمانی که زندهاند، کمینه باقی میمانند و در نتیجه دیگران را وا میدارند تا به آسانی خود را در مقام قیم بر صدر بنشانند. کمینه ماندن بسیار ملایم طبع است ... . تا آن زمان که قادر به پرداختن پول باشم، محتاج به فکر کردن نیستم. دیگران نیازهای مرا بر میآورند. (گلدمن، 1375: 32 ـ 31)
با توجه به متن فوق، بیداری اسلامی رهایی انسان مسلمان از کمینهگی است که خود بر خویش تحمیل کرده است. کمینهگی فقدان فهم، شجاعت و تلاش است و شعار بیداری اسلامی «میشود» و «میتوان» است. انسان مسلمان در اثر کمینهگی احساس میکند نمیتواند بدون قیمومت و دخالت بیگانه سرنوشت خود را تعیین کند، در نتیجه دیگران چه حاکمان دست نشانده و چه بیگانگان احساس اربابی میکنند. یکی از دلائل اصلی این کمینهگی تاریخی وجود ثروت سرشار و منابع طبیعی در کشورهای اسلامی است که آنها را به تنبلی و ناتوانی کشانده است. امام خمینی نشانه بیداری مسلمانان را رفع مشکلات داخلی، قطع وابستگی به ابرقدرتها و مستقل شدن و خودباوری (امام خمینی، 1379: 13 / 281) میداند و صدور انقلاب را انتقال تجربه بیداری ملت ایران به کشورهای دیگر تلقی میکند:
ما میخواهیم ... این بیداری که در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند ... این در همه ملتها و در همه دولتها بشود ... معنی صدور انقلاب ما این است که همه ملتها ... و همه دولتها بیدار بشوند. (همان)
امام بیداری واقعی، یعنی خروج از قید استبداد و وابستگی را در بازگشت به اسلام ناب ارزیابی میکند و میفرماید: «تا به اسلام رسولالله برنگردیم، مشکلاتمان سر جای خودش هست». (همان: 13 / 89) این بازگشت یا به همراهی حکومتها با ملتها صورت میگیرد که بهترین حالت است و اگر دولتها برنگشتند، ملتها باید حساب خود را از حکومتها جدا کنند. (همان)
سطوح بیداری اسلامی
امام مرکز بیداری اسلامی را از میان شیعیان و مکان آن را ایران، ولی ماهیت آن را یک قضیه اسلامی، میداند. «قیام ایران یک بیداری در جاهای دیگر، در ملت عرب» (امام خمینی، 1379: 4 / 126) ایجاد کرده است. امام، تحول انسانشناختی و مذهبی در سایر ملتها را ملاک وقوع انقلاب اسلامی و سقوط نظامهای استبدادی میداند و نشانه طرز فکر انقلابی و اسلامی را آمادگی ایثار و فداکاری، همراهی و همگرایی ملل اسلامی میشمارد. (همان: 13 / 91) علاوه بر جهان اسلام، بسیاری از خواستهها و نیازهای جهان مستضعفان، با جهان اسلام مشترک است؛ خواستههایی نظیر عدالتخواهی، آزادیطلبی، استقلالجویی و رهایی از سلطه جهانخواران و ... که انقلاب میتواند در جهان استضعاف و مظلومان نفوذ کند و همگرایی جهانی و بیداری جهانی را باعث گردد. «اینها میترسند مبادا این مطلب ایران در جای دیگر برود». (همان: 14 / 500) از نظر امام، پیروزی نهایی، پیروزی بلاد مستضعفین بر مستکبرین است. (همان: 10 / 181) ایشان در جای دیگر تصریح میکند، ابرقدرتها را «خطر عظیم صدور انقلاب و پرتو حق در جهان اسلام بلکه در جهان مستضعفان» (همان: 15 / 238) به وحشت انداخته است.
نمایندگان سرخ پوستان آمریکایی در دیدار با امام اظهار داشتند «پیروزی شما و رهبری شما و قیادت و عمق درک و بینش شما الهامبخش ماست و ما با آن در آمریکا پیروز خواهیم شد». (ایزدی، 1361: 215) این سخنان نشانهای از صدور انقلاب و بیداری اسلامی به جهان مستضعفان است. به هر صورت، علیرغم خواست نظام سلطه، بیداری اسلامی در شامات، شاخ آفریقا، شبه قاره هند، کشورهای خلیج، آسیای میانه و مرکزی و خاورمیانه و دور مبدل به یک واقعیت شده است. راهبردهای صدور انقلاب که مقدمهای برای بیداری اسلامی است، شاید متعدد باشد که در این مقاله به سه تحول به عنوان راهبرد اساسی اشاره میشود.
یوسف فتحی
منابع و مآخذ
قرآن کریم.
ابنخلدون، عبدالرحمن، 1375، مقدمه ابنخلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
امام خمینی، سید روحالله، 1372، آداب الصلوه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
ـــــــــــــــ ، 1373، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی.
ـــــــــــــــ ، 1379، صحیفه امام، مجموعهای 22 جلدی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
ـــــــــــــــ ، 1381 الف، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
ـــــــــــــــ ، 1381 ب، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
ـــــــــــــــ ، 1381 ج، تقریرات فلسفه، سه جلدی، مقرر عبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
امیدوار، احمد و حسین یکتا، 1379، امام خمینی و انقلاب اسلامی، روایتی جهانی، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی ناجا.
اورعی، غلامرضا، 1369، اندیشه امام خمینی درباره تغییر جامعه، تهران، مؤسسه چاپ سوره.
ایزدی، مصطفی (بهکوشش ایشان)، 1361، یادنامه شهید محمد منتظری (مجموعه گفتارها)، تهران، انتشارات و تبلیغات فرهنگ انقلاب اسلامی.
بازرگان، مهدی، 1363، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نهضت آزادی.
جعفری، محمدتقی، 1386، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، نشر آستان قدس رضوی.
جمشیدی، محمد حسین، 1388، اندیشه سیاسی امام خمینی، تهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
حشمتزاده، باقر، 1386، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
خامنهای، سید علی، 15/3/1370، بیانات در دیدار گروهی از میهمانان خارجی دومین سالگرد رحلت امام خمینی.
ـــــــــــــــ ، 29/2/1382، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت سالروز هفدهم ربیع الاول.
خرمشاد، محمدباقر، 1381، «انقلاب اسلامی و بازتاب آن در رویکرد نظری»، فصلنامه اندیشه انقلاب اسلامی، شماره یک، بهار 81 .
ساروخانی، باقر، 1370، دایرهالمعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان.
علمالهدی، جمیله، 1381، فلسفه تربیتی نهضت امام خمینی، نقدی بر سوبژکتیویسم و دوآلیسم، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، نشر عروج.
عیوضی، محمدرحیم، 1386، آسیبشناسی انقلاب اسلامی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
فراتی، عبدالوهاب، 1377، رهیافتهای نظری بر انقلاب اسلامی، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، 1388، تدوین جهانگیر منصور، تهران، نشر دوران.
کاظمی، علیاصغر، 1365، دیپلماسی نوین در عصر دگرگونی در روابط بینالمللی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وابسته وازرت امور خارجه.
کوزر، لوئیس، 1369، زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی.
گلدمن، لوسین، 1375، فلسفه روشنگری ـ بورژوازی مسیحی و روشنگری، ترجمه و پژوهش شیوا کاویانی، تهران، انتشارات فکر روز.
محمدی، منوچهر، 1386، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
ـــــــــــــــ ، 1387، انقلاب اسلامی، زمینهها و پیامدها، قم، دفتر نشر معارف.
ملک افضلی اردکانی، محسن، 1391، مختصر حقوق اساسی، آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قم، دفتر نشر معارف.
نجفی، موسی، 1387، انقلاب فرامدن و تمدن اسلامی (موج چهارم بیداری اسلامی)، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
کد مطلب: 479329
اسلام تايمز
https://www.islamtimes.org