۰
چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۴

مؤلفه‌های قدرت‌ساز سوریه در بحران کنونی

مؤلفه‌های قدرت‌ساز سوریه در بحران کنونی
برخلاف نظام های اقتدارگرای عربی چون تونس، مصر و لیبی سوریه نمونه ای متمایز در تحولات بیداری اسلامی است. این کشور پس از ناآرامی های سیاسی در سال 2011 قاطعانه در مقابل گروههای معارض ایستاد. سوریها برخلاف دیگر کشورهای عربی انحصارگرا و مرتجع هم در بعد مردمی و هم در بعد حکومتی بسیار مترقی و قانونمند عمل نمودند. ترقی سوری ها در بسیاری از وجوه من جمله حمایت از شهدای سوری در جنگ داخلی و ایمان به مبارزه از اصول اساسی مقاومت سوری ها بود که عرصه را بر گروههای معارض تنگ نمود. چرا بشار الاسد برخلاف قذافی یا زین العابدین بن علی یا حسنی مبارک دوام آورد؟ مولفه های قدرت و اولویت بندی آنان در نبردهای سخت و نرم چگونه است؟ تفاوت مولفه قدرت در سوریه و دیگر کشورهای مرتجع عربی چگونه است و این عناصر قدرت ساز چه تاثیری در آینده سوریه دارد؟ نوشتار حاضر درصدد تحلیلی راهبردی از این عناصر در بحران سوریه است.

تحلیل رویداد

مجموعه ای از فاکتورهای خرد، زیرخرد و سیستمی در بحران سوریه متمایز از نظام های اقتدارگرا در سوریه وجود دارد که برای تحلیل گران مسائل منطقه ای حائز اهمیت است این مولفه ها در تحلیل مسائل جنگ بسیار حائز اهمیت است و بی توجهی به آن نتایج داده ها را به بن بست می رساند. به طور مثال در بحران جنگ ایران و عراق وجهه شخصیتی امام خمینی(ره) و اراده اسلامی ایرانی تمامی معادلات راهبردی را برهم زد و نتایج جنگ را تغییر داد. در بحران کنونی سوریه و یا هر بحران دیگری این مولفه ها نقش اساسی دارند. سوریه هم از این عناصر مستثنی نیست.

وجهه شخصیتی بشار الاسد


بشار الاسد یک متخصص چشم و چشم پزشک معروفی است. او تحصیلکرده لندن است و تا قبل از رسیدن به ریاست جمهوری عموما در محافل آکادمیک بود. مهمتر از همه او وارث مرد فقیدی است که به تنهایی در مقابل رژیم غاصب اسرائیل ایستاد. بشار الاسد فرزند حافظ اسد است که نقش محوری در آرایش نظامی علیه اسرائیل داشت. شخصیت وی به گونه ای است که هم مسیحی ها و هم سنی های سوریه تداوم حکومت وی را مقدم بر بی ثباتی سیاسی می دانند. مهمتر از همه وی در چیدمان نیروها از عناصر حرفه ای برخوردار است که نمونه بارز آن بشار الجعفری و عمران الزعبی هستند. الجعفری در بعد خارجی و الزعبی در بعد داخلی از توانایی های بسیاری در اقناع و تشویق مردم به تداوم مبارزه علیه گروههای افراطی برخوردارند.

تقویت گفتمان مقاومت و محور مقاومت


نقطه قوت سوریه در منطقه ، پشتیبانی مستمر از محور مقاومت است. سوریه گرچه یک قدرت متوسط منطقه ای است اما نقش حیاتی در هدایت محور مقاومت دارد. هم محور مقاومت و هم محور سازش به خوبی به اهمیت سوریه آگاهند و شکست یا پیروزی در جنگ سوریه تاثیر مستقیمی بر آرایش و توان جبهه مقاومت دارد. عربستان، قطر، اسرائیل و ترکیه شکست یا پیروزی در سوریه را حیاتی می دانند و عراق، ایران و حزب الله هم سوریه را خط قرمز امنیت منطقه ای می دانند.

اولویت بندی نبردها


ارتش و نیروهای مردمی سوریه برآورد دقیقی از آرایش نیروها دارند. ارتش سوریه در نبردهای متعدد از جمله در قلمون، زبدانی و ریف دمشق جانانه مقاومت کرد و تروریست ها را ناکام گذاشت. اما در نبرد تدمر به آسانی و بدون درگیری عقب نشینی نمود. با این تاکتیک هم از فرسایش نیروها جلوگیری نمود و هم نیروها را به جبهه جنوبی و جبهه شمالی منتقل نمود. همچنین در نبردهای القصیر و الزبدانی ارتش سوریه اولویت را به نیروهای مردمی داد و در نبرد قلمون هم حزب الله لبنان اولویت اول بود. در نبردهای کوبانی و الحسکه نیز نیروهای دفاع مردمی کردها( YPG ) اولویت جنگ علیه داعش است. اما شاهکار ارتش در حلب اتفاق افتاد ارتش سوریه با عطف به درگیری نیروهای جبهه النصره و داعش بر جنوب و غرب، بر الحسکه تمرکز نمود. در جبهه جنوبی نیز ارتش به مانند نبرد القصیر در نبردهای حمص ، درعا و قنیطره ابتدا به صورت تاکتیکی مواضع دشمن را شناسایی و بعدا اقدام نمود.

هماهنگی با حزب الله در نبردهای مرزی لبنان


حضور حزب الله در مرزهای لبنان و عرسال موازنه را به نفع ارتش و مقاومت تغییر داد. تا قبل از حضور حزب االه نیروهای معارضه به خوبی از جنگ چریکی و تاکتیک جنگ نامنظم بهره مند بودند اما حضور حزب الله معادله را تغییر داد. حضور حزب الله در این جبهه حتی از سرایت تروریست ها به لبنان ممانعت نمود. دستگیری احمد الاسیر شیخ فتنه ارهابی ها در لبنان ناشی از حضور مقتدرانه حزب الله در نبردهای قلمون و مرز با لبنان بود.

اعتماد به حمایت تمام قد ایران


در بحران سوریه ایران تمام قد از رژیم بشار الاسد دفاع نمود. این دفاع تمام قد از سطح مشاوره نظامی و امنیتی تا حمایت های اقتصادی و رسانه ای را در برمی گیرد. حمایت تمام قد ایران یک عامل برهم زننده در برابر سیاست تخرببی عربستان سعودی بود. از اوایل 2013 حمایت مشاوره ای ایران آرایش نظامی در جبهه به نفع بشار الاسد را تغییر داد. دولت سوریه با وجود تمامی تلاش های دیپلماتیک محور عربی غربی و عبری مبنی بر روگردانی از جمهوری اسلامی ایران و پیوستن به محور سازش همکاری سازنده ای با ایران داشته است و به همین خاطر است که سوری ها هم روی حمایت ایران اعتماد کامل دارند.

تسلط بر نواحی ساحلی و پرجمعیت


لاذقیه و طرطوس و بنادر ساحلی سوریه و همچنین شهرهای پرجمعیت در نواحی شرقی سوریه در اختیار کامل ارتش و نیروهای مردمی قرار دارد . در شمال لاذقیه ارتش با قدرت تمام علیه گروهای تکفیری مبارزه می کند و در نواحی پرجمعیت ارتش سوریه هم از سقوط شهرهای بزرگ جلوگیری می کنند و هم از حضور جمعیت زیاد این شهرها برای آموزش و سازماندهی استفاده می کند. نکته مهمتر در مورد این شهرهای پرجمعیت و ساحلی موقعیت استراتژیکی و ژئوپولتیکی است که دولت سوری تاکنون به خوبی توانسته است آنها را مدیریت نماید.

خنثی نمودن توطئه های غرب


چه قبل از شروع بحران در سال 2011 و چه بعد از بحران تلاش اسرائیل و آمریکا این بود که سوریه را از دایره مقاومت خارج نمایند. اما در هیچ مقطعی تلاش آن ها با موفقیت قرین نبود. اذعان روزنامه های واشنگتن پست و شبکه های بی پی سی به ناتوانی باراک اوباما ناظر بر تائید این مدعاست که سوریه کشور روزهای بحران است.

همسویی با مخالفان داخلی غیرمسلح و وارد نمودن روسیه به حوزه منافع سوریه


از آغاز شروع بحران تاکنون سوریه در بعد داخلی نشست هایی برای برقراری آشتی ملی انجام داده و با درگیر نمودن روسیه با استفاده از تجربه لیبی دیپلماسی موفق سوری را احیا نمود.

علاوه بر آن مولفه هایی دیگری همچون:

ارتباط منظم و هماهنگ با دولت مردمی عراق و بهره گیری از تجارب مشترک در جنگ با دشمن مشترکی بنام داعش.

حمایت تاکتیکی از کردهای سوریه و بهره گیری از قدرت چریکی نیروهای دفاع مردمی کردها، همزمان با همکاری سازنده با کردها در نبردهای الحسکه و قامیشلی.

نیز در موافقیت های سوری ها دخیل بوده است.

برآیند مساله


برخلاف دیگر کشورهای عربی نظام سیاسی سوریه از انعطاف پذیری بالایی برخوردار است و هر سناریویی که طراحی می شود، سوریه به سناریوهای جایگزین روی می آورد. در حالی که محور عربی – عبری و غربی به تمامیت ارضی و استقلال سوریه چشم دوخته سوریه همزمان به وحدت سیاسی و آشتی ملی باگروههای غیرمسلح روی آورده است و در حالی که جریان های مسلح درصدد بی ثباتی و تاراج سوریه هستند جریان های ملی- به معنای واقعی- درصدد آشتی ملی و وحدت ملی سوریه هستند. برخلاف نشست مخالفین مسلح در ژنو ، سوریه با نفوذ بر مخالفان غیرمسلح و برگزاری نشست های مسکو قدرت مانور غرب را کاهش داده است. به نظر می رسد که سوریه برای هر سناریوی که از سوی غرب طراحی می شود به سناریوی های جایگزین توجه دارد. همین جایگزینی سناریو و طراحی سناریوی نوین بیانگر ظرفیت سوریه در مولفه های عناصر قدرت ساز است. این مولفه ها مجموعه ای از قدرت سخت و نرم است که حول محور گفتمان مقاومت در منطقه تثبیت می شود.عناصر ده گانه فوق قبل و بعد از بحران درعا در 2011 وجود داشته و در نتیجه همین عناصر و تغییر تاکتیک ها، سوریه را به جایگاه خط مقدم در محور مقاومت تبدیل کرده است.

هادی محمدی‌فر
کد مطلب : ۴۸۰۶۹۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما