۰
چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۲

خط و نشان تروریسم برای تروریسم!

خط و نشان تروریسم برای تروریسم!
اظهارات اخیر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در قبال گروه داعش در نوع خود قابل تامل است. رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی مدعی شده است که کشورش به همراه متحدین خود قصد مقابله با تروریست های داعش را دارد.این اظهارات در حالی صورت می گیرد که تاکنون محصول تشکیل ائتلاف غرب علیه داعش تقویت گروههای تروریستی و افزایش قدرت مانور آنها بوده است. به عبارت بهتر میان اهداف اعلامی و اعمالی واشنگتن در قبال داعش تفاوتی بنیادین وجود دارد. آنچه مسلم است اینکه ایالات متحده آمریکا به عنوان مولد گروه تروریستی داعش هیچ گاه در صدد نابودی این گروه تروریستی بر نیامده و نخواهد آمد. بی دلیل نیست که ایالات متحده آمریکا نسبت به نابودی داعش توسط دیگر بازیگران نظام بین الملل نیز نگران به نظر می رسد.

مدیریت داعش استراتژی کلانی است که رفتارهای ایالات متحده آمریکا در قبال این گروه تروریستی در قالب و چارچوب آن قابلیت تفسیر دارد. اظهارات اخیر اوباما نیز باید در همین قالب و چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. رئیس جمهور آمریکا مدعی شده است که کشورش به همراه متحدین خود تصمیم دارد تا در مبارزه با تروریسم داعش کوتاه نیامده، سران آن ها را دستگیر و منابع مالی شان را قطع کند.

«باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی پیش دستانه و بدون اشاره به حمایت‌های کشورش از پیدایش تروریست‌های داعش اظهار نموده است : " از بین بردن داعش نه تنها یک هدف واقعی بلکه باید محقق شود. ما آن ها را نابود می کنیم و اراضی اشغال شان را نیز بازپس می گیریم؛ سران آن ها را شکار کرده و منابع  مالی شان را قطع خواهیم کرد."

در خصوص اظهارات اوباما سئوالات و نکات زیادی وجود دارد. نخستین و  مهم ترین نکته ای که در این خصوص وجود دارد به ارتباطی است که میان واشنگتن و داعش برقرار است. بر این اساس، ایالات متحده آمریکا در مقابل داعش و النصره قرار ندارد بلکه مولد این دو گروه تروریستی محسوب می شود. تولید تروریسم داعشی و تکفیری در منطقه بر اساس اهداف بلند مدت صورت گرفته است. از این رو واشنگتن هیچ گاه نیتی واقعی برای نابودی داعش در منطقه نداشته و ندارد. در قبال طالبان نیز این قاعده صادق بود. در سال 2001 میلادی ایالات متحده آمریکا با هدف نابودی القاعده و طالبان به افغانستان و پاکستان حمله کرد اما محصول این حمله چیزی جز نابودی مردم افغانستان و آینده این کشور نبود.

نکته دوم به سیاستهای عملیاتی و تاکتیکی ایالات متحده آمریکا در صحنه نبرد با داعش باز می گردد. استراتژی و تاکتیک ایالات متحده آمریکا در این خصوص بر پایه مدیریت داعش در صحنه نبرد چیده شده است. بسیاری از بمبهایی که ائتلافات غربی به اصطلاح ضد داعش بر سر تکفیری‌ها می ریزد، با هدف از بین بردن نیروهای نافرمان تکفیری (نیروهای نافرمان از غرب) صورت می گیرد. به عبارت بهتر، بخشی از داعش خود نیز در این عملیات به سود واشنگتن و اهداف آن مشارکت دارند.این خود نشان دهنده رویکرد پارادوکسیکال ایالات متحده آمریکا در مقابله با تروریسم تکفیری در منطقه است. تروریسمی که نمی توانیم در تحلیلهای خود آن را از واشنگتن و غرب جدا کنیم.

در این خصوص لازم است به نکته عمیق تری  نیز اشاره کنیم. اینکه گرچه متاسفانه کشورهای پیاده نظام آمریکا و رژیم صهیونیستی مانند عربستان سعودی نیز در تشکیل داعش و حمایت از این گروه تروریستی نقش بارزی داشتند، اما خاستگاه اصلی داعش در آن سوی آتلانتیک است. خاستگاه داعش فراآتلانتیکی است.

درست در همین نقطه است که نگاه استراتژیک ایران و غرب در خصوص داعش با یکدیگر در تعارض قطعی قرار می گیرد. جمهوری اسلامی ایران خواستار پاکسازی کامل منطقه از داعش جهت ایجاد ثبات در کشورهای سوریه و عراق و سایر کشورهای مسلمان می باشد و در مقابل، طرف غربی به دنبال " مدیریت داعش" و " تصفیه حساب با بخش غیرقابل کنترل تکفیری ها" است.

ایالات متحده آمریکا نسبت به داعش نگاهی کاملا هدفمند دارد. در این میان موضوع امنیت اسرائیل برای واشنگتن موضوعیت خاصی دارد. بازی مستقیم داعش در زمین تل آویو در همین چارچوب قابل تفسیر است. پروسه " ایجاد و استمرار ناآرامی در منطقه" جهت " ایجاد امنیت در  تل آویو" و نسبت معکوسی که میان امنیت منطقه و امنیت رژیم صهیونیستی وجود دارد در رصد تحولات مربوط به حضور داعش و تشکیل ائتلاف غربی در مواجهه با این گروه تروریستی باید مدنظر قرار گیرد. " ایجاد خاورمیانه نا‌امن" جهت تحقق" اسرائیل امن" یکی از استراتژی‌های مبنایی ائتلاف غرب علیه داعش محسوب می شود.
کد مطلب : ۵۰۰۲۳۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما