دریافت لینک صفحه با کد QR
استکبار ستیزی شاخصه ماندگاری جریان مقاومت
خبرگزاری فارس , 14 آبان 1394 07:54
اسلام تایمز: راز ماندگاری و حرکت روبه رشد انقلاب اسلامی و یا جریان مقاومت منطقهای در همین است که رهبران این محور ریشه استبداد را در قدرت های استعمار دیده و به مقابله با استعمار پرداخته و اسلام را چراغ راهی برای رسیدن به مقصود قرار داده است.
به گزارش اسلام تایمز، غرب آسیا همچنان کانون اصلی تحولات جهان میباشد چنانکه بسیاری تاکید دارند که نتیجه این تحولات می تواند بر آینده ساختار نظام بین الملل تاثیرگذار باشد.
آنچه در میان این تحولات به چشم میآید جایگاه و نقش مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران، عراق، سوریه و حزب الله لبنان میباشد. مقاومتی که در چند سال گذشته بیشترین و صادقانه ترین مبارزه با تروریسم را داشته است. این امر چنان است که حتی قدرتهای بزرگ مانند روسیه و چین نیز برای مقابله با تروریسم به جای رویکرد به ائتلاف 60 کشوری آمریکا، به همراهی با جبهه مقاومت روی آوردهاند. در نقطه مقابل آمریکا و متحدانش نیز تشدید حملات علیه مقاومت را اجرا می سازند و در این راه نیز از هیچ اقدامی حتی حمله نظامی مستقیم به مقاومت به بهانه مقابله با تروریسم فروگذار نیستند.
حال این پرسش مطرح میشود که چرا مقاومت به چنین جایگاهی دست یافته است که از یک سو جهانیان برای صلح و امنیت جهانی به سمت مقاومت و ظرفیتهای آن آمدهاند و از سوی دیگر نظام سلطه با تمام ابزارها و امکانات نابودی مقاومت را طلب میکند؟
پاسخ به این پرسش را در نگاه مقاومت میتوان مشاهده کرد.
نخستین نکتهای که درباره مقاومت منطقه باید مورد توجه باشد الگو گیری و الهام گیری آن از انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران است.
درباره انقلابها سه اصل مطرح است: مقابله با استبداد داخلی استعمار خارجی و اسلام خواهی.
امام (ره) در آغاز حرکت مردمی در سال 42 سه اصل را مورد توجه داشتند. ایشان در سخنان بسیاری میفرمایند: به ما می گویند از شاه نگویید از آمریکا و اسرائیل نگویید از اسلام نگویید. بررسی ریشهای این سه عبارت بیانگر یک نکته است و آن اینکه شاه نماد استبداد داخلی است. آمریکا و رژیم صهیونیستی نماد اسکتبار است و اسلام چراغ راه برای رهایی از هر دوی آنها.
سه اصلی که امام ( ره) با تکیه بر آنها انقلاب ملت ایران را هدایت و به سرمنزل مقصود رساند.
تفاوت انقلاب اسلامی با سایر حرکتها و جنبشهای اعتراضی در دو مقوله استکبار ستیزی و اسلام خواهی است. آنچه غرب به شدت از آن هراس دارد وسعی دارد تا انقلاب ها و حرکتهای مردمی را محدود به عرصه استبداد ستیزی سازد . در مصر و یا لیبی مردم به سوی استبداد ستیزی پیش رفتند و دو مقوله استعمار ستیزی و اسلام خواهی از آنان گرفته شد. نتیجه آن شد که جریانی مانند اخوان و شخص مرسی به قدرت رسید که راه اشتباه همراهی با استکبار و عدم رویکرد به اسلام خواهی را در پیش گرفت نتیجه امر آن شد که آمریکا با منحرف سازی انقلاب مردم مصر در نهایت خواستههای خود را به آنها تحمیل نمود و آن شد که امروز مشاهده میشود.
راز ماندگاری انقلاب اسلامی و یا مقاومت منطقه در همین است که ریشه استبداد را در استعمار دیده و به مقابله با استعمار پرداخته و اسلام را چراغ راهی برای رسیدن به مقصود.
این امر را راهبرد رهبران و حاضران در جبهه مقاومت میتوان مشاهده کرد. به عنوان نمونه حزبالله لبنان در کنار توجه به آزادی لبنان از اشغال رژیم صهیونیستی ، بر اصل مقابله با استکبار آمریکایی و عربستانی تاکید دارد و بر این اساس نیز اجازه دخالتهای خارجی در امور لبنان را نداده است. حزب الله با تکیه بر ارزشهای اسلامی و ملی این مهم را محقق ساخته است و در این راه از مرزهای لبنان نیز فراتر رفته که حضور آنان در مبارزه با تروریسم دست پرورده آمریکا و عربستان در سوریه نمودی از این دیدگاه است. در فلسطین نیز جریانهای واقعی مقاومت در کنار مبارزه با رژیم صهیونیستی، بر مخالفت با دخالتها و نسخههای تجویزی استکبار جهانی در قالب طرحهای آمریکایی و متحدانش تاکید دارند که خود زمینه ساز دستاوردهای بسیاری برای فلسطین گردیده است.
در سوریه، مقاومت در چارچوب نظام سوریه به جای عافیت طلبی، به مقابله با نظام سلطه پرداخته و هزینههای سنگینی نیز در این راه پرداخته است. این استکبار ستیزی در چارچوب اصول اسلامی برای سوریها یک اصل مهم و اساسی است که نتیجه آن را نیز در نزدیک به 5 سال مقاومت سوریه در برابر تروریسم و حامیان آنان میتوان مشاهده کرد.
درباره عراق نیز مقاومت مردمی در کنار شخصیتهای مطرح در این حوزه تلاش نمودهاند تا در کنار توجه به مسائل داخلی بویژه در حوزه امنیتی، مقابله با استکبار و رسیدن به اصول اسلامی را مد نظر داشته باشند. به عنوان نمونه نوری المالکی نخست وزیر سابق عراق و رئیس حزب الدعوه در دوران نخست وزیری تلاش بسیار کرد تا از ادامه حضور آمریکاییها جلوگیری نماید که نتیجه این تلاشها نیز خروج این نیروها در سال 2011 بود. تاکید وی بر همراهی با جبهه مقاومت منطقه و تلاش هایی که در حمایت از سوریه داشته نمودی دیگر از این رفتارها است. این رویکرد در عراق پس از مالکی نیز همچنان مورد توجه است.از نکات و ابعاد مهم روحیه حاضران در جبهه مقاومت را عدم توجه به قدرت تشکیل میدهد چنانکه مالکی با وجود آنکه نخست وزیری حق وی بود اما برای تحقق وحدت داخلی عراق و مقابله با بهانه تراشی استکبار آمریکایی از این سمت چشم پوشی نمود.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان گفت که روحیه استکبار ستیزی و توجه به اصول اسلامی از محورهای اصلی جبهه مقاومت است که رمز ماندگاری و ارتقا جایگاه مردمی و جهانی آن را رقم زده است.
اگر امروز غرب از تمام ابزارهای خود برای سرکوب و نابودی سوریه، لبنان و یمن استفاده میکند برای این است که مردم بیدار شده و به سمت استکبار ستیزی پیش رفتهاند و اسلام ناب را مطالبه میکنند. بر این اساس اگر ملتی استقلال و آزادی میخواهد باید محور برنامههایش استکبار ستیزی چرا که هر استبدادی ریشه در استعمار و استکبار دارد.
قاسم غفوری
کد مطلب: 495751
اسلام تايمز
https://www.islamtimes.org