حقوق بشر يكي از مهمترين دستاوردهاي بشر طي چند قرن گذشته است كه در صورت تحقق ميتواند تا حدي حقوق شهروندان را تأمين كند، اما اين مفهوم با همه كاستيهايي كه دارد سالهاي متمادي است كه با بهرهگيري از اهرم رسانهها، مورد استفاده ابزاري برخي كشورهاي جهان قرار گرفته و از اين طريق انواع فشارها بر كشورهاي مخالف آنان تحميل شده است. در اين ميان، دولت آمريكا ـ كه همواره داعيه دمكراسي و حقوق بشر داشته و با بهانه نقض حقوق بشر اقداماتي عليه بسياري از كشورها انجام داده است ـ از استانداردهاي لازم در مورد حقوق بشر در كشور خود برخوردار نبوده و به شكل سازماندهي شدهاي نقض حقوق بشر در داخل اين كشور وجود دارد. باوجود این، در گزارشهاي ساليانه منتشر شده توسط وزارت امور خارجه آمريكا در مورد وضعيت حقوق بشر در جهان نيز اكثر كشورهاي دنيا به نقض حقوق بشر متهم ميشوند، اما به موارد گسترده نقض حقوق بشر در داخل آمريكا مانند رویکرد ایالات متحده نسبت به مقررات و استانداردهای حقوق بشری، بررسی وضعیت این کشور در رعایت حقوق مدنی و سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بررسی وضعیت بومیان و اقلیتهای قومی، نژادی و مذهبی، رنگینپوستان و گروههای آسیبپذير مانند زنان، کودکان، مهاجران و پناهجویان در برخورداری از حقوق بشر و موضوع اسلامستیزی و نقض حقوق بشر در خارج از آمریکا در نتیجه اشغال عراق و افغانستان و در سایه سیاست مبارزه با تروریسم و نیز حمایت از رژیم صهیونیستی بهعنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر و حمایت از ساير گروههای تروریستی و... اشارهاي نميشود. برايناساس، آمريكا به هيچ عنوان نميتواند معياري براي قضاوت در مورد حقوق بشر باشد و افشاي موارد نقض حقوق بشر توسط آمريكا، يك ضرورت اساسي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. برایناساس این گزارش تنها بخشی از موارد نقض حقوق بشر در آمریکا پرداخته است.
1- خشونتهای گسترده و تهدید امنیت فردی
دولت آمریکا ـ که همواره داعیه دمکراسی و حقوق بشر داشته و با بهانه نقض حقوق بشر اقداماتی علیه بسیاری از کشورها انجام داده استـ از استانداردهای لازم در مورد حقوق بشر در کشور خود برخوردار نبوده و به شکل سازماندهی شدهای حقوق بشر در داخل این کشور نقض میشود چنانچه جرمهای خشونتآمیز گسترده در ایالات متحده، تهدیدهایی جدی برای امنیت فردی، دارایی و زندگی مردم آن ایجاد میکند.
ـ در ایالات متحده در هر 22/2 ثانیه یک جرم، 31 دقیقه یک قتل، در هر 8/5 دقیقه یک تجاوز به عنف و در هر 5/14 ثانیه یک سرقت اتفاق میافتد[i][ii].
ـ آمریکا بیشترین میزان سلاحهای شخصی را در کل جهان داراست و انواع سلاحها در بین مردم وجود دارد. بنابر آمار «اف.بی.آی» و «ای.تی.اف» )اداره نظارت بر الکل، دخانیات، سلاحهای گرم و مواد منفجره( در میان 309 میلیون نفر جمعیت آمریکا، 250 میلیون اسلحه پخش شده است و میزان قابل توجهی از صاحبان اسلحه، بیش از یک اسلحه نگهداری میکنند. 48 ایالت از کل ایالتهای آمریکا به ساکنین خود اجازه حمل اسلحه دادهاند. همچنین در 35 ایالت آمریکا، هر فردی میتواند بدون هیچ مخالفتی، اسلحهای را از نمایشگاههای اسلحه بخرد.[iii]
ـ مردم آمریکا سالیانه 7 میلیارد گلوله خریداری میکنند، اما در سال 2008 با یک جهش این میزان به 9 میلیارد گلوله رسید. این در حالی است که دیوان عالی ایالات متحده در همین سال تاکید کرد که آمریکایی ها حق شخصی ماکیت و استفاده از سلاح گرم را دارند حتی وقتی که این سلاحها مورد استفاده نیروهای شبه نظامی رسمی نباشد.همچنین این دیوان در دومین اصلاحات قانون اساسی ایالات متحده که درتاریخ 28 جون 2010 اعمال نموده , به شهروندان آمریکایی اجازه داده که در سراسر آمریکا می توانند به منظور فاع شخصی اسلحه حمل نمایند.[iv]
- چهار ایالات امریکا بنام تنسی, آریزونا، جورجیا و ویرجینیا مجازند در بارها ومشروب فروشی ها هفت تیر آماده شلیک داشته باشند. و هجده ایالات دیگر در رستورانهایی که مشروبات الکلی سرو می شود اجازه دارند اسلحه داشته باشند.ایالات تنسی قریب 300000 نفر جواز حمل هفت تیر را دارند.[v]
ـ سالیانه 30 هزار نفر به ضرب گلوله (سلاحهای مختلف) در آمریکا کشته میشوند. همچنین روزانه 13 آمریکایی دست به خودکشی میزنند و 16 نفر کشته میشوند و 3200 نفر در معرض اقدامات خشونتآمیز قرار میگیرد و 16 زن قربانی تجاوز به عنف میشود[vi]
- براساس گزارش وزارت دادگستری آمریکا که در 15سپتامبر 2011 منشر شده مشخص گردیده که در سال 2010 در مورد شهروندان آمریکایی بالای 12 سال، 8/3 میلیون نفر قربانی جرمهای خشونت بار 8/14 قربانی جرائم مرتبط با اموال و 138000 نیز قربانی سرقت شده اند.[vii]
ـ ناامنی دسترسی مردم به اسلحه در آمریکا مشکلاتی را نیز در مورد تأمین جانی حتی برای فضای دانشآموزی این کشور بهدنبال داشته است و فضاهای آموزشی دبیرستان و دانشگاهها صحنه وقوع جرائم خشنی مانند تیراندازی شدهاند و هر روز وضعیت بدتر میشود. چنانچه در 14 دسامبر 2012 در حمله یک مرد مسلح به مدرسهای ابتدایی در شهر نیوتان ایالت کانکتیکات امریکا، ۲۰ کودک و ۶ بزرگسال کشته شدند. همچنین در سالهای اخیر تیراندازیهای بیشتری در محوطه کالج های آمریکا صورت گرفته است که توجه بیشتری را بخود جلب می کند. در این زمینه بر اساس گزارش شبکه "راشاتودی"، طبق آمار و ارقام منتشر شده توسط کمپین جلوگیری از خشونتهای مرتبط با حمل سلاح و شلیک گلوله (برادی)، آمریکا سالانه به طور میانگین با حدود 20 حادثه تیراندازی گسترده روبرو است.
- خشونت علیه معلولین در آمریکا در حدود دو برابر خشونت علیه سایر افراد است.[viii]
ـ خشونت از طریق اسلحه کانون مباحثات آمریکا شده است. این عمل در مناطق فقیرنشین آمریکا بهشدت رواج دارد. در این زمینه، سیاهپوستان آمریکایی شاهد رشد آمار موارد خشونتآمیز در حق خود با رشد 23 درصدی در مقایسه با سفیدپوستان و یک قربانی از هر هزار نفر بودهاند. در این کشور شخصیتهایی سیاسی مانند جان.اف کندی و مارتین لوترکینگ نیز قربانی این نوع خشونت شدهاند. استفاده از کوکائین و کراک از دلایل تأثیرگذار بر روان افراد استفادهکننده از این ابزار برای ارتکاب جنایت گزارش شده است.
2- تحدید حقوق مدنی، سیاسی و آزادی اینترنت
ـ اگرچه در ایالات متحده همواره در سیاستهای اعلامی بر آزادیهای سیاسی و مدنی تأکید میشود، اما با وجود این، محدودیتهای بسیاری در قبال حقوق مدنی شهروندان اعمال میشود.[ix]
- پس از 11 سپتامبر نظارت عمیق و شدید بر شهروندان و ارتباطات آنان اعمال شده است. بهگونهای که طی گزارشی از روزنامه وال استریت ژورنال در هفتم سپتامبر 2010 آمد، بخاطر سیاستهای اعمال شده از سوی وزارت امنیت آمریکا، اجازه داده شده لپ تاپها وتلفنهای موبایل و دیگر لوازم الکترونیکی افراد را بدون دلیل منطقی و بدون آنکه شکی وجود داشته بلشد که عمل خطایی از ایشان صورت گرفته, مصادره نمایند. همچنین هر صفحه اینترنتی را که مورد بازدید قرار میگیرد، هر ایمیلی را که فرستاده میشود و هر جستجوی آنلاینی را ثبت و کنترل کند.[x]
ـ سازمان امنیت ملی آمریکااز سال 2001 در سراسر این کشور تجهیزات استراق سمع نصب کرده تا تماسها، فکسها و ایمیلهای شهروندان آمریکایی را کنترل کند و به ارتباطهای داخلی این کشور دسترسی داشته باشد[xi]
ـ مصوبه میهندوستی آمریکا به سازمانهای اعمال قانون اجازه میدهد ارتباطات تلفنی و ایمیلی و همچنین سوابق مالی، پزشکی و دیگر پیشینههای شهروندان این کشور را جستجو کنند و صلاحدیدهای مقامات اجرای قانون و همچنین مقامات اداره مهاجرت آمریکا را برای بازداشت و بازگرداندن متهمین به فعالیتهای تروریستی به کشورشان تعمیم دهند. این مصوبه تعریف تروریسم را گسترش داد و در نتیجه تعداد فعالیتهایی که میتوان قدرتهای اجرایی قانون را در مورد آنها اعمال کرد، بیشتر کرد.همچنین اف.بی.آی متعهد به اعمال کنترل و مراقبت غیرقانونی ـ که ازسوی دولت مرکزی طراحی شده است و اخذ شماره تلفن، شماره حساب و دیگر اطلاعات شخصی هزاران نفر از مردم با وسایل غیرمجاز شده است.[xii]
- مطابق با ارقام منتشرشده به وسیله اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا در سپتامبر 2010، از اول اکتبر 2008 تا دوم ژوئن 2010 بیش از 6600 مسافر مورد بازبینی بدنی به وسیله ابزار الکترونیکی قرار گرفته اند که تقریبا نیمی از آنها شهروندان آمریکایی هستند.[xiii]
- بر اساس قوانین ضدتروریسم، دولت آمریکا می تواند از GPSبرای نظارت بر انتقال هر شهروند مظنون بدون مجوز از دادگاه اقدام کند.[xiv]
- پلیس آمریکا با معترضین به محدودیت های حقوق مدنی و سیاسی آنان با خشونت برخورد کرده و بسیاری از آنان را دستگیر می کند به گونه ای که براین اساس به گفته مقاله ای در واشینگتن پست می توان امریکا را تا حدودی کشوری اقتدارگرا دانست[xv]
3- وضعیت زندانها در آمریکا
ـ نسبت زندانیان ایالات متحده در مقایسه با جمعیت آن به رکورد جدیدی دست یافته است. آمریکا بزرگترین زندان دنیا بهشمار میرود، زیرا بیشترین نسبت شهروندان زندانی شده را در جهان بهخود اختصاص داده است.[xvi]
- شمار جمعیت زندانیان آمریکا از سال ۱۹۸۰ به این سو، چهار برابر شده و از۵۰۰هزار به۲/۳میلیون نفر رسیده است و اکنون ایالات متحده رکورد دار بیشترین آمار زندانی در جهان است. براساس آمار سال 2012 در آمریکا از هر 100 هزار نفر 752 هزار نفر در زندان هستند. همچنین پدر یکی از هر۲۸کودک آمریکایی در زندان است. این درحالی است که آمار در برخی از کشورهای دیگر به نسبت هر صدهزار نفر ( لیبی۲۱۷نفر، انگلیس ۱۴۸ نفر، چین ۱۱۹ نفر، کانادا ۱۰۷نفر و فرانسه۸۵نفر) کمتر از این تعداد است. بنابراین آمریکا رکورددار تعداد زندانیان دنیا و در رتبه اول جهان قرار دارد و از هر 198 نفر در این کشور یک نفر در زندان بهسر میبرد.[xvii]
ـ میزان زندانیان ایالات متحده 6 برابر بیشتر از میانگین جهانی (125 نفر در هر 100000 نفر) است. براساس آمارها، میزان جنایتپیشگی (اعتیاد به ارتکاب جرم) در ایالات متحده بالاست. نصف افرادی که سابقه محکومیت دارند در عرض سه سال مجدداً به زندان محکوم شدهاند.[xviii]
- افزایش سریع زندانی ها، زندانها را به تراکم زندانی تبدیل کرده است. زندانهای کالیفرنیا در حال حاضر 164000 زندانی را درخود جای داده که 2 برابر ظرفیت اختصاص داده شده می باشد[xix] در یک زندان برای مراقبت بدترین بزهکاران نوجوان با تسهیلات جدید در واشینگتن دی سی، تنها 60 تختخواب برای 550 نوجوانی که درسال 2009 متهم به بدترین جنایات خشونت بار شده بودند، وجود دارد. بسیاری از آنها بخاطر عدم مراقبت مناسب و یا بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند در زندان بسر می برند که مجددا نقض قوانین خواهند کرد[xx]
ـ حمایت مناسبی از حقوق اولیه زندانیان در ایالات متحده نمیشود. براساس اعلام نهادهای آمریکایی، منع شکنجه در این کشور از جایگاه قانونی مشخص برخوردار نمی باشد و حتی پذیرش کنوانسیون منع شکنجه و کنوانسیون حقوق و آزادی های مدنی و سیاسی همراه با شرطهایی بوده است که اعمال این مقررات را در وضعیت مبهم و غیرشفاف قرار می دهد.
ـ گزارشهای مکرری از مرگ زندانیان در اثر رفتارهای خشونتآمیز نگهبانان زندان وجود دارد. سالیانه 7 هزار نفر در زندانهای آمریکا جان خود را از دست میدهند که بیشتر این تعداد یا به قتل میرسند یا خودکشی میکنند.در مراکز حبس و زندانهای ایالات متحده برای کنترل زندانیان از دستگاه شوکدهنده بهطور گسترده استفاده میشود. از سال 2001 به بعد بیش از 300 مورد گزارش شده است که مردم در اثر وارد شدن شوک جان باختهاند.[xxi]
ـ طبق یادداشت های وزارت دادگستری آمریکا در زمان بوش «عریان کردن اجباری، زدن ضربه بهصورت و شکم، دستکاری در تغذیه افراد، کوبیدن به دیوار کاذب، بستن افراد با زنجیر در حالات دردناک و استفاده از حشرات قطعاً شکنجه به حساب نمی آیند.
ـ در چهار یادداشتی که از سال 2002 تا 2005 توسط کارشناسان حقوقی وزارت دادگستری دولت تهیه شده «سیلی زدن، زنجیر کردن دست و پای زندانیان، القای حس خفگی با آب و سایر رفتارهای غیرقانونی در جریان بازجویی» توجیه قانونی شدهاند. در این یادداشت ها، به بازجویان اجازه داده شده بود که زندانیان را در وضعیت های ایستاده و دردناک نگهدارند و آنها را از غذا و خواب به مدت طولانی محروم کنند.
ـ یکی از شکنجههای متداول سیا روش القای حس خفگی با آب بود که در این شیوه دست و پای فرد زندانی را میبستند و سرش را در یک کیسه قرار میدادند و از سوراخی که در کیسه ایجاد میکردند در مجرای تنفسی او آب میریختند که به شخص حالت خفگی و غرق شدن در آب دست میداد که بهخاطر نرسیدن اکسیژن به مغز و ششها آسیبهای شدیدی را بههمراه داشت و گاهی اوقات به مرگ زندانی منجر میشد. مأموران سیا 83 مرتبه از این شیوه برای اعتراف گرفتن از شخصی که تصور میشد یکی از رهبران اصلی القاعده یعنی «ابوزبیده» است، استفاده کردند [xxii]
ـ آزار جنسی زندانیان یکی از بزرگترین رسواییها درخصوص نقض حقوق بشر در زندانهای آمریکاست و موارد متعدد تجاوز به زندانیان توسط کارکنان زندان گزارش و ثبت شده است در طول ۸ سال گذشته آمار تجاوز افسران و کارکنان زندان به زندانیان دو برابر شده است. بیش از ۹۰ درصد از زندانبانان بهدلیل تجاوزات جنسی دارای پرونده قضایی هستند[xxiii]شیوع بیماریهای واگیردار بین زندانها ازجمله مواردی است که در میان زندانیان به چشم میخورد. مطابق آمار بین 5/1 تا 9/1 درصد از زندانیان مرد و زن زندانهای آمریکا ایدز دارند.
ـ با توجه به اینکه از هر 10 نفر زندانی 6 نفر دارای بیماری روانی است، برخی از زندانهای ایالات متحده بهصورت «تیمارستانهای جدید» برای معتادان به مواد مخدر و بیماران روانی درآمده است.[xxiv]
ـ براساس گزارش دیده بان حقوق بشر در سال 2012 در 34 ایالت آمریکا همچنان مجازات اعدام معتبر و قانونی است و 39 نفر در سال 2011 اعدام شده اند. در این میان برخی از اتهاماتی که به اعدام متهمین منجر شده کاملا مشکوک بوده است.[xxv]
- از سال 1979 تا 2009 در آمریکا 7 هزار و 713 نفر بهوسیله صندلی الکترونیکی یا تزریق سم اعدام شدهاند. یعنی بهطور متوسط ظرف این مدت سالیانه 257 نفر اعدام شدهاند. اکثر اعدامها در آمریکا بهوسیله صندلی الکترونیکی و تزریق سم انجام میشود؛ در این میان، «ترزا لویس» زنی 41 ساله با نارسایی ذهنی بود که 23 سپتامبر 2010 اعدام شد.
- اگرچه براساس شواهد موجود مقامات عالی رتبه دولت بوش بر غیرقانونی بودن شکنجه متهمین ضدتروریسم اعتراف کردند اما دولت اوباما نیز اقدامی در زمینه تعقیب متهمان این مساله انجام نداد چنانچه براساس گزارش سال 2012 دیده بان حقوق بشر، دولت فدرال از سیاستها و قوانین ضدتروریسم سوء استفاده کرده و به بازداشت های بدون تفهیم اتهام برمبنای دادگاههای نظامی در گوانتانامو ادامه می دهد و امکان دستیابی آنان برای طرح دعوی در مورد شکنجه نیز وجود ندارد. [xxvi]
4- نقض سیستماتیک قانون توسط مجریان
ـ نقض سیستماتیک قانون توسط مجریان يكي ديگر از موارد نقض حقوق بشر در آمريكاست. در اين زمينه پلیس آمریکا سالیانه موارد متعددی از نقض قانون علیه شهروندان را مرتکب شدهاند. برخي از آنان با اخذ رشوه به همكاري با توزيعكنندگان مواد مخدر روي آوردهاند.[xxvii]برخي نيز هنگام برخورد با متهمان موازین قانونی را رعایت نکرده و متهمان را به باد کتک گرفتهاند.[xxviii] ازسوی دیگر فساد مسئلهای شایع در دستگاه اداری آمریکاست. بیش از 1000 مأمور دولت و پلیس در دو سال گذشته توسطFBI مورد محاکمه و بازجویی قرار گرفتند چهار نماینده جمهوریخواه به سبب فساد مجبور به استعفا شدند و تعداد زیادی از نمایندگان کنگره نیز تحت پیگرد و بازجویی هستند.
5-شکافهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی: وجه پنهان جامعه آمریکا
ـ آمریکا علی رغم اینکه داردای بزرگترین اقتصاد جهان است اما حمایت کاملی از شهروندان این کشور در قبال حقوق اقتصادی و اجتماعی آنان نمی شود به گونه ای که در ایالات متحده توزیع بسیار نابرابری در درآمد و دستمزدها میان ثروتمندترین و کمدرآمدترین مردم وجود دارد و این مساله مورد اعتراض جنبش وال استریت که خود را 99 درصد جامعه اعلام کرده اند نیز می باشد.
- نرخ بیکاریبا 9/8 درصد[xxix]هم اکنون به بالاترین نرخ خود در 60 سال اخیر رسیده به گونه ای که براساس آمار موجود 3/13میلیون نفر بیکار بوده و 7/5 میلیون نفر نیز شش ماه از سال بیکارند.[xxx]
- شکاف گسترده ای میان درآمد مرفه و فقیر آمریکا وجود دارد. درآمد یکپنجم مردم آمریکا بهطور میانگین 170/168 دلار یعنی در حدود درآمد پنج برابر یکپنجم طبقه پایین مردم ـ 352/11 دلار ـ بهدست میآورند. 1 درصد بالای مالیاتدهندگان نیویورکسیتی 37 درصد درآمد ناخالص شهر ـ شامل دستمزدها، درآمد تجاری و درآمدهای سرمایهای و بقیه درآمدها ـ را دریافت میکنند.[xxxi]
ـ جمعیت زیر خط فقر در آمریکا به بیشترین میزان خود در 11 سال اخیر رسیده است. تا پایان سال 2010، درمجموع، 2/46 میلیون آمریکایی زیر خط فقر زندگی میکردند و این میزان نسبت به سال 2009، تعداد 6/2 میلیون نفر افزایش داشته[xxxii]و بر اساس گزارش مرکز آمار آمریکا در سال 2011 به 46 میلیون نفر رسیده که بیشترین میزان در 52 سالی است که این آمار منتشر می شود.[xxxiii]
ـ یک تحقیق میدانی سراسری نشان میدهد که تحت تأثیر بحرانهای مالی، حدود 80 درصد کارگران کمدرآمد از خریدن سوخت یا پسانداز پول برای بیمه بازنشستگی عاجز شدند. بیش از 60 درصد آنها نتوانستند حق بیمه درمان را بپردازند و 50 درصدشان پولی برای غذا و اجارهخانه نداشتند.[xxxiv]تعداد آمریکاییان فاقد بیمه درمان نیز درحال رشد است. چنانچه براساس آمار، تعداد افرادی که بیمه درمانی ندارند در سال 2010 به 9/49 میلیون نفر رسیده است لذا حدود یک هفتم آمریکاییها تحت پوشش بیمه درمان نیستند[xxxv]
ـ در دو سال اخیر 9 میلیون آمریکایی بیمه درمانی خود را از دست دادند و 73 میلیون در پرداخت هزینه های درمان با مشکل مواجه شده و 17 میلیون به دلیل هزینه های زیاد، درمان خود را به تعویق انداخته اند.[xxxvi]
- بر اساس گزارش مؤسسه بینالمللی مصرفکنندگان در سال 2009، میزان 34 درصد خانوادههای آمریکایی با درآمد کمتر از 50 هزار دلار در سال و 21 درصد از خانوادهها با درآمد بیش از 100 هزار دلار در سال، بیمه درمانی خود را از دست دادند و یا مجبور شدند کیفیت آن را کاهش دهند. بهعلاوه، دوسوم خانوادههای با درآمد کمتر از 50 هزار دلار در سال و یکسوم خانوادههای با درآمد بیش از 100 هزار دلار در سال، مخارج درمان خود را قطع کردند. حدود 28 درصد مردم آمریکا، گزینه «وقتی مریض میشوم، به دکتر مراجعه نمیکنم» را انتخاب کردند. یکچهارم مردم این کشور، توان پرداخت هزینه درمان را ندارند و 22 درصد آنها درمان را به تأخیر میاندازند. یکپنجم افراد، داروهای تجویز شده را نمیخرند و 15 درصد مردم، داروهای تاریخ منقضی شده مصرف میکنند و یا برای صرفهجویی در مسائل مالی، داروها را سروقت مصرف نمیکنند. [xxxvii]
ـ از آنجا که هزینههای پزشکی و درمانی بالا رفته است، بسیاری از شرکتها خرید بیمه درمانی برای کارکنانشان را قطع کردهاند. نتایج تحقیقی که در مارس 2008 توسط فدراسیون مستقل ملی اشتغال اجرا شده است نشان میدهد که فقط 47 درصد شرکتهای کوچک مساعدتهای درمانی برای کارکنان خود ارائه میدهند. در بین شرکتهایی که تعداد کارکنان آنها 50 نفر و یا کمتر است فقط 24 درصدشان کمکهای درمانی میپردازند. بسیاری از این شرکتها از آوردن دکتر برای معاینه و معالجه کارگران عاجز شدند و از این کار دست برداشتند.
- گزارش 2008-2009 توسعه انسانی آمریکا نشان میدهد که 14 درصد آمریکاییها (حدود 40میلیون)، بدون داشتن توانایی مناسب برای خواندن و نوشتن، قادر به فهم مقالات، روزنامهها و کتابچههای راهنما نیستند.
ـ برای فقیرترین خانوادهها ـ آنهایی که 20 درصد پایین درآمدها را کسب میکنند ـ هزینه نهایی یک سال تحصیلی در یک دانشگاه دولتی برابر 55 درصد میانگین درآمدهایشان است که این رقم 39 درصد بالاتر از هزینه نهایی تحصیل در دانشگاه در سال تحصیلی 1999-2000 است. این هزینه در دانشکدههای عمومی معادل 49 درصد میانگین درآمد فقیرترین خانوادهها در سال 2008 بود که در مقایسه با 1999-2000، 40 درصد رشد داشته است. [xxxviii]فقط 11 درصد فرزندان فقیرترین خانوادهها مدرک دانشگاهی داشتند. این رقم در مورد فرزندان ثروتمندترین خانوادهها ـ 20 درصدی که بیشترین درآمد را دارند ـ 53 درصد بود. [xxxix]
ـ اعتیاد، خودکشی و مسائل اجتماعی دیگر نیز در ایالات متحده شایع است. آمریکا بیشترین جمعیت مصرفکنندگان کوکائین و ماریجوانا در جهان را دارد. یک تحقیق میدانی بر روی 54000 نفر از 17 کشور جهان نشان میدهد که 16 درصد جوابدهندگان آمریکایی به سؤالهای این تحقیق که حداقل یکبار در عمرشان مصرف کوکائین و بیش از 42 درصد ماریجوانا را تجربه کردهاند، پاسخ مثبت دادهاند[xl]آمار مرگ و میر و انتقال بیماری ایدز رو به رشد است چنانچه از 600 هزار مبتلا در 1981 به 1,178,350 مبتلا در سال 2008 رسیده است [xli]
6- نقض حقوق مهاجرین و بومیان آمریکا
ـ رفتارهای تکاندهنده و غیربشری نهادهای امور مهاجرت و سازمان امنیت داخلی آمریکا در این کشور، نقض حقوق مهاجرین را آشکار ساخته است. از مهاجران به آمریکا بازرسیهای غیرانسانی گرفته میشود و از حقوق اولیهشان طی دوران زندان محروم میشوند. آنان در شرایط نامساعدی بهسر میبرند و با مهاجران، غیرانسانی و ظالمانه رفتار میشود. مهاجران غیرقانونی همواره مورد سوءرفتار قرار میگیرند. آنها در زندان اغلب با مجرمان نگهداری میشوند و از حقوق انسانی اساسی و خدمات بهداشتی و پزشکی اولیه محروم میشوند. هرساله عدهای از آنها در زندان جان میدهند[xlii]
ـ علاوهبر مهاجران غیرقانونی صدها نفر از مهاجران قانونی نیز بازداشت شدهاند، زیرا اجازه ورودشان به آمریکا مورد پذیرش واقع نشده است و در اغلب موارد به کشورهای خودشان بازگردانده شدهاند. تعداد زیادی پس از دستگیری به هیچوجه اجازه دیدار با خانوادهشان را نداشتهاند و درمواقع بسیار نادر از پشت حصار توانستهاند با خانوادهشان طی زمان محدودی دیدار کنند. بسیاری از مهاجران بدون دلیل و یا بدون ارتباط با دنیای بیرون از زندان برای مدت طولانی زندانی شدهاند. خدمات پزشکی و روانکاوی نیز برای مهاجرانی که در زندانهای آمریکا تحت شکنجه بودند، به هیچوجه مهیا نبوده است. برخی از افراد دستگیر شده نیز بهطور مرتب با جنایتکاران و محکومان در یک بند زندانی بودهاند.
ـ تجاوز جنسی به مهاجران در بازداشتگاههای آمریکا نیز یکی دیگر از موارد نقض حقوق مهاجران محسوب میشود. در این زمینه نیز گزارش دیدهبان حقوق بشر حاکی از آن است که به مهاجران در بازداشتگاههای آمریکا تجاوز جنسی صورت میگیرد. براساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، تعداد واقعی نمونههای تجاوز ممکن است بسیار بیشتر باشد چون بسیاری از قربانیان این تجاوزها به کشورهای خود بازگردانده شدهاند یا فرصت شکایت کردن نداشتند این درحالی است که براساس گزارشها، سازمان گمرکات و مهاجرت آمریکا تعیین دستورات قانونی الزامآور برای بررسی شرایط بازداشتشدگان امتناع کرده است.[xliii]
ـ شکنجه گسترده، بدرفتاریها با آمریکاییهای بومی و مهاجر و تبعیض نژادی نظاممند یکی دیگر از موارد نقض حقوق بشر در آمریکا محسوب میشود.جمعیت جوان بومی کمتر از 2 درصد کل جمعیت جوان ایالات متحده است. با اینحال 15 تا 20 درصد زندانیان جوان را بومیان تشکیل میدهند که 30 درصد از آنان به سختترین مجازاتها محکوم شدهاند
7- نژادپرستی و تبعیض نژادی
ـ در آمریکا قانون در مورد تمامی افراد بهطور یکسان اعمال نمیشود و تبعیض نژادی در همه ابعاد زندگی اجتماعی گسترده است. سیاهان و اقلیتهای دیگر هنوز از تبعیض و رفتارهای نابرابر در رنجند. همچنین در دستگاه قضایی آمریکا مشکلات زیادی را برای سیاهپوستان آمریکایی بهوجود آورده است.
ـ تبعیض نژادی و قومیتی در ایالات متحده همچنان وجود دارد وضعیت معیشتی سیاهان و رنگینپوستان در آمریکا در پایینترین سطح قرار دارد.سیاهپوستها و سایر اقلیتها جزء پایینترین طبقات جامعه آمریکا بهحساب میآیند. نزدیک به یکچهارم ساکنین سیاهپوست آمریکا ـ یعنی سه برابر بیشتر از ساکنین سفیدپوست ـ در زیر خط فقر زندگی میکنند درآمد متوسط ساکنین سیاهپوست و اسپانیایی تقریباً 62 درصد درآمد متوسط ساکنین سفیدپوست غیراسپانیایی بوده است[xliv]
ـ سیاهان و رنگینپوستان در آمریکا برای یافتن شغل در معرض تبعیض هستند و اعمال تبعیض در استخدام نیز عادی است. نرخ بیکاری در میان اسپانیولیتبارها از 7/5 درصد در 2007 به 11 درصد در 2010 افزایش پیدا کرده است.[xlv]این آمار در مورد آفریقایی 2/16 درصد رسیده است.[xlvi]چهره منفی که رسانههای آمریکا از رنگینپوستان ارائه میکنند باعث شده است این گروهها همواره دچار مشکلات فراوانی در مسائل مربوط به شغل و کار خود شوند و استخدام آنها با مشکلات فراوانی همراه شود.
ـ برای مهاجران، صاحبخانه شدن در ایالات متحده سخت است. مرکز تهیه مسکن اشتراکی مهاجران نیویورک وابسته به توسعه اجتماعی در گزارشی منتشر کرده است كه حدود 25 درصد آمریکاییان بومی، نصف درآمدهایشان را برای اجارهخانه هزینه میکنند. درحالی که این میزان در بین مهاجران به حدود 5/31 درصد میرسد. مهاجران آمریکایی جنوبی و مکزیک بهترتیب 1/71 و 8/79 درصد درآمدهایشان را خرج اجارهخانه میکنند.[xlvii]
ـ زنان سیاهپوست 15 برابر بیشتر از زنان سفیدپوست احتمال ابتلا به ویروسHIV را دارند. درحال حاضر، حداقل 500000 آمریکایی سیاهپوست مبتلا به ایدز هستند.[xlviii]
ـ مسئله تبعیض نژادی در بخش آموزش نیز معمولاً به چشم میخورد. میزان تحصیلات دبیرستانی آفریقایی ـ آمریکاییها و میزان ورودیهای آنها به دانشگاه هنوز به میزان تحصیلات سفیدپوستان در دو یا سه دهه پیش نرسیده است. بیش از نیمی از گروههای قومی قبل از اتمام تحصیلات دبیرستان، مدرسه را ترک میکنند و 53 درصد از سیاهان پس از دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی را ادامه نمیدهند. این درحالی است که 30 درصد سفیدپوستان تحصیلات خود را ادامه میدهند. دانشآموزان آفریقایی آمریکایی کمتری در مقایسه با دانشآموزان سفیدپوست موفق به اخذ مدرک دانشگاهی میشوند. چنانچه براساس گزارش دفتر آمار ایالات متحده آمریکا، 33 درصد از سفیدپوستان آمریکایی دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی هستند، این درحالی است که همین درصد در میان سیاهپوستان آمریکا 20 و در میان اسپانیولیتبارها تنها 13 است[xlix]بین سالهای 2003 تا 2008، 61 درصد از تقاضاهای تحصیلی سیاهپوستان و 46 درصد از تقاضاهای تحصیلی آمریکاییهای مکزیکیتبار ارائه شده به دانشکدههای حقوق در آمریکا رد شده است. اما این آمار درخصوص سفیدپوستان تنها 34 درصد است.[l]
- درحالی که سیاهپوستان تنها 17 درصد از جمعیت دانشآموزان آمریکایی را تشکیل میدهند،
32 درصد از اخراجهای صورت گرفته از مدارس به ایشان مربوط میشود.[li]
- بیشترین جوانان سیاهپوست آمریکایی بر این باورند که قربانی تبعیض نژادی هستند. 20 درصد کودکان سیاهپوست و 15 درصد کودکان اسپانیولیتبار قربانی تبعیض هستند. این تبعیض نژادی از مهمترین عوامل بیماریهای روانی در میان کودکان نژادهای مختلف ساکن در آمریکاست. کودکان اسپانیولیتبار بیش از 3 برابر کودکان سفیدپوست و کودکان سیاهپوست نیز بیش از 2 برابر کودکان سفید پوست آمریکایی در معرض بیماری افسردگی هستند.[lii]
ـ تبعیض نژادی در سیستم قضایی ایالات متحده، وحشتناک است سیاهان معمولاً شدیدتر از سایرین مجازات میشوند و محکومیتهای زندان آنان نیز طولانیتر است. 40 درصد محکومان به زندان بیش از یک سال را سیاهان تشکیل میدهند و مردان زندانی شده سیاهپوست 6 برابر مردان زندانی شده، سفیدپوست است.جوانان آفریقایی آمریکایی بازداشت شده متهم به قتل حداقل سه برابر بیشتر از سفیدپوستان، احتمال زندانی شدن ـ بدون امکان آزادی مشروط ـ دارند.[liii]
ـ از سال 1980 تا 2007 نسبت افراد سیاهپوست به سفیدپوستانی که در معاملات مواد مخدر در سراسر آمریکا دستگیر شدهاند 8/2 به 5/5 بوده است که این ارقام نشان میدهد تعداد سفیدپوستانی که در قاچاق مواد مخدر دست داشتهاند دو برابر سیاهپوستان در آمریکا بوده است. اما علیرغم اینکه اغلب مجرمین مواد مخدر سفیدپوستان هستند، 54 درصد مجرمین زندانی شده مواد مخدر سیاهها هستند. [liv]در 16 ایالت، نسبت آمریکا ـ آفریقاییانی که بهخاطر مواد مخدر به زندان فرستاده میشوند بین 10 تا 42 برابر بیشتر از نسبت سفیدپوستانی است که به این دلیل زندانی میشوند. مطالعهای بر روی 34 ایالت آمریکا نشان میدهد که احتمال زندانی شدن یک مرد سیاهپوست به اتهام مصرف مواد مخدر 8/11 برابر بیشتر از یک مرد سفیدپوست و یک زن سیاهپوست 8/4 برابر بیشتر از یک زن سفیدپوست است.تعداد زندانیان سیاهپوستی که بدون عفو مشروط به حبس ابد محکوم شدهاند 10 برابر زندانیان سفید پوست محکوم به حبس ابد در 25 ایالت آمریکا بوده است که این رقم در کالیفرنیا 18 برابر بوده است[lv].
ـ در شهرهای بزرگ آمریکا بیش از یک میلیون نفر در خیابانها توسط مأموران پلیس مورد بازرسی قرار میگیرند که تقریباً 90 درصد آنها را مردان تشکیل میدهند که از این تعداد 75 درصد مردان سیاهپوست آمریکایی و 22 درصد مردان اسپانیایی هستند و تنها 30 درصد از آنها مردان سفیدپوست هستند. آمارهای پلیس لسآنجلس نشان میدهد که در مقایسه با هر 100 نفر اسپانیایی که توسط پلیس برای پاسخ دادن به سؤالات پلیس متوقف میشوند، فقط یک نفر سفیدپوست متوقف میشود. احتمال متوقف شدن آمریکا ـ آفریقاییها توسط پلیس، از این هم بیشتر است.
ـ ازسوی دیگر خصومت نژادی جدی نیز در ایالات متحده وجود دارد. جنایات مربوط به نفرت و گروههای افراطی در پنج سال اخیر، 33 درصد افزایش داشته است، به نحوی که اکثر جنایات صورت گرفته براساس انگیزههای نژادی بوده است.هرساله در ایالات متحده حدود 191000 جرم ناشی از خصومت گزارش میشود 8/50 درصد این جرمها با انگیزه تعصب نژادی صورت گرفته است و 9/62 درصد مجرمان شناخته شده، سفیدپوستان بودهاند.[lvi]
8- نقض گسترده حقوق مسلمانان در آمریکا
ـ در آمریکا تبعیض بر علیه اقلیتهای مذهبی کاملاً آشکار است و در این میان متأسفانه تبعیض بر علیه مسلمانان در رتبه اول قرار دارد.
ـ سیاستهای دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر تأثیر منفی بسیار زیادی بر مسلمانان آمریکا گذاشته و آزادیهای مدنی آنها را شدیداً محدود کرده و اسلامستیزی رهبران مسیحیان پروتستانی آمریکا مانند « فرانکلین گراهام»، «جری فالول» و «پت رابرتسون» نیز از دیگر اقدامات ضداسلامی در آمریکاست. برایناساس، امروزه اسلامهراسی در آمریکا به چالشی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است. بسیاری از اقداماتی که با نام اجرای قانون بر ضد سازمانها و ادارات مسلمانان آمریکا اعمال میشوند، دست آخر بدون اقامه اتهامهای متقن و محکمهپسند خاتمه مییابند.
ـ زندگی مسلمانان در آمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر سال 2001 با مشکلات زیادی مواجه شده است. براساس نظرسنجیهای صورت گرفته توسط مرکز تحقیقاتی «پییو» تقریباً 58 درصد از مردم آمریکا تصور میکنند که تبعیض بیش از اندازهای علیه مسلمانان اعمال میشود و 73 درصد از جوانان 18 تا 29 ساله آمریکایی معتقدند که مسلمانان پیوسته در معرض آزار و اذیت گروههای نژادپرست هستند. همچنین مسلمانان، آمریکاییان عربتبار و سایر گروههای اقلیت هدف بازرسیهای ضدتروریستیFBI هستند.
ـ موج تبلیغاتی علیه اسلام سبب تشدید اسلامهراسی و اسلامستیزی در آمریکا شده است. چنانچه با توجه به نظرسنجیهای صورت گرفته توسط شبکه خبری ای.بی.سی و روزنامه واشنگتن پست در سال 2009 در حدود 48 درصد مردم آمریکا دارای دیدگاه منفی نسبت به مسلمانان بودند، درحالی که در سال 2002 تنها 24 درصد پاسخدهندگان ذهنیتی منفی نسبت به مسلمانان داشتند، لذا جرائم ناشی از انزجار بر ضد مسلمانان این شهر از ابتدای سال 2010 تاکنون افزایش یافته است.
ـ شورای روابط اسلام و آمریکا بیش از 80 درصد خشونتها بر ضد مسلمانان را مربوط به ایالتهای کالیفرنیا، نیویورک، آریزونا، ویرجینیا، تگزاس، فلوریدا، اوهایو، مریلند، نیوجرسی و ایلینویز و برخاسته از ایجاد وحشت غیرواقعی از اسلام در این کشور دانست. در این شرایط افزایش گرایشات و تبلیغات گسترده ضداسلامی را عاملی برای افزایش اعمال خشونتآمیز در جامعه آمریکاست.
ـ به گزارش سازمان عفو بینالملل از هر 9 آمریکایی در مورد یک نفر پروندهسازی نژادی صورت گرفته و سازمانهای فدرال و دولتی به بهانه مبارزه با تروریسم از این شیوه تحقیرکننده و تبعیضآمیز و خطرناک استفاده کردهاند.[lvii]
ـ موج جدید اسلامستیزی در ایالات متحده در سال2010 تشدید شد. این روند با اظهارات کشیشی در یک کلیسای کوچک در فلوریدا شکل گرفت. تری جونز پیش از برگزاری مراسم 11 سپتامبر اعلام کرد مرکز امداد جهانی صلح درصدد سوزاندن نسخههایی از قرآن است. در بخشهایی از اعلامیه این مرکز آمده بود: ما قصد داریم نسخههایی از قرآن را بسوزانیم تا آگاهی مردم را بالا برده و نسبت به تعالیم و ایدئولوژی این دین به آنها هشدار دهیم. وی سال پیش نیز نوشتهای بر سر در کلیسای خود آویزان کرده بود که در آن درج شده بود اسلام زاییده شیطان است، عنوانی که بعدها آن را برای کتاب خود نیز انتخاب کرد. بهرغم اظهارات افراطی این کشیش تنها 8 هزار نفر در فیسبوک به عضویت گروه او درآمدند. نکته جالب توجه اینکه برخی از سیاستمداران آمریکایی نیز از سخنان وی استقبال کردهاند. برای مثال ران مک نیل، یکی از نامزدهای حزب جمهوریخواه در سخنرانی خود اعلام کرد که مسلمانان میخواهند زندگی ما را ویران کنند و ما باید با آنها به مقابله بپردازیم.
ـ امروزه بسیاری از نویسندگان و فعالان سیاسی در مطبوعات و رسانههای آمریکا با استفاده از واژگانی همچون تروریسم اسلامی و اسلام خشونتطلب درصدد ترسیم دین اسلام بهعنوان دینی بدوی، خشونتطلب و غیرمنطقی هستند. درواقع آنها مسلمانان را بهعنوان گروههای خشونتطلبی معرفی میکنند که درصدد سیطره بر آمریکا و از بین بردن ارزشها و اصول این کشور هستند. این موج تبلیغاتی علیه اسلام سبب تشدید اسلامهراسی و اسلامستیزی در آمریکا شده است. چنانچه با توجه به نظرسنجیهای صورت گرفته توسط شبکه خبری ای.بی.سی و روزنامه واشنگتن پست در سال 2009 در حدود 48 درصد مردم آمریکا دارای دیدگاه منفی نسبت به مسلمانان بودند، درحالی که در سال 2002 تنها 24 درصد پاسخدهندگان ذهنیتی منفی نسبت به مسلمانان داشتند.
9-وضعیت زنان و کودکان در آمریکا
ـ وضعیت زنان و کودکان در ایالات متحده نگرانکننده است. آنان در آمریکا در شرایط نامساعدی زندگی میکنند و همواره در معرض خطرات جدی هستند که زندگیشان را تهدید میکند.
- فقر در میان زنان آمریکایی گسترده است به گونه ای که بر اساس گزارش مرکز آمار آمریکا در سال 2010 بیش از 17 میلیون زن در فقر زندگی می کرده اند که 5/7 میلیون نفر آنان در فقر شدید و 5/4 میلیون نفر نیز مادران مجرد فقیر بوده اند. آمار فقر زنان از 9/13درصد در سال 2009 به 5/14درصد در سال 2010 رسیده است.[lviii]
- زنان آمریکایی قربانیان خشونت خانگی و خشونت جنسی هستند. ایالات متحده بالاترین میزان تجاوز به عنف را در بین کشورهایی که چنین آمارهایی را منتشر میکنند، داراست. میزان تجاوز به عنف در آمریکا 13 برابر بیشتر از انگلستان و 20 برابر بالاتر از ژاپن است[lix]
ـ در ایالات متحده زنان جوان کمدرآمد در سنین بین 20 تا 24 سال بیشتر در معرض خشونتهای خانگی و آزارهای جنسی قرار دارند و در هر 2 دقیقه یک نفر قربانی تجاوز میشود.هرساله 8/4 میلیون نفر زن در آمریکا مورد ضربوشتم قرار میگیرند. زنان جوان اقلیتهای مذهبی در معرض خطرهای ناشی از سوءاستفادههای جنسی یا ضربوشتم هستند. از هر 5 دختر دانشجوی آمریکایی 1 نفر مورد تجاوز قرار گرفته است و تنها کمتر از 5 درصد از این موارد به پلیس گزارش میشود. در این کشور هر 6 دقیقه یک زن مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرد. در این کشور هر 15 ثانیه 1 مورد ضربوشتم گزارش شده است[lx]
ـ تجاوز جنسی به زنان بومی در ایالات متحده شایع است. برخی از زنانی که توسط سازمان عفو بینالملل مورد مصاحبه قرار گرفتهاند اظهار داشتهاند که در جامعه خودشان کسی را نمیشناسند که تجربه خشونت جنسی نداشته باشند[lxi] بر این اساس، تجاوز و تبعیض بزرگترین مشکل زنان سرباز آمریکایی است و یکسوم نظامیان مورد تجاوز قرار گرفتهاند و بررسیها نشان میدهد 90 درصد از زنان مورد تجاوز قرار میگیرند که 90 درصد از آنان آن را گزارش نمیکنند.
ـ کودکان زیر 18 سال یکسوم افراد فقیر را در ایالات متحده تشکیل میدهند. لذا حدود 15 میلیون کودک در آمریکا در زیر خط فقر زندگی میکنند.
ـ بیش از 5/3 میلیون کودک زیر 5 سال در آمریکا با گرسنگی و یا سوءتغذیه مواجه هستند که این رقم 17 درصد از کل جمعیت کودکان زیر 5 ساله در آمریکا را به خود اختصاص داده است. در 11 ایالت آمریکا این امکان وجود دارد که بیش از 20 درصد از کودکان جانشان را بهخاطر گرسنگی از دست بدهند که این میزان در ایالت لویزیانا در حدود 2/24 درصد است. جوانان زیر 18 و 18ساله بیش از یکسوم جمعیت فقیر آمریکا را تشکیل میدهند.[lxii]
ـ کودکان آمریکایی همواره قربانیان خشونت هستند و خطرات زیادی زندگی آنها را تهدید میکند و هیچ تضمینی برای امنیت کودکان در ایالات متحده وجود ندارد.
ـ هر سال حدود 8/1 میلیون مورد از گم شدن کودکان گزارش میشود که بیش از 3 میلیون کودک قربانی آزار و اذیت عاطفی، زبانی، جنسی و جسمی، بیتوجهی، رها شدن و مرگ شدهاند. هرساله حدود 1500، فاجعه کودکآزاری اتفاق میافتد. سوءاستفاده جنسی از کودکان فاحش است. یکپنجم کودکان تا قبل از 18 سالگی مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند. [lxiii]
یکسوم بچههایی که از خانه فرار میکنند و یا از خانه طرد میشوند برای بهدست آوردن غذا، مواد مخدر و جای خواب دست به خودفروشی میزنند و از نظر دستگاه قضایی این کودکان قربانی نیستند، بلکه کودکان بزهکار بهشمار میآیند.[lxiv]
ـ ایالات متحده ازجمله اندک کشورهایی در دنیاست که کودکان و نوجوانان زیر 18 سال نیز مانند بزرگسالان مشمول مجازاتهای جنایی میشوند. این کشور تنها کشوری در دنیاست که در دادگاههای آن برای کودکان و نوجوانان زیر 18 سال حکم حبس بدون امکان آزادی کامل یا مشروط صادر میشود.چنانچه در سال 2012 حدود 2600 مورد از این قبیل گزارش شده است[lxv]
ـ محکوم کردن کودکان به مرگ یا زندگی در زندان بدون امکان آزادی ناقض ماده (37) کنوانسیون حقوق کودکان است. شورای حقوق بشر سازمان ملل بههنگام بررسی شاخصهای حقوق بشری در ایالات متحده گفت محکوم کردن کودکان به زندگی در زندان بدون امکان آزادی مواد (7) و (24) قرارداد بینالمللی راجع به حقوق سیاسی و مدنی را نقض میکند.
ـ کار کردن کودکان در مزارع آمریکا به امری عادی مبدل شده است. یکی از سازمانهای حمایت از حقوق کودکان افشا کرد که تخمین زده میشود که در حدود 400 هزار کودک بهعنوان کارگر مزرعه در آمریکا کار میکنند که این میزان در حدود 20 درصد از کل جمعیت کارگران مزارع در آمریکاست و این درحالی است که برخی از آنها فقط 8 سال سن دارند و با ابزارآلات خطرناک کشاورزی سروکار دارند و همواره در معرض مسمومیت حشرهکشهای قوی هستند. براساس قوانین کار به یک بچه بالای 13 سال اجازه داده میشود که برای مدتی طولانی و در گرمای طاقتفرسا در یک مزرعه کار کند، اما اجازه ندارد که در یک اداره با تهویهای مناسب کار کند حتی در آمریکا به کودکان اجازه نمیدهند در رستورانها کار کنند.[lxvi]
10- عدم پایبندی به معاهدات و تعهدات بینالمللی در قبال شهروندان
ـ ایالات متحده نسبت به تعهدات حقوق بشری بینالمللی خودش براساس پیمانهای بینالمللی، بیتوجه است. ایالات متحده 32 سال پیش قرارداد بینالمللی راجع به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، 29 سال پیش قرارداد حذف همه اشکال تبعیض علیه زنان و 15 سال پیش کنوانسیون حقوق کودکان را امضا کرده است، اما هیچکدام از این قراردادها را (در کنگره) تصویب نکرده است.
-کنوانسیون حقوق معلولان مهمترین پیشرفتی است که سازمان ملل متحد برای حمایت از حقوق معلولان در قرن جدید به آن دست یافته است و این کنوانسیون ازسوی کشورهای مختلف با ارزش ارزیابی شده است. تا امروز 136 کشور این کنوانسیون را امضا کردهاند و 41 کشور آن را به تصویب مراجع قانونی خود رساندهاند، اما ایالات متحده هنوز آن را تأیید و امضا نکرده است
- ایالات متحده هیچ تعهدی را برای بهبود و حمایت از حقوق بومیان نپذیرفته است و نیز حق خودگردانی آنها را نسبت به زمین و منابع طبیعی، در سازمان ملل متحد و جامعه بینالمللی به رسمیت نشناخته است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در شصتویکمین جلسه خود در 13 اکتبر 2007 بیانیه حقوق بومیان را با 143 رأی مثبت به تصویب رساند. ایالات متحده یکی از چهار کشوری بود که رأی منفی به این بیانیه دادند.
- ایالات متحده به تعهدات حقوق بشری بین المللی خود در مورد حقوق مهاجران پایبند نیست. در این زمینه هیات ویژه حسن تفاهم سازمان ملل در رابطه با حقوق مهاجران که در سال 2007 از آمریکا بازدید کرد در گزارش خود اعلام کرد که این کشور سالانه 230 هزار مهاجر را بازداشت می کند که این تعداد سه برابر مهاجران بازداشت شده 9 سال قبل است. در ایالات متحده، روال کار و تشریفات اخراج مهاجران نامناسب است و مهاجران به مدت طولانی بازداشت می شوند. لذا این هیات اعلام کرد که آمریکا به تعهدات بین المللی اش در رابطه با حقوق مهاجران عمل نکرده است.
نتیجه گیری:
حقوق بشر بهعنوان یکی از مهمترین شاخصههای تمدن و پیشرفت جامعه بشری امروزه از اهمیت بسیاری در روابط بینالملل برخوردار است با وجود این، ابهام در تعریف آن و استفاده ابزاری از آن یکی از مهمترین کاستیها و چالشهای کنونی ارتقای حقوق بشر در جهان بهحساب میآید. در این میان کشورهای غربی و بهویژه آمریکا اگرچه به بهانه حمایت از دمکراسی و حقوق بشر در امور داخلی سایر کشورها مداخله کرده و با استفاده از دیپلماسی عمومی و رسانهای خود بسیاری از کشورها را مورد هجمه تبلیغاتی قرار داده و به بهانه نقض حقوق بشر اقداماتی را نیز علیه بسیاری کشورها انجام میدهد، اما بررسی وضعیت حقوق بشر در این کشور و پیشینه مداخلات نظامی آن در جهان نشان میدهد که این کشور نه تنها از بسیاری از استانداردهای لازم در زمینه حقوق بشر برخوردار نبوده، بلکه خود نقش مؤثری در نقض حقوق بشر در جهان داشته است، بهگونهای که بسیاری از سازمانهای حقوق بشری ازجمله عفو بینالملل و کمیته حقوق بشر سازمان ملل، نگرانی جدی خود را از نقض حقوق بشر توسط آمریکا اعلام کردهاند. با وجود این این کشور همچنان به بهانه نقض حقوق بشر روزانه در امور داخلی بسیاری از کشورها مداخله میکند. درواقع، اگرچه وضعیت حقوق بشر در آمریکا با مشکلات جدی مواجه بوده و تنها به دلیل سلطه قدرت هژمونیک این کشور در حوزه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و بویژه رسانه ای، موارد نقض حقوق بشر در آن پنهان مانده است اما آمریکا با استفاده از همین ابزارها به انتقاد از سایر کشورها پرداخته و از پاسخگویی به موارد نقض حقوق بشر در کشور خود سرباز زده است. این در حالی است که نقض حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی افراد و اقشار مختلف جامعه بویژه زنان، کودکان، اقلیت ها، بومیان و مهاجران در آمریکا کاملا مشهود است.
[i] Washington post, Septebber 16, 2008
[ii]
[iii] China Press, 25 September, 2009
[iv] Washington post, June 29, 2010
[v] NewYork times, October 3, 2010
[vi] Ibid
[vii]www.bjs.gov
[viii]Human Rights Watch report,January 2012
[ix]Washington Post, January 14, 2012
[x] Wall Street Journal on September 7, 2010
[xi] http://www.onelinejournal.com, November23, 2009
[xii] NewYork Times, April15, 2009
[xiii] American Civil Liberties Union (ACLU) report , September 2010
[xiv] Washington Post, January 14, 2012
[xv] Washington Post, January 14, 2012
[xvi] Human Rights Watch report,January 2012
[xvii] Ibid
[xviii] Guardian, March 1, 2008
[xix] Wallstreet journal December 1, 2010
[xx] Washingtonpost, August 28,2010
[xxi] Amnesty international report,2008
[xxii] NewYork times, April 20, 2009
[xxiii] Washingtonpost, September 11,2009
[xxiv] Justicepolicy.org
[xxv] Human Rights Watch report,January 2012
[xxvi] Human Rights Watch report,January 2012
[xxvii] Justicepolicy.org
[xxviii] Chicago braking news, September 2009
[xxix]bls.gov
[xxx] New York Times, December 12, 2011
[xxxi] NewYork times, April 19, 2008
[xxxii] Census Bureau report, September 13, 2011
[xxxiii] Human Rights Watch report,January 2012
[xxxiv] Tiwan times, October 18,2008
[xxxv] Cable News Network, September 13, 2011
[xxxvi] Bloomberg, March 16, 2011
[xxxvii] Oregonlive.com
[xxxviii] New York times, December 3,2008
[xxxix] Ibid, Feburary 22,2008
[xl] Who Global Drug Survery Findes High Rate of Cocaine, Marijuana: http://thebostonchannel.com
[xli] The China Press, June 3, 2011
[xlii] China Press, 14 December, 2008
[xliii] Human Rights Watch report,January 2011
[xliv] www.Census.gov
[xlv] New York Times, September 28, 2011
[xlvi] CBS News, June 19, 2011
[xlvii] China press, December 4,2008
[xlviii] Hot docs: AIDS in America, criminalizing HIV, Obamas national security team, usnews.com
[xlix] US Bureau of Census, 27 April, 2009. www.Census. gov
[l] NewYork Times, 7 January, 2010
[li]. Science Daily, 29 April, 2009.
[lii]. USA Today, 5 May, 2009.
[liii] Human Rights Watch report,January 2008
[liv]hrw.org, Maech2, 2009
[lv] China Press, October9, 2009.
[lvi] FBI Hate crime statistics, fbi.gov
[lvii] Amnesty International report,2010
[lviii] merchantcircle.com
[lix] Occurrence of rape, http://www.sa.rochester.edu/masa/stats.php
[lx] Now.org
[lxi] Maze of Injustice: the Failure to Proted Indigenous Woman From Sexual Violence in the USA, http://www.amnestyusa.org
[lxii] Feedingamerica.org, May 7, 2009.
[lxiii] Facts you should know about violence aginst children, loveourchilderenusa.org
[lxiv] China press, October 28,20