۰
دوشنبه ۲ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۴
چه کسی باید بر سر سوریه مصالحه کند؟

«آمریکا» و انتخاب بین «دموکراسی» و «تروریسم» در سوریه

«آمریکا» و انتخاب بین «دموکراسی» و «تروریسم» در سوریه
بازی با کلمات به عنوان یک فن و قابلیت در دیپلماسی و مواضع رسمی رواج قابل توجهی دارد. چند روز قبل اوباما اعلام کرد روسیه و ایران باید بین بشار اسد و حفظ حکومت و حاکمیت سوریه یکی را انتخاب کنند.

این موضع اوباما بدین معنی بود که اگر روسیه و ایران از بشار اسد حمایت کنند حاکمیت سوریه که هدف اقدامات تروریستی است را باید نادیده بگیرند و تروریسم تکفیری در سوریه را نه به عنوان یک پدیده ضد بشری و تهدید جهانی بلکه به عنوان یک واکنش قابل توجیه‌ در مقابل حمایت از بشار اسد مورد اغماض قرار می‌دهند.

نکته مهم در بحران سوریه این است که استانداردهای دوگانه بر رفتار آمریکایی‌ها حاکم است و با تکیه بر روش‌های فریبکاری و غیرقانونی قصد دارند رقبای خود را در تنگنا قرار دهند.

بحران سوریه رامی‌توان در چند محور خلاصه کرد تا بدانیم مشکل اصلی در انتخاب بین دموکراسی و القاعده و تروریسم است و یا انتخاب بین بشار اسد و رویکرد براندازی حاکمیت در سوریه می‌باشد؟

بشار اسد رئیس‌جمهور انتخاب شده از سوی مردم سوریه است و حتی آوارگان سنی مذهب که در لبنان به سر می‌برند با تمامی فضاسازی و شانتاژ جریان 14 مارس و المستقبل در این انتخابات با هجومی غافلگیرکننده به بشار اسد رای داده‌اند.

بحران سوریه پدیده‌ای مداخله‌گرانه و تروریستی است که از حمایت ارتجاع عرب و متحدان غربی در تمامی عرصه‌های مالی، لجستیکی، تسلیحاتی و سیاسی و رسانه‌ای برخوردار است.

ماهیت این بحران مصنوعی در سوریه منافع نامشروع استعماری است و عقده‌گشایی برخی سران عرب و توهم عثمانی‌گری ترکیه در کنار آن است.

هیچ جریان میانه رو و مسلمی در سوریه وجود ندارد و تمامی جریان‌های مسلح، یا با داعش و یا با جبهه النصرة بیعت کرده و ذیل پرچم القاعده قرار می‌گیرد. جریان‌های سیاسی معارض و غیرمسلح و شرافتمند در سوریه هستند که ضمن انتقاد به نظام سیاسی سوریه تروریسم و اقدامات نظامی در سوریه را نیز محکوم می‌کنند.

موتور اصلی تروریسم تکفیری که از یکصد کشور جهان به سوی سوریه سرازیر شده‌اند در اختیار سعودی، ترکیه و قطر می‌باشد که توسط سیستم‌های استخباراتی غربی و منطقه‌ای و به ویژه صهیونیستی مدیریت و هدایت و حمایت می‌شوند.

از ابتدای این بحران که از 5 سال قبل شروع شد و در نشست‌های ژنو و وین، همواره یک راهبرد ثابت، براندازی نظام سوریه از سوی آمریکا و متحدان آن دنبال شده است. آمریکا و ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی به خوبی می‌دانند که دستیابی به هدف، تجزیه سوریه را به دنبال خواهد داشت.

لذا از آنجا که آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب مداخله مستقیم در سوریه را منطبق بر منافع خود نمی‌دانستند و یا آن را امکانپذیر نمی‌دانند تکیه بر ابزار افراطی‌گری تروریستی و تکفیری برای براندازی نظام سوریه را ضروری می‌دانند. لذا همه توان اجرایی خود در سال‌های گذشته را در حمایت و تقویت از این تروریسم تکفیری قرار داده و به شکل‌های گوناگون آنها را بزک هم کرده‌اند.

با اینکه همه می‌دانند که افسار گروه‌های مسلح در سوریه در دست القاعده با دو نام داعش و یا النصره است و با آن بیعت کرده‌اند ولی رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی استعماری از آنها به عنوان شورشی، معارض، انقلابی و مدافعان حقوق اهل سنت نام برده‌اند. امروز که در نشست وین در تنگنای انتخاب سیاسی و یا مشت آهنین نظامی سوریه- ایران در داخل سوریه قرار گرفته‌اند در تلاش برای نامگذاری جدید برای بخشی از این تروریست‌ها در سوریه به نام نیروهای میانه‌رو هستند و مسئولیت خود در حمایت از تروریسم در سوریه را کم‌رنگ نشان می‌دهند تا در روند سیاسی وین امکان کسب امتیازهای بزرگ را فراهم کنند. مهمترین مانع آمریکا و ارتجاع عرب و صهیونیسم جهانی این است که مواضع روسیه و ایران و مقاومت را در حمایت از بشار اسد به عنوان سمبل وحدت ملی و سرزمینی سست نمایند و حتی مانند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با خوش خیالی امید به مصالحه و معامله با ایران و روسیه بر روی بشار اسد دارد.

نکته مهم اینجاست که ایران و روسیه در حمایت از دموکراسی در سوریه از بشار اسد حمایت می‌کنند و این آمریکا است که باید بین دموکراسی ادعایی و موجود در غرب و تروریسم القاعده در سوریه یکی را انتخاب کند و هیچ راه حل میانه‌ای بین دموکراسی و تروریسم وجود ندارد و لذا این آمریکا و متحدان مرتجع منطقه هستند که باید با خودشان مصالحه !! کرده و از حمایت تروریسم عقب‌نشینی کرده و دموکراسی و نتایج آن را در سوریه بپذیرد.

هادی محمدی
کد مطلب : ۴۹۹۶۶۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما